کدام نخستوزیر هم مخالف شاه و هم مخالف مصدق بود؟
پارسینه: در شماره اول نشریه اندیشه پویا پرونده ویژه ای درباره افول جبهه ملی منتشر شد. در قسمتی از آن با سه نفر از فعالان جبهه ملی در دهه 30 (شاه حسینی از اعضای موسس نهضت مقاوت ملی و جبهه ملی دوم، هاشم صباغیان از اعضای نهضت آزادی و بهروز برومند مسئول سازمان دانشجویی حزب ملت ایران) درباره فعالیت های جبهه ملی در سال های 41-39 گفت و گو کردند.
امینی خائن یا خادم؟
16 اردیبهشت 40 علی امینی نخست وزیر شد و در 27 اردیبهشت نهضت آزادی ایران اعلام موجودیت کرد و 28 اردیبهشت جبهه ملی میتینگ بزرگی در جلالیه تهران برگزار کرد که کریم سنجابی از سران جبهه ملی در آن میتینگ به طور تلویحی روی کار آمدن امینی را در اثر فشار آمریکایی ها دانست.
شاه حسینی در این باره گفت: «علی امینی عاقد قرارداد کنسرسیوم نفت بود و جبهه ملی به چنین فردی نمی توانست ظن درستی داشته باشد... می گفت فعالیت سیاسی بدون مصدق آزاد است حتی میخواستند کلوپ جبهه ملی درست کنند بدون نام مصدق... اما برخی اعضای نهضت آزادی با دولت امینی همکاری کردند آنها اعتقاد داشتند که با کمک امینی می توانند شاه را مهار کنند. همین موضوع باعث بدبینی جبهه ملی به نهضت آزادی شد... امینی میخواست نخست وزیر بماند، مصدق هم همچنان در تبعید باشد.»
صباغیان هم ادامه داد: «امینی پس از تصدی نخست وزیری سعی کرد آزادی ها را تامین و بالاخص آزادی بیان و قلم را گسترش دهد و با شاه هم مخالف بود؛ چرا که شاه اعتقادی به این نوع آزادی ها نداشت این برداشت نهضت آزادی از امینی بود ...تحلیل مهندس بازرگان و نهضت آزادی ایران این بود حالا که امینی مقابل شاه ایستادگی کرده، نباید باعث تضعیف او شویم.»
شاه حسینی معتقد است: «امینی اگر هم می خواست نمی توانست در مقابل شاه بایستد. البته نهضت آزادی طبق نظر رحیم عطایی معتقد بود که امینی مقابل شاه می ایستد و شاه را خلع سلاح می کند...»
البته برومند در تشریح این وضعیت گفت: «اختلاف بین شاه و امینی مشخص بود ولی ما نیرویی نبودیم که بتوانیم در درگیری قدرت وارد شویم و بتوانیم از امینی در مقابل شاه حمایت کنیم... اکثر نیروهای سیاسی می گفتند ز هر طرف که شود کشته؛ به سود ما است!»
مذاکره نماینده شاه با سران جبهه ملی در زندان
در بهمن 41به دلیل مخالفت با رفراندوم انقلاب سفید اکثر سران و اعضای جبهه ملی راهی زندان شدند. در زندان 5 نفر از سران جبهه ملی انتخاب شدند تا با صنعتی زاده نماینده شاه دیدار کنند. بار اصلی مذاکرات بر دوش اللهیار صالح بود.
شاه حسینی در این باره گفت: «پیشنهاد رژیم این بود که امکان ورود اعضای جبهه ملی به مجلس به عنوان اقلیت صالح 30، 40 نفره را فراهم کند و در ازای آن جبهه ملی به مخالفت با دخالت اعلیحضرت در امور اجرایی مملکت پایان دهد. آقای اللهیار صالح رئیس شورای جبهه ملی، ما را در جریان این پیشنهاد در زندان گذاشت. شورای جبهه ملی پس از مشورت به نمایندگان شاه پاسخ داد که چون ما در زندان هستیم و با مسائل روز آشنایی چندانی نداریم باید اول از زندان آزاد شویم و بعد اعلام نظر کنیم... اللهیار صالح فرد با تجربه ای بود، او اعتقاد داشت شاه قابل اعتماد و صادق نیست و فرصت طلب است. مذاکره با سران جبهه ملی در زندان هم نشانه ضعف شاه بود. احساس می کردند شاید بتوانند از این طریق خودشان را نجات دهند.»
صباغیان هم ادامه داد: «مهندس بازرگان در زندان ما را از مذاکره صنعتی زاده با سران جبهه ملی مطلع کرد. صنعتی زاده پرسیده بود اگر انتخاباتی برگزار شود، شما در مجلس چند وکیل می خواهید؟ فعالان ملی پاسخ داده بودند که برای ما تعداد وکیل مطرح نیست ما انتخابات آزاد میخواهیم... ما نمیخواهیم وکیل اعلیحضرت شویم، این پیشنهاد شما انتخابات آزاد را مخدوش می کند. شما انتخابات آزاد برگزار کنید ما هم شرکت می کنیم، هرچقدر توانستیم آرا را جلب می کنیم.شما نمی توانید برای ما تعداد وکلا را تعیین کنید.»
ارسال نظر