شکل رابطه با والدین چه اثری بر زندگی میگذارد؟
پارسینه: آیا احساس کردهاید که رابطهی شما با پدر و مادرتان تاثیرات بلند مدت بر زندگیتان و رابطه با همسرتان دارد؟ آیا متوجه شدهاید رابطهی شما با والدینتان میتواند بر شیوهی رفتار شما با دیگران در تمام طول زندگیتان اثر بگذارد؟
رابطهی میان والدین و فرزند از مهمترین روابط زندگی است. آیا احساس کردهاید که رابطهی شما با پدر و مادرتان تاثیرات بلند مدت بر زندگیتان و رابطه با همسرتان دارد؟ آیا متوجه شدهاید رابطهی شما با والدینتان میتواند بر شیوهی رفتار شما با دیگران در تمام طول زندگیتان اثر بگذارد؟
اگر این اثرات را حس کرده باشید پس میدانید که خانواده چه تاثیری روی شما میگذارد و رابطهی شما با والدین چگونه نگرش و دنیایتان را تحت تاثیر قرار میدهد.
رابطهی والد و فرزندی یکی از اولیهترین ارتباطهایی است که کودک تجربه میکند و قطعا رابطه با هر کس دیگری در سالهای بعدی را تحت نفوذ خود میگیرد. اما برخی از افراد به اشتباه تصور میکنند ما با ژنهای بخصوصی متولد میشویم که شخصیتمان را فقط همین ژنها شکل میدهند.
البته رشد شخصیت تا حدودی تحت تاثیر ژنهای ماست، اما فراموش نکنید که عوامل محیطی نیز بر رشد شخصیت اثر میگذارند. مغز انسان به اندازهی کافی انعطاف پذیر است که بتواند متناسب با این عوامل، به روشهای گوناگونی رشد کند.
فرزند پروی، یکی از این عوامل اساسی و احتمالا اساسیترین ِ آنهاست. شیوهی فرزند پروری، هم بر ظاهر فرزند و هم بر خلق و خوی او اثر میگذارد و برخی از مهمترین واحدهای سازندهی شخصیت و ویژگیهای یک کودک را تعریف میکند.
هر چه والدینتان مهربانتر باشند و احساسات خود را بهتر بروز بدهند، شما در آینده اجتماعیتر با طرز فکری بازتر خواهید بود
مطالعات اخیر نشان دادهاند میان مهر و محبت در دوران کودکی و سلامت و شادی و اجتماع پذیری در آینده ارتباط وجود دارد. واضح است که مهمترین چیزی که از سوی والدینتان نیاز دارید، عشق و محبت است.
وقتی در دوران کودکی مورد عشق و توجه و محبت پدر و مادر قرار میگیرید میفهمید که عشق چیست و چگونه میتوان آن را نشان داد؛ بنابراین شما هم راحت عشق و علاقهتان را نسبت به پدر و مادر، خواهر و برادر و سایر افرادی که وارد زندگیتان میشوند ابراز میکنید. معمولا اینگونه افراد به جمعهای خانوادگی بسیار علاقه مندند و همیشه در دورهمیهای خانوادگی حضور دارند. آنها هرگز روز تولد خواهر و برادر و دخترخاله و پسرعمه و ... را فراموش نمیکنند تا همیشه به افرادی که دوستشان دارند احساس خوبی بدهند.
دانشمندان عقیده دارند عشق و محبت بیقید و شرط از جانب پدر و مادر میتواند فرزند را از نظر هیجانی و احساسی، شادتر کند و از اضطرابش بکاهد. ضمنا محبت پدر و مادر واقعا میتواند از فرزند مانند محافظی در برابر استرس دوران کودکی حمایت کند؛ بنابراین ارتباط والد و فرزندی بر میزان راحت و باز بودن در روابط آیندهی فرد اثر میگذارد. یک قانون طلایی وجود دارد: رابطهی بهتر فرزند با پدر و مادر یعنی مشکلات روانی و رفتاری کمتر فرزند در بزرگسالی؛ و از همه مهمتر، والدین با محبتی که علاقهی خود را به فرزند بروز میدهند، بچههایی موفق و سالم پرورش میدهند که آنها نیز افکار و عقاید و احساسات خود را راحتتر بروز میدهند.
هر چه والدینتان بیشتر شما را نادیده بگیرند، شما نیز در آینده بیشتر در جستجوی توجه و علاقه خواهید بود
بچههایی که توجه کافی از سوی پدر و مادر یا یکی از آنها دریافت نکردهاند با این احساس بزرگ میشوند که مهم نیستند و کسی آنها را نمیخواهد و حتی پدر و مادر یا یکی از این دو، هیچ اهمیتی به آنها نمیدهند. مطالعهای نشان میدهد چنین کودکی، بعدها به عنوان یک بزرگسال، تمام مدت به دنبال جلب توجه خواهد بود و حتی مستقیما این توجه و علاقه را طلب خواهد کرد. اگر شما در سنین خردسالی، توجه کافی از پدر و مادر خود دریافت نکرده باشید، اغلب در حال رقابت در روابط رمانتیک هستید و معمولا هم زندگی عشقیتان دچار درد سر است.
برخی از روانشناسان عقیده دارند والدین بیتوجه و بیمحبت معمولا فرزندانی با اعتماد بنفس پایین پرورش میدهند، بچههایی که احساس گمگشتگی و ناخشنودی دارند، کینه میورزند و تهاجمیاند و یا حتی رفتارهای ضد اجتماعی دارند. به عبارتی دیگر، بچههایی که همیشه احساس کردهاند نادیده گرفته میشوند، تبدیل به بزرگسالانی همیشه نیازمند میشوند.
اگر پدر و مادرتان از نظر عاطفی و احساسی تودار باشند، شما نیز در آینده در روابط تان اینگونه خواهید بود
هر چه پدر و مادرتان در بیان عاطفی و بروز احساسات خود محافظه کارتر و تودارتر باشند شما نیز در آینده همین خصوصیت را بیشتر نشان خواهید داد. اگر والدین از بروز احساسات و توجه و خواستهها و محبتها و صمیمیتها نسبت به فرزند خود خودداری کنند، او نیز همین رفتار را در برابر فرزندان خود خواهد داشت.
پژوهشها ثابت کردهاند که کودک ناخودآگاه طالب توجه محبت والدین خود است، اما این نیاز را نشان نمیدهد و نهایتا به خویشتندار بودن و تودار بودن عادت میکند. اگر شما هم فرزند چنین والدینی باشید در بیشتر موارد میتوانید عشق و علاقهی خود را به صورتهای غیرکلامی مثلا با دادن هدیه یا انواع تماسهای فیزیکی نشان دهید. اما در عین حال درمورد در آغوش گرفتن و بوسه و ناز و نوازش میتوانید بسیار خسیس باشید و تمام وقت خود را صرف کار و سرگرمیهای خودتان بکنید، بنابراین همسرتان احساس نادیده گرفته شدن میکند.
اگر پدر و مادرتان از هم جدا شده باشند و ازدواج مجدد نکنند، احتمالا شما نسبت به ازدواج و رابطه با جنس مخالف بدبین خواهید شد
خیلی از افراد در خانوادههایی ناکامل بزرگ میشوند. یعنی پدر و مادر از هم جدا شدهاند و فرزند با پدر یا مادر مجرد ِ خود زندگی میکند و این واقعیت بر نگرش او نسبت به عشق و ازدواج اثر میگذارد و حتی ممکن است منجر به رفتارهای بیثبات در ازدواج شود.
فرزند طلاق بودن یا شما را نسبت به ازدواج بدبین میکند یا بیش از حد حساس و مراقب خواهید شد. اگر پدر و مادر شما از هم جدا شده باشند، تمایل بسیار کمی نسبت به تشکیل خانواده خواهید داشت، زیرا میترسید به سرنوشت پدر و مادر خود دچار شوید. اما از سویی دیگر این اتفاق هم میتواند روی بدهد که بدبینیها و حساسیتهایتان را به باد بسپارید و عاشق کسی شوید که احساسات مشترک زیادی با هم دارید! چنین عشقهایی منتهی به روابط انفجاری و کوتاه مدتی خواهند شد که اغلب به همان سرعت نیز به پایان میرسند.
اگر این اثرات را حس کرده باشید پس میدانید که خانواده چه تاثیری روی شما میگذارد و رابطهی شما با والدین چگونه نگرش و دنیایتان را تحت تاثیر قرار میدهد.
رابطهی والد و فرزندی یکی از اولیهترین ارتباطهایی است که کودک تجربه میکند و قطعا رابطه با هر کس دیگری در سالهای بعدی را تحت نفوذ خود میگیرد. اما برخی از افراد به اشتباه تصور میکنند ما با ژنهای بخصوصی متولد میشویم که شخصیتمان را فقط همین ژنها شکل میدهند.
البته رشد شخصیت تا حدودی تحت تاثیر ژنهای ماست، اما فراموش نکنید که عوامل محیطی نیز بر رشد شخصیت اثر میگذارند. مغز انسان به اندازهی کافی انعطاف پذیر است که بتواند متناسب با این عوامل، به روشهای گوناگونی رشد کند.
فرزند پروی، یکی از این عوامل اساسی و احتمالا اساسیترین ِ آنهاست. شیوهی فرزند پروری، هم بر ظاهر فرزند و هم بر خلق و خوی او اثر میگذارد و برخی از مهمترین واحدهای سازندهی شخصیت و ویژگیهای یک کودک را تعریف میکند.
هر چه والدینتان مهربانتر باشند و احساسات خود را بهتر بروز بدهند، شما در آینده اجتماعیتر با طرز فکری بازتر خواهید بود
مطالعات اخیر نشان دادهاند میان مهر و محبت در دوران کودکی و سلامت و شادی و اجتماع پذیری در آینده ارتباط وجود دارد. واضح است که مهمترین چیزی که از سوی والدینتان نیاز دارید، عشق و محبت است.
وقتی در دوران کودکی مورد عشق و توجه و محبت پدر و مادر قرار میگیرید میفهمید که عشق چیست و چگونه میتوان آن را نشان داد؛ بنابراین شما هم راحت عشق و علاقهتان را نسبت به پدر و مادر، خواهر و برادر و سایر افرادی که وارد زندگیتان میشوند ابراز میکنید. معمولا اینگونه افراد به جمعهای خانوادگی بسیار علاقه مندند و همیشه در دورهمیهای خانوادگی حضور دارند. آنها هرگز روز تولد خواهر و برادر و دخترخاله و پسرعمه و ... را فراموش نمیکنند تا همیشه به افرادی که دوستشان دارند احساس خوبی بدهند.
دانشمندان عقیده دارند عشق و محبت بیقید و شرط از جانب پدر و مادر میتواند فرزند را از نظر هیجانی و احساسی، شادتر کند و از اضطرابش بکاهد. ضمنا محبت پدر و مادر واقعا میتواند از فرزند مانند محافظی در برابر استرس دوران کودکی حمایت کند؛ بنابراین ارتباط والد و فرزندی بر میزان راحت و باز بودن در روابط آیندهی فرد اثر میگذارد. یک قانون طلایی وجود دارد: رابطهی بهتر فرزند با پدر و مادر یعنی مشکلات روانی و رفتاری کمتر فرزند در بزرگسالی؛ و از همه مهمتر، والدین با محبتی که علاقهی خود را به فرزند بروز میدهند، بچههایی موفق و سالم پرورش میدهند که آنها نیز افکار و عقاید و احساسات خود را راحتتر بروز میدهند.
هر چه والدینتان بیشتر شما را نادیده بگیرند، شما نیز در آینده بیشتر در جستجوی توجه و علاقه خواهید بود
بچههایی که توجه کافی از سوی پدر و مادر یا یکی از آنها دریافت نکردهاند با این احساس بزرگ میشوند که مهم نیستند و کسی آنها را نمیخواهد و حتی پدر و مادر یا یکی از این دو، هیچ اهمیتی به آنها نمیدهند. مطالعهای نشان میدهد چنین کودکی، بعدها به عنوان یک بزرگسال، تمام مدت به دنبال جلب توجه خواهد بود و حتی مستقیما این توجه و علاقه را طلب خواهد کرد. اگر شما در سنین خردسالی، توجه کافی از پدر و مادر خود دریافت نکرده باشید، اغلب در حال رقابت در روابط رمانتیک هستید و معمولا هم زندگی عشقیتان دچار درد سر است.
برخی از روانشناسان عقیده دارند والدین بیتوجه و بیمحبت معمولا فرزندانی با اعتماد بنفس پایین پرورش میدهند، بچههایی که احساس گمگشتگی و ناخشنودی دارند، کینه میورزند و تهاجمیاند و یا حتی رفتارهای ضد اجتماعی دارند. به عبارتی دیگر، بچههایی که همیشه احساس کردهاند نادیده گرفته میشوند، تبدیل به بزرگسالانی همیشه نیازمند میشوند.
اگر پدر و مادرتان از نظر عاطفی و احساسی تودار باشند، شما نیز در آینده در روابط تان اینگونه خواهید بود
هر چه پدر و مادرتان در بیان عاطفی و بروز احساسات خود محافظه کارتر و تودارتر باشند شما نیز در آینده همین خصوصیت را بیشتر نشان خواهید داد. اگر والدین از بروز احساسات و توجه و خواستهها و محبتها و صمیمیتها نسبت به فرزند خود خودداری کنند، او نیز همین رفتار را در برابر فرزندان خود خواهد داشت.
پژوهشها ثابت کردهاند که کودک ناخودآگاه طالب توجه محبت والدین خود است، اما این نیاز را نشان نمیدهد و نهایتا به خویشتندار بودن و تودار بودن عادت میکند. اگر شما هم فرزند چنین والدینی باشید در بیشتر موارد میتوانید عشق و علاقهی خود را به صورتهای غیرکلامی مثلا با دادن هدیه یا انواع تماسهای فیزیکی نشان دهید. اما در عین حال درمورد در آغوش گرفتن و بوسه و ناز و نوازش میتوانید بسیار خسیس باشید و تمام وقت خود را صرف کار و سرگرمیهای خودتان بکنید، بنابراین همسرتان احساس نادیده گرفته شدن میکند.
اگر پدر و مادرتان از هم جدا شده باشند و ازدواج مجدد نکنند، احتمالا شما نسبت به ازدواج و رابطه با جنس مخالف بدبین خواهید شد
خیلی از افراد در خانوادههایی ناکامل بزرگ میشوند. یعنی پدر و مادر از هم جدا شدهاند و فرزند با پدر یا مادر مجرد ِ خود زندگی میکند و این واقعیت بر نگرش او نسبت به عشق و ازدواج اثر میگذارد و حتی ممکن است منجر به رفتارهای بیثبات در ازدواج شود.
فرزند طلاق بودن یا شما را نسبت به ازدواج بدبین میکند یا بیش از حد حساس و مراقب خواهید شد. اگر پدر و مادر شما از هم جدا شده باشند، تمایل بسیار کمی نسبت به تشکیل خانواده خواهید داشت، زیرا میترسید به سرنوشت پدر و مادر خود دچار شوید. اما از سویی دیگر این اتفاق هم میتواند روی بدهد که بدبینیها و حساسیتهایتان را به باد بسپارید و عاشق کسی شوید که احساسات مشترک زیادی با هم دارید! چنین عشقهایی منتهی به روابط انفجاری و کوتاه مدتی خواهند شد که اغلب به همان سرعت نیز به پایان میرسند.
منبع: برترین ها
ارسال نظر