سوریه در اغمای سیاسی/تحلیلی از مهدی مطهرنیا
پارسینه: سوریه در اغمای سیاسی است. موید این جمله شرایط ساکن سیاسی در این کشور و بن بست امنیتی است که هم بشار اسد و هم مخالفان وی در آن گرفتار آمده اند. بازی یک روز به نفع هواداران اسد تمام می شود و باز صبح روز بد مخالفان برگ برنده را به سمت خود می کشند. در این میان تلاش های خارجی برای به سامان رساندن اوضاعی که بیش از همه با دخالت های خارجی تعمیق شده نیز ره به جایی نمی برد.
سوریه در اغمای سیاسی است. موید این جمله شرایط ساکن سیاسی در این کشور و بن بست امنیتی است که هم بشار اسد و هم مخالفان وی در آن گرفتار آمده اند. بازی یک روز به نفع هواداران اسد تمام می شود و باز صبح روز بد مخالفان برگ برنده را به سمت خود می کشند. در این میان تلاش های خارجی برای به سامان رساندن اوضاعی که بیش از همه با دخالت های خارجی تعمیق شده نیز ره به جایی نمی برد. در روزهای اخیر زمزمه هایی در خصوص خروج سخنگوی وزرات امور خارجه سوریه از جمع هواداران بشار اسد به گوش رسیده است. این در حالیست که پوتین در سفر به ترکیه تلاش کرد فاصله خود را از بحران سوریه حفظ کرده و چندان تعمیق رابطه دوجانبه میان دو کشور را تحت تاثیر اختلاف بر سر سوریه قرار ندهد. تاثیر شکاف های داخلی بر ماهیت ناآرامی ها در سوریه و دلایل موضع گیری های نه چندان مشابه پوتین در قبال ماجرای سوریه در خاک ترکیه را با مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل منطقه در میان گذاشتیم که متن آن را در زیر می خوانید:
از ابتدای آغاز ناآرامی ها در سوریه اندک چهره هایی بوده اند که از ساختار نظامی یا سیاسی حاکم جدا شده و به جبهه مخالفان گرویده اند. ظرف 24 ساعت گذشته شایعاتی در خصوص خروج سخنگوی وزارت خارجه سوریه به نام جهاد مقدسی از این کشور و جداشدن وی از بشار اسد به گوش رسید. به نظرشما این قبیل مسائل چه تاثیری بر روند سیاسی و امنیتی جاری در سوریه خواهد گذاشت؟
نکاتی چند در ادبیات سیاسی وجود دارد. زمانی که از شروط لازم برای پیروزی یک انقلاب یا جنبش اجتماعی منجر به دگرگونی قابل تعریف سخن می گوییم درکنار آن بررسی دو شرط لازم و یک شرط کافی در سطح تحلیل کلان ضرورت پیدا می کند تا با استناد به آنها آن جنبش ، انقلاب یا دگرگونی عظیم اجتماعی رخ داده و به پیروزی برسد. این سه شرط در سطح تحلیل کلان عبارتند از :
1. نارضایتی عمومی به گونه ای که این نارضایتی منجر به بهم فشردگی عقیده مردمی به یک تغییر و تحول بنیادین بینجامد. به بیان ساده تر در شرط نخست مردم باید ناراضی باشند و به این نتیجه برسند که رسیدن به وضع مطلوب در گرو تغییر کامل وضع موجود است.
2. در کنار این شرط لازم، شرط دیگری نیز چهره نشان می دهد و آن سازماندهی و رهبری است. شاخص ها یا عناصری مانند ایدئولوژی، همچنین شاخصی چون رهبر و وجود رهبری است که بتواند سازماندهی این نارضایتی عمومی را در قالب های متنفذ آن شکل دهد .
3. در کنار این دو شرط لازم شرط کافی در سطح تحلیل کلان، ضعف سرکوب است. به بیان دیگر زمانی که بدنه هیات حاکمه از مدیران میانی به سوی مدیران ارشد در یک نظام حاکم، سیستم حکومتی را ترک می کنند و دیگر امیدی به پایداری وضع موجود ندارند، موجب می شود که حمایت از عنصر اساسی حاکم بر وضع موجود را رها کرده و به اردوگاه رقیب پبیوندند یا حداقل پای خود را از دایره حمایت از وضع موجود بیرون کشند. آنچه که به عنوان مثال در صورت صحت شایعات ، جهاد مقدسی را در این زمنیه وارد اردوگاه رقیب می کند یا دیگر افراد هم پیوند با بشار اسد را از این مرحله به بعد از دایره یاران بشاراسد جدا می سازد عنصر ضعف سرکوب و نا امیدی ایجاد شده در حفظ وضع موجود است که در گذشته نیز با جدا شدن عناصری از دولت بشار اسد از وی شکل و محتوا پذیرفته است. اما به نظر می رسد که در سوریه لایه های مدیران میانی و مدیران ارشد در حال بهم پیوندی آشکارتری در این زمینه باشند و احتمال می رود که در آینده بیش از امروز شاهد چنین اخباری باشیم.
برخی منابع از فرار جهادمقدسی به لبنان خبر می دهند. نقش نیروهای مستقر ضدسوری در لبنان در تشویق افراد به جدایی از بشار را چگونه ارزیابی می کنید؟
باید در این زمینه این نکته را در نظر بگیریم که در لبنان نیز نگرش های ضد سوری فعال شدند. یکی از محورهای رقابت گروه های آورلیون در ارتباط با عملکرد سوریه و حمایت و نقد از این عملکرد در لبنان بوده است. بنابراین گروه های لیبرال و پیوسته با غرب در لبنان نیز ازپتانسیل های لازم در راستای انجام چنین اقداماتی برخوردارند. با توجه به این نگرش دور از انتظار نیست که جهاد مقدسی از طریق این گروه ها به بیروت و سپس بنا به گزارش رویترز به مقصد لندن حرکت کرده باشد.
دولت سوریه در قبال این قبیل شکاف های داخلی چه واکنشی از خود نشان می دهد؟
موضع دولت کنونی سوریه نیز مشخص است، این دولت در این موارد همواره حکم برکناری فرد جدا شده را فورا صادر و خروج او را از جمع یاران بشار اسد نه ناشی از تمایلات مرکزگرزیانه این مدیران بلکه ناشی از اراده هیات حاکمه نشان می دهد، اما به نظر می رسد که چنین ترفندهایی دیگر نمی تواند پاسخگوی افکار عمومی باشد.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری سوریه پس از چندین ماه اختلاف های نفس گیر با ترکیه بر سر موضع گیری های آنکارا در قبال مسائل داخلی در سوریه به این کشور سفر کرده است. این در حالی است که با وجود اختلاف میان دو کشور بر سر سوریه و همچنین استقرار موشک های پاتریوت در مرز میان سوریه و ترکیه، دو طرف تاکید کردند که ناآرامی ها در سوریه محور کلام و مذاکرات دوجانبه نبوده است. دلیل این رویکرد را در چه می دانید؟
نشست اخیر دو رهبر ترکیه و روسیه نشست حاشیه ای بر بحران سوریه و درون متنی برای ترمیم روابط ترکیه و روسیه بوده است. طبیعی است که در چنین نشستی سایه بحران سوریه بر اراده رهبران دو کشور سایه افکنده است. امروز سوریه برای روسیه در خاورمیانه عربی آخرین خاکریز محسوب می شود و اگر این خاکریز را روسیه واگذار نماید با وجود دولت قدرتمندی مانند ترکیه شکل گیری سوریه پیوسته به غرب، مرزهای جنوبی روسیه را با مخاطرات جدی روبرو می سازد.
استقرار سامانه موشکی پاتریویت در منطقه مرزی برای سوریه چندان نگران کننده نیست. سوریه اساسا خود دارای توان موشکی توانمندی نیست که برای به مخاطره افکندن امنیت ترکیه یا کشور دیگری تهدید باشد و لذا استقرار این موشک ها و حجیم شدن تراکم حضور پایگاه های غربی در ترکیه، کردستان عراق و خود عراق می تواند برای کشورهای روسیه و ایران معنادار باشد. بنابراین در حالیکه ترکیه و متحدان عرب و غربی این کشور خواستار استعفا و برکناری اسد هستند، پوتین مرد قدرتمند روسیه در دیدار با اردوغان با توجه به تحلیل موجود از آینده سوریه در واقع در برابر ترکیه و غرب نمی خواهد به بیان مواضعی بپردازد که در وضعیت فعلی تردید برانگیز آینده سوریه بر روی روابط روسیه و ترکیه سایه افکند. موضع گیری های رهبران دو کشور نشان داده است که ترکیه بسیار آشکار تر بر روی مواضع خود پافشاری دارد و روابط روسیه با ترکیه با وجود بحران موجود در سوریه و وزن ترکیه برای روسیه آنقدر اهمیت پیدا می کند که در این سفر مقام های ترکیه ای ده توافق تجاری، انرژی، مالی و بانکی را امضا می کنند. امضای این قراردادها پس از دو ماه وقفه در سفر پوتین به ترکیه آن هم به بهانه مشکلات جسمی
نشان می دهد که روسیه دریافته است نمی تواند دیگر به سوریه بشار اسدی اطمینان داشته باشد و با برگه حمایت از بشار اسد امتیازات بازی در خاورمیانه را بیش از این از دست دهد .
اینگونه است که رجب طیب اردوغان پس از نشست با پوتین در استانبول بار دیگر به مساله سوریه بازمی گردد و اعلام می کند وزیران امور خارجه دوکشور در مورد مساله سوریه با یکدیگر همکاری می کنند. این جمله می تواند نشان دهنده امید اردوغان به تاثیر دیپلماسی ترکیه در جهت کاهش مقاومت روس ها در مقابل تغییرات سوریه باشد.
منبع:دیپلماسی ایرانی
ارسال نظر