گوناگون

داوود احمدی‎نژاد:حیف که نمی‎توانم بیشتر از این صحبت کنم

پارسینه: یکی از دلایلی که مردم تا امروز پای این انقلاب ایستانده‎اند این بوده است که می‎گویند امام‎خمینی (رحمت‎الله‎علیه) با آن عظمت و همچنین بعد از امام، مقام معظم رهبری با سعه صدری که دارند و با علم، سواد، ایمان و مجاهدت‏شان، در مقابل قانون خاضع هستند. در اصل 110 قانون اساسی، یعنی همان اصل ولایت مطلقه فقیه، اختیاری که برای امام (رحمت‎الله‎علیه) و بعد از آن برای مقام عظمای ولایت آمده، اختیار کمی نیست؛ ولی ایشان از این اختیارات‏شان استفاده نمی‎کنند. سعه صدر و صبرشان بالاست و صبوری می‎کنند. منتها از صبوری ایشان سوء استفاده كردند.

سرویس سیاسی جهان نیوز داستان دو برادر دولت نهم و دهم، داستان جالبي است با محمود و داوود. اولي رييس دولت است، اما داوود احمدی‎نژاد که از ابتدای دولت نهم بازرس ویژه نهاد ریاست‎جمهوری بود، چندی بعد از اعتراضاتی که به قدرت‎گیری جریان انحرافی کرد، جایگاه اولیه خود را از دست داد و کار به‎گونه‎ای پیش رفت که برادرش از میان او و مشایی، مشایی را انتخاب کرد.

داوود احمدی‎نژاد، دبیر سابق کمیته دائمی پدافند غیرعامل بوده است. البته پس از ماجرای خانه‎نشینی و اوج‎گیری افشاگری‎‎های حاج داوود احمدی‎نژاد، او از این سمت نیز عزل شد تا راه دو برادر از هم جدا شود و به تعبیر خودش، باید ماجرای ارتباط آن‎ها را از حضرت نوح (علیه‎السلام) بپرسیم!

داوود احمدی‎نژاد به سبب روابط فامیلی و همچنین مشاغلی که داشته، ناگفته‎‎های بسیاری درباره اطرافیان این‎روز‎های برادرش دارد. اما این‎روز‎ها سکوت پیشه کرده و کمتر از گذشته به سخنرانی و مصاحبه تن می‎دهد. وی که معلوم بود دل پری از اتفاقات پس از فروردین سال 89 دارد، در این گفت‎وگو محتاطانه عمل کرد و از آوردن اسامی اجتناب کرد. او حتی در جواب به یکی از سؤالات گفت: «تحلیل رسانه‎‎ها و امیدواری‎شان در رابطه با این جدایی احمدی‎نژاد و مشایی اشتباه است. حیف که نمی‎توانم بیشتر از این صحبت کنم و باید سکوت کنم.» خلاصه‎ گفت‎و گوی وی با پنجره را در ادامه می‎خوانید:

جناب آقاي احمدي‏ نژاد سال گذشته ماجرايي رخ داد كه در ادبيات سياسي به دوركاري رييس‏ جمهور مشهور شد. مي‏خواهيم به بهانه اولين سالگرد اين اتفاق درباره خانه ‏نشيني و قهر برادرتان دكتر محمود احمدي‏ نژاد صحبت كنيم.

جناب آقاي احمدي‏ نژاد سال گذشته ماجرايي رخ داد كه در ادبيات سياسي به دوركاري رييس‏ جمهور مشهور شد. مي‏خواهيم به بهانه اولين سالگرد اين اتفاق درباره خانه ‏نشيني و قهر برادرتان دكتر محمود احمدي‏ نژاد صحبت كنيم.


فارغ از مسائل شرعی، آن چیزی که اتفاق افتاده معلوم است؛ در مقابل قانون ایستادند. همین! نظام ما بر اساس قانون اساسی و اسلام بنا نهاده شده، اما الان تنها چیزی که به آن اهمیت داده نمی‎شود قانون است. به یاد داریم که امام‎خمینی (رحمت‎الله‎علیه) در جواب به آن کسی که گفته‎ بود فلان قانون را اجرا نمی‎کنم و قبول ندارم فرمود: «تو غلط کردی که قانون را قبول نداری؛ قانون تو را قبول ندارد... .» رایج شده که برخی می‎گویند قوه مقننه و قوه قضاییه ضعف دارند و مدعی هم هستند که به‎خاطر ضعف آن‏هاست که به قانون تمکین نمی‎کنیم؛ باید در جواب این رفتار به آن‎ها گفت که قوه مجریه در تمام طول انقلاب ضعف داشته است. شاید بیشترین ضعف را هم همین قوه داشته و قطعا هیچ مجموعه‎ای هم معصوم نیست. این درست نیست که هرکسی بگوید من قانون را قبول ندارم.

باید مجلس قوه قضاییه را قبول داشته باشد، قوه قضاییه نیز باید مجلس را قبول داشته باشد و هر دو این‎ها باید دولت را قبول داشته باشند و دولت نیز باید آن‎ها را قبول داشته باشد. جامعه باید حرکتش استمرار پیدا کند وگرنه اگر یکی بگوید من آن دیگری را قبول ندارم و آن‎ها نیز بگویند ما این یکی را قبول نداریم که شدنی نیست! الان هم چنین اتفاقی افتاده است و برخی می‎گویند بعضی از قوا مورد قبول ما نیستند. مگر ما کی هستیم؟ ما کسی نیستیم! هرچه هست قانون است، همه باید تابع قانون باشند. متولی باید احترام امام‎زاده را داشته باشد. خود ما اگر خدای نکرده به قانون احترام نگذاریم، آن‏وقت از مردم چه توقعی داریم که آن‎ها به قانون احترام بگذارند. مردم همواره رفتار ما را می‎بینند.

یکی از دلایلی که مردم تا امروز پای این انقلاب ایستانده‎اند این بوده است که می‎گویند امام‎خمینی (رحمت‎الله‎علیه) با آن عظمت و همچنین بعد از امام، مقام معظم رهبری با سعه صدری که دارند و با علم، سواد، ایمان و مجاهدت‏شان، در مقابل قانون خاضع هستند. در اصل 110 قانون اساسی، یعنی همان اصل ولایت مطلقه فقیه، اختیاری که برای امام (رحمت‎الله‎علیه) و بعد از آن برای مقام عظمای ولایت آمده، اختیار کمی نیست؛ ولی ایشان از این اختیارات‏شان استفاده نمی‎کنند. سعه صدر و صبرشان بالاست و صبوری می‎کنند. منتها از صبوری ایشان سوء استفاده كردند.

قطعا شما هم با من هم‎نظريد كه تنها چيزي كه در آن فضاي احساسي توانست به اتفاقات پايان دهد، مديريت مدبرانه رهبري بود. رسانه‏ ها هم سعي كردند به اين اتفاق كمتر بپردازند تا با حداقل هياهو اين ماجرا ختم شود. به‏ عنوان يك فعال سياسي مقداري درباره روش برخورد رهبري با اين اتفاق توضيح بفرماييد تا بيشتر وارد جعبه سياه اين ماجرا شويم.

مسئولیت‎‎های حساس، در درون کشور یک وجهه و جایگاه دارد و از نگاه بیرونی یک جایگاه دیگر. مشی ولایت فقیه در تمامی سال‎‎های انقلاب این‎گونه بوده که به‎جایگاه‎‎های حساس نظام -چه از دید بیرونی و چه از دید داخل کشور- نباید خدشه‎ای وارد شود؛ چراکه با خدشه‎دار شدن جایگاه‎‎های اصلی کشور، چهره نظام در سطح بین‎الملل مخدوش می‎شود. لذا رهبر انقلاب با سعه صدر و توکلی که دارند، جامعه را به‎نحوی هدایت کرده‎اند که در داخل و خارج از کشور خدشه به نظام و روند حرکت مسئولین وارد نشود و تا جایی که امکان دارد، مانند حضرت امام (رحمت‎الله‎علیه) دنبال این هستند که افراد را جذب و هدایت کنند. امیدواریم این افراد نیز هدایت شوند؛ ولی اگر هدایت نشدند، باید گفت که با دستمال کثیف نمی‎توان شیشه را پاک کرد!

یک سال از ماجرای خانه نشیتی برادرتان گذشته است. اما ایشان در جواب سؤال نمایندگان در مجلس از اساس منکر خانه‎نشینی شدند و جواب‎های سربالا دادند. نظر شما در این رابطه چیست؟

یادمان هست که یکی از مسئولان رده بالا اعلام کرد که وضع قیمت‎‎ها خوب است و گرانی نداریم و گفته بود اگر فلان میوه گران است نخرید و بروید از جای دیگر بخرید. این مشکل چه معنایی دارد؟ مگر مدیریت جامعه در دست آن‎ها نیست؟ امروز اگر از کسی انتقاد می‎کنند، بر خود آن‎ها نیز انتقادات زیادی وارد است و باید در جواب شما هم گفت این که منکر خانه‎نشینی می‎شوند، از اساس بی‎حساب است.

شنیده‎ایم که جناب‎عالی هم در آن 11 روز برای بازگشت برادرتان، ملاقاتی با ایشان داشتید و سعی کردید ایشان را به بازگشت راضی کنید؟

من در آن موضوع پیش رییس‎جمهور رفته و وظیفه‎ام را انجام دادم.

درباره جزئیات دیدارتان بگویید. بالاخره می‎دانید که حرف‎‎ها و حدیث‎‎ها درباره این حادثه بزرگ، زیاد است و خیلی از زوایای این واقعه که در تاریخ هم خواهد ماند هنوز مشخص نشده است. مثلا شایعه درست کرده‎اند که شما برای جدا کردن برادرتان از جریان انحرافی به‎دنبال دعانویس هم رفته بودید.

اصل این خبر که من به‎دنبال دعانویس و این جور چیز‎ها رفته باشم، از اساس کذب محض است. این‎گونه خبرسازی‎‎ها از جانب کسانی است که از افشاگری‎های من علیه خودشان ضربه خورده‎اند. از این‎ها بگذریم که چندان رغبت ندارم دوباره به آن‎ها بپردازم؛ ولی خلاصه موضوع این بود که قضیه بحمدالله به‎صورتی پیش رفت که در آن مقطع اصل آن جمع شد. نمی‎گویم این هنر من بود که قضیه جمع شد، اصلا چنین چیزی نیست؛ ولی سعی کردم به وظیفه‎ای که احساس کردم، خوب عمل کنم و ایشان را ترغیب کنم.

در همان روز‎های مورد بحث، خبر‎هایی مبنی بر مخالفت سایر اعضای خانواده احمدی‎نژاد با اقدام ایشان در رسانه‎‎ها منتشر شد. آیا این خبر صحت داشت؟

من نمی‎دانم و خبری هم ندارم.

شما با برادرتان و خانواده ایشان ارتباط خانوداگی دارید و درباره این موضوع مهم قطعا با خانواده و همسر و پسران ایشان صحبت کرده‎اید.

من خیلی قصد وارد شدن ندارم، چراکه به‎خاطر وجود بعضی از عناصر، قبل از این‎که این اتفاق بیفتد، همه چیز را ر‎ها کرده بودم و ارتباط نداشتیم.

یعنی حتی صله رحم هم نمی‎کنید؟

قصد جواب دادن به این سؤال را ندارم. دیگر این‎‎ها را باید به قول معروف به حضرت نوح بگوئید و از ایشان بپرسید.

جریان انحرافی و رسانه‎‎های آن، این حادثه را چگونه پوشش داد؟

بعضی از رسانه‎های‎شان مسائل را پررنگ کردند تا به تئوری حاکمیت دوگانه دامن بزنند. خوشبختانه رسانه‎‎های دیگر هم که مصالح را در نظر داشتند، با دقت عمل كردند.

در زمان خانه‎نشینی آقای احمدی‎نژاد، در برخی از رسانه‎‎ها تلاش ویژه‎ای برای پررنگ کردن این اختلاف و القای حاکمیت دوگانه صورت می‎گرفت. فکر می‎کنید که هدف از این جریان‎سازی‎‎ها چه بود؟

مملکت ما آزاد است و هرکس می‎تواند تحلیلی داشته باشد. تا جایی که شمشیری علیه این انقلاب نکشیده‎اند، می‏توانند تحلیل سیاسی بکنند. راجع به خیلی از موضوعات اظهارنظر کرده و حتی مخالفت نیز بکنند. این اصل آزادی از ویژگی‎‎های نظام است. برای همین است که در کل دنیا این نظام قیمت پیدا کرده است. در همه دنیا، حتی کشور‎های مدعی دموکراسی، دیکتاتوری و خفقانی حاکم است که نمی‎توان حرفی علیه تحلیل مسئولان آن کشور زد و اظهارنظر دیگری کرد.

حالا همین آزادی زمینه‎ای فراهم کرد که عده‎ای بیایند و تز بدهند که مکتب اسلام را هوا کرده و به‎جایش مکتب ایران را بگذارند. اما دیدیم که با آن‎ها مخالفت‎‎های زیادی شد. این خواست خدا بوده است؛ چراکه در ايران نظام الهی حاكم است و ما نمی‎توانیم جلوی دهن مردم را بگیریم و بگوئیم درباره این‎‎ها تحلیل نداشته باشید.

جریان انحرافی دوست داشت چه میوه‎ای از غیبت رییس‎جمهوری بچیند و در عمل چقدر به خواسته‎هایش رسید؟

جریان انحرافی دنبال موقعیتی بود که یک اتفاق چالش‎انگیز در جامعه و این انقلاب به‎وجود بیاورد. البته دیدیم که با مدیریت رهبری و هوشیاری مردم، نتیجه‎ای هم برای‏شان نداشت و به اهداف‏شان نرسیدند و حتی رسواتر هم شدند. نکته دیگر این است که در نظام ولایی ما، طبق قانون اساسی هرچه که ولی فقیه بگوید همه باید اطاعت کنند، چه برسد به مسئولان که باید سطح ولایت‎مداری بالاتری هم داشته باشند. دشمنانی که به حاکمیت دوگانه دامن زدند، بدانند که ولایت فقیه در این حادثه بالاتر از قانون حرکت نکرد؛ در حالی‎که این توانایی را داشت و عین قانون و شرع هم بود.

اگر قرار باشد فرد یا افرادی درباره نظر مقام معظم رهبری یا امام (رحمت‎الله‎علیه) کندوکاو کند، آن جایگاه متعلق به مجلس خبرگان رهبری است. هر کسی نمی‎تواند در این رابطه اظهارنظر کند؛ چراکه اوباما هم خیلی حرف می‎زند! دشمن از روز اول که انقلاب اسلامی پیروز شد و نظام سیاسی جدیدی بنا شد، پیش خودش گفته بود که این ولی فقیه دیگر چه صیغه‎ای است؟ شواری نگهبان و سپاه دیگر چیست؟

به این نتیجه رسیده بودند که برای شکست انقلاب این‎‎ها باید جمع شوند. به همین دلیل از روز اول انقلاب تا به‏ حال، هر فتنه‎ای که کردند علیه ولایت فقیه، شورای نگهبان و علیه نیرو‎های مخلص انقلاب بوده است که به‎طور خاص، نیرو‎های انقلاب در سپاه و بسیج و ارتش خلاصه شده‎اند. همه ملت ایران بسیجی هستند و شما کسی را در این مملکت پیدا نمی‎کنید که بسیجی نباشد؛ جز عده خاصی که همین گروه‎‎های سیاسی معاند را تشکیل دادند و در فتنه 88 تمام عده و عُده‎شان را شاهد بودیم. اگر مملکت این جماعت مخالف را هم نداشته باشد که باید به روند حرکت آن شک کرد و فکر بکنیم که نکند داریم بدون اشتباه می‎رویم که هیچ کس مخالف ما نیست.

با این اوصاف، وضعیت جریان انحرافی در جذب طیف‎‎های خاکستری و مخالف نظام را چگونه ارزیابی می‎کنید؟

در 22 بهمن گذشته، پیر و جوان، زن و مرد همه آمدند که بگویند همه چیز ما انقلاب و ولایت است و20 روز بعد در 12 اسفند، همه این مردم دوباره آمدند پای صندوق‎‎های رأی و شگفتی دیگری برای جهان رقم زدند. این جماعت، بی‎خودی به‎دنبال یار جمع کردن برای خود است. همه ملت ایران یار انقلاب و ولایت هستند و یار کس دیگری نمی‎شوند.

اگر مردم به من احترامی هم می‎گذارند به‎خاطر همین نظام و ولایت است. همه کسانی که فکر می‎کنند به‎خاطر چهار عدد رأی‎که آورده‎اند جایگاهی پیدا کرده‎اند، اشتباه می‎کنند؛ رفتار مردم در اين 33 سال با ولایت هماهنگ بوده و همه آرمان‎شان این نظام است.

در صحنه سیاسی امروز کشور، چرا فتنه‎گران به جریان انحرافی دل خوش کرده و به‎دنبال تعامل و نزدیکی با آن‎ها هستند؟

تمام این‎ اتفاقات از سهم‎خواهی آن‏هاست. گروه‎‎های سیاسی سهم خواه را از اول انقلاب تاکنون نگاه کنید. حتی آن‎هایی که در ظاهر ادعای حمایت از نظام را می‎کردند به‎خاطر سهم‎خواهی با هم پیوند خوردند. در فتنه سبز از سلطنت‎طلبان گرفته تا مدعیان طرفداری از انقلاب حضور يافتند و با هم یکی شدند. حال آن‏که در مدل نظام ولایی سهم‎خواهی معنایی ندارد و در نظام الهی و ولایی، فدا شدن شرط است. مثل حسین بن علی (علیه‎السلام)، زینب کبری (سلام‎الله‎علیها) و عباس بن علی (علیه‎السلام) باید فدایی باشیم، نه این‎که اسلام و نظام فدای ما بشود.

به‎نظر من هر دوی این جریانات چون سهم‎خواه هستند و‎ به‎دنبال قدرت‎طلبی، به هم پیوند می‎خورند. بعضی‎‎ها که داعیه طرفداری از انقلاب را داشتند با فتنه‎گران پیوند خوردند، دیگر بعید نیست که جریان انحرافی با آن‎ها پیوند نخورد. ضرب‎المثلی است که می‎گوید:«پیش منی در یمنی، در یمنی پیش منی» اویس قرنی در یمن است، ولی دلش با رسول‎الله (صلی‎الله‎علیه‎وآله‎وسلم) است؛ اما عموی پیامبر (صلی‎الله‎علیه‎وآله‎وسلم)در کنار ایشان است و با حقیقت مخالفت می‎کند.

البته دلایل دیگری هم وجود دارد. خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم در مورد انسان می‎فرماید: «یا أَیها الْإِنسَانُ مَا غَرّک بِرَبک الْکرِیمِ؟» ای انسان نکند که به‏ خدای خودت مغرور بشوی. منظور آیه این است که باید حتی درون اجتماع هم تکبر را کنار گذاشته و متواضع باشیم؛ چراکه اگر تکبر داشته باشیم، سقوط خواهیم کرد. تجربه تاریخ هم نشان داده که هیچ متکبری ماندگار نشده است، ولی اگر متواضع باشی ماندگار خواهی بود.

تواضع امام (رحمت‎الله‎علیه) بود که ایشان را پیروز کرد و امروز ایشان ماندگار شده است. امروز همه عاشق امام (رحمت‎الله‎علیه) هستند. در حال حاضر، این تواضع مقام معظم رهبری است که مهر ایشان را در همه دل‎‎ها قرار داده است. در همایش بیداری اسلامی، دیدیم که دختر و پسر و زن و مردی که از کشور‎های دیگر آمده بودند، چگونه از اشتیاق گریه می‎کردند. چطور این عشق و دوستی ایجاد می‎شود؟ این عشق به جهت تواضع، فروتنی و اخلاص رهبری است.

شما مشکل اصلی جریان انحرافی را تکبر مي‏دانيد؟

بله؛ این‎ها متکبرند، وگرنه دنبال سهم خود از انقلاب نبودند و مانند بقیه ملت رفتار می‎کردند. ملت بزرگوار ایران همه وجودش را گذاشته و هیچ چیزی هم طلب نمی‎کند؛ چون مشی این ملت مشی حسین بن علی (علیه‎السلام) است.

پیش‎بینی شما از سرانجام جریان انحرافی چیست؟ آیا با پایان دولت دهم، این گروه نیز از جریان‎‎های قدرت و ثروت جدا خواهد شد؟

رفتار ملت بزرگوار ایران نشان داده که جز اسلام و دستورات اسلامی، چیز دیگری را برنمی ‏تابد. همین الان شما بروید در جامعه و از مردم بپرسید. در همین انتخابات با خانم‎‎ها و آقایانی صحبت شد که شاید از نظر من و شما چهره انقلاب نبودند؛ ولی حرف آن‎ها همان حرف انقلاب بود؛ ما باید برویم خودمان را اصلاح کنیم که چرا بعضی را بد می‎پنداریم.

از این نکته که بگذریم و به بحث برگردیم، پیش‎بینی من این است که جریان انحرافی و همه گروه‎‎های سیاسی مغرض، راه به‎جایی نخواهند برد و من آینده را خیلی روشن می‎بینم. این جریان نیز باید از گذشته درس بگیرد و یارگیری‎‎ها را کنار بگذارد؛ چراکه جایگاهی در میان مردم برای‏شان وجود ندارد. قبلا هم گفته بودم که این‎‎ها رفتند و عده‎ای از منافقین را در بیرون آموزش دادند تا به خیال خود آن‎ها یار و یاورشان باشند و چالش ایجاد کنند. همه این حرف‎ها مستند است. یار و طرفدار جریان انحرافی همین‎‎ها هستند و به جز این‏ها، یار دیگری ندارند.

مردم ما امروز می‎فهمند که مشکل از کجاست؛ مشکل از سوء مدیریت این‏‎هاست. در مقابل مجلس هم که حرف و قانون را قبول نمی‎کنند و مدعی می‎شوند که نمایندگان شانسی بالا آمده‎اند. در حالی‎که یکی از افراد آن‎ها که به رحمت خدا هم رفت، دکترایش جعلی بود.

الان هم بعضی از همین‎‎هایی که مسئول هستند و عنوان‎شان شده دکتر فلانی، بر‎ای همه ثابت شده که اصلا دکترا ندارند و الکی به‎ آن‎ها می‎گویند دکتر! خیلی از مسئولان اجرایی در حال حاضر اصلا دکتری ندارند. لیسانس و فوق لیسانس‎شان هم معلوم نیست که واقعی باشد. آن وقت ما در مقابل نماینده مجلس به آن شکل که دیدیم صحبت می‎کنیم؛ در مقابل سیستم قضایی که وظیفه دارد با مجرمان برخورد کند، می‎گوئیم این فرد خط قرمز ماست و نباید به آن دست بزنید، در حالی‏که خط قرمز قانون است. اگر ما اعتقاد داریم که جایگاه ولایت خط قرمز است، به‎خاطر آن است که عین قانون است.

چرا در این وضعي که جنابعالی ترسیم کردید و بسیاری از بزرگان همچون علامه مصباح یزدی هشدار‎های بسیاری داده‎اند و این جریان را با تعابيري همچون فراماسونر توصیف کرده‎اند، هنوز عده‎ای خطر این جریان را خیلی جدی نمی‎دانند؟

قبلا هم عرض کردم که این نظام جایگاهی دارد که نباید مخدوش شود. لذا راهی که مقام عظمای ولایت می‎روند صد درصد مورد تأیید ماست. یعنی همه باید سرباز و مرید ولایت باشیم. این جریان از فتنه‎‎های قبلی خطرناک‎تر است؛ چون قبلی‎ها لباس امام زمان (عج) نپوشیده بودند.

مشکل این‎جاست که گویی برخی سرباز‎ها نمی‎توانند یکدیگر را تحمل کنند و برای مثال در قبال حکم مقام معظم رهبری درباره مجمع تشخیص مصلحت نظام، ان‏قلت‎‎هایی هم می‎آورند.

کسی که سرباز است دیگر جر و بحث ندارد. سرباز چون و چرا برایش معنایی ندارد. باید در سربازی این فرد شک کرد. فرمانده فقط یک نفر است. اگر کسی در حکم و انتصاب افراد از سوی رهبری ان‏قلت بیاورد، یعنی این‎که دیگر سرباز ولایت نیست و ادعای فرماندهی دارد. ولی فرمانده فقط یک نفر است و آن مرشد ماست و ما فقط باید مرید باشیم.

پس از قطعنامه 598، بعضی‎ها حرف‎‎هایی داشتند، به این افراد گفتم اگر امام روزی گفت برو دست صدام را ببوس، باید برويد و دست صدام را ببوسید و هیچ شکی هم نداشته باشیم که بوسیدن دست صدام حسین همان خدمت به امام (رحمت‎الله‎علیه) است. امام وقتی چیزی را تشخیص داد که دیگر ان‏قلت و بهانه آوردن معنا ندارد. این آدم‎‎ها ادعا دارند و ولایت ولایت می‎کنند؛ ولی در عمل هیچ تعهدی به ولایت ندارند.

چند روز پیش رسانه‎ها خبري را با عنوان مخالفت آقای احمدی‎نژاد با آقای مشایی را منتشر کردند، درباره این‎که در هیأت دولت رییس‎جمهوری با نامگذاری طرح‎‎های دولت به پیشنهاد آقای مشایی مخالفت کرده بودند و... ، آن‏ها این را اولین مخالفت علنی رییس‎جمهوری با آقای مشایی عنوان کرده بودند. آیا این آغازی بر جدایی احمدی‎نژاد از مشایی است؟

تحلیل رسانه‎‎ها و امیدواری‎شان در رابطه با این جدایی احمدی‎نژاد و مشایی اشتباه است. حیف که نمی‎توانم بیشتر از این صحبت کنم و باید سکوت کنم.

ارسال نظر

  • ناشناس

    پس کلا حرف نزن

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار