نکات طلایی برای حل مشکلات عاطفی
پارسینه: دوستی و رابطه عاطفی به همان اندازه که میتواند به زندگی ما هیجان دهد، قادر است که منبع غم و غصههای ما نیز باشد. قانون ثابتی برای روابط بین آدمها وضع نشده.
دوستی و رابطه عاطفی به همان اندازه که میتواند به زندگی ما هیجان دهد، قادر است که منبع غم و غصههای ما نیز باشد. قانون ثابتی برای روابط بین آدمها وضع نشده، اما روانشناسان با تحقیقات گستردهای که در این زمینه کرده اند، به رایجترین مشکلاتی که افراد در روابطشان تجربه میکنند پی بردهاند.
دوستی و رابطه عاطفی به همان اندازه که می تواند به زندگی ما هیجان دهد، قادر است که منبع غم و غصه های ما نیز باشد. قانون ثابتی برای روابط بین آدمها وضع نشده اما روانشناسان با تحقیقات گسترده ای که در این زمینه کرده اند، به رایج ترین مشکلاتی که افراد در روابط شان تجربه می کنند پی برده اند. در این مطلب ما نه تنها به مشکلات رایج در روابط عاطفی بلکه به راهکارهایی آن نیز اشاره کرده ایم تا این بار که با آنها مواجه می شوید، راه حل شان را نیز بدانید.
دوست تان بدقولی کرده است
حتما برای شما هم پیش آمده که دوست تان در لحظه آخر برنامه ای را کنسل کند یا این که در یکی از میهمانی هایی که شما ترتیب دادید، حضور نیابد. در آن لحظه چه حسی به شما دست می دهد؟ مطمئنا از او دلسرد و به تبع عصبانی می شوید. طبیعی ست، زیرا شما روی حرف دوست تان حساب باز کرده بودید و حال او خیلی راحت برنامه های شما را کنسل کرده است. اصلا اگر از شما در مورد خصوصیات یک دوست ایده آل بپرسند، چه جوابی می دهید؟ مطمئنا خوش قولی یکی از آنها خواهد بود. بنابراین اگر می خواهید که دوست تان به حرف های شما در هر شرایطی اعتماد کند، بهتر است که بدقول نباشید.
احساس می کنید که رابطه تان تعادل ندارد
اگر احساس می کنید که در رابطه عاطفی تان، این شمایید که همیشه در مورد جزییات زندگی تان حرف می زنید و دردودل می کنید اما طرف مقابل تان تنها شنونده است، ناراحت نشوید. قرار نیست که تعادل همیشه در رابطه شما برقرار باشد. ممکن است گاهی دوست شما از موضوعی ناراحت بوده و به جای حرف زدن به شنیدن نیاز داشته باشد یا این که گاهی بخواهد تنها سکوت کند... این رفتار می تواند در موضوعات دیگر نیز رخ ده؛ بنابراین واجب است که شما هر از گاهی در مورد خواسته هایی که دوست تان دارد، از او سوال کنید.
یا حتی اگر خواسته ای از او دارید، به زبان آورید. مثلا به او بگویید: «من همیشه از زندگی ام برای تو می گویم، دوست دارم که یک بار هم داستان زندگی تو را بشنوم.» این موارد در هر رابطه ای طبیعی ست و جای نگرانی ندارد. بنابراین صادق باشید و حرف دلتان را رو در رو به او بزنید، قبل از آنکه سوتفاهم شما را از هم دور کند.
احساس پس زدگی می کنید
آیا تا به حال برایتان پیش آمده که پس از قرار ملاقات با دوستی، ناگهان او غیب اش بزند و حتی پیغام های شما را بی جواب بگذارد؟ در این شرایط، مطمئنا حس بدی به شما دست می دهد و احساس می کنید که طرف مقابل از شما خوشش نیامده یا این که بعد خداحافظی، سرش جای دیگری گرم است. اگر این احساس ادامه دار شود، شما را عصبی و ناامید نیز خواهد کرد.
اگر چه سخت است اما بهتر است که دست از این افکار منفی بردارید. همانطور که شما حق دارید طرف مقابل تان را انتخاب کنید، او نیز این حق را دارد که اگر به هر دلیلی با شما احساس راحتی نکرد، به رابطه اش ادامه ندهد. اما این نباید باعث شود که شما خودتان را دست کم بگیرید. اصلا شاید او به دلایل شخصی خودش کنار کشیده است. آنچه روانشناسان در این شرایط پیشنهاد می دهند این است که به دنبال دلیل رفتار طرف مقابل تان نگردید. هر چه بیشتر فکر کنید، بیشتر گیج و عصبی خواهید شد، بنابراین آنچه اتفاق افتاده را فراموش کنید و به دنبال روابط دیگر باشید.
حس حسادت تان برانگیخته شده است
اگر شما مجردید و دوست تان ازدواج کرده است، اگر او همیشه در حال گشت و گزار است و شما همش در خانه نشسته اید با هر رفتار دیگری... ممکن است که حس حسادت شما برانگیزد. اما به جای این که حسادت، شما را نابود کند، از آن برای پیشرفت تان کمک بگیرید. به عنوان مثال به جای این که در خانه بنشینید و غصه بخورید، شما هم گروهی را پیدا کنید و با آنها به سفر بروید یا این که در کارتان بیشتر تلاش کنید تا به موقعیتی مانند او دست یابید. در این شرایط نه تنها حس تان را سرکوب کرده اید، بلکه تجربه های جدیدی را کسب می کنید که به پیشرفت تان در زندگی کمک خواهد کرد. گاهی نمی توان جلوی حس حسادت را گرفت، اما می توان آن را در مسیر درستی قرار داد.
دلتنگ گذشته تان هستید
اگر به گذشته تان نگاه کنید، افرادی را می بینید که روزی در زندگی تان بوده اند اما اکنون نیستند. ممکن است که همین مرور خاطرات موجب ناراحتی و دلتنگی شما شود، اما این امری طبیعی ست، بنابراین آنچه شما باید انجام دهید، کنترل این احساسات است. اگر خیلی روی گذشته تان تمرکز کنید، قادر به برقراری روابط جدید نخواهید بود و همین احساس باعث می شود که شما به مرور تنها و تنهاتر شوید. بنابراین واجب است که تا حدودی میان گذشته و حال تان تعادل برقرار کنید. درهای قلب تان را به روی دیگران باز کنید تا کم کم جای خالی افرادی که از زندگی تان رفته اند، پر شود.
دچار یکنواختی در رابطه شده اید
رابطه به خودی خود نمی تواند زنده بماند، این شمایید که باید به آن زندگی دهید. اگر شما رابطه تان را رها کنید، او نیز پس از مدتی هیجان خود را از دست می دهد و برایتان کسل کننده می شود. اما چگونه می توان این هیجان را حفظ کرد؟ خیلی ساده! شما با تجربه های جدید می توانید رابطه تان را از حالت یکنواختی خارج کنید. مثلا اگر همیشه با دوست تان به تنهایی بیرون می روید، سعی کنید که جمع تان را بزرگ تر کنید یا این که به جای در خانه نشستن و تلویزیون دیدن، به سینما یا تئاتر بروید... اگر چه این تجربه ها کوچک اند اما تاثیر زیادی بر رابطه تان خواهند گذاشت.
احساس تنهایی می کنید
شما ساعت های زیادی را در شبکه های اجتماعی می گذرانید و احساس می کنید که دوستان زیادی در آن فضا دارید اما همین که اتصال تان از دنیای مجازی قطع می شود و به واقعیت باز می گردید، می بینید که تنهای تنها هستید و همه آن افراد سایه هایی بیش نبودند، متوجه می شوید که حتی برای خوردن یک فنجان قهوه یا تماشای یک فیلم هم کسی به درخواست شما پاسخ مثبت نمی دهد.
همین موضوع می تواند شما را تبدیل به آدمی افسرده کند. برای رهایی از این شرایط، باید برای خودتان برنامه ای منظم ترتیب دهید. به عنوان مثال در کلاسی ثبت کنید و هر هفته در جمعی قرار بگیرید، همین همنشینی کم کم دامنه دوستان تان را زیاد خواهد کرد. پس به جای غرق شدن در فضای مجازی، حضور خود را در جمع های مختلف بیشتر کنید.
منبع:برترینها
دوستی و رابطه عاطفی به همان اندازه که می تواند به زندگی ما هیجان دهد، قادر است که منبع غم و غصه های ما نیز باشد. قانون ثابتی برای روابط بین آدمها وضع نشده اما روانشناسان با تحقیقات گسترده ای که در این زمینه کرده اند، به رایج ترین مشکلاتی که افراد در روابط شان تجربه می کنند پی برده اند. در این مطلب ما نه تنها به مشکلات رایج در روابط عاطفی بلکه به راهکارهایی آن نیز اشاره کرده ایم تا این بار که با آنها مواجه می شوید، راه حل شان را نیز بدانید.
دوست تان بدقولی کرده است
حتما برای شما هم پیش آمده که دوست تان در لحظه آخر برنامه ای را کنسل کند یا این که در یکی از میهمانی هایی که شما ترتیب دادید، حضور نیابد. در آن لحظه چه حسی به شما دست می دهد؟ مطمئنا از او دلسرد و به تبع عصبانی می شوید. طبیعی ست، زیرا شما روی حرف دوست تان حساب باز کرده بودید و حال او خیلی راحت برنامه های شما را کنسل کرده است. اصلا اگر از شما در مورد خصوصیات یک دوست ایده آل بپرسند، چه جوابی می دهید؟ مطمئنا خوش قولی یکی از آنها خواهد بود. بنابراین اگر می خواهید که دوست تان به حرف های شما در هر شرایطی اعتماد کند، بهتر است که بدقول نباشید.
احساس می کنید که رابطه تان تعادل ندارد
اگر احساس می کنید که در رابطه عاطفی تان، این شمایید که همیشه در مورد جزییات زندگی تان حرف می زنید و دردودل می کنید اما طرف مقابل تان تنها شنونده است، ناراحت نشوید. قرار نیست که تعادل همیشه در رابطه شما برقرار باشد. ممکن است گاهی دوست شما از موضوعی ناراحت بوده و به جای حرف زدن به شنیدن نیاز داشته باشد یا این که گاهی بخواهد تنها سکوت کند... این رفتار می تواند در موضوعات دیگر نیز رخ ده؛ بنابراین واجب است که شما هر از گاهی در مورد خواسته هایی که دوست تان دارد، از او سوال کنید.
یا حتی اگر خواسته ای از او دارید، به زبان آورید. مثلا به او بگویید: «من همیشه از زندگی ام برای تو می گویم، دوست دارم که یک بار هم داستان زندگی تو را بشنوم.» این موارد در هر رابطه ای طبیعی ست و جای نگرانی ندارد. بنابراین صادق باشید و حرف دلتان را رو در رو به او بزنید، قبل از آنکه سوتفاهم شما را از هم دور کند.
احساس پس زدگی می کنید
آیا تا به حال برایتان پیش آمده که پس از قرار ملاقات با دوستی، ناگهان او غیب اش بزند و حتی پیغام های شما را بی جواب بگذارد؟ در این شرایط، مطمئنا حس بدی به شما دست می دهد و احساس می کنید که طرف مقابل از شما خوشش نیامده یا این که بعد خداحافظی، سرش جای دیگری گرم است. اگر این احساس ادامه دار شود، شما را عصبی و ناامید نیز خواهد کرد.
اگر چه سخت است اما بهتر است که دست از این افکار منفی بردارید. همانطور که شما حق دارید طرف مقابل تان را انتخاب کنید، او نیز این حق را دارد که اگر به هر دلیلی با شما احساس راحتی نکرد، به رابطه اش ادامه ندهد. اما این نباید باعث شود که شما خودتان را دست کم بگیرید. اصلا شاید او به دلایل شخصی خودش کنار کشیده است. آنچه روانشناسان در این شرایط پیشنهاد می دهند این است که به دنبال دلیل رفتار طرف مقابل تان نگردید. هر چه بیشتر فکر کنید، بیشتر گیج و عصبی خواهید شد، بنابراین آنچه اتفاق افتاده را فراموش کنید و به دنبال روابط دیگر باشید.
حس حسادت تان برانگیخته شده است
اگر شما مجردید و دوست تان ازدواج کرده است، اگر او همیشه در حال گشت و گزار است و شما همش در خانه نشسته اید با هر رفتار دیگری... ممکن است که حس حسادت شما برانگیزد. اما به جای این که حسادت، شما را نابود کند، از آن برای پیشرفت تان کمک بگیرید. به عنوان مثال به جای این که در خانه بنشینید و غصه بخورید، شما هم گروهی را پیدا کنید و با آنها به سفر بروید یا این که در کارتان بیشتر تلاش کنید تا به موقعیتی مانند او دست یابید. در این شرایط نه تنها حس تان را سرکوب کرده اید، بلکه تجربه های جدیدی را کسب می کنید که به پیشرفت تان در زندگی کمک خواهد کرد. گاهی نمی توان جلوی حس حسادت را گرفت، اما می توان آن را در مسیر درستی قرار داد.
دلتنگ گذشته تان هستید
اگر به گذشته تان نگاه کنید، افرادی را می بینید که روزی در زندگی تان بوده اند اما اکنون نیستند. ممکن است که همین مرور خاطرات موجب ناراحتی و دلتنگی شما شود، اما این امری طبیعی ست، بنابراین آنچه شما باید انجام دهید، کنترل این احساسات است. اگر خیلی روی گذشته تان تمرکز کنید، قادر به برقراری روابط جدید نخواهید بود و همین احساس باعث می شود که شما به مرور تنها و تنهاتر شوید. بنابراین واجب است که تا حدودی میان گذشته و حال تان تعادل برقرار کنید. درهای قلب تان را به روی دیگران باز کنید تا کم کم جای خالی افرادی که از زندگی تان رفته اند، پر شود.
دچار یکنواختی در رابطه شده اید
رابطه به خودی خود نمی تواند زنده بماند، این شمایید که باید به آن زندگی دهید. اگر شما رابطه تان را رها کنید، او نیز پس از مدتی هیجان خود را از دست می دهد و برایتان کسل کننده می شود. اما چگونه می توان این هیجان را حفظ کرد؟ خیلی ساده! شما با تجربه های جدید می توانید رابطه تان را از حالت یکنواختی خارج کنید. مثلا اگر همیشه با دوست تان به تنهایی بیرون می روید، سعی کنید که جمع تان را بزرگ تر کنید یا این که به جای در خانه نشستن و تلویزیون دیدن، به سینما یا تئاتر بروید... اگر چه این تجربه ها کوچک اند اما تاثیر زیادی بر رابطه تان خواهند گذاشت.
احساس تنهایی می کنید
شما ساعت های زیادی را در شبکه های اجتماعی می گذرانید و احساس می کنید که دوستان زیادی در آن فضا دارید اما همین که اتصال تان از دنیای مجازی قطع می شود و به واقعیت باز می گردید، می بینید که تنهای تنها هستید و همه آن افراد سایه هایی بیش نبودند، متوجه می شوید که حتی برای خوردن یک فنجان قهوه یا تماشای یک فیلم هم کسی به درخواست شما پاسخ مثبت نمی دهد.
همین موضوع می تواند شما را تبدیل به آدمی افسرده کند. برای رهایی از این شرایط، باید برای خودتان برنامه ای منظم ترتیب دهید. به عنوان مثال در کلاسی ثبت کنید و هر هفته در جمعی قرار بگیرید، همین همنشینی کم کم دامنه دوستان تان را زیاد خواهد کرد. پس به جای غرق شدن در فضای مجازی، حضور خود را در جمع های مختلف بیشتر کنید.
منبع:برترینها
ارسال نظر