گوناگون

روایت الجزیره از سناريوهاي آينده انقلاب‌هاي عربي

احساس نگراني درباره پيچيدگي و آينده انقلاب‌ها و خيزش‌هاي مردمي در راستاي تغيير در جهان عرب چيزي نيست كه كسي از آن مستثني باشد از انسان عادي گرفته تا جنبش‌هاي خواهان تغيير، رهبران سازمان‌ها و مردان آنها و گروه‌هاي خارجي همه نسبت به آينده اين جنبش‌ها نگرانند. جريان‌هاي تغيير در كشورهاي عربي شاهد نوعي كش و قوس‌ ميان رقبا و گروه‌هاي مختلفند به طوري كه تاكنون نتايج نهايي آنها را غباري فرا گرفته كه اجازه نمي‌دهد آينده آن را به طور قطعي اعلام كرد.

به گزارش سرویس ترجمه شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)، سايت شبكه الجزيره در تحليلي تحت عنوان «سناريوهاي آينده انقلاب‌هاي عربي» نوشته است: با وجود اميد زيادي كه در تحقق اهداف ملت‌ها در برخورداري از آزادي، عزت و كرامت انساني از طريق خيزش‌هاي مردمي داشتيم اما بررسي موضوعي وقايع كشورهاي عربي چهار روند اصلي محتمل را به ما نشان مي‌دهد كه اين روندها ممكن است با هم تفاوت داشته باشند يا با هم تداخل پيدا كند و به انواع مختلف در كشورهاي شاهد تغيير تجلي يابد.

سناريوي اول: تغيير و اصلاح در سطح داخلي يك كشور

اين طرز تفكر بر اين مساله استوار است كه زيرساخت هاي نظام سياسي به نحوي جداي از حالت دموكراتيك كه اراده ملت را بيان مي‌كند، تغيير مي‌كند در حالي كه نظام حاكم ده‌ها دغدغه داخلي،‌ سياسي، اقتصادي، اجتماعي، امنيتي و توسعه پيدا مي‌كند. سناريوي تغيير در سطح داخلي و محلي به اين گونه است هر نظام سياسي نوپايي كه موفق شود از چالش تغيير عبور كند، خود را درگير تعامل با گروه‌هاي سياسي مختلف خواهد ديد كه نمي‌تواند همه را راضي كند به طوري كه هر كدام خواهان جايگاهي براي خود براي تصميم گيري هستند و هر كدام مي‌خواهند قسمت بزرگـر كيك را بردارند. اگر در روند سياسي مشاركت كنند خواهان حجم بيشتري از مشاركت هستند و اگر شركت نكنند به دنبال تعطيل كردن و به شكست كشاندن روند سياسي هستند در حالي كه بسياري قادر نخواهند بود آشوب، ناامني و شكست سياسي را از آزادي، شيوه متمدنانه مسوولانه جدا كنند و در اين حالت مواردي رخ خواهد داد كه موجب خواهد شد هر كسي به هر طرفي برود در اين صورت يا بايد گروه‌ها به احترام به اصول بازي دموكراتيك برگردند يا هر كس دنبال منافع خود برود.

نظام جديد خود را در برابر سازمان‌هاي اقتصادي، آموزشي، اجتماعي، امنيتي، نظامي و قضايي خواهد يافت كه از دست نظام سابق طي ساليان متمادي خسته و ناتوانند و اين سازمان‌ها نيازمند تحولي عظيم هستند تا بتوانند طرح اصلاحاتي نظام جديد را اجرا كنند و اين نظام سياسي نوپا نيازمند چندين سال زمان است تا نظام فعال و شفافي را براي اداره اين موسسات ايجاد كند و آن را وارد روند تغيير و اصلاحات كند.

در اين سناريو نظام به يك معادله سحرآميز ويژه نياز خواهد داشت تا با اعمال فشارهاي خارجي و بقاياي نظام سابق دست و پنجه نرم كند و در عين حال نيازمند دستاوردهاي سريع و قابل ملاحظه در زمينه‌هاي سياسي،‌ اقتصادي و امنيتي است. اين سناريو يعني براساس آن نظام‌هاي دموكراتيك ضعيف و متزلزل شكل خواهد گرفت كه رهبران آن تنها به فكر اهداف داخلي شان و نگران دخالت‌‌هاي خارجي و درگيري‌هاي منطقه‌اي عليه خود هستند و تمايل دارند قدرت‌هاي بزرگ را مطمئن كنند كه از خطوط قرمز عبور نمي كنند در حالي كه چندان نمي‌توانند در سياست خارجي شان در قبال مسایل جهان عرب حرفي براي گفتن داشته باشند.

2- تغيير و اصلاح در چارچوب طرح نهضتي و وحدت عربي و اسلامي:

اين سناريو اميدوار كننده تر و مورد دلخواه‌تر است و طرز تفكر آن بر اين مساله متمركز است كه رهبران جنبش‌هاي تغيير بيشتر بر ديدگاه‌‌هاي اسلامي و ملي تكيه دارند و دريافته‌اند كه نهضتي كه راه انداخته‌اند تنها به طرح‌هاي محدود و داخلي منحصر نمي‌شود بلكه از طرح نهضتي براي رويارويي با حالت ضعف و عقب ماندگي كه امت عرب از آن رنج مي‌برد؛ استفاده مي‌كند. قدرت جنبش‌هاي تغيير و موفقيت آن‌ها منوط به موفقيت ديگر جنبش‌ها در كشورهاي ديگر است و آن‌ها بايد در رويارويي با بقاياي نظام قبلي و رويارويي با مشكلات داخلي متحد و منسجم عمل كنند.

بر اساس اين سناريو، انقلاب‌‌هاي ديگر در كشورهاي عربي به راه افتاد تنها براي بيان نيازهاي شكم، يك قرص نان نبود بلكه براي بازپس‌گيري عزت و شرافت امت اسلام و بازگرداندن قدرت تصميم‌گيري از دست قدرت‌هاي خارجي به دست مردم بود و براي اين امت تنها دشمن همان طرح صهيونيستي است و انقلاب‌ها بايد در جهت حفظ وحدت و آزادسازي فلسطين باشد.

جريان‌‌هاي ايدئولوژيكي كه در راس روند تغيير قرار داشتند ترجيح دادند بر دغدغه‌هاي داخلي و اطمينان دادن به قدرت‌هاي غربي متمركز باشند و معاني مشترك مرتبط با آزادي، دموكراسي، حقوق بشر را بيان كنند.

با وجود چارچوب كلي اين سناريو به نظر منطقي مي‌آيد به جز اينكه جريان‌هاي ايدئولوژيكي كه به همان شيوه‌اي كه ذكر شد، عمل كردند، اما اين جريان ها موضع خود را تغيير دادند در واقع آنها دريافته‌اند كه مجموعه تغيير مسالمت آميز همانطور كه در (تونس، مصر و يمن رخ داد) نيازمند زمان بيشتر براي تغيير زيرساخت‌ها براي نظام جهت تحكيم جايگاه و برنامه‌ي آن است آنها بعد از آن مي‌توانند به طرح‌هاي گسترده‌تر وحدت و همبستگي اميدوار باشند. آنها ميزان تلاش گروه‌هايي كه به دنبال به شكست كشاندن تغيير هستند دريافته‌اند و مي‌دانند كه اين گروه‌ها مي‌توانند آنها را قبل از اينكه روي پايشان بايستند از بين ببرند. حتي كساني كه در چارچوب معادله تغيير انقلابي عمل كرده‌اند مي‌دانند كه انقلابشان تا چه حد از سوي محيط اطراف مورد تهديد است از اين رو ناگزيرند براي تحقيق معادلات تغيير در كشورهايشان از قدرت منطقه‌اي و بين المللي استفاده كنند. با همه اين تفاصيل جريان‌هاي تغيير اسلامي و عربي هر چقدر هم به خود اطمينان داشته باشند خود را در برابر چالش‌هاي بزرگي خواهند ديد كه دشمنان داخلي و خارجي شان برايشان ايجاد مي‌كند كه اين مساله پايداري آنها را تقريبا غيرممكن خواهد كرد.

3- سناريوی احياي نظام‌هاي فاسد در لباسي جديد:

اين سناريو مبتني بر آن است كه تغييري كه رخ داده تنها راس نظام را از بين برده است همانطور كه در تونس، مصر و يمن رخ داد، در حالي كه زيرساخت نظام و افراد پايين دست به قوت خود باقي ماندند به ويژه زيرساخت‌هاي نظامي، امنيتي، اقتصادي و قضايي آن زيرساخت‌های عمق يك كشور را تشكيل مي‌دهند و همچنان ابزارهاي قدرت و اعمال فشار را در اختيار دارند و مي‌توانند هرگونه تغيير ريشه‌اي را كه به ضررشان باشد به شكست بكشانند. اين قدرت‌ها تلاش خواهند كرد تا جنبش‌هاي تغيير را دربرگيرد و جريان انقلابي را از بين ببرد. آن‌ها با ايجاد ناامني و نابساماني اقتصادي كمك گرفتن از قدرت‌هاي خارجي و جنجال رسانه‌اي اين كار را انجام مي‌دهند و سپس نمايندگان خود را به عنوان ناجي معرفي مي‌كنند. در اين حالت آرزوهاي مردم براي ايجاد يك نهضت آزاديخواه واقعي از بين مي‌رود.

در دو حالت قبلي برخي دستاوردهاي شتابزده با توافق گروه‌هاي غربي ارائه مي‌شود كه از راهكارهاي متناسب با سياست‌هاي آنها حمايت خواهد كرد و اگر دكورسازي آنها خوب باشد چهره‌هاي جديدي از نظام‌هاي فاسد روي كار خواهند آمد كه بيشترين اختيارات ممكن را دارا هستند. اين سناريو موجب زد و خورد بسيار ميان انقلابيون خواهد شد همانطور كه در مصر ديديم و مشاهده كرديم كه چطور شوراي نظامي مصر انقلاب را هدف قرار داد و چطور احمد شفيق به عنوان نامزد رياست جمهوري دوباره مطرح شد و پارلمان واقعي كه مردم آنها را براي اولين بار انتخاب كرده بودند منحل و اختيارات ریيس جمهور منتخب از وي سلب شد.

4- تقسيم بندي منطقه و تكه تكه كردن آن براساس اصول طايفه‌اي و نژادي

اين سناريو بر تفكر قدرت تاثير خارجي بر طرح نقشه راه منطقه و قابليت منطقه براي تقسيم بندي طايفه‌اي و نژادي متمركز است اين سناريو توان كافي براي حفظ خود از اين مساله ندارد اين سناريو بر اين عقيده استوار است كه انقلاب ها موجب تضعيف دولت‌هاي مركزي و ضعف احساس امنيت ديني، فرهنگي و اجتماعي مي‌شوند و افراد طوايف مختلف در قبال يكديگر جبهه مي‌گيرند. اين ديدگاهي است كه برخي قدرت‌هاي حاكم (جديد و قديمي) تلاش خواهند كرد خود را حفظ كنند و به دنبال تقويت نفوذ خود از طريق استفاده از طايفه گري هستند از اين رو تمام بخش‌‌ها تلاش خواهند كرد احزاب و قدرت‌هاي ويژه خود را تشكيل دهند و بر مناطق خاص نفوذ كنند و اين مساله به اختلافات دامن مي‌زند در اين مورد رژيم اسرایيل و قدرت‌هاي مخالف شرايط اختلافات را به لحاظ سياسي، اطلاع رساني، ‌امنيتي و نظامي تقويت مي‌كنند و به بهانه دفاع از حقوق اقليت‌ها و طوايف موجب دامن زدن به آتش نگراني‌ها و كينه جويي‌هاي متقابل مي‌شوند. اين سناريويي است كه نويسندگان و متفكران صهيونيستي و غربي نظير برنارد لوییس و الوف بن صحبت كرده‌‌اند آنها بشارت تبديل اسرایيل به يك رژيم عادي را داده‌اند كه اطرافش كشورهاي طايفه علوي، دروزي، ماروني و شيعه هستند.

اما سناريوي ترجيحي:

تعيين سناريويي كه ترجيح داده مي‌شود رخ دهد به چند دليل بستگي دارد كه مهمترين آن اين است:

1.قدرت حركت‌هاي تغيير بر حفظ انقلاب و توجه مرم به آن تا تكميل روند تغيير

2.قدرت جنبش‌هاي تغيير بر معرفي رهبران مردمي برجسته با قدرت رهبري روند تغيير و پر كردن خلا سياسي

3.قدرت جنبش‌هاي تغيير بر ايجاد ائتلاف گسترده ملي كه باج خواهي سياسي را كنار بزند و راه را بر روي افراد نظام سابق ببندد و اجازه تقسيم و اختلافات را ندهد.

4.قدرت جنبش‌هاي تغيیر بر تعيين عامل خارجي (به ويژه آمريكا) در تاثير بر تصميم گيري ملي

5.قدرت جنبش‌هاي تغيير بر تحقق دستاوردهاي قابل مداخله به ويژه در زمينه امنيت، اقتصاد، ‌مبارزه با فساد و حفظ آزادي‌ها.

6.قدرت جنبش‌هاي تغيير بر بررسي مسایل مهم امت عرب به ويژه مساله فلسطين به طوري كه منعكس كننده اراده ملي باشد.

وارد شدن به مبحث عوامل اين سناريو براي هر كشوري به طور جداگانه دشوار است اما به اختصار به مواردي مي‌پردازيم:

1-روند مسالمت آميز تغيير روند تونس، مصر، يمن تا حد زيادي موجب شد بقاياي نظام سابق در پست‌هاي مهم و تاثيرگذار باشد.

2-همچنان قدرت آمريكا و غرب بر اوضاع سياسي، اقتصادي، امنيتي و اطلاع رساني تاثير گذار است چه در كشورهايي كه به طور مسالمت آميز شاهد تغيير بودند و چه در كشورهايي كه انقلاب كردند.

3-قدرت‌هاي خواهان تغيير تاكنون نتوانستند برنامه‌هاي خود را عملي كنند و نتوانستند رهبران تاثيرگذاري را ارائه دهند.

سناريويي كه در آينده نزديك رقم خواهد خورد به اين ترتيب است:

1-روند تغيير و اصلاحات محدود و بدون اهداف به سوي تشكيل سازمان‌هاي دموكرات متزلزل

2-جمع كردن اسلام گراها در فضاي سياسي و ورود آنها در آزمايش‌هاي سخت و چالش‌هاي جدي كه فرصتي خواهد بود تا توانمندي‌هاي و مهارت‌هايشان را بالا ببرند و حمايت‌هاي مردمي شان را گسترش دهند اما به دليل اشتباهاتشان نفوذشان كم مي‌شود البته ديگران نيز براي شكست آنها تلاش مي كنند.

3-ورود منطقه به فضاي ناامن در سايه زد و خورد ميان گروه‌هاي خواهان تغيير، بقاياي نظام و قدرت‌هاي خارجي

انتهای پیام

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار