افخمی: داستان "حوض نقاشی" خیالی بود و "هیس.." فیلمی تجاری بود
پارسینه: بهروز افخمی یکی از اعضای هیات داوری سی و یکمین جشنواره فیلم فجر با دفاع از آرای داوران جشنواره تاکید کرد که "استرداد" لایق همه سیمرغهایش بوده و "حوض نقاشی" و "هیس" فیلمهایی ضعیف در ساختار و محتوا بودهاند.
بهروز افخمی یکی از اعضای هیات داوری سی و یکمین جشنواره فیلم فجر با دفاع از آرای داوران جشنواره تاکید کرد که "استرداد" لایق همه سیمرغهایش بوده و "حوض نقاشی" و "هیس" فیلمهایی ضعیف در ساختار و محتوا بودهاند.
بهروز افخمی کارگردان و نویسنده سینمای ایران است که امسال در ترکیب هیات داوری سی و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در بخش سودای سیمرغ حضور داشت. هر ساله داوریهای این رویداد با حاشیههایی همراه می شود که در پارهای اوقات برخی از داوران درباره این مسایل نظرات موافق و مخالفی دارند، یا از انتخابهای خود احساس رضایت کرده و یا به مواردی دیگر نظیر اعمال نظر مسئولان اشاره دارند.
در همین زمینه هم با بهروز افخمی گفتگویی داشتهایم.
* آقای افخمی کلا از مجموعه آثار بخش سودای سیمرغ راضی بودید؟
- تعداد فیلمهای خوب در این بخش بیشتر از آن چیزی بود که ما انتظار داشتیم. نمیتوانم از واژه شاهکار سینمایی استفاده کنم اما مجموع آثار به گونهای بود که اگر داوران حرفهای نبودند قطعا دچار مشکل میشدند و قضاوت سخت میشد. البته فیلم فوقالعاده هم وجود نداشت.
* در ترکیب داوران این دوره از جشنواره، هم فیلمسازان مستقل حضور داشتند هم چهرههایی که به دولت و ارشاد نزدیکترند. به طور مثال تفاوت دیدگاههای شخصی مثل شما با جمال شورجه داوری را دچار چالش نمیکرد؟
- مشخصا درباره جمال شورجه باید بگویم که با رفاقت و همدلی همراه ما بود. البته در مواردی اصرار داشت که به فیلمهایی که بیشتر جنبه دینی دارند و یا فیلمسازان آنها از چهرههای مذهبی هستند، توجه بیشتری بکنیم اما در مجموع آرا را قبول داشت.
* با توجه به اینکه فیلم "حوض نقاشی" در جدول آرا مردمی در صدر قرار داشت و در نهایت هم سیمرغ این را بخش را برد. فکر نمیکنید در داوریها این اثر را نادیده گرفتید؟
- این فیلم ایراد داستانی دارد. اتفاقی که در "حوض نقاشی" میافتد غیرممکن است. عقبماندگان ذهنیای که کارگردان در فیلماش به تصویر میکشد، غیرممکن است بچهدار شوند. به همین دلیل چنین داستانی هم ممکن نیست.
با توجه به این ایراد بزرگ باید فیلمنامه و کارگردانی را از قضاوت خارج میکردیم. شهاب حسینی هم به عنوان بازیگر باید درباره خصوصیت این افراد تحقیق میکرد که به نظر میرسد چنین کاری را انجام نداده است. به همین دلیل شهاب حسینی هم از این دور خارج شد.
اما نگار جواهریان رای خود را به دست آورد. در این میان رقابت نزدیکی هم در آرا با هانیه توسلی داشت. خیلی هم در زمان رای گیری در اینباره بحث شد. اما رای نهایی به اتفاق آرا به هانیه توسلی رسید. البته با کاندید شدن در بخش مدیریت فیلمبرداری و گرفتن سیمرغ بهترین طراح صحنه و لباس فکر میکنم درباره این فیلم سختگیری نشده باشد.
* درباره "هیس! دخترها فریاد نمی زنند" دیگر فیلم انتخاب مردم، چطور؟ کلا سیمرغها چندان به فیلمهایی که مردم پسندیدند نرسید.
- ایرادهای این فیلم از "حوض نقاشی" هم بیشتر بود. اگر گمان کنیم که "حوض نقاشی" یک داستان خیالی و فانتزی دارد باز میتوان به آن توجه کرد اما "هیس!" یک فیلم کاملا تجاری است و برای گیشه ساخته شده است. این کارگردان هر حادثه را پشت یک حادثه دیگر ردیف کرده تا به جایی برسد که عقل مخاطب را تعطیل کند.
دختری در کودکی مورد تجاوز قرار گرفته و نتوانسته به کسی بگوید، حالا شب عروسی خود به طور اتفاقی متوجه میشود که در همان ساختمان مردی می خواهد به کودکی دیگر تجاوز کند و اتفاقا هیچ شخص دیگری هم غیر از او این صحنه را نمیبیند و... ! جالب است در این میان یک بازپرسی هم حضور دارد که ابتداییترین وظایف خود را نمیداند و اصلا اطلاعی از قانون ندارد. در پایان هم بحث قصاص مطرح میشود.
* یعنی شما معتقدید کلیت موضوع و پیام فیلم قابل توجه نبود و بیتوجهی به منطق پلیسی باعث کنار گذاشتن کار پوران درخشنده شد؟
- داستان فیلم از نیمه راه به بعد کاملا نامعقول است. نمیدانم خانم درخشنده چه اصراری دارد که بگوید سه سال تحقیق کرده است. در صورتی که او سه ساعت هم تحقیق نداشته است. من فکر میکنم وی کاملا میدانسته که چنین شرایط دادگاه و بازپرسی در قانون ما وجود ندارد بلکه با خودش فکر کرده خیلی از مخاطبان که در جریان چنین موضوعاتی نیستند بقیه هم احساساتی میشوند و فقط با درگیر شدن احساسشان فیلم را دنبال میکنند.
* یعنی فیلم را فقط برای گیشه ساخته است؟
- "هیس!" از یک طرف نگاه فمینستی قلابی دارد و از طرف دیگر هم ظاهرا یک نقد اجتماعی است. اما تمامی اجزا در این فیلم کنار هم قرار گرفتهاند تا پرفروش شود. این فیلم تنها روی مخاطبی تاثیر میگذارد که نمیتواند فکر کند و درگیر احساسات میشود.
نمی دانم وی چه اصراری دارد که هیات داوری هم اظهار نظر کند و بگوید چه چیزهایی را دیده است که مخاطب ندیده است. وی چه نیازی به جایزههای هیات داوری داشته است؟ به گفته خودش جایزهاش را از مردم گرفته است.
* بازیهای فیلم هم به جز مریلا زارعی امکان نامزد شدن نداشتند؟
- بازی مریلا زارعی هم که نامزد شد، یکدست نبود. به این دلیل وارد این بخش شد که ما امسال بازیگر نقش مکمل زن کم داشتیم. اگر تعداد آنها بیشتر بود قطعا وی هم در این ترکیب قرار نمی گرفت.
بابک حمیدیان هم بازیگر با استعدادی است. اما این نقش آنقدر کلیشهای طراحی شده بود که فکر نمیکنم حتی خود وی هم چنین انتظاری داشته باشد. "هیس!" یک فیلم تجاری است با شخصیتهای کاریکاتوری و داستانی که با عقل جور درنمیآید.
* از دو فیلم محبوب مردم بگذریم. فکر نمیکنید "استرداد" بیش اندازه مورد توجه هیات داوران قرار گرفت؟ آیا این یک رقابت سالم است که یک فیلم چند میلیاردی بخش دولتی در کنار یک فیلم مستقل با کمترین هزینه مورد ارزیابی قرار بگیرد؟ همانطور که خودتان هم شنیدهاید شایعاتی مبنی بر این که سفارشهایی به هیات داوران برای توجه به این فیلم شده بود، به گوش میرسید.
- این خیالبافی یک گروه خاص است. باید این افراد توجه کنند که ما امسال در جشنواره چندین فیلم داشتیم که متعلق به فارابی و موسسات دیگر دولتی است. با توجه به وضعیت نابسامانی که سال گذشته سینمای ایران در گیشه داشت و نتوانست حتی هزینه ساخت خود را برگرداند، کمتر سرمایهگذار بخش خصوصی حاضر شده است در تولید فیلم ها سهیم شود.
بیشتر فیلمهای حاضر در جشنواره هم با حمایتهای دولتی ساخته شده بودند. اینکه میگویند به داوران سفارش شده اجالب و خندهدار است.
اگر قرار بود نهادهای مختلف به ما سفارش کنند، اول بین خودشان دعوا میشد. چون ما فیلمهایی برای فارابی و در مقابل آن آثار دیگری از موسسه رسانههای تصویری داشتیم.
* پس شما معتقدید که "استرداد" لیاقت این همه نامزد شدن و گرفتن سیمرغ را داشت.
- بله. قطعا. همه حرفهایها می دانند که این فیلم در رشتههایی که نامزد شد بهترین کیفیت را داشت. جایزه بهترین فیلم هم برای تهیهکننده است. محسن علیاکبری که شرایط ساخت یک فیلم خوب را ایجاد کرده است، لایق این جایزه بود.
*ما امسال چند فیلم اولی داشتیم که در بخش سودای سیمرغ هم حضور داشتند. در اینباره نظر خود را بفرمایید. گرچه آن بخش از سوالم را جواب ندادید که رقابت فیلمهای میلیاردی و دولتی با فیلمهای چند صدمیلیونی مستقل ناعادلانه بود.
- ما درباره "روز روشن" به توافق نرسیدیم. این فیلم در اجرا مشکل دارد اما مشکل این فیلم در حد "هیس" و "حوض نقاشی" نیست. بازی مهران احمدی در این فیلم فوقالعاده بود اما انتخاب دیگر بازیگران فیلم با نقشهایشان جور در نمیآمد. به طور نمونه برای نقش پانتهآ بهرام باید بازیگری با سن و سال کمتر انتخاب میشد تا واقعیتر به نظر میرسید. البته وی هم خوب بازی کرد. اما برای این نقش سن و سال وی زیاد بود و تعادل داستان را به هم زده بود.
کارگردانی "روز روشن" در حد پنج فیلم دیگر که نامزد کارگردانی شدند، نبود. اما فیلم خوبی بود و بازی مهران احمدی به اندازهای خوب است که به نظر من به تنهایی فیلم را به سطحی بالاتر رسانده است. اگر قرار بود من انتخاب کنم مهران احمدی را به عنوان بهترین بازیگر مرد انتخاب می کردم.
* "دهلیز" و "خسته نباشید" چطور؟
- "دهلیز" که خیلی مورد توجه قرار گرفت و جایزه هم دریافت کرد. من به بهروز شعیبی گفتم اگر چه فیلم کلیشهها و چهارچوبهای آشنا را دنبال می کرد اما حال و هوا و فضایی را به وجود آورده بود که خیلی هم تازه و غلیظ بود. به شوخی به وی گفتم که اتمسفر فیلم آنقدر غلیظ بود که میشد با چاقو آن را برید.
"خسته نباشید" فیلم خوبی است. بازی غوغا بیات و جلال فاطمی بسیار خوب بود ولی در کل رای کم آورد. حتی این بازیگران در رقابت نهایی هم بودند.
* فکر میکنید اگر قرار بود شما نظر نهایی را بدهید، کدام گزینهها را انتخاب میکردید.
- من فقط درباره مهران احمدی سعی کردم رای بیاورد و در دفاع از او بحث کردم. درباره ترانه علیدوستی در "آسمان زرد کم عمق" هم سعی کردم که رای بیاورد و حتی بحث هم کردم. اما این فیلم خیلی خاص است و دفاع کردن از آن خیلی مشکل. احساس میکنم فیلمساز در این فیلم از کنار ساخت یک شاهکار عبور کرده است.
* ضیاءالدین دری در گفتگویی عنوان کرده که در روند داوری استعفا داده ولی استعفایش پذیرفته نشده است. همچنین وی گفته که هیچیک از آرایش نهایی نشده است.
- وی اصرار عجیبی برای انتخاب مریلا زارعی برای نقش مکمل زن داشت. بعد از اینکه متوجه شد او رای نمیآورد، قهر کرد. اما بحث استعفا مطرح نشد. ضمنا در پایان تاکید میکنم که من از همه انتخابها دفاع میکنم.
بهروز افخمی کارگردان و نویسنده سینمای ایران است که امسال در ترکیب هیات داوری سی و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در بخش سودای سیمرغ حضور داشت. هر ساله داوریهای این رویداد با حاشیههایی همراه می شود که در پارهای اوقات برخی از داوران درباره این مسایل نظرات موافق و مخالفی دارند، یا از انتخابهای خود احساس رضایت کرده و یا به مواردی دیگر نظیر اعمال نظر مسئولان اشاره دارند.
در همین زمینه هم با بهروز افخمی گفتگویی داشتهایم.
* آقای افخمی کلا از مجموعه آثار بخش سودای سیمرغ راضی بودید؟
- تعداد فیلمهای خوب در این بخش بیشتر از آن چیزی بود که ما انتظار داشتیم. نمیتوانم از واژه شاهکار سینمایی استفاده کنم اما مجموع آثار به گونهای بود که اگر داوران حرفهای نبودند قطعا دچار مشکل میشدند و قضاوت سخت میشد. البته فیلم فوقالعاده هم وجود نداشت.
* در ترکیب داوران این دوره از جشنواره، هم فیلمسازان مستقل حضور داشتند هم چهرههایی که به دولت و ارشاد نزدیکترند. به طور مثال تفاوت دیدگاههای شخصی مثل شما با جمال شورجه داوری را دچار چالش نمیکرد؟
- مشخصا درباره جمال شورجه باید بگویم که با رفاقت و همدلی همراه ما بود. البته در مواردی اصرار داشت که به فیلمهایی که بیشتر جنبه دینی دارند و یا فیلمسازان آنها از چهرههای مذهبی هستند، توجه بیشتری بکنیم اما در مجموع آرا را قبول داشت.
* با توجه به اینکه فیلم "حوض نقاشی" در جدول آرا مردمی در صدر قرار داشت و در نهایت هم سیمرغ این را بخش را برد. فکر نمیکنید در داوریها این اثر را نادیده گرفتید؟
- این فیلم ایراد داستانی دارد. اتفاقی که در "حوض نقاشی" میافتد غیرممکن است. عقبماندگان ذهنیای که کارگردان در فیلماش به تصویر میکشد، غیرممکن است بچهدار شوند. به همین دلیل چنین داستانی هم ممکن نیست.
با توجه به این ایراد بزرگ باید فیلمنامه و کارگردانی را از قضاوت خارج میکردیم. شهاب حسینی هم به عنوان بازیگر باید درباره خصوصیت این افراد تحقیق میکرد که به نظر میرسد چنین کاری را انجام نداده است. به همین دلیل شهاب حسینی هم از این دور خارج شد.
اما نگار جواهریان رای خود را به دست آورد. در این میان رقابت نزدیکی هم در آرا با هانیه توسلی داشت. خیلی هم در زمان رای گیری در اینباره بحث شد. اما رای نهایی به اتفاق آرا به هانیه توسلی رسید. البته با کاندید شدن در بخش مدیریت فیلمبرداری و گرفتن سیمرغ بهترین طراح صحنه و لباس فکر میکنم درباره این فیلم سختگیری نشده باشد.
* درباره "هیس! دخترها فریاد نمی زنند" دیگر فیلم انتخاب مردم، چطور؟ کلا سیمرغها چندان به فیلمهایی که مردم پسندیدند نرسید.
- ایرادهای این فیلم از "حوض نقاشی" هم بیشتر بود. اگر گمان کنیم که "حوض نقاشی" یک داستان خیالی و فانتزی دارد باز میتوان به آن توجه کرد اما "هیس!" یک فیلم کاملا تجاری است و برای گیشه ساخته شده است. این کارگردان هر حادثه را پشت یک حادثه دیگر ردیف کرده تا به جایی برسد که عقل مخاطب را تعطیل کند.
دختری در کودکی مورد تجاوز قرار گرفته و نتوانسته به کسی بگوید، حالا شب عروسی خود به طور اتفاقی متوجه میشود که در همان ساختمان مردی می خواهد به کودکی دیگر تجاوز کند و اتفاقا هیچ شخص دیگری هم غیر از او این صحنه را نمیبیند و... ! جالب است در این میان یک بازپرسی هم حضور دارد که ابتداییترین وظایف خود را نمیداند و اصلا اطلاعی از قانون ندارد. در پایان هم بحث قصاص مطرح میشود.
* یعنی شما معتقدید کلیت موضوع و پیام فیلم قابل توجه نبود و بیتوجهی به منطق پلیسی باعث کنار گذاشتن کار پوران درخشنده شد؟
- داستان فیلم از نیمه راه به بعد کاملا نامعقول است. نمیدانم خانم درخشنده چه اصراری دارد که بگوید سه سال تحقیق کرده است. در صورتی که او سه ساعت هم تحقیق نداشته است. من فکر میکنم وی کاملا میدانسته که چنین شرایط دادگاه و بازپرسی در قانون ما وجود ندارد بلکه با خودش فکر کرده خیلی از مخاطبان که در جریان چنین موضوعاتی نیستند بقیه هم احساساتی میشوند و فقط با درگیر شدن احساسشان فیلم را دنبال میکنند.
* یعنی فیلم را فقط برای گیشه ساخته است؟
- "هیس!" از یک طرف نگاه فمینستی قلابی دارد و از طرف دیگر هم ظاهرا یک نقد اجتماعی است. اما تمامی اجزا در این فیلم کنار هم قرار گرفتهاند تا پرفروش شود. این فیلم تنها روی مخاطبی تاثیر میگذارد که نمیتواند فکر کند و درگیر احساسات میشود.
نمی دانم وی چه اصراری دارد که هیات داوری هم اظهار نظر کند و بگوید چه چیزهایی را دیده است که مخاطب ندیده است. وی چه نیازی به جایزههای هیات داوری داشته است؟ به گفته خودش جایزهاش را از مردم گرفته است.
* بازیهای فیلم هم به جز مریلا زارعی امکان نامزد شدن نداشتند؟
- بازی مریلا زارعی هم که نامزد شد، یکدست نبود. به این دلیل وارد این بخش شد که ما امسال بازیگر نقش مکمل زن کم داشتیم. اگر تعداد آنها بیشتر بود قطعا وی هم در این ترکیب قرار نمی گرفت.
بابک حمیدیان هم بازیگر با استعدادی است. اما این نقش آنقدر کلیشهای طراحی شده بود که فکر نمیکنم حتی خود وی هم چنین انتظاری داشته باشد. "هیس!" یک فیلم تجاری است با شخصیتهای کاریکاتوری و داستانی که با عقل جور درنمیآید.
* از دو فیلم محبوب مردم بگذریم. فکر نمیکنید "استرداد" بیش اندازه مورد توجه هیات داوران قرار گرفت؟ آیا این یک رقابت سالم است که یک فیلم چند میلیاردی بخش دولتی در کنار یک فیلم مستقل با کمترین هزینه مورد ارزیابی قرار بگیرد؟ همانطور که خودتان هم شنیدهاید شایعاتی مبنی بر این که سفارشهایی به هیات داوران برای توجه به این فیلم شده بود، به گوش میرسید.
- این خیالبافی یک گروه خاص است. باید این افراد توجه کنند که ما امسال در جشنواره چندین فیلم داشتیم که متعلق به فارابی و موسسات دیگر دولتی است. با توجه به وضعیت نابسامانی که سال گذشته سینمای ایران در گیشه داشت و نتوانست حتی هزینه ساخت خود را برگرداند، کمتر سرمایهگذار بخش خصوصی حاضر شده است در تولید فیلم ها سهیم شود.
بیشتر فیلمهای حاضر در جشنواره هم با حمایتهای دولتی ساخته شده بودند. اینکه میگویند به داوران سفارش شده اجالب و خندهدار است.
اگر قرار بود نهادهای مختلف به ما سفارش کنند، اول بین خودشان دعوا میشد. چون ما فیلمهایی برای فارابی و در مقابل آن آثار دیگری از موسسه رسانههای تصویری داشتیم.
* پس شما معتقدید که "استرداد" لیاقت این همه نامزد شدن و گرفتن سیمرغ را داشت.
- بله. قطعا. همه حرفهایها می دانند که این فیلم در رشتههایی که نامزد شد بهترین کیفیت را داشت. جایزه بهترین فیلم هم برای تهیهکننده است. محسن علیاکبری که شرایط ساخت یک فیلم خوب را ایجاد کرده است، لایق این جایزه بود.
*ما امسال چند فیلم اولی داشتیم که در بخش سودای سیمرغ هم حضور داشتند. در اینباره نظر خود را بفرمایید. گرچه آن بخش از سوالم را جواب ندادید که رقابت فیلمهای میلیاردی و دولتی با فیلمهای چند صدمیلیونی مستقل ناعادلانه بود.
- ما درباره "روز روشن" به توافق نرسیدیم. این فیلم در اجرا مشکل دارد اما مشکل این فیلم در حد "هیس" و "حوض نقاشی" نیست. بازی مهران احمدی در این فیلم فوقالعاده بود اما انتخاب دیگر بازیگران فیلم با نقشهایشان جور در نمیآمد. به طور نمونه برای نقش پانتهآ بهرام باید بازیگری با سن و سال کمتر انتخاب میشد تا واقعیتر به نظر میرسید. البته وی هم خوب بازی کرد. اما برای این نقش سن و سال وی زیاد بود و تعادل داستان را به هم زده بود.
کارگردانی "روز روشن" در حد پنج فیلم دیگر که نامزد کارگردانی شدند، نبود. اما فیلم خوبی بود و بازی مهران احمدی به اندازهای خوب است که به نظر من به تنهایی فیلم را به سطحی بالاتر رسانده است. اگر قرار بود من انتخاب کنم مهران احمدی را به عنوان بهترین بازیگر مرد انتخاب می کردم.
* "دهلیز" و "خسته نباشید" چطور؟
- "دهلیز" که خیلی مورد توجه قرار گرفت و جایزه هم دریافت کرد. من به بهروز شعیبی گفتم اگر چه فیلم کلیشهها و چهارچوبهای آشنا را دنبال می کرد اما حال و هوا و فضایی را به وجود آورده بود که خیلی هم تازه و غلیظ بود. به شوخی به وی گفتم که اتمسفر فیلم آنقدر غلیظ بود که میشد با چاقو آن را برید.
"خسته نباشید" فیلم خوبی است. بازی غوغا بیات و جلال فاطمی بسیار خوب بود ولی در کل رای کم آورد. حتی این بازیگران در رقابت نهایی هم بودند.
* فکر میکنید اگر قرار بود شما نظر نهایی را بدهید، کدام گزینهها را انتخاب میکردید.
- من فقط درباره مهران احمدی سعی کردم رای بیاورد و در دفاع از او بحث کردم. درباره ترانه علیدوستی در "آسمان زرد کم عمق" هم سعی کردم که رای بیاورد و حتی بحث هم کردم. اما این فیلم خیلی خاص است و دفاع کردن از آن خیلی مشکل. احساس میکنم فیلمساز در این فیلم از کنار ساخت یک شاهکار عبور کرده است.
* ضیاءالدین دری در گفتگویی عنوان کرده که در روند داوری استعفا داده ولی استعفایش پذیرفته نشده است. همچنین وی گفته که هیچیک از آرایش نهایی نشده است.
- وی اصرار عجیبی برای انتخاب مریلا زارعی برای نقش مکمل زن داشت. بعد از اینکه متوجه شد او رای نمیآورد، قهر کرد. اما بحث استعفا مطرح نشد. ضمنا در پایان تاکید میکنم که من از همه انتخابها دفاع میکنم.
منبع:
خبرگزاری مهر
ارسال نظر