عبدالعلی دستغیب؛ منتقدی که مرغش یک پا ندارد
پارسینه: انتقاد از خود و بازپس گرفتن برخی آراء و نظرات از جمله عاداتی است که اهالی فرهنگ در ایران کمتر به آن اعتقاد دارند. به قول معروف در ایران مرغ فرهنگ یک پا دارد و از این رو در تنها بر یک پاشنه میچرخد.
پارسینه- شاهین مرادی: انتقاد از خود و بازپس گرفتن برخی آراء و نظرات از جمله عاداتی است که اهالی فرهنگ در ایران کمتر به آن اعتقاد دارند. به قول معروف در ایران مرغ فرهنگ یک پا دارد و از این رو در تنها بر یک پاشنه میچرخد.
این خصلت و ویژگی فرهنگی در بسیاری از روشنفکران، اهالی فرهنگ و منتقدان ایرانی دیده میشود به گونهای که بسیاری از آنها تصور میکنند تنها نظر آنها است که محلی از اعراب دارد و با گذر ایام نیز دچار هیچ تغییری نخواهد شد. اما استثناهایی هم هستند که عبدالعلی دستغیب از جمله آنهاست.
در ایران نام عبدالعلی دستغیب با نقد ادبی گره خورده است و هنوز هم بسیاری از نقدهای منتشر شده وی به عنوان منبع و مرجع شناخته میشوند. عبدالعلی دستغیب از دهه 40 نوشتن نقد را آغاز کرد و هنوز هم در حالی که وارد هشتادمین بهار زندگی خود شده، نقدهای وی در برخی مجلات منتشر میشوند. اخیرا هم کتاب مجموعهای از نقدهای وی در 5 جلد منتشر شده است که نشان از پرکاری و تداوم حضور او در عرصه نقد است.
نقدهای اولیه وی بسیار تند و تیز بودند و همانگونه که در کتاب خاطرات وی (عبدالعلی دستغیب/ تاریخ ادبیات شفاهی ایران/ نشر ثالث 1391) آمده است از نوشتن برخی از آنها پشیمان است. وی درباره نقدهای پیشین خود بر برخی از آثار ادبیات داستانی ایران میگوید: آدمی که به مطالب سی چهل سال پیش نوشتهاش پایبند باشد، معلوم میشود آدم بسیارعقب ماندهای است. در آغاز در نوشتههایم نقص کار زیاد بود.
دستغیب در مورد جایگاه نویسنده و منتقد در ادبیات داستانی ایران معتقد است: هر کسی باید حد خودش را بشناسد. اگر من هم از حد خود تجاوز بکنم باید شما که ناقد هستید یا کسی که نقص کار را در مییابد پنبه مرا بزند، اگر این جوری نباشد هرج و مرج ایجاد میشود.
عبدالعلی دستغیب درباره ویژگیهای نقد میگوید: کار نقد با صراحت و تندی همراه است و این تقصیر من نیست... نقد باید صریح و تند باشد و این از نامش پیداست... من معتقدم که نقد واقعی و همان لحن تند و صریح است.. .اگر تشخیص میدهم فلان نویسنده مثل اسماعیل فصیح که داستاننویس بدی هم نیست گنجشک رنگ میکند و به جای قناری میفروشد نمیتوانم ساکت بنشینم.
دستغیب درباره نقدنویسیهای خود میگوید: من در واقع وقتی از نقدی که مینویسم، راضی هستم که به اصطلاح عامیانه پنبه نویسنده را زده باشم. در جایی که ملاحظه و مصلحت جویی و مدارا میکنم که نه سیخ بسوزد و نه کباب، چیز خوبی از آب در نمیآید و الان اگر به دستم برسد پاره میکنم و دور می ریزم.
این منتقد خطه شیراز درباره نقدهای اولیه خود و تغییر در دیدگاهایش میگوید: مدتها طول کشید تا من تشخیص دادم شعر و هنر نو فنومن(پدیده) تازهای است که معیارهای خودش را با خودش میآورد یعنی نمیشود بر اساس عروض شعر کهن شعر شاملو را نقد کرد...وقتی با شماری از نقدهای جدید آشنا شدم دیدم نه، اصلا قضیه این نیست و باید در معیارها تجدید نظر کنم.
دستغیب که بیش از نیم قرن در عرصه نقد نویسی حضور داشته درباره بهترین نقدهای خود از آثار نویسندگان ایرانی میگوید: بین این دوازده جلد کتابی که در نقد ادبی دارم آنچه درباه بزرگ علوی، صادق هدایت، جلال آل احمد و احمد محمود نوشتهام پختهتر است یعنی الان هم اگر بخواهم این کتابها را تجدید چاپ کنم، دست توش نمیبرم اما آنچه درباره جمالزاده، دولت آبادی و غلامحسین ساعدی نوشتم محتاج تجدید نظر است.
به گزارش پارسینه، عبدالعلی دستغیب از زمره منتقدانی است که تحصیلات خود را در رشته فلسفه به پایان برده و از این رو با آگاهی از نظریات جدید در عرصه هنر و ادبیات دست به کار نقد شده است. از سوی دیگر وی برخلاف بسیاری از منتقدان که هنوز هم از بیسوادی خود خبر ندارند و صحبت از 80 سال کار میکنند، متوجه شده که عرصه نقد و تفکر انتقادی همواره نیاز به بازبینی و مجهز شدن به نظریات جدید دارد.
عرصه نقد محل خط و نشان کشیدن و تسویه حسابهای سیاسی و لافزنی فرهنگی نیست. عرصه نقد و نقادی ادبی محلی برای جلوگیری کردن از انتشار یک کتاب و ترویج نگاهی خاص در ادبیات نیست، بلکه ادبیات محل بروز استعدادهای جدید و گفتن حرفهای تازه است.
منظور شما از مردی که 80 سال کار انجام داده کیست؟
این دستغیب از اون منتقدهای سنتی است ولی عجیب آن است که چنین حرف هایی زده و برخی از نقدهای خود را پس گرفته است.
لطفا آدرس ایمیل آقای دستغیب را برایم ارسال کنید یا بگویید چگونه میتوانم با ایشان ارتباط برقرار کنکم.....با تشکر