شیوههای مختلف تفأل بر دیوان حافظ
پارسینه: با نزدیک شدن به یلدا اشارتی هرچند اندک به شیوههای مختلف تفال بر دیوان خواجه شیراز، مریدان را به دنیای بیکران واژه و معنا سوق میدهد.
فال در لغت به معنای طالع، بخت و نیز پیشگویی و عاقبت بینی است. کلمهای عربی و در فارسی یعنی شگون، هم در معنای خوب و هم در معنای بد. فال گرفتن یعنی اطلاعات از ناشناختهها که همواره با استقبال مواجه است؛ و در عربی به فال خوب زدن، «تفأل» و به فال بد زدن «طیره» میگویند.
در فارسی، فال خوب زدن را «مروا» و فال بد زدن را «مرغوا» گویند که از دو کلمه «مرغ» و «آوا» تشکیل شده است. ایرانیان با آواز و جهت حرکت پرندگان فال میزدهاند؛ مثلاً با دیدن عقاب به عقوبت و هدهد به هدایت پی میبردهاند.
در اسلام و در حدیث آمده است که پیامبر گرامی اسلام (ص)، فال نیکو زدن را توصیه میفرمودند و طیره را مکروه دانستهاند، به علت اینکه طیره مایه ناامیدی، بدبینی و بدگمانی بوده و در مقابل، فال نیکو و خوب، نشانه امیدواری و کامروایی در زندگی است. در اسلام استخاره یعنی طلب خیره (بر وزن جیره) به معنای با خدا مشورت کردن و طلب تقدیر خیر کردن رواج داشته است.
مردم ایران اقبال بسیار زیادی به دیوان اشعار حافظ نشان دادهاند، چرا که حافظ را «لسان الغیب» و حافظ کل قرآن، و از سویی این دفتر شعر را برگرفته از اسرار قرآن و وی را واقف بر گنجهای پنهان الهی میدانند.
اما آنچه تعلق به عموم مردم دارد چه جشنها چه کتابهایی که در فرهنگ ما عمومی است و ریز، درشت، خرد، کلان، بزرگ و کوچک به آن ارادت دارند همانند حافظ و دیوان وی به اندازه تنوع اندیشهها و احوال و گونه گونی و رنگارنگی، از تنوع و تکثر برخوردار است.
البته برخی با حافظ فال میگیرند که این مهم خواسته بسیاری از بزرگان هم هست، اما اینکه این تفکر صورت های صحیح تری داشته باشد، چنین چیزی وجود ندارد اما نحوه تفال بر دیوان حافظ امری در عهده و اختیار مردم است.
فردی میگوید غزل سمت راست را میخوانم و فردی دیگر غزل سمت چپ را، برخی در هنگام تفال خواجه را صلا زده و او را به نامی میخوانند و برخی قسم میدهندش به شاخ نباتی که حافظ دلشده او بوده؛ حتی برخی سورهای از قرآن خوانده و حافظ را میگشایند؛ هر یک از این رسوم با تنوع و رنگارنگی که دارد در شکل خود صحیح و درست است چرا که از آن مردم است؛ آنچه از آن مردم باشد به اندازه و تنوع مردم هست و کسی نه میتواند تعیین کرده و حدودی برای آن قائل شود و نه میتواند بگوید چه بوده؛ یعنی در زمینههای مردم شناسی، هر آداب و آئینی، حتی با فال هر برخوردی میشود و چیز درستتری وجود ندارد، اما مسلما آنچه مردم میخواهند صحیح تر است.
«دیوان حافظ» تنها کتابی است که بعد از قرآن در خانه هر ایرانی یافت میشود و فال گرفتن با اشعار «لسانالغیب» یکی از رسوم ایرانی است که در مناسبتهای مختلف انجام میشود اما آیا حافظ از آینده خبر میدهد؟
اینکه مرید در پی مرادش در دیوان حافظ باشد فال گیرنده را امیدوار به آیندهاش میکند، حال آنکه سفر کرده داشته باشد یا در انتظار نزول خبر؛ هر آنچه باشد نوید در پی دارد. گونهگونی فرهنگها، افکار و مشکلات هر فرد را حتی با واژهای امیدوار میکند و اینکه در دیوان خواجه از ناامیدی هیچ خبری نیست و بهار همیشه نویدبخش روزهای خوش در آینده است.
در فارسی، فال خوب زدن را «مروا» و فال بد زدن را «مرغوا» گویند که از دو کلمه «مرغ» و «آوا» تشکیل شده است. ایرانیان با آواز و جهت حرکت پرندگان فال میزدهاند؛ مثلاً با دیدن عقاب به عقوبت و هدهد به هدایت پی میبردهاند.
در اسلام و در حدیث آمده است که پیامبر گرامی اسلام (ص)، فال نیکو زدن را توصیه میفرمودند و طیره را مکروه دانستهاند، به علت اینکه طیره مایه ناامیدی، بدبینی و بدگمانی بوده و در مقابل، فال نیکو و خوب، نشانه امیدواری و کامروایی در زندگی است. در اسلام استخاره یعنی طلب خیره (بر وزن جیره) به معنای با خدا مشورت کردن و طلب تقدیر خیر کردن رواج داشته است.
مردم ایران اقبال بسیار زیادی به دیوان اشعار حافظ نشان دادهاند، چرا که حافظ را «لسان الغیب» و حافظ کل قرآن، و از سویی این دفتر شعر را برگرفته از اسرار قرآن و وی را واقف بر گنجهای پنهان الهی میدانند.
اما آنچه تعلق به عموم مردم دارد چه جشنها چه کتابهایی که در فرهنگ ما عمومی است و ریز، درشت، خرد، کلان، بزرگ و کوچک به آن ارادت دارند همانند حافظ و دیوان وی به اندازه تنوع اندیشهها و احوال و گونه گونی و رنگارنگی، از تنوع و تکثر برخوردار است.
البته برخی با حافظ فال میگیرند که این مهم خواسته بسیاری از بزرگان هم هست، اما اینکه این تفکر صورت های صحیح تری داشته باشد، چنین چیزی وجود ندارد اما نحوه تفال بر دیوان حافظ امری در عهده و اختیار مردم است.
فردی میگوید غزل سمت راست را میخوانم و فردی دیگر غزل سمت چپ را، برخی در هنگام تفال خواجه را صلا زده و او را به نامی میخوانند و برخی قسم میدهندش به شاخ نباتی که حافظ دلشده او بوده؛ حتی برخی سورهای از قرآن خوانده و حافظ را میگشایند؛ هر یک از این رسوم با تنوع و رنگارنگی که دارد در شکل خود صحیح و درست است چرا که از آن مردم است؛ آنچه از آن مردم باشد به اندازه و تنوع مردم هست و کسی نه میتواند تعیین کرده و حدودی برای آن قائل شود و نه میتواند بگوید چه بوده؛ یعنی در زمینههای مردم شناسی، هر آداب و آئینی، حتی با فال هر برخوردی میشود و چیز درستتری وجود ندارد، اما مسلما آنچه مردم میخواهند صحیح تر است.
«دیوان حافظ» تنها کتابی است که بعد از قرآن در خانه هر ایرانی یافت میشود و فال گرفتن با اشعار «لسانالغیب» یکی از رسوم ایرانی است که در مناسبتهای مختلف انجام میشود اما آیا حافظ از آینده خبر میدهد؟
اینکه مرید در پی مرادش در دیوان حافظ باشد فال گیرنده را امیدوار به آیندهاش میکند، حال آنکه سفر کرده داشته باشد یا در انتظار نزول خبر؛ هر آنچه باشد نوید در پی دارد. گونهگونی فرهنگها، افکار و مشکلات هر فرد را حتی با واژهای امیدوار میکند و اینکه در دیوان خواجه از ناامیدی هیچ خبری نیست و بهار همیشه نویدبخش روزهای خوش در آینده است.
منبع:
خبرگزاری فارس
ارسال نظر