ناگفته ای از انصراف خاتمي
شب پيش، برخي از کادرها و فرماندهان قديمي جنگ که در ميان آنان فرماندهان لشکر هم ديده ميشدند، از من خواستند مراتب اين آمادگي و حمايت را در ديداري با او اعلام کنند. اين فرماندهان در دو دوره رياستجمهوري آقاي خاتمي، هسته و حلقه ايثارگران اصلاحطلب از جنس خودشان را به دور اين سيد ـ که در اين انصراف، آن هم در اوج محبوبيت، نشان داد که تنديس اخلاق است و شايسته آن همه اقبال مردم پس از آن همه تخريبي که عليه ايشان صورت گرفته و ميگيرد ـ تشکيل دادند.
به منزل ايشان تلفن زدم و طبق معمول در نهايت محبت آغاز سخن کردند و اعلام آمادگي را براي ديدار با اين فرزندان معنوي امام ابراز داشتند، اما لحن ايشان را در عباراتي که بلافاصله از او شنيدم، بسيار نگران ديدم که رگي از جديت و تا حدودي آزردگي در آن ديده ميشد. وي نيز از اعلام آمادگي اين ديدار که از من خواست صبح روز بعد به آقاي رمضاني، مسئول دفترش، تذکر دهم، گفت فلاني ولي پيش خودت باشد، من الان در اين انديشهام كه با وضعي که پيش آمده، آقاي مهندس موسوي، قصد ماندن در اين عرصه را دارد و بايد از نامزدي انصراف بدهم و باز تأکيد کرد که اين پيش خودت باشد و به کسي منتقل نشود.
وقتي با تعجب علت را پرسيدم، با همان لحني که آزرده مينمود، پاسخ داد من نخست با آقاي موسوي هماهنگ کرده بودم که ايشان بيايد و من نيايم. پس از اينکه با اصرار به من گفت هرگز قصد ورود به اين عرصه را ندارد و من را مطمئن کرد، من حرکت کردم و کار را آغاز نمودم. در اين روزها، حرفهايي که ايشان ميزنند با آن موضع پيشين، تطابق و تطبيق ندارد و اين روند به صلاح و مصلحت ما نيست و من کاملا آماده هستم انصراف بدهم و ميدان را در اختيار ايشان گذارم. براي همين، براي تلطيف بحث از ميزان استقبال مردم شهرها و استانهايي که ايشان رفته بود، پرسيدم که نحوه برخورد مردم با سفراي شما چگونه بود؟ و وي در پاسخ گفت: بسيار خوب بود و با محبت همچون هميشه با من روبهرو شدند.
اين ماجرا بود که من به مصلحت ديدم براي بسياري از علاقهمندان و غيرعلاقهمندان به اين سيد شريف که با اين انصراف نشان داد، چه ظرفيتهاي اخلاقي از وي در جامعه پوشيده مانده است، مطالبي را بازگو کنم.
به گمان من، خاتمي حتي اگر در اين ميدان ميماند و يک يا دو دوره ديگر رئيسجمهور ميشد، به قلهاي که هماکنون با اين فعل اخلاقي از خود نشان داد، نميرسيد. خاتمي با اين پاي گذاشتن بر سليقه و ميل خود به ويژه پس از ديدن آن همه استقبال مردم از خود که در نظرسنجيهاي بيطرفانه رأي کنوني وي را در برابر آقاي احمدينژاد و مهندس موسوي اعلام کردند، به منزلتي دست يافت که برگ زريني به کارنامه عمل و زندگي صادقانه او با مردم افزود.
خداوند امثال خاتمي را که نشان داد امام بحق بر او نام فرزند فاضل خود گذاشته است، در ميان اين ملت شريف و براي اين نظام مقدس از گزند بدخواهان بدباور و کجانديشان راستباور در امان دارد.
آيا روزي وي را ـ که نقد را در رفتار به همگان و نه به شعار ميآموزد ـ در کسوت ائمه جمعه تهران خواهيم ديد؟
و حالا يک شوخي با سيد و خوانندگان اين کمترين که در نوشته پيشين در ايهام و ابهام گفته بودم؛ کاش خاتمي نيامده بود و به راستي، اگر نميآمدي اين...!
منبع: سایت سلام/غلامعلی رجایی
پس به نقل از خاتمی تیتر بزنیم: موسوی دورو است.