شکارچی دختران در ملأعام اعدام میشود
پارسینه: تحقیقات پلیسی نشان میداد عامل قتل ندا و زخمی شدن دختر جوان در شرق تهران دزد تکرو جوانی است، حادثه دیگری در شرق تهران اتفاق افتاد و کارآگاهان جنایی را با معمای پیچیدهای مواجه کرد. ادامه بررسیها نشان داد، عامل جنایت مانند دو حادثه قبلی بعد از قتل دختر جوان هیچ ردی از خودش بر جای نگذاشته است. مقتول دختر 26 سالهای به نام اعظم بود که پشت فرمان خودرو پرایدش در اتوبان شهید باقری هدف ضربات مرگبار چاقو قرار گرفته بود.
روزنامه جوان امروز 91/11/16 نوشت: اولین قربانی این حادثه دختر 21 سالهای به نام ندا بود که شامگاه 30 آبانماه سال 84 مقابل خانهشان در اتوبان بابایی هدف ضربات مرگبار چاقوی علی قرار گرفت. پلیس وقتی برای تحقیقات در بیمارستان حاضر شد، دریافت ندا بر اثر خونریزی شدید جان باخته است. مادر ندا با چشمانی گریان گفت: دخترم کارمند یک شرکت بود. ساعت 8 شب صدای زنگ خانه ما نواخته شد.
وقتی گوشی آیفون را برداشتم، ندا خواست در خانه را باز کنم. وقتی در را باز کردم، صدای دلخراش دخترم را شنیدم که درخواست کمک میکرد. به سرعت خودم را مقابل در خانه رساندم و با صحنه هولناکی مواجه شدم. ندا در راهروی خانه غرق در خون بود. بلافاصله پیکر خونین دخترم را به بیمارستان رساندم اما دیر شده بود و ندا بعد از دو ساعت بر اثر خونریزی شدید روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد.
در حالی که بررسیهای اولیه نشان میداد ندا از سوی فرد ناشناسی با ضربات چاقو هدف قرار گرفته است، شامگاه 24 آذر ماه 84 خبر زخمی شدن دختر دیگری در شرق تهران به پلیس گزارش شد. دختر جوان که از ضربات چاقوی مرد جنایتکار جان سالم به در برده بود، به پلیس گفت: محل کار من در شرق تهران است.
ساعتی پیش برای رفتن به خانه از محل کارم خارج شدم که یک باره احساس کردم شخصی از پشت دیوار بیرون آمد و مرا تعقیب میکند. من قدمهایم را بلندتر برداشتم، او هم گامهایش را بلندتر کرد. خیلی ترسیده بودم به خاطر همین شروع به دویدن کردم که مرد ناشناس خودش را به من رساند و ناگهان از پشت مرا گرفت و با چاقو دو ضربه به گردنم زد. من از درد خم شدم و او هم ضربه دیگری به پهلویم زد و کیفم را برداشت و فرار کرد.
در حالی که تحقیقات پلیسی نشان میداد عامل قتل ندا و زخمی شدن دختر جوان در شرق تهران دزد تکرو جوانی است، حادثه دیگری در شرق تهران اتفاق افتاد و کارآگاهان جنایی را با معمای پیچیدهای مواجه کرد. ادامه بررسیها نشان داد، عامل جنایت مانند دو حادثه قبلی بعد از قتل دختر جوان هیچ ردی از خودش بر جای نگذاشته است. مقتول دختر 26 سالهای به نام اعظم بود که پشت فرمان خودرو پرایدش در اتوبان شهید باقری هدف ضربات مرگبار چاقو قرار گرفته بود.
یکی از شاهدان که اعظم را به بیمارستان رسانده بود، گفت: با خودروام در اتوبان در حال حرکت بودم که ناگهان این دختر را دیدم. در حالی که غرق در خون بود از خودروی پراید سفید رنگش خارج شد و روی زمین افتاد. من و چند رهگذر به کمکش رفتیم و دیدیم که چاقو خورده اما ما متوجه ضارب نشدیم. خواهر مقتول نیز گفت: خواهرم در آخرین لحظات عمرش ضارب را سارق جوانی معرفی کرد که سوار پرایدش شده و کیف دستیاش را به سرقت برده است.
کارآگاهان در حالی همه توان خود را روی ردیابی عامل یا عاملان قتل دو دختر جوان در شرق پایتخت متمرکز کرده بودند، پسر جنایتکار، دو دختر جوان دیگر را در شرق تهران هدف ضربات چاقوی خود قرار داد که با تلاش پزشکان از مرگ حتمی نجات یافتند.
یکی از این دختران گفت: داشتم از کلاس درس برمیگشتم که احساس کردم کسی پشت سرم در حال دویدن است. من نزدیک خانه بودم. پیش خودم گفتم حتماً برادرم است با این حال توقف نکردم و به راه خودم ادامه دادم. یک دفعه شخصی از پشت کمرم را گرفت و پشت سر هم به من ضربه زد. اول فکر میکردم مشت میکوبد، اما یک دفعه بدنم سرد و خون از همه قسمتهای بدنم سرازیر شد. متهم 16 ضربه چاقو به من زد. این معجزه بود که زنده ماندم، چراکه بیشتر ضربات را به سینه و شکمم زده و همین باعث شده بود پوسته قلبم کاملاً پاره شود.
طعمه بعدی پسر شکارچی زن جوانی بود که اواخر سال 84 در شرق تهران هدف ضربات چاقوی او قرار گرفت که او هم از پرتگاه مرگ جان سالم به در برد. با مشخصاتی که زن جوان از ضارب داد، این فرضیه به اثبات رسید که عامل این جنایتهای سریالی سارق جوانی است که طعمههای خود را از بین دختران جوان در شرق تهران انتخاب میکند.
بدین ترتیب کارآگاهان با چندین اکیپ تجسس خود را برای شناسایی و دستگیری جنایتکار سریالی ادامه دادند تا اینکه 16 خردادماه سال 85 مأموران پلیس از زخمی شدن دختر جوانی در شرق تهران از سوی شکارچی دختران با خبر شدند. متهم در نهمین (آخرین) جنایت بعد از زخمی کردن دختر جوان، تلفن همراه وی را سرقت کرده بود. پلیس وقتی فهمید دزد جنایتکار با شماره یکی از دوستان آخرین طعمهاش تماس گرفته و قصد دارد با وی طرح دوستی بریزد، دختر تحت آموزشهای خاص پلیس قرار گرفت و سرانجام متهم خطرناک دستگیر شد.
شکارچی دختران شرق تهران در بازجوییهای به قتل دو دختر جوان و زخمی کردن پنج دختر دیگر اعتراف کرد.
متهم درباره اولین جنایت خود گفت: روز حادثه داشتم از اتوبان باقری به سمت خیابان خاقانی میرفتم که دیدم دختر جوانی از پژو مشکی رنگی پیاده شد. در آن لحظه حالت عادی نداشتم یک چاقو دستم بود. او به سمت خانهاش رفت، در را باز کرد که وارد شود، او را با چاقو زدم و فرار کردم. اول نمیخواستم او را بزنم فقط قصدم این بود که او را بترسانم.
به همین خاطر نگران شدم و روزی 10 بار از مقابل خانهشان رد میشدم که ببینم او مرده یا زنده است و وقتی دستگیر شد، فهمیدم که او را کشتهام. متهم بعد از تحقیقات تکمیلی در شعبه 71 دادگاه کیفری محاکمه شد. وی ابتدا ادعا کرد که این جنایتها را به خاطر وضع ظاهری دختران جوان انجام داده است اما وقتی با سؤال فنی قاضی که پرسیده شد چرا اموالشان را سرقت میکردی و چرا با تلفن همراه سرقتی با دختران قرار عاشقانه میگذاشتی، اعتراف کرد که قصد سرقت داشته است. شکارچی دختران بعد از درخواست قصاص اولیای دم به قصاص و پرداخت دیه به مجروحان محکوم شد.
حکم قصاص متهم بعد از تأیید در شعبه 42 دیوان عالی کشور برای سیر مقدمات اجرا به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی فرستاده شد تا بعد از انجام مراحل قانونی متهم به زودی در ملأعام اعدام شود.
ارسال نظر