آیتالله مکارم: خیانت و دروغ مسئولان کاخ باشکوه اعتماد را فرو مىریزد
پارسینه: آیتالله مکارم شیرازی در شرح نهجالبلاغه خود یکی از لوازم فرو ریختن اعتماد عمومی مردم را خیانت و دروغ مسئولان معرفی کرد.
یکی از خصلتهای نیکو در هر انسانی، امانتداری است تا جایی که یکی از ملاکهای دینداری شمرده میشود. پاسداری، حفاظت، امـنـیـت، امـان، مـواظبت، مراقبت، رازداری، نگهداری، آسایش و آرامـش روح و جـان از جـمـلـه مـعانی امانت و مفاهیمی، چون خـیـانـت، دزدی و چـپـاول، بی وفایی، ایجاد رعب و وحشت، نیرنگ، جـاسـوسـی، نـفاق، بهتان، کتمان حقیقت و بی مبالاتی در نگه داری اسرار، متضاد آن است.
در اهمیت آن همین بس که انبیاء در معرفی خویش به قومشان از این صفت استفاده میکردند و میفرمودند: «إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمین؛ من برای شما رسول امینی هستم». این عبارت ۵ بار در سوره شعرا از زبان ۵ پیامبر و نیز در سوره دخان از زبان موسی (ع) خطاب به قومش نقل شده است.
در این راستا امام صادق علیه السلام در روایتی فرمود: «خداوند متعال هیچ پیامبرى را مبعوث نکرد مگر اینکه راستگویى و اداى امانت، جزء برنامه هاى اصلى او بود، خواه امانت مربوط به نیکوکار یا بدکار باشد؛ إِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ لَمْ یَبْعَثْ نَبِیّاً إِلاَّ بِصِدْقِ الْحَدِیثِ وَأَدَاءِ الاَْمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَالْفَاجِرِ»
صفت امانت آنگاه که افراد دارای مسئولیتهای سنگین به ویژه پستهای حکومتی میشوند بیشتر بر دوش آنها سنگینی میکند چرا که مسئولیتها به خودی خود امانتهایی در دستان صاحبان منسب است که افراد در وهله اول باید شایستگیهای لازم را داشته باشند و در مرحله بعد باید امانت خویش را به سرمنزل مقصود برسانند. یعنی هر مدیر و مسئولی در حیطهای که فعالیت میکند، باید آن حیطه را امانت مردم در دستان خود بداند تا به این ترتیب بتواند وظیفه خویش را به درستی ادا کند.
امیرالمؤمنین (ع) در نامهای به یکی از کارگزاران خویش که وظیفه جمعآوری زکات مردم را بر عهده داشت، ضمن توصیههایی فرمودند:
۱ ـ. «بدان براى تو در این زکاتى که جمع مىکنى سهمى معیّن و حقّى روشن است و شریکانى از مستمندان و ضعیفان دارى، همان گونه که ما حق تو را مىدهیم، تو هم باید نسبت به حقوق آنان وفادار باشى، اگر چنین نکنى در روز رستاخیز بیش از همه دشمن دارى، و واى بر کسى که در پیشگاه خدا، فقرا و مساکین و درخواستکنندگان و آنان که از حقّشان محرومند و بدهکاران و ورشکستگان و در راهماندگان، دشمن او باشند و از او شکایت کنند؛ وَ إِنَّ لَکَ فِی هَذِهِ الصَّدَقَةِ نَصِیباً مَفْرُوضاً وَ حَقّاً مَعْلُوماً، شُرَکَاءَ أَهْلَ مَسْکَنَةٍ وَ ضُعَفَاءَ ذَوِی فَاقَةٍ، وَ إِنَّا مُوَفُّوکَ حَقَّکَ؛ فَوَفِّهِمْ حُقُوقَهُمْ وَ إِلَّا تَفْعَلْ فَإِنَّکَ مِنْ أَکْثَرِ النَّاسِ خُصُوماً یَوْمَ الْقِیَامَةِ، وَ بُؤْسَى لِمَنْ خَصْمُهُ عِنْدَ اللَّهِ الْفُقَرَاءُ وَ الْمَسَاکِینُ وَ السَّائِلُونَ وَ الْمَدْفُوعُونَ وَ الْغَارِمُونَ وَ ابْنُ السَّبِیلِ
۲ ـ. کسى که امانت الهى را خوار شمارد و دست به خیانت آلوده کند، خود و دین خود را پاک نساخته و درهاى خوارى را در دنیا به روى خود گشوده و در قیامت خوارتر و رسواتر خواهد بود و همانا بزرگترین خیانت خیانت به ملّت، و رسواترین دغلکارى، دغلبازى با امامان و پیشوایان است؛ وَ مَنِ اسْتَهَانَ بِالْأَمَانَةِ وَ رَتَعَ فِی الْخِیَانَةِ وَ لَمْ یُنَزِّهْ نَفْسَهُ وَ دِینَهُ عَنْهَا، فَقَدْ أَحَلَّ بِنَفْسِهِ الذُّلَّ وَ الْخِزْیَ فِی الدُّنْیَا وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ أَذَلُّ وَ أَخْزَى؛ وَ إِنَّ أَعْظَمَ الْخِیَانَةِ خِیَانَةُ الْأُمَّةِ وَ أَفْظَعَ الْغِشِّ غِشُّ الْأَئِمَّةِ»
آیتالله مکارم شیرازی در شرح نهجالبلاغه خود که با عنوان "امام امیرالمؤمنین (ع) " است، به نکات قابل توجهی درباره این نامه امام اشاره کرده است. وی مینویسد «بر اساس فراز اول این نامه ۶ گروه از افراد جامعه شامل فقرا، مساکین، نیازمندان و ... باید کاملاً مورد توجه مسئولان اجرایی جامعه باشند و اى بسا به سبب شرم و حیا مطلقاً از کسى و حتى از بیتالمال درخواست نکنند در حالى که «سائلون» شرم و حیا را کنار گذاشته و از باب ناچار درخواست کمک مىکنند و «مدفوعون» کسانى هستند که ممکن است بالقوه غنى و بى نیاز باشند؛ یعنى اموال قابل ملاحظهاى دارند، اما اموالشان را غاصبان گرفته و آنها را از حقشان محروم ساخته اند و فعلاً فقیر و نیازمندند. «غارِمُون» به معناى بدهکارانى است که از پرداخت بدهى خود عاجز شده اند یا بدون تقصیر ورشکست شدهاند.
بر اساس فراز دوم این نامه میتوان گفت: مهمترین سرمایه جامعه اسلامى اعتماد متقابل به یکدیگر است که اگر اعتماد و اطمینان نباشد، رشتههاى همکارى از هم مىگسلد و سرمایه بزرگ اعتماد و اطمینان در صورتى حفظ مىشود که اصل صداقت و امانت بر جامعه حاکم باشد، زیرا با خیانت و دروغ کاخ با شکوه اعتماد فرو مىریزد و جامعه انسانى به صورت بیابان وحشتناکى در مىآید که پناهگاهى در آن نیست.
از همه خیانتها مهمتر ـ. همان گونه که امام علیهالسلام در این نامه اشاره فرمود، خیانت به امّت و خیانت به بیتالمال و حکومت اسلامى است آثار زیانبار آن بسیار گستردهتر از خیانت هاى فردى است.»
در اهمیت آن همین بس که انبیاء در معرفی خویش به قومشان از این صفت استفاده میکردند و میفرمودند: «إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمین؛ من برای شما رسول امینی هستم». این عبارت ۵ بار در سوره شعرا از زبان ۵ پیامبر و نیز در سوره دخان از زبان موسی (ع) خطاب به قومش نقل شده است.
در این راستا امام صادق علیه السلام در روایتی فرمود: «خداوند متعال هیچ پیامبرى را مبعوث نکرد مگر اینکه راستگویى و اداى امانت، جزء برنامه هاى اصلى او بود، خواه امانت مربوط به نیکوکار یا بدکار باشد؛ إِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ لَمْ یَبْعَثْ نَبِیّاً إِلاَّ بِصِدْقِ الْحَدِیثِ وَأَدَاءِ الاَْمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَالْفَاجِرِ»
صفت امانت آنگاه که افراد دارای مسئولیتهای سنگین به ویژه پستهای حکومتی میشوند بیشتر بر دوش آنها سنگینی میکند چرا که مسئولیتها به خودی خود امانتهایی در دستان صاحبان منسب است که افراد در وهله اول باید شایستگیهای لازم را داشته باشند و در مرحله بعد باید امانت خویش را به سرمنزل مقصود برسانند. یعنی هر مدیر و مسئولی در حیطهای که فعالیت میکند، باید آن حیطه را امانت مردم در دستان خود بداند تا به این ترتیب بتواند وظیفه خویش را به درستی ادا کند.
امیرالمؤمنین (ع) در نامهای به یکی از کارگزاران خویش که وظیفه جمعآوری زکات مردم را بر عهده داشت، ضمن توصیههایی فرمودند:
۱ ـ. «بدان براى تو در این زکاتى که جمع مىکنى سهمى معیّن و حقّى روشن است و شریکانى از مستمندان و ضعیفان دارى، همان گونه که ما حق تو را مىدهیم، تو هم باید نسبت به حقوق آنان وفادار باشى، اگر چنین نکنى در روز رستاخیز بیش از همه دشمن دارى، و واى بر کسى که در پیشگاه خدا، فقرا و مساکین و درخواستکنندگان و آنان که از حقّشان محرومند و بدهکاران و ورشکستگان و در راهماندگان، دشمن او باشند و از او شکایت کنند؛ وَ إِنَّ لَکَ فِی هَذِهِ الصَّدَقَةِ نَصِیباً مَفْرُوضاً وَ حَقّاً مَعْلُوماً، شُرَکَاءَ أَهْلَ مَسْکَنَةٍ وَ ضُعَفَاءَ ذَوِی فَاقَةٍ، وَ إِنَّا مُوَفُّوکَ حَقَّکَ؛ فَوَفِّهِمْ حُقُوقَهُمْ وَ إِلَّا تَفْعَلْ فَإِنَّکَ مِنْ أَکْثَرِ النَّاسِ خُصُوماً یَوْمَ الْقِیَامَةِ، وَ بُؤْسَى لِمَنْ خَصْمُهُ عِنْدَ اللَّهِ الْفُقَرَاءُ وَ الْمَسَاکِینُ وَ السَّائِلُونَ وَ الْمَدْفُوعُونَ وَ الْغَارِمُونَ وَ ابْنُ السَّبِیلِ
۲ ـ. کسى که امانت الهى را خوار شمارد و دست به خیانت آلوده کند، خود و دین خود را پاک نساخته و درهاى خوارى را در دنیا به روى خود گشوده و در قیامت خوارتر و رسواتر خواهد بود و همانا بزرگترین خیانت خیانت به ملّت، و رسواترین دغلکارى، دغلبازى با امامان و پیشوایان است؛ وَ مَنِ اسْتَهَانَ بِالْأَمَانَةِ وَ رَتَعَ فِی الْخِیَانَةِ وَ لَمْ یُنَزِّهْ نَفْسَهُ وَ دِینَهُ عَنْهَا، فَقَدْ أَحَلَّ بِنَفْسِهِ الذُّلَّ وَ الْخِزْیَ فِی الدُّنْیَا وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ أَذَلُّ وَ أَخْزَى؛ وَ إِنَّ أَعْظَمَ الْخِیَانَةِ خِیَانَةُ الْأُمَّةِ وَ أَفْظَعَ الْغِشِّ غِشُّ الْأَئِمَّةِ»
آیتالله مکارم شیرازی در شرح نهجالبلاغه خود که با عنوان "امام امیرالمؤمنین (ع) " است، به نکات قابل توجهی درباره این نامه امام اشاره کرده است. وی مینویسد «بر اساس فراز اول این نامه ۶ گروه از افراد جامعه شامل فقرا، مساکین، نیازمندان و ... باید کاملاً مورد توجه مسئولان اجرایی جامعه باشند و اى بسا به سبب شرم و حیا مطلقاً از کسى و حتى از بیتالمال درخواست نکنند در حالى که «سائلون» شرم و حیا را کنار گذاشته و از باب ناچار درخواست کمک مىکنند و «مدفوعون» کسانى هستند که ممکن است بالقوه غنى و بى نیاز باشند؛ یعنى اموال قابل ملاحظهاى دارند، اما اموالشان را غاصبان گرفته و آنها را از حقشان محروم ساخته اند و فعلاً فقیر و نیازمندند. «غارِمُون» به معناى بدهکارانى است که از پرداخت بدهى خود عاجز شده اند یا بدون تقصیر ورشکست شدهاند.
بر اساس فراز دوم این نامه میتوان گفت: مهمترین سرمایه جامعه اسلامى اعتماد متقابل به یکدیگر است که اگر اعتماد و اطمینان نباشد، رشتههاى همکارى از هم مىگسلد و سرمایه بزرگ اعتماد و اطمینان در صورتى حفظ مىشود که اصل صداقت و امانت بر جامعه حاکم باشد، زیرا با خیانت و دروغ کاخ با شکوه اعتماد فرو مىریزد و جامعه انسانى به صورت بیابان وحشتناکى در مىآید که پناهگاهى در آن نیست.
از همه خیانتها مهمتر ـ. همان گونه که امام علیهالسلام در این نامه اشاره فرمود، خیانت به امّت و خیانت به بیتالمال و حکومت اسلامى است آثار زیانبار آن بسیار گستردهتر از خیانت هاى فردى است.»
منبع:
خبرگزاری تسنیم
ارسال نظر