گوناگون

نگاهی متفاوت به جریان‌ «بومی‌سازی علوم انسانی»

نگاهی متفاوت به جریان‌ «بومی‌سازی علوم انسانی»

پارسینه: دکتر تقی آزاد ارمکی/

دکتر تقی آزاد ارمکی (جامعه‌شناس) در روزنامهٔ شهرآرا نوشت:

۱) من معتقدم که هر نوع دیدگاه در مورد علم بومي ‌چه موافق و چه مخالف با آن، برآمده از نوعی سیاست هویتی و فرهنگی است و رویکردهای متفاوت در این مورد بیانگر داعیه‌های گوناگون برای هویت‌سازی و فرهنگسازی هستند. با این وجود همیشه نمی‌توان این روابط هستی‌شناختی را که اغلب در قیاس ناخودآگاه علم صورت می‌بندند، مبنای تنظیم سیاست‌های علمي ‌ناسنجیده قرار داد و همه هستی و سرنوشت علم را ـ با دوگانه‌سازی‌های کاذب کفر و ایمان یا اسلامي و غیراسلامي ـ به هویت و فرهنگ تقلیل داد.

۲) شاید یک چیزی را بتوان گفت که بدون آن جامعه‌شناسی وجود ندارد و آن، این است که جامعه‌شناسی از تکثر آغاز می‌کند و دانش جامعه متکثر است و یکی از پیش‌فرض‌های آن متکثر شدن جهان روزمره و به بیان ساده‌تر، تقسیم کار اجتماعی است. از سوی دیگر، بحث طبقه‌ای شدن جامعه است که اشخاصی چون مارکس آن را مطرح می‌کنند. برخی نیز از متکثر شدن نظام‌های معرفتی در جامعه معاصر سخن می‌گویند. بنابراين جامعه‌شناسی و علوم اجتماعی گویا از یک نوع سیاست فرهنگی متکثر حمایت می‌کنند.

۳) بنابر تقسیم‌بندی‌ هابرماس، علوم اجتماعی هم يك نوع دانش تجربی ـ تحلیلی (مانند علوم طبیعی)، هم تفهمي‌ـ تاریخی و هم یک دانش رهایی‌بخش است اما آنجا که نگاه بومی‌گرایانه کمتر می‌تواند گسترش یابد، بعد تجربی- تحلیلی این دانش است. وقتی ما از بعد تجربی-تحلیلی جامعه‌شناسی سخن می‌گوییم یعنی جایی که کشف قوانین صورت می‌گیرد و رابطه سوژه و ابژه برقرار می‌شود، این دانش جهانی است و نمی‌توان زیاد آن را بومي‌ کرد.

۴) از قضا، سیاستگذاران آن دو بعد از جامعه‌شناسی که می‌توان بومي‌کرد، نمی‌خواهند بومي‌ کنند. چون اصلا به آن دو بعد ارزشی داده نمی‌شود. در همین حال، به بعد دیگر جامعه‌شناسی يعني بعد تحلیلی ـ تجربی چسبیده‌اند که اصلا نمی‌توان آن را بومي‌ کرد.

۵) آنان می‌گویند که جامعه‌شناسی غربی سکولار است. در حالی که اگر از نظر فرهنگی بخواهید بگویید، جامعه‌شناسی غربی تا حدی مبتنی بر مسیحیت و یهودیت ـ یعنی ادیان ابراهیمي ‌که با اسلام نیز وجه مشترک دارند ـ شکل یافته است.

۶) هر پدیده اجتماعی یک بعد عرفی و یک بعد غیر عرفی دارد. این چیز مشخصی است و نباید منطق این دو را با هم مخلوط کرد. در بومی‌سازی مبتنی بر سیاست تک‌فرهنگی، یک تفکیک مقوله‌ای و دوگانه بین لاهوت و ناسوت وجود دارد که خیلی اشتباه است و بر مبنای آن هر امر عرفی را می‌توان غیردینی تلقی کرد.

ارسال نظر

  • انسان ایرانی

    هنگامی ایشان برای توجیه و بحثی علمی از "هابر ماس" گواه میآورد بجای آنکه دست کم از عقل و منطق خودش سود جسته باشد، خود نشانه اینست که تا چه اندازه طرز فکر و اندیشه به اصطلاح دانشگاهیان و استادان علوم انسانی ایران غربزده و مهمتر از همه "بی هویت" شده است و همین منش این دسته از آدمهاست که ضروری بودن دگرگونی علوم انسانی را توجیه میکند
    بجای سخن پردازی هایی که تنها مغلطه جویی اند همچون ".. هر پدیده اجتماعی یک بعد عرفی و یک بعد غیر عرفی دارد.."
    بهتر است که ارزشهای فرهنگی ایرانی و انسانی را بررسی کنید که هر شهروندی با هر زمینه تحصیلی و دانشوری نیز که باشد آنها را بفهمد و آنرا برای زندگی سالم و بالندگی ذهنی بکار ببرد

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار