قطر احتمالا حامل پیامی از طرف آمریکا به ایران است

پارسینه: کارشناس مسائل خاورمیانه در مورد سفر وزیرخارجه قطر با اشاره به اینکه باید منتظر شد و دید ایا در این سفر وزیر خارجه قطر میتواند پیشنهاد ابتکار جدید یا تحولی را ارائه دهد یا نه گفت: بعید نیست که وزیرخارجه قطر خبری جدید از سوی آمریکاییها برای ایران داشته باشد.
قطر سعی میکند حالا که این نشست را میزبانی کرده، آن را به یک نتیجهای برساند. حالا چه با مذاکرات بیشتر با دو طرف و چه با احیانا ارائه ابتکاری جدید. برای قطر، کسب چنین امتیازی اعتبار زیادی ایجاد میکند. باید منتظر شد و دید ایا در این سفر وزیر خارجه قطر میتواند پیشنهاد ابتکار جدید یا تحولی را ارائه دهد یا نه. بعید هم نیست که وزیرخارجه قطر با خبرجدیدی از سوی آمریکاییها به تهران آمده باشد.
ایران در بین کشورهای عربی، بهترین ارتباط را با قطر دارد. در عین حال کشورهایی مثل ترکیه که همزمان با ایران روابط خود را با دوحه گسترش داده بودند، اخیرا به سمت رابطه با رقبای قطر یعنی عربستان و امارات رفته اند. ایا این موضوع میتواند باعث شود که روابط ایران و دوحه گسترش بیشتری پیدا کند؟
یک سیاست فعال ایجاب میکند که با همه کشورها ارتباط برقرار شود. باید از برخی محدودیتهای ساختگی یا گذرا عبور کرد. ترکیه سعی میکند تا خیلی پراگماتیک و عمل گرا رفتار کند. حتی کشور عربستان و امارات که آنقدر با یکدیگر اختلاف داشتند، را به دوستی انتخاب کرد و اختلافات خود را با آنها حداقل موقتا کنار گذاشت. از دید آنکارا این اقدام موجب فراهم شدن امکانات اقتصادی بیشتر برای اقتصاد بیمار ترکیه است؛ لذا آنها ملاحظات سیاسی را کنار گذاشته اند و توجه خود را به اصلاح اقتصادی معطوف کرده اند.
در شرایط فعلی ایران در دوحه مذاکراتی با غربیها داشته و بعید نیست که گفتگوهای دیگری هم در راه باشد. آیا ممکن است وزیرخارجه در این سفر به عنوان یک واسطه عمل کرده باشد؟
احتمالش خیلی زیاد است. قطر سعی کرده در سالهای اخیر در نقش میانجیگر بیشتر ظاهر شود. آن اتفاقی که در میان طالبان افغانستان و امریکا در دوحه افتاد، یک نوع آن است. مذاکرات بین دولت چاد و معارضین دولت هم نوع دیگری از این میانجیگری است. این خود به تدریج کشور را صاحب یک برند میکند. قطر به بزرگترین موضوع در این ارتباطات و میانجیگریها رسیده است. در یک طرف همسایهای بزرگ و مهم، چون ایران قرار گرفته و طرف دیگر ایالات متحده است. اگر بتواند این کار را انجام بدهد و مسائل فعلی که در برجام پیش آمده را حل کند، زمینههای مناسب تری برای فعالیتهای اینده خود ایجاد میکند. این یک امتیاز در مسیر برندسازی به عنوان میانجی خواهد بود.
ایران و قطر روابط اقتصادی هم با یکدیگر دارند. ایا این روابط برای دوطرف سود آور است و میتواند جبران عدم روابط با دیگر کشورهای منطقه باشد؟
متاسفانه خیر. به جز بحث مشارکت یا مشترک بودن میدان گازی دو کشور که آن هم قواعد و الزامات خاص خود را دارد، هیچ گونه توسعه معناداری در روابط اقتصادی دو کشور ایجاد نشده است. قطر هر چند کوچک است و جمعیت کمی دارد، اما توان ایجاد پروژههای بزرگی را هم در داخل و هم در خارج از کشورش داشته و دارد. در این زمینه دوستان قطری و هم مسئولین ایرانی مقصرند و کوتاهیهایی کرده اند و هنوز تعریف روشنی از رابطه توسعه یافته و معنی دار از نظر اقتصادی بین دو کشور و حتی نقشهای برای آن مشاهده نمیشود.
ارسال نظر