چرا باید شغلی پیدا کنیم که هرگز از آن بازنشسته نشویم؟
پارسینه: مغز افرادی که طولانیتر تا بالاتر از سن ۶۷ سالگی کار میکنند، خیلی کندتر دچار زوال میشود
کار کردن میتواند علائم بیماری آلزایمر را معکوس کند. تحقیقی که توسط انجمن مکس پلانک در آلمان انجام شده است، نشان میدهد که بازنشستگی برای سلامتی ما خوب نیست.
چند نفر از ما برای رسیدن به بازنشستگی روزشماری میکنیم؟ فردی را میشناسم که روی لپتاپش شماش معکوس برای رسیدن روز بازنشستگی دارد البته هنوز ۲۰ سال با آن روز فاصله دارد! ما مینشینیم و درباره آن روزی که با خیال آسوده دراز کشیدهایم و دیگر نگران دوندگیِ نفسگیر نیستیم، رؤیاپردازی میکنیم.
درباره آن روزی خیالپردازی میکنیم که دیگر نیازی نیست در جلساتی که انگار تمامی ندارند، شرکت کنیم و مجبور نیستیم که مسافت طولانی خانه تا محل کار را با سختی و مشقت طی کنیم؛ در عوض میتوانیم با خیال راحت از تکتک روزهایمان لذت ببریم. روزهایی که میتوانیم با بازی با نوههایمان سپری کنیم یا بالاخره وقتی پیدا کنیم تا برخی از کارهای عقبافتادهمان را انجام دهیم. وای که عجب روزگاری!
واقعاً اینطور است؟
برای برخی از مردم واقعیت زندگی پس از بازنشستگی با خیالپردازیهایی که درباره آن میشود، هیچ مطابقتی ندارد. برای بعضی از این مردم، رؤیایی که از بازنشستگی ساخته بودند، بهمحض فرارسیدنش، فروریخت.
برای برخی از آنها، شغلشان، با همه سختیهای مرتبط با آن، آنها را سر پا نگه داشته بود یا حداقل به آنها کمک میکرد که به اصطلاح احساسِ جوانی کنند.
یک تحقیق جدید از این مشاهدات حمایت میکند. این تحقیق نشان میدهد که مغز افرادی که طولانیتر - تا بالاتر از سن ۶۷ سالگی - کار میکنند، خیلی کندتر دچار زوال میشود. کار کردن میتواند علائم بیماری آلزایمر را معکوس کند. تحقیقی که توسط انجمن مکس پلانک در آلمان انجام شده است، نشان میدهد که بازنشستگی برای سلامتی ما خوب نیست.
این داستانی است که من از بسیاری از مراجعان بیمارم شنیدهام. آنها از افسردگی شکایت داشتند. بسیاری از این افراد به تازگی بازنشست شده بودند و احساس میکردند در دنیایی عجیب قرار گرفتهاند که نمیدانند چطور با آن کنار بیایند.
آنها احساس سرگشتگی و تنهایی میکنند و نمیدانند حالا که شغلی در بین نیست، چطور باید هویت خودشان را تعریف کنند. آنها احساس میکنند بدونِ شغلی که آنها را تعریف کند، فردی بدونِ پایگاه و موقعیتِ اجتماعی هستند. این افراد یا دچار افسردگی میشوند یا برای تطبیق خود با شرایط جدید به سختی میافتند.
اگر شغل شما در زندگیتان محوری باشد و یکی از جنبههای اصلیِ شخصیتتان را تشکیل دهد، برایتان بسیار سخت خواهد بود که بعد از بازنشستگی با این وضعیت کنار بیایید.
فرقی نمیکند که فرد صاحب چه شغلی باشد. از وکلا گرفته تا پزشکان، و زنان و مردانِ تاجر، همگی بعد از بازنشستگی میتوانند این وضعیت را تجربه کنند؛ زیرا آنها بهترین سالهای عمرشان را صرف بالا رفتن از پلکان ترقی شغلی کردهاند. آنها خیلی چیزها را قربانی کردهاند تا به سن بازنشستگی رسیدهاند و حالا هر چه که به دست آوردهاند با رسیدن به سن بازنشستگی در چشمبرهمزدنی بخار میشود و از بین میرود.
من از تمام اقشار جامعه - از پستچی تا معمار داخلی - شنیدهام که بعد از بازنشستگی ساختار و روتین زندگی را از دست دادهاند. آنها در تخت دراز میکشند و فکر میکنند بیدار شدن چه فایدهای دارد. روزها برایشان یکیپسازدیگری سپری میشود و هر روز مثل روز قبل است. همین اتفاق برای هفتهها، آخر هفتهها و ماهها میافتد و تمام طول سال بیمعنی میشود. این استرس میتواند بر کل بدن اثر منفی بگذارد.
تحقیقی که توسط مؤسسه امور اقتصادیِ انگلستان انجام شده است نیز به مضرات بازنشستگی اشاره میکند. براساس این پژوهشها در روزهای نخستین بازنشستگی، افراد ممکن است نسبت به زمانی که وقت خود را صرف کار کردن میکردند، احساس سلامتی بیشتری بکنند؛ زیرا وقت بیشتری را صرف سرگرمیهای مورد علاقهشان میکنند. اما برای برخی افراد و در طولانیمدت، بازنشستگی میتواند اثرات منفی بر سلامتی داشته باشد.
طبق پژوهشهایی که انجام شده است، احتمال افسردگی در بازنشستگان ۴۰درصد بیشتر از افراد شاغل است و این افراد ۶۰درصد بیشتر از شاغلین ممکن است سلامتی جسمانیشان به خطر بیافتد.
شاید یکی از علل آن این باشد که افرادی که به بازنشستگی میرسند، بیشتر از شاغلین از سبک زندگی بیتحرک تبعیت میکنند. اما بزرگترین مسائلی که این افراد با آن دستبهگریبان هستند، مربوط به ابعاد روانیِ کار نکردن میشود.
تحقیقات نشان میدهد افرادِ بازنشسته ۴۰درصد بیشتر از شاغلین دچار سکته مغزی و حمله قلبی میشوند و این ارتباطی به سن و سال آنها ندارد.
هیچ تردیدی نیست که کار کردن منافع بسیار زیادی، از ساختار بخشیدن به اوقات افراد تا احساس ارزشمند بودن و برخورداری از حیات اجتماعی و حمایت دوستان دارد. اما افرادی که برای دوران بازنشستگی برنامهریزی میکنند باید مراقب باشند که فقدان این منافع را به طریقی جبران کنند.
بازنشستگی فقط برای خودِ فرد بازنشسته کابوس نیست بلکه برای شریکِ زندگی او نیز هست. بهخصوص زنان خانهداری که در خانه ماندهاند و از کودکان مراقبت کردهاند، برایشان تحمل دورانِ بازنشستگی همسران سخت است. آنها روشهای خانهداری و مقرارات و برنامهریزیهای خودشان را دارند و بعد یکباره ... همسرشان بازنشسته میشود و تمام روز در خانه میچرخد.
برخی از زنان را دیدهام که بعد از بازنشستگیِ همسرانشان طلاق گرفتهاند، زیرا تحمل این شرایط برایشان بسیار دشوار شده بوده است. بازنشستگی افراد را ساعات طولانیتری در کنار هم قرار میدهد و این باعث میشود افراد فکر کنند که تحمل این حد بودن در کنار یکدیگر را ندارند.
بنابراین، به جای آنکه مدام آرزو کنیم که سالهای خوشبختی بازنشستگی از راه برسد، بهتر است انرژی خودمان را صرف یافتنِ شغلی کنیم که دلمان نخواهد از آن بازنشست شویم.
منبع: The DAILY Mail
ارسال نظر