آیا هنوز «خط قرمزی» در خاورمیانه وجود دارد؟
پارسینه: مقامات آمریکایی خیلی سریع ایران را متهم کردند که عامل حمله به تاسیسات نفتی عربستان بوده است، اما به نظر میرسد ترامپ باز هم برای یک اقدام تلافی جویانه بی میل باشد.
به گزارش خبرنگار «پارسینه»، علی رغم آن که حوثیهای یمن مسئولیت حملات ۱۴ سپتامبر به تاسیسات نفتی عربستان در خریص و بقیق را پذیرفتند، اما مقامات آمریکایی انگشت اتهام را به سوی ایران گرفتند. اگرچه ایالات متحده با توسعه تولید نفت خود بسیار کمتر به منابع خلیج فارس وابسته است، اما متحدانش در اروپا و آسیا به شدت به عرضه نفت از این منطقه تکیه دارند و در مقابل هرگونه اخلالی در آن آسیب پذیرند.
اندیشکده « سوفان گروپ » با این مقدمه ادامه میدهد که حملات صورت گرفته به شکل غیرمنتظرهای دقیق بودند و نشان میدهند که تحلیلگران آمریکایی احتمالا تواناییهای ایران در تولید تسلیحاتی که بتوانند با این دقت هدایت شوند را دست کم گرفته بودند. این توانایی نشان میدهد که ایران میتواند در سراسر منطقه قدرتنمایی کند و به منافع آمریکا آسیب گستردهای بزند.
آسیب پذیری زیرساختهای حیاتی در مقابل چنین حملاتی هم آشکار شد. تردید عربستان سعودی در مقصر دانستن ایران نشان میدهد که تهران تا چه اندازه توانسته است ریاض را در جنگهای نیابتی عقب بزند، به طوری که در حال حاضر از شمال و جنوب توسط متحدان توانمند ایران محاصره شده است.
این حادثه همچنین به شکلی روشن اظهارات اخیر دولت ترامپ را مبنی بر این که «فشار حداکثری» از طریق تحریمهای اقتصادی توانسته تهدید ایران را بکاهد، رد میکند. واشنگتن این ارزیابی را بر اساس نشانههایی که ایران و متحدان کلیدیش، به ویژه حزب الله، با مشکل مالی مواجهند ارائه کرد. اما حمله به عربستان سعودی نشان داد که نه ایران و نه هیچ یک از متحدانش به خاطر مشکلات مالی یا غیره، از عملیاتهای خود کم نکرده اند. تحریمها حتی نتوانستند مانع ایران در کمک به بشار اسد شوند که تقریبا تمام مناطقی را که زمانی زیر کنترل شورشیان مسلح بود اکنون پس گرفته است. تحریمها به لحاظ اقتصادی بر ایران اثر گذاشته اند، اما نتونسته اند هدف اصلی را که تغییر رفتار منطقهای ایران بود به همراه داشته باشند.
این حمله باعث شد احتمال تهاجم تلافی جویانه امریکا، چه به تنهایی یا با عربستان سعودی و دیگر شرکایش بالا بگیرد. دونالد ترامپ هم در ابتدا تلاش کرد با اعلام این که آمریکا آماده حمله است، این عملیات تلافی جویانه را مطرح کند. با این وجود او دوباره به همان فرمول سابق درباره نیاز به یک توافق هستهای که اختلافات دیگر آمریکا و ایران را هم پوشش بدهد، بازگشت.
به شکلی آشکار همان ملاحظاتی که موجب شد ترامپ در ماه ژوئیه پس از سرنگونی پهپاد آمریکایی دستور حمله تلافی جویانه به ایران را صادر کند و سپس آن را لغو کند، در این بحران هم تاثیر گذاشته اند. آشکار شدن تواناییهای نظامی ایران و قصد آن برای استفاده از آنها موجب ایجاد هزینهها و خطرات سیاسی و استراتژیکی شده است که به نظر میرسد ترامپ تمایلی به تحمل آن ندارد. این که او بخواهد تحریمها را به عنوان تلاشی در راستای گفتگو با ایران برای یک توافق هستهای جدید یا دیگر ملاحظات جهت جلوگیری از جنگ کاهش دهد، هنوز محل پرسش است.
اندیشکده « سوفان گروپ » با این مقدمه ادامه میدهد که حملات صورت گرفته به شکل غیرمنتظرهای دقیق بودند و نشان میدهند که تحلیلگران آمریکایی احتمالا تواناییهای ایران در تولید تسلیحاتی که بتوانند با این دقت هدایت شوند را دست کم گرفته بودند. این توانایی نشان میدهد که ایران میتواند در سراسر منطقه قدرتنمایی کند و به منافع آمریکا آسیب گستردهای بزند.
آسیب پذیری زیرساختهای حیاتی در مقابل چنین حملاتی هم آشکار شد. تردید عربستان سعودی در مقصر دانستن ایران نشان میدهد که تهران تا چه اندازه توانسته است ریاض را در جنگهای نیابتی عقب بزند، به طوری که در حال حاضر از شمال و جنوب توسط متحدان توانمند ایران محاصره شده است.
این حادثه همچنین به شکلی روشن اظهارات اخیر دولت ترامپ را مبنی بر این که «فشار حداکثری» از طریق تحریمهای اقتصادی توانسته تهدید ایران را بکاهد، رد میکند. واشنگتن این ارزیابی را بر اساس نشانههایی که ایران و متحدان کلیدیش، به ویژه حزب الله، با مشکل مالی مواجهند ارائه کرد. اما حمله به عربستان سعودی نشان داد که نه ایران و نه هیچ یک از متحدانش به خاطر مشکلات مالی یا غیره، از عملیاتهای خود کم نکرده اند. تحریمها حتی نتوانستند مانع ایران در کمک به بشار اسد شوند که تقریبا تمام مناطقی را که زمانی زیر کنترل شورشیان مسلح بود اکنون پس گرفته است. تحریمها به لحاظ اقتصادی بر ایران اثر گذاشته اند، اما نتونسته اند هدف اصلی را که تغییر رفتار منطقهای ایران بود به همراه داشته باشند.
این حمله باعث شد احتمال تهاجم تلافی جویانه امریکا، چه به تنهایی یا با عربستان سعودی و دیگر شرکایش بالا بگیرد. دونالد ترامپ هم در ابتدا تلاش کرد با اعلام این که آمریکا آماده حمله است، این عملیات تلافی جویانه را مطرح کند. با این وجود او دوباره به همان فرمول سابق درباره نیاز به یک توافق هستهای که اختلافات دیگر آمریکا و ایران را هم پوشش بدهد، بازگشت.
به شکلی آشکار همان ملاحظاتی که موجب شد ترامپ در ماه ژوئیه پس از سرنگونی پهپاد آمریکایی دستور حمله تلافی جویانه به ایران را صادر کند و سپس آن را لغو کند، در این بحران هم تاثیر گذاشته اند. آشکار شدن تواناییهای نظامی ایران و قصد آن برای استفاده از آنها موجب ایجاد هزینهها و خطرات سیاسی و استراتژیکی شده است که به نظر میرسد ترامپ تمایلی به تحمل آن ندارد. این که او بخواهد تحریمها را به عنوان تلاشی در راستای گفتگو با ایران برای یک توافق هستهای جدید یا دیگر ملاحظات جهت جلوگیری از جنگ کاهش دهد، هنوز محل پرسش است.
مدير محترم پارسينه ، با ديدن عكس هايى كه انتخاب ميكنى پشنهاد ميكنم يك سر به روانپزشك بزنيد چون اين عكس ها نشانگر روان نامتعادل حاكم بر اين رسانه است.
ضربه کاری نیروهای اسلام دقیق و موثر بوده . رزمندگان جبهه مقاومت دشمنان را به زانو در می آورند . انشالله