طلاق عاطفی چه زمانی رخ میدهد؟
پارسینه: یک روانشناس معتقد است: وقتی نیاز عاطفی مرد تامین نشود و نیاز عاطفی زن تامین نشود اصطلاحا گفته میشود آنها زیر یک سقف و در کنار هم هستند و هم خانه هستند، ولی طلاق عاطفی صورت میگیرد.
با رویکرد مثبت میتوانیم بگوییم نیازها را از فرزندان و نوهها و یا کار خود میگیرند و یا در نگاه منفی خیانت همسری و یا تعدد زوجات و… مطرح میشود. در طلاق عاطفی مرد متوجه میشود، زن برای او مفید نیست و زن نیز متوجه میشود که مرد برای او مفید نیست و کارکردهایی که در بحث ازدواج برای زن مطرح است محقق نمیشود.
به نقل از شفقنا، تقی ابوطالبی احمدی، عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان و دکتری تخصصی روانشناسی تربیتی در خصوص دلایل طلاق عاطفی در برخی خانوادهها اظهار داشت: نگاه ما به وضع طلاق عاطفی اینگونه است که هر شخصیتی فرایند رشدی دارد و بعد با سن بلوغ بحث دگرخواهیها پیش میآید و در سنین بالاتر بحث ازدواج صورت میگیرد. در ازدواج بحث زوجیت مطرح است. زوجیت بحث تامین نیازهای جسمانی، روانی، عاطفی، اجتماعی و کمک به همسر در شکل گیری شخصیت فردی و هویت خود را پیش میآورد. اینکه زن به مرد و مرد به زن کمک کنند تا در مسیر تکامل با توجه به فلسفه خلقت خداوند که انسان را آفرید در حرکت باشند. همچنین بحث نیازهای عاطفی و روانی و نیازهای چندگانه انسان است، یعنی نیازهای جنسی نیز در زوجیت مطرح میشود. زن و مرد در مسیر تکامل، مکمل هم هستند. وقتی بحث ازدواج پیش میآید، مرد از زن و زن از مرد این انتظار را دارد. نیازهای چندگانه ۵۰ درصد مرد را زن و نیازهای چندگانه ۵۰ درصد زن را مرد تامین میکند. وقتی زوجیت مطرح میشود منظور زوجیت جسمانی و روانی و عاطفی و اجتماعی است. زن پر و بال میخواهد و از نظر اجتماعی پشتوانه میخواهد و مرد نیز
همچنین و رفع این نیازها در مسیر تکامل با شکل گیری زوجیت و ازدواج پیش میآید.
وقتی نیاز عاطفی مرد و زن تامین نشود طلاق عاطفی شکل میگیرد
اگر زوجیت اول ایجاد شده باشد، مشغلهها اساس اولیه را خراب نمیکند
محبت واقعی و ازدواجی که از روی شناخت باشد منجر به طلاق عاطفی نخواهد شد
وی افزود: اگر زوجیت باشد و حضور مرد در خانه باشد، ولی نیازهای عاطفی تامین نشود خلا به وجود میآید و در مراحل بعدی به نوعی خود را بروز میدهد. وقتی فاصله عاطفی ایجاد میشود، آهسته آهسته این خلا و کمبودها و یا نبودها رفته رفته با بالا رفتن سن به این صورت که اولویتهای زندگی فرزندان و… باشند، خود را نشان میدهد. وقتی نیاز عاطفی مرد تامین نشود و نیاز عاطفی زن تامین نشود اصطلاحا گفته میشود آنها زیر یک سقف و در کنار هم هستند و هم خانه هستند، ولی طلاق عاطفی صورت میگیرد. با رویکرد مثبت میتوانیم بگوییم نیازها را از فرزندان و نوهها و یا کار خود میگیرند و یا در نگاه منفی خیانت همسری و یا تعدد زوجات و… مطرح میشود. در طلاق عاطفی مرد متوجه میشود، زن برای او مفید نیست و زن نیز متوجه میشود که مرد برای او مفید نیست و کارکردهایی که در بحث ازدواج برای زن مطرح است محقق نمیشود. به طور طبیعی طلاق عاطفی به عنوان سر منشایی برای طلاق واقعی مطرح میشود. اعتقاد و باور شخصی من بر اساس تجارب حرفهای کار در فضای خانواده بر این است که اگر زوجیت اول ایجاد شده باشد و زن مرد را و مرد زن را به عنوان مکمل خود بداند و نیمه ناقص خود بخواند و در مسیر تعالی همتا و مکمل باشند، مشغلهها اساس اولیه را خراب نمیکند، ولی کسانی که زمینههای اولیه دارند و ازدواجهای آنها آگاهانه نبود و فاصله سنی و فرهنگی و نیازهای چندگانه عاطفی و بحث اجحاف در زندگی مشترک مطرح بوده است و مرد میگوید من باخته ام و زن میگوید من اشتباه کرده ام، مشکل شدت پیدا میکند و خود را بروز میدهد. محبت واقعی و ازدواجی که از روی شناخت باشد منجر به طلاق عاطفی نخواهد شد. گاهی وقتی مرد درگیر رفاه میشود این مساله نیز میتواند منجر شود.
طلاق عاطفی معمولا در کمره زندگی رخ میدهد
این روانشناس در خصوص اینکه طلاق عاطفی بیشتر در چه سنینی روی میدهد؟ گفت: ما معمولا میگوییم در کمره زندگی و بعد از گذشت چند سال از زندگی مشترک رخ میدهد، ولی در اوایل زندگی در عشقهای غیر واقعی و هیجانی به طور مثال اگر در راستای عشقهای مجازی باشد و ازدواج بر مبنای احساسات و عواطف و قول و قرارها و ازدواجهای اجباری باشد از ابتدا این سردی وجود دارد و رفته رفته علنی میشود. ولی ما معمولا این مسائل را در ادامه مسیر زندگی میبینیم. وقتی که طرف انتظاراتی داشته و میبیند این انتظارات محقق نشده است. تمام کارکردها کمرنگ میشود.
اگر قبل از دلدادگی بررسیها به صورت ریشهای و عمیق انجام شود دوام زندگی بیشتر میشود
وی تصریح کرد: وقتی نیازهای عاطفی انسان تامین نشود ماموریتهای بعدی کمتر میشود و گاهی فاصله زیاد میشود و این خود به بدتر شدن ماجرا کمک میکند. روابط جنسی نیز به همین موضوع بر میگردد. گاهی زنها نیز به نوعی مردها را از خود میرانند و موضوع شدت پیدا میکند و اگر مرد این زمینه را داشته باشد ماجرا تقویت میشود. اگر ما شناخت قبلی داشته باشیم و ابتدا مشاوره قبل از ازدواج داشته باشیم طلاق عاطفی کمتر رخ میدهد. حتی گاهی باید شش ماه وقت گذاشت، چون برخی بیماریها و مشکلات ادواری هستند و به مرور زمان در رفت و آمدهایی که هیچ قرارداد محرمیت و عقد در خود ندارد و آشنایی با رعایت خطوط قرمز و زیر نز والدین است خود را نشان میدهند و هرچه شناخت دختر و پسر قبل از ازدواج بیشتر باشد قطعا دوام زندگی بیشتر است و استمرار زندگی با مشکلات کمتری همراه خواهد بود؛ و به طلاق عاطفی منجر نمیشود. دوران آشنایی قبل از عقد از نظر من امروز است و امروز روز بررسی فردا است و از عقد تا ۱۰۰ سال زندگی مشترک بعدی فردا نام دارد. فردا روز زندگی است و روز بررسی نیست. وقتی زندگی مشترک شروع شد باید زندگی کنند، اگر در بررسی قبل از عقد مشاوران و خانوادهها بررسی نکنند و اگر قبل از دلدادگی بررسیها به صورت ریشهای و عمیق انجام شود دوام زندگی بیشتر و تحکیم بنیان خانواده قویتر خواهد بود.
ابوطالبی در مورد اینکه وضعیت طلاق عاطفی در جامعه امروز ما چگونه است گفت: طبیعتا در هر جامعه انسانی با توجه به بحث تکنولوژی و ابزارها و فضای بی حد و حصر مجازی با چنین مسائلی درگیر است، بخصوص در فضای مجازی قانون مندی نمیبینیم. فرد خلایی عاطفی دارد و با یک تصویر و نوشته و عکس دلدادگی صورت میگیرد وقتی در مرد و زن فقر عاطفی و روانی وجود دارد به طور طبیعی در آن سو وقتی کسی به سوالاتش جواب میدهد و با او هم خوانی اندیشه دارد و همدلی ایجاد میشود این مسائل ایجاد میشود، این در تمام جوامع وجود دارد و در جامعه ما نیز هست، ولی در جامعه ما با توجه به رویکرد دینی و اسلامی و اعتقادی و باورها و اینکه باید انسانها مسئولیت رفتار خود را بپذیرند رهنمودهایی داده میشود و این خود آمار را کم میکند، ولی وجود دارد.
منبع:سلامت نیوز
وقتی نیاز عاطفی مرد و زن تامین نشود طلاق عاطفی شکل میگیرد
اگر زوجیت اول ایجاد شده باشد، مشغلهها اساس اولیه را خراب نمیکند
محبت واقعی و ازدواجی که از روی شناخت باشد منجر به طلاق عاطفی نخواهد شد
وی افزود: اگر زوجیت باشد و حضور مرد در خانه باشد، ولی نیازهای عاطفی تامین نشود خلا به وجود میآید و در مراحل بعدی به نوعی خود را بروز میدهد. وقتی فاصله عاطفی ایجاد میشود، آهسته آهسته این خلا و کمبودها و یا نبودها رفته رفته با بالا رفتن سن به این صورت که اولویتهای زندگی فرزندان و… باشند، خود را نشان میدهد. وقتی نیاز عاطفی مرد تامین نشود و نیاز عاطفی زن تامین نشود اصطلاحا گفته میشود آنها زیر یک سقف و در کنار هم هستند و هم خانه هستند، ولی طلاق عاطفی صورت میگیرد. با رویکرد مثبت میتوانیم بگوییم نیازها را از فرزندان و نوهها و یا کار خود میگیرند و یا در نگاه منفی خیانت همسری و یا تعدد زوجات و… مطرح میشود. در طلاق عاطفی مرد متوجه میشود، زن برای او مفید نیست و زن نیز متوجه میشود که مرد برای او مفید نیست و کارکردهایی که در بحث ازدواج برای زن مطرح است محقق نمیشود. به طور طبیعی طلاق عاطفی به عنوان سر منشایی برای طلاق واقعی مطرح میشود. اعتقاد و باور شخصی من بر اساس تجارب حرفهای کار در فضای خانواده بر این است که اگر زوجیت اول ایجاد شده باشد و زن مرد را و مرد زن را به عنوان مکمل خود بداند و نیمه ناقص خود بخواند و در مسیر تعالی همتا و مکمل باشند، مشغلهها اساس اولیه را خراب نمیکند، ولی کسانی که زمینههای اولیه دارند و ازدواجهای آنها آگاهانه نبود و فاصله سنی و فرهنگی و نیازهای چندگانه عاطفی و بحث اجحاف در زندگی مشترک مطرح بوده است و مرد میگوید من باخته ام و زن میگوید من اشتباه کرده ام، مشکل شدت پیدا میکند و خود را بروز میدهد. محبت واقعی و ازدواجی که از روی شناخت باشد منجر به طلاق عاطفی نخواهد شد. گاهی وقتی مرد درگیر رفاه میشود این مساله نیز میتواند منجر شود.
طلاق عاطفی معمولا در کمره زندگی رخ میدهد
این روانشناس در خصوص اینکه طلاق عاطفی بیشتر در چه سنینی روی میدهد؟ گفت: ما معمولا میگوییم در کمره زندگی و بعد از گذشت چند سال از زندگی مشترک رخ میدهد، ولی در اوایل زندگی در عشقهای غیر واقعی و هیجانی به طور مثال اگر در راستای عشقهای مجازی باشد و ازدواج بر مبنای احساسات و عواطف و قول و قرارها و ازدواجهای اجباری باشد از ابتدا این سردی وجود دارد و رفته رفته علنی میشود. ولی ما معمولا این مسائل را در ادامه مسیر زندگی میبینیم. وقتی که طرف انتظاراتی داشته و میبیند این انتظارات محقق نشده است. تمام کارکردها کمرنگ میشود.
اگر قبل از دلدادگی بررسیها به صورت ریشهای و عمیق انجام شود دوام زندگی بیشتر میشود
وی تصریح کرد: وقتی نیازهای عاطفی انسان تامین نشود ماموریتهای بعدی کمتر میشود و گاهی فاصله زیاد میشود و این خود به بدتر شدن ماجرا کمک میکند. روابط جنسی نیز به همین موضوع بر میگردد. گاهی زنها نیز به نوعی مردها را از خود میرانند و موضوع شدت پیدا میکند و اگر مرد این زمینه را داشته باشد ماجرا تقویت میشود. اگر ما شناخت قبلی داشته باشیم و ابتدا مشاوره قبل از ازدواج داشته باشیم طلاق عاطفی کمتر رخ میدهد. حتی گاهی باید شش ماه وقت گذاشت، چون برخی بیماریها و مشکلات ادواری هستند و به مرور زمان در رفت و آمدهایی که هیچ قرارداد محرمیت و عقد در خود ندارد و آشنایی با رعایت خطوط قرمز و زیر نز والدین است خود را نشان میدهند و هرچه شناخت دختر و پسر قبل از ازدواج بیشتر باشد قطعا دوام زندگی بیشتر است و استمرار زندگی با مشکلات کمتری همراه خواهد بود؛ و به طلاق عاطفی منجر نمیشود. دوران آشنایی قبل از عقد از نظر من امروز است و امروز روز بررسی فردا است و از عقد تا ۱۰۰ سال زندگی مشترک بعدی فردا نام دارد. فردا روز زندگی است و روز بررسی نیست. وقتی زندگی مشترک شروع شد باید زندگی کنند، اگر در بررسی قبل از عقد مشاوران و خانوادهها بررسی نکنند و اگر قبل از دلدادگی بررسیها به صورت ریشهای و عمیق انجام شود دوام زندگی بیشتر و تحکیم بنیان خانواده قویتر خواهد بود.
ابوطالبی در مورد اینکه وضعیت طلاق عاطفی در جامعه امروز ما چگونه است گفت: طبیعتا در هر جامعه انسانی با توجه به بحث تکنولوژی و ابزارها و فضای بی حد و حصر مجازی با چنین مسائلی درگیر است، بخصوص در فضای مجازی قانون مندی نمیبینیم. فرد خلایی عاطفی دارد و با یک تصویر و نوشته و عکس دلدادگی صورت میگیرد وقتی در مرد و زن فقر عاطفی و روانی وجود دارد به طور طبیعی در آن سو وقتی کسی به سوالاتش جواب میدهد و با او هم خوانی اندیشه دارد و همدلی ایجاد میشود این مسائل ایجاد میشود، این در تمام جوامع وجود دارد و در جامعه ما نیز هست، ولی در جامعه ما با توجه به رویکرد دینی و اسلامی و اعتقادی و باورها و اینکه باید انسانها مسئولیت رفتار خود را بپذیرند رهنمودهایی داده میشود و این خود آمار را کم میکند، ولی وجود دارد.
منبع:سلامت نیوز
ارسال نظر