قاتل: همسرم بین بچهها فرق میگذاشت کُشتمش!
پارسینه: مرد جوان که از رفتارهای متفاوت همسر دومش با فرزندانش خسته شده بود با خوراندن سیانور دست به قتل زد.
اواخر فروردین امسال مردی در تماس با امدادگران اورژانس برای نجات جان همسرش درخواست کمک کرد و خیلی زود تیم پزشکی به محل اعزام شدند و زن جوان را که نیمه بیهوش بود به بیمارستان منتقل کردند.
تلاش پزشکان برای نجات جان زن جوان ادامه داشت تا این که این زن روی تخت بیمارستان به کام مرگ فرو رفت و با توجه به مرموز بودن این پرونده تیمی از ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس ویژه قتل برای تحقیقات ویژه به بیمارستان اعزام شدند.
ماموران در گام نخست مرد جوان را هدف تحقیق قرار دادند که این مرد به ماموران گفت: هیچ مشکلی در خانه نداشتیم و حال همسرم نیز خوب بود. شب قبل از خواب به سرویس بهداشتی رفت و مسواک زد و بعد نوشیدنی را که برای لاغری میخورد خورد و پس از آن بود که احساس کردم حالش خوب نیست و با اورژانس تماس گرفتم.
وی افزود: نمیدانم چه اتفاقی افتاد و قرار بود هفته بعد هم همراه خانواده به سفر برویم که این اتفاق رخ داد و همه برنامه هایمان به هم ریخت.
راز عجیب پزشکی قانونی
بازپرس ویژه قتل در این مرحله با توجه به این که هیچ آثاری مبنی بر قتل روی بدن جسد به دست نیامده بود دستور داد تا جسد زن جوان برای بررسیهای بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شود تا آزمایشهای سم شناسی و کارهای کارشناسی صورت گیرد.
تحقیقات ادامه داشت تا این که پس از یک هفته کارشناسان پزشکی قانونی علت مرگ را خوردن سم سیانور اعلام کردند و همین کافی بود تا تجسسهای پلیسی به صورت ویژه کلید زده شود.
۴ دلیل برای فرضیه قتل
کارآگاهان در گام نخست تحقیقات فرضیه خودکشی زن جوان را در دستور کار خود قرار دادند و تجسسهای میدانی آغاز شد تا این که با جمع آوری اطلاعات با توجه به چهار دلیل فرضیه خودکشی از سوی بازپرس پرونده و ماموران رد شد.
چهار دلیل که عبارتند از: یک: زن جوان هیچ اختلافی با همسر و اعضای خانواده اش نداشته است. دومین دلیل، در تحقیقات از خانواده زن جوان هیچ انگیزهای برای خودکشی کردن زن جوان به دست نیامد. سومین دلیل، زن جوان برنامه ریزی داشته همراه خانواده اش به سفر برود، اما یک هفته قبل از سفر به کام مرگ فرو میرود. چهارمین دلیل، تحقیقات حکایت از آن داشته که زن جوان، زنی سرزنده و شاد بوده و افسردگی و ناراحتی نداشته است.
این چهار دلیل پلیسی فرضیه خودکشی را رد کرد و کارآگاهان فرضیه قتل را در دستور کار خود قرار دادند و تجسسهای پلیسی برای شناسایی عامل این جنایت معمایی کلید زده شد.
مرد همسرکش
کارآگاهان با توجه به این که آخرین نفری که با این زن در خانه حضور داشته شوهرش بوده با هماهنگی مقام قضایی، شوهر این زن را که مسعود نام دارد دستگیر کردند.
مرد جوان ابتدا خود را در ماجرای قتل همسرش بی گناه میدانست و در تحقیقات پلیسی مشخص شد که این مرد در گذشته یک ازدواج ناموفق داشته و قربانی جنایت همسر دوم مرد جوان است.
تحقیقات پلیسی ادامه داشت تا این که مسعود سکوتش را شکست و در نخستین روزهای بهمن به قتل همسرش با قرص سیانور اعتراف کرد.
تبعیض نامادری
مسعود در اعترافاتش گفت: سالها قبل ازدواج کردم و از همسر اول صاحب یک پسر شدم، اما با گذشت زمان با توجه به اختلافاتی که با همسرم داشتم تصمیم به جدایی گرفتیم و پس از آن ازدواج مجدد کردم.
وی افزود: هفت سال قبل ازدواج مجدد کردم و در این ازدواج صاحب یک دختر شدم، هیچ مشکلی تا قبل از به دنیا آمدن دخترمان نبود، اما در این دو سال همسر دومم بین دخترمان و پسر ۱۲ ساله ام فرق میگذاشت و توجه بیشتری به دخترش میکرد.
مرد جوان ادامه داد: این رفتارها باعث شده بود تا از دست کارهای همسرم به خاطر فرق گذاشتن بین بچه ها، ناراحت و عصبانی شوم و کار به جایی رسید که تصمیم به خودکشی گرفتم.
مسعود گفت: مدتی گذشت و این رفتارها مرا آزار میداد تا این که اقدام به خرید قرص سیانور کردم و هر روز تصمیم داشتم با خوردن این قرص به زندگی خودم پایان بدهم، اما هر بار از انجام این کار پشیمان میشدم و به دنبال یک فرصت بودم، اما در نهایت تصمیمی را که داشتم، تغییر دادم.
شب حادثه همسرم به سرویس بهداشتی رفت تا مسواک بزند و من از این فرصت استفاده کردم و قرص سیانور را داخل نوشیدنی لاغری که همسرم قبل از خواب میخورد ریختم و منتظر ماندم. همسرم وقتی کارش تمام شد به سمت آشپزخانه رفت و نوشیدنی آغشته به سیانور را از روی اپن آشپزخانه برداشت و خورد.
وی افزود: دقایق به سختی برایم میگذشت تا این که همسرم حالش بد شد، ترسیده بودم و خیلی زود با اورژانس تماس گرفتم و درخواست کمک کردم، اما انتقال او به بیمارستان نیز دیگر جواب نمیداد و همسرم روی تخت بیمارستان به کام مرگ فرو رفت.
در این مدت سعی کردم راز این جنایت را پنهانی نگه دارم و هیچ کسی به من شک نداشت تا این که به عنوان تنها مظنون پرونده دستگیر شدم، در این مدت که در بازداشت پلیس بودم سعی کردم خودم را بی گناه نشان دهم، اما عذاب وجدان داشتم و دیگر نمیتوانستم سکوت کنم و میدانستم پلیس در خصوص قتل همسرم به من اطمینان زیادی داشتند و در آخر تصمیم گرفتم سکوتم را بشکنم و به قتل همسرم اعتراف کنم تا کمی به آرامش برسم.
بنا به این گزارش، بازپرس دشتبان از شعبه ۱۰ دادسرای امور جنایی پرونده با توجه به اعترافات مرد جوان به قتل همسرش دستور داد تا متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران قرار گیرد.
تحلیل کارشناس
تبعیضهای آسیب زا بین فرزندان تنی و ناتنی
دکتر قربانعلی ابراهیمی جامعه شناس و استاد دانشگاه
تبعیض بین فرزندان به خصوص فرزندان تنی و ناتنی یک پدیده اجتماعی قدیمی است که از گذشتهها این واژهها برای این افراد در نظر گرفته شده است. زنان و مردان مطلقه یا زمانی که همسران شان فوت میکنند و تعدادی نیز فرزند دارند و مجبور به ازدواج دوم میشوند با تشکیل خانواده جدید مشکلاتی خواهند داشت که نبود مدیریت برخی سیاستها در خانواده ممکن است بنیان زندگی تازه شکل گرفته را نابود و آسیبهای بیشماری به خانواده وارد کند.
متاسفانه این کدورتهای قدیمی هنوز در زندگی سنتی برخی خانوادهها دیده میشود که آسیبهای بی شماری را به خانواده و اجتماع تحمیل میکند. بررسیها نشان میدهد برخی افراد مجرم، بزهکار و آنهایی که در جامعه عقده گشایی میکنند به دلیل وجود تبعیضهای خانوادگی از سوی والدین است و اغلب فرزندانی که ناتنی خوانده میشوند با کینه وارد جامعه میشوند و عقدههای درون خانواده را به جامعه میکشانند و عامل انحرافات اجتماعی به شمار میروند.
تبعیض بین فرزندان تنی و ناتنی اختلافات درون خانواده را تشدید میکند و این فرزندان اغلب مرتکب جرایمی میشوند که آینده خود را تباه میکنند. اغلب نوجوانان و جوانان فراری از چنین خانوادههایی هستند که تبعیض آنها را از خانه فراری داده است و مفهوم خانواده را قبول ندارند.
اختلالات روحی و روانی و ناراحتیهای این فرزندان بی شمار است و به دلیل تضادهای درون خانواده به جرم و خلاف پناه میبرند تا کمی از اضطرابها و استرسهای شان را کاهش دهند این پدیده مسئله مهمی است که بنیان خانوادهها را به چالشهای اجتماعی و خانوادگی میکشاند.
جامعه شناسان بر این باورند چنین تفکراتی ریشه در فرهنگ دارد و در همه جوامع به فرزندان اصلی توجه بیشتری میشود و این پدیده کم و زیاد در همه فرهنگها و کشورها دیده میشود و این فرزندان قربانی اشتباهات والدین خود هستند که تساوی رفتار در حق آنها اجرا نمیشود. اغلب جوانانی که به سمت اعتیاد، استعمال سیگار، تجاوز، سرقت و فرار از خانه گرایش پیدا میکنند در این خانوادههای بدسرپرست رشد کرده اند که شاهد تبعیضهای بی شماری بوده اند.
ارسال نظر