گوناگون

عمار و فجر، تقابل یا تکامل؟

عمار و فجر، تقابل یا تکامل؟

پارسینه: فجر زمانی پیشانی سینمای ایران بود. ناچار هم بود چنین باشد چه اگر سینماگری پروانه نمایش می خواست بایستی فیلمش در فجر اکران می شد.

پارسینه - گروه فرهنگی: عمار به انتها رسید؛ فیلمهای زیادی اکران شدند، کیفیتهای متنوعی نیز رخ نمودند. اما آیا این فضای دو قطبی عمار یکطرف و همه سینما یکطرف واقعی است؟ فجر زمانی پیشانی سینمای ایران بود. ناچار هم بود چنین باشد چه اگر سینماگری پروانه نمایش می خواست بایستی فیلمش در فجر اکران می شد.

جایزه اش هم مهم بود. چون جایزه دیگری نبود! به همین سادگی فجر شد مهمترین فستیوال ایران اما آغاز دهه 76 تا 86 و ورود اینترنت به دنیای ارتباطات سبب شد تا مناسبات فیلمسازان با جهان خارج سهل تر شود. ویدئو هم آمده بود و روز به روز پیشرفت می کرد. آنقدر که دیگر نیازی نبود فیلمساز هم منتظر برگه زرد تصویب فیلمنامه باشد تا بعد از فروش برگه زرد دوربین تحویل بگیرد، هم در صف مواد خام و دوربین فارابی بایستد.

وضعیت سالهای انفجار تکنولوژی در صنعت فیلمسازی می توانست سبب رونق وسیع سینمای ایران شود اما وجود دو عنصر موجب شد تا فجر راهی معکوس را در میان فستیوالهای منطقه ای طی کند: مدیران سیاسی و دخالت های غیر سینمایی و اینترنت؛ به مثابه ابزار ارتباطی کنترل نشده و این دو هنوز هم که هست با یکدیگر سر سازش ندارند. طبیعی هم هست، یکی می خواهد خلاف رسم و قانون برود و دیگری اسب لگام ناپذیری است. گاهی این افسارش را محکم می کند به تیر فیلترینگ و گاهی آن به این لگد می زند به افشای رسوایی های برخی مدیران. اما آنچه در این میانه نابود می شد ماهیت چیزی بود به اسم جشنواره.


جشنواره جایی است که فیلمهایی بر حسب کیفیت خود به نمایش درآمده و توسط قضات و داورانی از جنس همان سینما قضاوت می شود. اما فجر هرچه در بوته زمان پیش رفت بیشتر با افشاگری سینماگرانی مواجه شد که جوایزشان توسط هیات داوران تایید و توسط مدیران سینمایی کان لم یکن می گردید.

این وضعیت در صحبتهای اخیر حمید فرخ نژاد در برنامه هفت بیش از هر زمان دیگری نمود پیدا کرد و طبعاً وقتی برنده جشنواره در فستیوال برلین حضور داشت و مدیر بنیاد سینمایی فارابی ذوق زده با موبایلش با او تماس می گیرد آیا دیگر فجر اعتباری برای اهلش می توانست داشته باشد؟

این وضع فجر در نظر همین اهل فعلی سینماست اما بخشی از جامعه فرهنگی دلزده از رفتار های صدا و سیما و فیلمهای سینمایی که آینه آنها نیست، به فجر به عنوان جشنواره ای برای غیر خودشان نگاه می کنند و تا حدی نظر درستی است. این دسته همانانی هستند که به تشکیل جشنواره عمار پرداختند تا به جای برخوردهای سلبی با تربیت نیروی سینمایی، رفتاری ایجابی در مقابل وضع موجود از خود بروز دهد.

بنابر این فجر مقابل عمار نیست. عمار فجر واقعی است که تازه از زیر خاکهای مدیریت سوء و سینمای مسموم بیرون زده و نیاز به مراقبت جدی دارد. اما اینکه این عمار به سینمای بزرگی تبدیل شود باید نشست و دید آینده این نهال چه خواهد شد. تعصب ها و تصلب ها چقدر آنرا تحت تاثیر خواهد گذاشت و مدیریتهای متعدد چقدر خواهند کوشید تا عمارش را به عمرعاص بدل سازند.

باید آرام آرام مشخص شود سینماگران تربیت شده عمار چقدر استقلال در اندیشه و ارائه آن دارند و چند سینماگر خاص از میان آنها بیرون خواهند آمد. لذا برای ادعای چنین تقابلی باید صبوری بیشتری به خرج داد و به تماشا نشست.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار