نماینده حماس در تهران: دفاتر حماس در سوریه توسط نیروهای امنیتی سوریه پلمب شد/ما یقیناً بازگشت به عقب نخواهیم داشت!
پارسینه: بازسازی و تغییر ساختار ساف شامل این هم است. اگر که مردم فلسطین به اکثریت رای بدهند، دیگر کسی پشت اقلیت نخواهد بود. من معتقدم که بازسازی ساختار ساف با توجه به تحولات خواهد بود. و ما یقیناً بازگشت به عقب نخواهیم داشت.
اشاره: با اینکه هوای پاییزی بوی زمستان میدهد و روز بعد از عاشورا روز شادی نیست، اما نمیتوان رضایت و شادی ناشی از پیروزی حماس بر اسرائیل را هم چندان پوشاند. در یکی از خیابانهای فرعی از خیابان ولیعصر به دفتر حماس رفتیم و ضمن تبریک این پیروزی، بررسی تحلیلی جنگ و آینده جنبش حماس را موضوع گفتگوی تریبون مستضعفین با دکتر خالد القدومی، نماینده حماس در تهران قرار دادیم.
خالد القدومی متولد ۱۹۷۰ میلادی است. متاهل و دارای ۴ فرزند است. در اواخر دهه ۸۰ زمانی که دانشجوی پزشکی بود، به جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) پیوست و البته به تعبیر خودش «ما در واقع از زمانی که متولد میشویم فرزندان مقاومتیم، زیرا که ما ملت فلسطین هستیم.» دکتر قدومی، در سال ۱۳۹۰ بعد از ابواسامه ابوالمعطی به ایران آمده است و نمایندگی حماس را در تهران بر عهده دارد و حالا او ششمین نماینده حماس در تهران است.
علاوه بر گپهایی که رسانهای است، با او درمورد درگیریهای حماس با جریانات وهابی در غزه هم گفتگو کردیم و او از شرح آنها گفت و اینکه این گروهها با اسرائیل وارد جنگ نمیشوند و حماس را کافر میخوانند و جنگ بیست و دو روزه را هم نمادی از جنگ کفار با کفار میشمردند! و با او به ما پیشنهاد کرد کتاب Kill Khalid را بخوانیم و درباره خالد مشعل و توطئه ترورش بدانیم و دو کتاب دعاة لا قضاة از حسن الهضیبی (دومین مرشد اخوان المسلمین) و معالم فی الطریق از سید قطب را بخوانیم تا مبانی عقیدی و رفتاری اخوان المسلمین و حماس را بهتر بدانیم.
وضعیت فعلی مقاومت اسلامی در فلسطین را چطور ارزیابی میکنید؟ چه تحولاتی در جایگاه حماس ایجاد شده است؟
من قبل از هر چیز باید به یک واقعیت ملموس اشاره کنم که راه ایثارگری و جانفشانی راه راستینی است که ما را به پیروزی نزدیکتر میکند.
شهادت آقای احمد جعفری و قبل از آن شهادت شیخ احمد یاسین و سلاح شهاده که ایشان هم فرماندهی گردان عزالدین قسام را بر عهده داشتند، این خونهای مطهر و پاک به هر حال ضامن پیروزی و استمرار راهی است که ما در آن گام نهادیم. به هر حال هر بذری که بر زمین میافتد، خوشهها به جای آن رشد میکنند.
خب ببینید مقاومت به ما آموخته است هر موقع یک سری غافلگیریهایی را داشته برای دشمن ما که علاوه بر نوآوری در شیوهها و تاکیتیکهای مقاومتیش، همیشه یک راهکار جدیدی هم ارائه کرده.
میدانید که مقاومت با سنگ شروع شد و با سلاحهای کمری ادامه پیدا کرد. ما از حربه و سلاح نیروهای استشهادی که بسیار برای دشمن ما دردآور بود استفاده کردیم. سپس ما وارد عرصه ساخت تسلیحات نظامی شدیم که با توکل به خدا، توفیقات الهی هم شامل حال ما شد.
خب ما از مناسبات برادرانه خودمان با برادران خود در جهان عربی و جهان اسلام بهره بردیم، به حمدلله ما توانستیم که دشمن خود را غافلگیر کنیم که ما توانستیم عمق خاک دشمن را هدف قرار بدهیم. و استعفای امروز وزیر جنگ اسراییل، ایهود باراک، نشانه و دلیل بسیار محکمی بر ناکامی دشمن ما در این جنگ است.
استراتژی مقاومت در این جنگ در مقایسه با جنگ قبل، دقیقاً تفاوتش چه بود؟ اتفاقات بسیاری در این جنگ رخ داد. جنگ قبل ۲۲ روز طول کشید، ولی در این جنگ به ۴ روز نکشیده بود که اسراییل درخواست آتشبس داد، هم در سلاحهایی که مقاومت در این جنگ بکار برد و هم در استراتژیهایی که انجام داده بود. تفاوت وضعیت جنگ مقاومت در این دو نبرد چه بود؟
بدون ورود به جزییات عملیاتی این نبرد، آنچه مهم به نظر میرسد توانمندی نیروهای مقاومت است که با اتکال به پروردگار منان توانست دشمن را وادار بکند که آن اندیشه و خرد نظامیش را تغییر دهد.
اما این چگونه اتفاق افتاد؟ دکترین نظامی دشمن در جنگهای قبلی بر این قاعده استوار بود که جنگ باید در خاک نیروی مقابل انجام بگیرد. اما دیدیم که در جنگ اخیر نخستوزیر رژیم صهیونیستی در روز دوم جنگ وارد پناهگاه شد. دیدیم منطقه مجاور پارلمان اسراییل هم هدف قرار گرفت. تلاویو که مرکز حکومت اسراییل است، گوهر رژیم صهیونیستی محسوب میشود، مورد هدف واقع شد.
با توجه به اینکه در این جنگ نبرد به سرزمین دشمن و به عمق خاک دشمن منتقل شد، نیروهای مقاومت دشمن را وادار کردند که نقشه خودشان در جنگ را عوض کنند. و ما دیدیم که رو آورد به آن گنبد آهنین که با آن تجهیزات، خود را در قبال موشکهای دوربرد و نزدیک برد مقاومت ایمن کند.
ما بحمدلله توانستیم در منطقه عملیاتی علاوه بر اینکه یک هواپیمای شناسایی دشمن را سرنگون کنیم، دو جنگنده رژیم صهیونیستی را هم نابود کردیم.
به لحاظ سایبری هم ما به سایتهای دشمن وارد شدیم و آنرا از بین بردیم. ما با ورود به تلفنهای همراه، توانستیم به بیش از ۵۰۰۰ نیروی نظامی صهیونیستی پیامهایی را به زبان عبری و عربی بفرستیم.
در تحولات سیاسی ما شاهد بهار عربی بودیم. تفاوت دیگری هم که ما شاهد بودیم، ما در جنگ قبل، شاهد نظامهای دیکتاتوری به ویژه در مصر بودیم. در آن جنگ، جنگندههای رژیم صهیونیستی پس از بمباران، از آسمان سینا خارج میشدند و متاسفانه میدیدیم که بنزین و سوخت تانکهای رژیم صهیونیستی توسط مصر تامین میشد که بتوانند مردم غزه را مورد هدف قرار بدهند.
در این جنگ، اسرائیل از حریم هوایی مصر محروم بود، هیچگونه توافقنامهای برای فروش گاز به اسرائیل در میان نبود. دلیل این اتفاق، انتخاب یک دولت مردمی به ریاست محمد مرسی بود، یعنی یک دولت کاملاً دموکراتیک. و این است که ما میگوییم این تکامل در جهان عرب و جهان اسلام اتفاق افتاده است.
تعدادی از کشورها که توانمندی نظامی داشتند، دریغ نکردند و برخی کشورها هم توانستند کمکهای مالی و سیاسی داشته باشند. ببینید نبرد ما با رژیم صهیونیستی یک نبرد طولانی است. بنابراین ما انتظار داریم که شاهد وحدت روزافزون جهان عرب و جهان اسلام باشیم که بتوانیم انشاءالله قدس عزیز را از چنگال صهیونیستها رها کنیم.
در بحثتان به نکتهای اشاره کردید در رابطه با بیداری اسلامی که تاثیر جدی که بر مقاومت گذاشته که ما نمونهاش را در این جنگ دیدیم. کشورهای منطقه (به خصوص کشورهایی که بعد از بیداری اسلامی دچار تغییر و تحول جدی شدند مثل مصر و تونس) انتظارات مقاومت را چقدر برآورده کردند؟
من در پاسخ قبلی اشاره شد که ما در آغاز راه هستیم. واکنش کشورهای عربی و اسلامی را نمیتوانیم ایدهآل بنامیم. اما این را باید گفت که مواضع شجاعانهای را هم شاهد بودیم. یک موضعگیریهای بازدارندهای را هم شاهد بودیم. مثلاً اینکه ایران جنگافزار میدهد و کمک میکند. در روز دوم جنگ و در خلال آن ما شاهد ورود نخستوزیر مصر به غزه بودیم در کنار اسماعیل هنیه در حالیکه منطقه زیر بمباران بود و اینها بتوانند کنفرانس مطبوعاتی برگزار کنند. این تحولی مهمی است.
ما ضمن اینکه خواهان چنین موضعگیریهای نیرومندی باشیم که که باید بیش از اینها باشد، ما نمیتوانیم شاهد باشیم که کشورهای عربی و اسلامی هنوز مناسبات سیاسی با رژیم صهیونیستی داشته باشند. هر نوع مناسباتی با اسرائیل برای ما قابل تحمل نیست. این رژیم باید بداند به یک رژیم منفور و مطرود در منطقه تبدیل شده است.
از سوی دیگر نیروهای استعمارگر غربی هم باید بدانند که این اسبی که روی آن حساب باز کردند، یک اسب بازنده است. رژیم صهیونیستی یک عنصر بیگانه در منطقه است.
علاوه بر رفتار مصر و کشورهای دیگر، در شکل تجهیز حماس از طریق ایران از طریق سوریه بوده، ما نسبت به اختلاف نظرهای بین ایران و حماس درباره سوریه ممکن است داشته باشند، آگاه هستیم. مواضع سوریه در قبال جنگ ۲۲ روزه با جنگ ۸ روزه تغییری کرده بود یا نه؟
به هر حال ببینید شکی نیست که در زمان جنگ ۲۲ روزه رهبری جنبش حماس در سوریه مستقر بود و به طور مشخص در دمشق مستقر بود. و متاسفانه باید گفت با توجه به تحولات داخلی سوریه رهبری جنبش نتوانست که در سوریه باشد.
این محدودیت از طرف سوریه بود یا از طرف حماس؟
این سوال دیگری است که یک شرح مفصلی را میطلبد. با توجه به بحران داخلی سوریه متاسفانه کار و فعالیت جنبش میسر نبود، به همین خاطر دفاتر ما اگر چه در داخل سوریه باز بود، ولی بدلیل استمرار کار و ارتباطاتی که ما داشتیم، ناچار بودیم از سوریه خارج شویم.
به هر حال تا همین ۲۰ روز قبل دفاتر و خانههای رهبران جنبش دایر و باز بود، تا اینکه متاسفانه توسط نیروهای امنیتی سوریه این مراکز پلمپ شد.
در رابطه با مسئله سوریه و حمایتهای سوریه از حماس و حمایتهای ایران مثل جنگ قبل، ایران در قبال این حمایتها تقاضایی داشت؟ آیا به خاطر موضعتان در قبال سوریه، حمایتهای ایران نسبت به قبل تغییری کرده بود؟
یک مطلب را باید روشن کرد. ما موضع خودمان را درقبال تحولات سوریه شفاف بیان کردیم و ما این موضوع را از آغاز درگیریها و بحرانی که در سوریه بهوجود آمد، بیان کردیم. ما شدیداً معتقدیم که موضع ما در قبال سوریه متعادل بوده است.
اما مناسبات ما با ایران؛ ما بر این باور هستیم که روابط ما راهبردی است و نه تاکتیکی. شکی نیست که به هر حال اختلاف نظر پیش میآید. هیچ گاه هم نمیتوانیم مدعی شویم که توافق ۱۰۰ درصد وجود دارد. این اختلاف نظر بیشک یک اختلاف در میان یک خانواده است. حتی در خطوط قرمز. هیچ یک از ما مشروعیتی برای رژیم صهیونیستی قائل نیستیم و هیچ کس در بین ما نیست که برای ایران اسلامی سوء نیت داتشته باشد. بلکه برعکس ما ایران اسلامی را بالی از بالهای پروازی امت اسلامی میدانیم و بدون شک امت اسلامی بدون ایران نمیتواند به پرواز دربیاید.
بحمدلله ارتباطات ما استوار و پابرجا است.
این بحثی که در رسانهها مطرح شده بود که ایران در قبال حمایت از حماس خواستههایی داشته را تایید میکنید؟
بگذارید شفاف بگویم: موضع ایران در قبال تحولات سوریه روشن است، موضع ما هم روشن است. موضع ایران هم در قبال مقاومت مشخص است. تصمیمگیریهای جنبش در کنار تمام احترامی که برای سایر برادرانمان قائل هستیم یک تصمیمگیری شورایی و نهادی است. همه باید بدانند که ما در رابطه با تصمیمات خودمان هیچگاه بینیاز از مشورت با برادرانمان نبودیم. اما همانطور که عرض کردم مکانیزم تصمیمگیری جنبش یک مکانیزم خاص خودش است، بین نهادها این مشورتها صورت میگیرد و تصمیمگیری انجام میشود.
شما در سال ۲۰۰۶ در انتخابات داخلی فلسطین شرکت کردید و پیروز شدید، اما جریانهای متفاوت به آن انتخابات گردن ننهادند. استراتژیتان برای انتخابات آتی چیست؟ آیا همان استراتژی را ادامه میدهید و یا راهبرد دیگری دارید؟
مشارکت در انتخابات ۲۰۰۶ یک تصمیمگیری دشوار بود. ما معتقد بودیم که به هر حال این انتخابات یک هدف والایی پیشرو دارد و آن این بود که ما بتوانیم مسیری را که به خطا رفته بود را تعدیل بکنیم که بتوانیم که بههدف اصلی که رهایی قدس عزیز است دست یابیم. ما معتقد بودیم با ورود به انتخابات میتوانیم به خوبی از مقاومت صیانت بکنیم.
ما با ورود به انتخابات، توانستیم یک سری سازوکارهایی هم برای پیروزی مقاومت فراهم کردیم. در بعد داخلی ما توانستیم یک سری سازمانهای عاری از هرگونه فساد و فسادگری تدارک ببینیم. توانستیم آن جریان سازشگر خیانتپیشه که منفور ملت بود را کنار بزنیم، ما توانستیم تعامل خوبی با نیروهای مقاومتی داشته باشیم و به یک برنامه واحد برسیم که مبتنی بر قاعدهی تغییر و اصلاح بود.
اما در بعد فرامنطقهای اساساً ما انتظاری از جهان غرب نداشتیم که به کمک ما بیاید یا از ما دستگیری بکند. به هر حال ما با ورود به این عرصه، یک تجربه سیاسی را رقم زدیم. گفتیم چه بسا جهان غرب با آن منظومه اخلاقی که مدعی آن است بتواند بیاید، نه اینکه خواسته ما را برآورده بکند، ولی با توجه به مسائلی که آنها قائل هستند ما بتوانیم فضایی را در آن فعالیت کنیم. منتهی دیدیم که جهان غرب به تمام تعهداتشان پشت پا زدند.
در انتخابات آتی چطور؟
تا این لحظه ما تصمیمی در این باره نگرفتیم، اما معتقدیم اولویت فعلی ما آشتی ملی است، هر وقت آن وفاق ملی تحقق پیدا بکند در آن زمان تصمیم میگیریم.
جایگاه حماس در بین مردم فلسطین و همچنین در کشورهای منطقه صعود جدی کرده اس. آیا حماس در انتخابات ساف (سازمان آزادیبخش فلسطین) شرکت خواهد کرد؟
هنوز ساختار سازمان آزادی فلسطین هنوز آن بازسازی که لازم است را انجام نداده است. با توجه به وضعیت موجود، ساف (هر چقدر هم که قوانین بگوید) دیگر ساف نماینده مردم فلسطین نیست. بیش از ۷۰ درصد نمایندگان مردم فلسطین هنوز در این ساختار ورود پیدا نکردهاند. بیشک بازسازی ساف یکی از پروندههایی است که پس از وفاق ملی به آن پرداخته خواهد شد. بنابراین اولولت فعلی ما آشتی ملی است.
آشتی ملی با آن گروههایی که صلحها را پذیرفتهاند و قرارداد اسلو ار پذیرفتهاند، در چه مرحلهای است؟ روند این آشتی ملی چگونه است؟
آیا شما فکر میکنید که اکثریت پشت سر برنامه اقلیت حرکت خواهند کرد؟ بازسازی و تغییر ساختار ساف شامل این هم است. اگر که مردم فلسطین به اکثریت رای بدهند، دیگر کسی پشت اقلیت نخواهد بود. من معتقدم که بازسازی ساختار ساف با توجه به تحولات خواهد بود. و ما یقیناً بازگشت به عقب نخواهیم داشت.
درباره کشورهایی که در این جنگ حمایتهای مالی و تسلیحاتی کردند، یک لیستی از کشورهایی که در صدر قرار میگیرند را بیان میکنید؟
از نظر ما همه جهان عرب و جهان اسلام کمک کردند. مصر، ایران، تونس، ترکیه … البته حمایتها متفاوت بوده است.
موضع عربستان در جنگ ۲۲ روزه و همین جنگ چطور تحلیل میکنید؟
همه کشورهای عربی و اسلامی بنابرتوان خودشان کمک کردند. ما نمیخواهیم کسی را متهم کنیم که کوتاهی کرده است. ولی همانطوری که اشاره شد ما همچنان نیازمند کمک از کل کشورهای عربی و اسلامی هستیم.
ما باید یک تجدیدنظر در اندیشههایمان بکنیم. همه ما شریک هستیم، همه باید مشارکت داشته باشیم و باید به ملت فلسطین کمک کنیم که به هدف غایی برسیم. اینجور نباشد که فقط کمکهای مختصری به آن بکنیم و رها کنیم.
مسئله فلسطین مسئله اول جهان اسلام است و خطر اسرائیل تنها متوجه فلسطین نیست. این خطر متوجه کل امت اسلام است. بنابراین اگر کسی چنین دیدی نداشته باشد و رژیم صهیونیستی را خطری برای کل امت اسلامی نداند، باید دوباره در اندیشه خود تجدیدنظر بکند.
موضعتان در قبال درباره پذیرفته شدن در سازمان ملل که آقای محمود عباس دنبالش هستند و این بازیهای سیاسی بین آمریکا و اسراییل چیست؟
راه حل دو دولت یک توهم است. این توهمی است که نباید ما درگیر آن شویم. اما درباره عضویت در سازمان ملل، گمان نمیکنیم در حال حاضر اولویتمان این باشد. ما با این کار مخالف نیستیم ولی اولویت فعلی آشتی ملی است. به هر حال جنبش حماس معتقد است که هرگونه تحرک سیاسی که صورت میگیرد باید مبتنی بر قواعد زیر باشد:
- باید مبتنی بر مرجعیت وحدت ملی باشد.
- در چارچوب یک راهبرد ملی روشن و شفاف باشد.
- از هیچ یک از اصول ثابت مردم فلسطین عقبنشینی نکند.
- رژیم صهیونیستی را هیچگاه به رسمیت نشناسد.
آینده تحولات منطقه را چطور پیشبینی میکنید؟ در وضعیتی که برخی کشورها هنوز به ثبات نرسیدند و در کنار آن در بعضی کشورها هنوز انقلابی صورت نگرفته است.
من بسیار خوشبین هستم. این تحولات را سازنده میبینم. به هر حال این یک اقدام انسانی است که توفیقات الهی هم شامل آن میشود. وقتی میگوییم انسانی، یعنی نیازمند وقت است. اینطور نیست که مثل فعل خداوندی باشد بگوید کن فیکون. بنابراین نیازمند وقت است. وقتی این فداکاریها را میبینید شما مطمئن میشوید که گام در مسیر درستی گذاشتهایم.
به هر حال تحولات میدان التحریر، میدان تغییر و … اینها همه تحولات مثبتی است و یقیناً خداوند منان خون شهدا را هدر نخواهد داد. بر ما مومنان است که بر پیروزی خود با توکل بر خدا اطمینان کامل داشته باشیم. به هر حال در این مسیر گاهی نور کم میشود یا موانعی پیش روی ما است و دشمن همواره در کمین است.
ما سادهاندیش خواهیم بود که تصور کنیم دشمن اجازه خواهد داد بدون هیچ مانعی، این مسیر را پشت سر بگذاریم و بهراحتی در این مسیر حرکت کنیم. آمریکا به هیچ عنوان این تحولات را تحمل نخواهد کرد. بنابراین باید مطمئن باشیم که کشمکش بین این دو جبهه همواره باقی خواهد بود. اما اینکه وظیفه ما چه است؛ ما باید تا آخر بایستیم.
ایهود باراک بعد از رفتنشان گفتند که جنگ بعدی با غزه دیگر ۷ یا ۸ روز نخواهد بود و آنها باید خودشان را برای ماهها جنگ آماده کنند.
اگر مجدد به جنگ رو بیاورند، ما هم ایستادهایم.
ارسال نظر