گوناگون

درباره‏ مستندی غیرمتعارف در رسانه ملي!

درباره‏ مستندی غیرمتعارف در رسانه ملي!

پارسینه: «جهانشهری‌ها» مسلمانانی چندملیتی هستند که در کشورهای مختلف و با فرهنگ‌های بومی و ملی مختلفی زندگی می‌کنند، اما یک هویت مشترک تمام آن‌ها را به هم پیوند می‌زند...

در میان موج برنامه‌های بی‌رنگ و بو و بی‌خاصیت رسانه‌ی ملی، که عموما نه در جذب مخاطب عام توفیقی پیدا می‌کنند، نه نسبت درستی با وظایف ذاتی بزرگترین دستگاه فرهنگ‌ساز جمهوری اسلامی دارند، گاهی هم با برنامه‌های کم ادعا، اما قوی و غنی و امیدوارکننده‌ای مواجه می‌شویم که خلاف قاعده‌ی مرسوم برنامه‌سازی در صدا و سیما به حساب می‌آیند و دلخوشی کوچکی هستند در موج اتفاقات ناامیدکننده‌ی این روزهای تلویزیون. «جهانشهری‌ها» یکی از همین برنامه‌هاست. مستندی که طبق سیاست‌های کلان مدیران صداوسیما طبعا نباید در رسانه‌ی ملی ساخته و پخش می‌شد، اما بازهم گروهی جوان از فعالان جبهه فرهنگی انقلاب، در اقدامی خلاف عرف فرهنگ و هنر ایران امروز، با انتخاب سوژه‌ای که نسبت درستی با رویکردهای اساسی جمهوری اسلامی دارد، سعی کرده‌اند اثری را روانه آنتن سیما کنند که علاوه بر قابیت جذب مخاطب بالا و فرم قابل قبول، در چارچوب استراتژی‌های کلان رسانه‌ی انقلاب اسلامی هم بگنجد و بعد از شاهکاری مثل «آخرین روزهای زمستان» تنها نقطه‌ی امیدوارکننده‌ی این روزهای صدا و سیمای ضرغامی باشد.


«جهانشهری‌ها» از چند جهت اثری قابل بررسی و قابل تقدیر است. اول به خاطر سوژه‌ی مهم و البته تازه و بکرش در تاریخ صدا و سیما. شخصیت‌های مورد بررسی «جهانشهری‌ها» مسلمانانی چندملیتی هستند که در کشورهای مختلف و با فرهنگ‌های بومی و ملی مختلفی زندگی می‌کنند، اما یک هویت مشترک تمام آن‌ها را به هم پیوند می‌زند؛ اسلام، تشیع و نقشی که انقلاب اسلامی در احیای زندگی دینی آن‌ها داشته است و دیگری اینکه همگی از مسلمانان فعال و تاثیرگذار منطقه‌ی زندگی خود هستند.

این نکته‌ی مثبتی برای صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیست، اما سوژه‌ی مورد بررسی سازندگان «جهانشهری‌ها»، از سوژه‌های مغفول و پرداخته نشده در تاریخ رسانه‌ی ملی‌ست. موضوعی که ضرورت پرداخت به آن در سال‌های اخیر به شدت احاس می‌شود و متاسفانه اساسا جزو دغدغه‌های مدیران سازمان به حساب نمی‌آید. «دستاوردهای فرامرزی انقلاب اسلامی» و «گرایش به دین و معنویت-به ویژه اسلام- در غرب» موضوعاتی هستند که ضرورت پرداخت به آن‌ها به خصوص در این روزها که «بیداری اسلامی» مهم‌ترین اتفاق سیاسی-اجتماعی جهان است بیش از پیش احساس می‌شود و متاسفانه همین تک‌چراغ‌هایی مانند «جهانشهری‌ها» را هم نیروهایی مانند «شهاب اسفندیاری»-کارگردان اثر- با دغدغه و خلاقیت فردی خودشان روشن می‌کنند، نه با پشتوانه‌ی دغدغه و حمایت مدیران.

مسئله‌ی دیگر اما زحمتی‌ست که سازندگان «جهانشهری‌ها» برای ساخت آن کشیده‌اند. در روزگاری که با تغییر اسم و شغل شخصیت‌های سریال سال گذشته-به اسم «فرات»- می‌شود سریال مثلا جدیدی به نام «یک تکه زمین» را روانه آنتن کرد و مدیران سازمان را دوشید، اینکه گروهی این‌مقدار به خود برای تولید یک مستند زحمت بدهند و این‌مقدار سفر و خطر را به جان بخرند کمی غیرمنطقی به حساب می‌آید. کارگردان «جهانشهری‌ها» در این مورد به نکات جالبی اشاره کرده است: «تولید این مجموعه خود سفری بود در دل سفری. سفری که از ناتینگهام شروع شد و از قلب لندن گذشت و به روستاهای ولز و دهات اسکاتلند سرک کشید... و چندی بعد هزاران کیلومتر آن طرف‌تر، سر از زاغه‌نشین‌های هاوانا(کوبا) و کوهستان‌های مچو پیچو(پرو) درآورد. سفری پرماجرا که در آن از استخدام «بادی‌گارد» مسلح جهت تصویربرداری در محله‌های ناامن کاراکاس و گم شدن پاسپورتم در کشوری که در آن نه سفارت ایران هست نه کنسولگری، بود تا تصویربرداری بدون مجوز در کوبا و گیردادن ماموران فرودگاه هنگام خروج و جا ماندن از پرواز و.....».

نکته‌ی جالب در این میان اما این است که با آن‌که «جهانشهری‌ها» یک سر و گردن از تمام مستندهای صدا و سیما چه به لحاظ جذب و رضایت مخاطب و چه به لحاظ موضوعی که روی آن دست گذاشته‌ است بالاتر است، اما بازهم برای پخش با مخالفت مدیران سازمان روبه‌رو بوده و «غیرقابل پخش» تشخیص داده شده، تا آنکه مدیران محترم به دلیل استقبال مردمی بالا و پیام‌های مثبت مخاطبین مجاب می‌شوند که به پخش «جهانشهری‌ها» در این ساعت ادامه دهند. سازندگان اثر در سایتی که برای مستندشان راه انداخته‌اند چنین نوشته‌اند:«چند ساعت مانده به پخش برنامه و در حالی که قسمت «علی» قبلا جهت پخش بازبینی و تأیید شده بود، مطلع شدیم که برنامه ناگهان «غیر قابل پخش» شده است. انصافا شما وقتی کلمه «غیر قابل پخش» به گوش‌تان می‌خورد یاد چه نوع برنامه‌ها و فیلم‌هایی می‌افتید؟ طبعا برنامه‌ها یا فیلم‌های «آنچنانی». حالا تصور بفرمایید که برنامه‌ای درباره یک سید نازنین مثل «علی» مهر غیرقابل پخش بخورد! طبعا افراد دست‌اندرکار تا مرز سکته پیش می‌روند. دیشب واقعا چند ساعتی حال همه ما خیلی خیلی بد بود.»

این میزان بینش مدیران میانی رسانه‌ی ملی‌ست. البته داستان بلاهت مدیران بالادستی و میانی صدا و سیما قصه‌ای تکراری‌ست و ربطی به بحث فعلی ندارد. بگذریم. مسئله‌ی مهم در اینجا تقدیر از مستندسازانی‌ست که از همین فرصت و مجال بسیار اندکی که در یکی از شبکه‌های سیما بدست آورده‌اند، برای پرداخت یکی از موضوعات اساسی رسانه‌ی انقلاب اسلامی استفاده کرده‌اند و در عین حال سعی کرده‌اند پیام‌شان را در یک قالب مخاطب‌پسند ارائه دهند. مسئله‌ای که استقبال مخاطبین، تا حدودی زیادی بر موفقیت‌آمیز بودن آن صحه می‌گذارد و به همین جهت امیدواریم این سرآغازی باشد بر سرمایه‌گذاری بیشتر مسئولین رسانه‌ی ملی بر چنین سوژه‌ها و چنین تیم‌های برنامه‌سازی. بازنمایی مناسب وضعیت مسلمانان غیرایرانی و بررسی تاثیری که وقوع انقلاب اسلامی بر فعالیت‌های اسلامی در سراسر دنیا گذاشته وظیفه‌ی ذاتی صدا و سیماست. وظیفه‌ای که تا به امروز بر زمین مانده و گروه‌های کوچکی در خارج از سازمان در حال تلاش برای بلند کردن این بارند.

علی محمد رهنما

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار