انتخابات و کابوس واره پوپولیسم
پارسینه: شرایط سیاسی و اقتصادی زمینههای رشد و اقبال به پوپولیسم را فراهم کرده است. جریانهای سیاسی میتوانند با عملکردی مدبرانه کشور را از پیامدهای راهیابی دوباره پوپولیسم به عرصه قدرت در امان نگه دارند.
فضای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران این روزها بیش از سالهای میانی دهه ۸۰، مستعد رشد پوپولیسم است.
اگر دلسردی و ناامیدی مردم از ۲ جریان عمده سیاسی در سال ۸۴، زمینه اقبال عمومی به شعارهای انتخاباتی عوام گرایانه را فراهم کرد، اکنون وضعیت اقتصادی جامعه هم مزید بر علت شده و خطر نضج گرفتن عوام گرایی در عرصه سیاسی را تقویت کرده است.
روی کار آمدن «محمود احمدی نژاد» در سال ۸۴ اگرچه برآیندی از عوامل مختلف بود که بررسی آن فرصتی مجزا را میطلبد، ولی تلاش او برای ارائه چهرهای «رجایی وار» و ساده زیست از خود که در میانه اصولگرایی و اصلاح طلبی راه سومی برای احیای ارزشهای انقلابی و اداره بهینه جامعه میجست، در پیروزی انتخاباتی او تأثیر مهمی داشت.
افزون بر این، موج سواری بر نارضایتیهای عمومی از عملکرد دولتهای پیشین به ویژه در عرصه تحقق عدالت و تکیه بر شعارهای توده پسندی، چون آوردن نفت سر سفره مردم، پرداخت یارانه نقدی و … مقبول مردم افتاد و مسیر تکیه زدن او بر بالاترین کرسی مقام اجرایی کشور را هموار کرد.
بسیاری از ناظران امروز در خصوص خیزش دوباره عوام گرایی در عرصه سیاسی کشور هشدار میدهند. اظهارات چندی پیش «بهزاد نبوی» فعال سیاسی اصلاح طلب مبنی بر اینکه توده مردم هنوز هم به همان شعارهای افزایش یارانه نقدی رأی میدهند، نشان میدهد که شرایط جامعه یک بار دیگر مستعد استقبال دوباره از پوپولیسم است.
فشارهای معیشتی و سرخوردگیهای اقتصادی در کنار فضای ناامیدی، بی اعتمادی عمومی و سرخوردگیهای سیاسی، بستری مهیا برای پذیرش توده گرایی فراهم کرده است.
حدود ۹ ماه دیگر یعنی در اسفندماه ۹۸ انتخابات مجلس برگزار میشود و گروهها و جریانات سیاسی هنوز برنامه و استراتژی روشنی برای شرکت در انتخابات معرفی نکردهاند.
اجتناب از تکرار آسیبها و هزینههای جبران ناپذیری که به موجب رسوخ و حتی سیطره پوپولیسم در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بر کشور تحمیل شد، چاره اندیشی برای مقابله ریشهای با این پدیده و زمینههای نضج آن را ضروری ساخته است.
بسترهای رشد عوام گرایی مهیا است
انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی پیش روی ما است. بسیاری از ناظران در مورد امکان موج سواری چهرهها و گروههای عوام گرا بر مطالبات و نارضایتیهای عمومی و پیروزی انتخاباتی آنها هشدار میدهند.
«ناصر ایمانی» فعال سیاسی اصولگرا به تازگی در گفتگو با یک رسانه، نگرانی خود را از دلزدگی مردم از جریانهای سیاسی عمده و اقبال سلبی آنها به جریانهای پوپولیستی آشکار ساخته است. ایمانی با این استدلال که راهیابی افراد بدون سبقه سیاسی روشن و شاخص به مجلس موجب آشفتگی و اخلال در عملکرد نهاد تقنینی میشود، شکل گیری مجلس اصلاحطلب یا اصولگرا را بر مجلس پوپولیست و بی هویت ارجح دانسته است.
به گفته ایمانی، اگر اصلاحطلبان به این نقطه برسند که یک مجلس اصولگرا بهتر از یک مجلس پوپولیست است و اصولگراها هم به این معتقد شوند که یک مجلس اصلاحطلب بهتر از یک مجلس عوامگرا و پوپولیست است، از اتهامزنیها و کارهایی که مردم را از رأی دادن منزجر میکند، دور میشوند و این باعث میشود که مردم حداقل از بین این دو جریان سیاسی نمایندگانشان را انتخاب کنند و اینگونه بهتر از این است که مردم دست به انتخاب فردی بزنند که نه اصولگراست و نه اصلاحطلب.
هشدار ایمانی تنها بخشی از بسترهای رشد عوام گرایی در جامعه یعنی سرخوردگی سیاسی مردم را مورد توجه قرار داده است. امروز بسترهای رشد عوام گرایی در جامعه مهیاتر از همیشه است.
شرایط سیاسی و اقتصادی کشور و افزایش بی اعتمادی و یاس عمومی در جامعه، مدتها است زنگ خطر مشارکت پایین مردم در انتخابات را به صدا درآورده است. آرای خاکستری که در نوبههای اخیر به موجب اعتماد مردم به رئیس دولت اصلاحات، به سبد رأی این جریان ریخته شد، ممکن است این بار به سبد موج سواران عوام گرا ریخته شود.
حدود ۹ ماه دیگر یعنی در اسفندماه ۹۸ انتخابات مجلس برگزار میشود و گروهها و جریانات سیاسی هنوز برنامه و استراتژی روشنی برای شرکت در انتخابات معرفی نکردهاند.
افزون بر آن اصلاح طلبان و اصولگرایان هنوز نتوانستهاند در مورد عملکرد سیاسی سالهای گذشته خود به افکار عمومی پاسخ روشن و قانع کنندهای بدهند و از ریزش سرمایههای اجتماعی خود جلوگیری کنند.
در برابر، جریانهای رقیب، یکدیگر را به اخلال در عملکرد نظام سیاسی متهم میکنند و مسؤولیت وضعیت موجود کشور را بر گردن یکدیگر میاندازند؛ روندی که به بی اعتمادی عمومی دامن میزند.
از سوی دیگر تنگناهای گوناگون ناشی از مشکلات ساختاری، چالشهای اقتصادی و تحریمها که معیشت مردم را به شدت در مضیقه قرار داده، به احتمال زیاد بر تصمیم آنان و نتایج انتخابات تأثیر خواهد گذاشت.
در چنین شرایطی که گروهی از لزوم «اقتدارگرایی» برای ساماندهی امور کشور سخن میرانند، عدهای در مورد آنچه «فتنه ۹۸» و سو استفاده از «فتنه سازی» مینامند هشدار میدهند و طیفی از ناتوانی پاسخگویی جریانهای سیاسی اصلی به مطالبات روز جامعه سخن میگویند و مردم را از وضعیت نامعلوم آینده میترسانند، زمینههای رشد عوام گرایی بیش از همیشه مهیا است.
عوام گرایی مبتنی بر ادعای حل مشکلات اقتصادی، اما هرگز به نتایج مورد انتظار مردم منتهی نشده است. پوپولیستها به جای آنکه راهبرد مشخص اقتصادی و سیاسی ارائه دهند، بر موج نارضایتیهای عمومی سوار شده و با طرح شعارهای عوامفریبانه، آرای سلبی را به سوی خود جذب میکنند.
اشارات مربوط به تجربه اخیر پوپولیسم در آمریکا و ادعای بهبود شرایط اقتصادی این کشور در نتیجه روی کار آمدن «دونالد ترامپ» هم مزید بر علت شده تا عدهای با قیاسی مع الفارق، از بازگشت عوام گرایی در کشور حمایت کنند.
مسؤولیت جریانهای سیاسی در مقابله با پوپولیسم
آگاه سازی مردم نسبت به پیامدهای گاه جبران ناپذیر راهیابی پوپولیستها به لایههای بالای حاکمیت کشور را شاید بتوان مهمترین عنصر بازدارنده در اقبال عمومی به این جریان دانست.
این وظیفه رسانهها و شخصیتهای سیاسی تأثیرگذار است که با سند و مدرک به مردم بگویند که تلاش پوپولیستها برای تحقق شعارهای انتخاباتی در جایگاه حاکمیتی جز پیش فروش سرمایههای اقتصادی و سیاسی آینده کشور برای مقاصد کوتاه مدت حاصلی ندارد؛ مسألهای که در سالهای گذشته رخ داد و دولتهای بعدی را با مشکلات جدی مواجه کرد. پرداخت یارانه نقدی، ساخت مسکن مهر با ایرادات زیرساختی، شتاب در فعالیتهای صلح آمیز هستهای با شکل و شمایلی تهدیدساز و بدون توجه به حساسیتهای جهانی و … همه از سیاستهایی بود که هزینههای بی شماری را به کشورمان (حتی در سالهای بعد از ریاست جمهوری احمدی نژاد) تحمیل کرد.
تنگناهای گوناگون ناشی از مشکلات ساختاری، چالشهای اقتصادی و تحریمها که معیشت مردم را به شدت در مضیقه قرار داده، به احتمال زیاد بر تصمیم آنان و نتایج انتخابات تأثیر خواهد گذاشت.
در وهله دوم این وظیفه جریانهای سیاسی و چهرههای حزبی است که مطابق با مسائل کشور و انتظارات روز جامعه، استراتژی و برنامههای مشخص و راهگشا ارائه دهند و بر تفکر موجود این روزهای بدنه اجتماعی مبنی بر استیصال تشکلهای سیاسی در برابر چالشهای کشور به ویژه در حوزه اقتصادی خط بطلان بکشند.
تمرکز بر ارائه راه حلهای عملیاتی برای مشکلات کشور به جای صف بندی سیاسی و دعواهای جناحی در برابر یکدیگر، به افزایش شاخص اعتماد و امیدواری عمومی در جامعه میانجامد. مقابله با یاس و سرخوردگی، ریشه توجه به پوپولیسم را میخشکاند.
از همین رو است که برخی ناظران از «گفت و گوی ملی» و تعامل سازنده میان جریانهای سیاسی به عنوان یکی از مهمترین اولویتهای کشور نام میبرند. به عبارتی باید به این جمع بندی رسید که در ایران امروز بازی برد- باخت منتفی است، یا همه نیروهای سیاسی میبازند یا با گفتگو و انتخابات آزاد، سود میبرند.
در چنین شرایطی حاکمیت باید برای مسائل ساختاری، چون نظارت استصوابی که امکان بهره گیری جریانهای سیاسی از تمام ظرفیتهایشان را محدود میکند و به طرح ناگزیر گزینههایی، چون مشارکت مشروط یا تحریم انتخابات میانجامد و به ناامیدی عمومی دامن میزند هم فکری کند.
از سوی دیگر همراهی و همکاری جریانهای سیاسی با دولت و مجلس برآمده از رأی مردم با محوریت حل مشکلات جامعه، مجالی برای رشد پوپولیسم و جذب مردم به این رویکرد نخواهد گذاشت.
اگر دلسردی و ناامیدی مردم از ۲ جریان عمده سیاسی در سال ۸۴، زمینه اقبال عمومی به شعارهای انتخاباتی عوام گرایانه را فراهم کرد، اکنون وضعیت اقتصادی جامعه هم مزید بر علت شده و خطر نضج گرفتن عوام گرایی در عرصه سیاسی را تقویت کرده است.
روی کار آمدن «محمود احمدی نژاد» در سال ۸۴ اگرچه برآیندی از عوامل مختلف بود که بررسی آن فرصتی مجزا را میطلبد، ولی تلاش او برای ارائه چهرهای «رجایی وار» و ساده زیست از خود که در میانه اصولگرایی و اصلاح طلبی راه سومی برای احیای ارزشهای انقلابی و اداره بهینه جامعه میجست، در پیروزی انتخاباتی او تأثیر مهمی داشت.
افزون بر این، موج سواری بر نارضایتیهای عمومی از عملکرد دولتهای پیشین به ویژه در عرصه تحقق عدالت و تکیه بر شعارهای توده پسندی، چون آوردن نفت سر سفره مردم، پرداخت یارانه نقدی و … مقبول مردم افتاد و مسیر تکیه زدن او بر بالاترین کرسی مقام اجرایی کشور را هموار کرد.
بسیاری از ناظران امروز در خصوص خیزش دوباره عوام گرایی در عرصه سیاسی کشور هشدار میدهند. اظهارات چندی پیش «بهزاد نبوی» فعال سیاسی اصلاح طلب مبنی بر اینکه توده مردم هنوز هم به همان شعارهای افزایش یارانه نقدی رأی میدهند، نشان میدهد که شرایط جامعه یک بار دیگر مستعد استقبال دوباره از پوپولیسم است.
فشارهای معیشتی و سرخوردگیهای اقتصادی در کنار فضای ناامیدی، بی اعتمادی عمومی و سرخوردگیهای سیاسی، بستری مهیا برای پذیرش توده گرایی فراهم کرده است.
حدود ۹ ماه دیگر یعنی در اسفندماه ۹۸ انتخابات مجلس برگزار میشود و گروهها و جریانات سیاسی هنوز برنامه و استراتژی روشنی برای شرکت در انتخابات معرفی نکردهاند.
اجتناب از تکرار آسیبها و هزینههای جبران ناپذیری که به موجب رسوخ و حتی سیطره پوپولیسم در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بر کشور تحمیل شد، چاره اندیشی برای مقابله ریشهای با این پدیده و زمینههای نضج آن را ضروری ساخته است.
بسترهای رشد عوام گرایی مهیا است
انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی پیش روی ما است. بسیاری از ناظران در مورد امکان موج سواری چهرهها و گروههای عوام گرا بر مطالبات و نارضایتیهای عمومی و پیروزی انتخاباتی آنها هشدار میدهند.
«ناصر ایمانی» فعال سیاسی اصولگرا به تازگی در گفتگو با یک رسانه، نگرانی خود را از دلزدگی مردم از جریانهای سیاسی عمده و اقبال سلبی آنها به جریانهای پوپولیستی آشکار ساخته است. ایمانی با این استدلال که راهیابی افراد بدون سبقه سیاسی روشن و شاخص به مجلس موجب آشفتگی و اخلال در عملکرد نهاد تقنینی میشود، شکل گیری مجلس اصلاحطلب یا اصولگرا را بر مجلس پوپولیست و بی هویت ارجح دانسته است.
به گفته ایمانی، اگر اصلاحطلبان به این نقطه برسند که یک مجلس اصولگرا بهتر از یک مجلس پوپولیست است و اصولگراها هم به این معتقد شوند که یک مجلس اصلاحطلب بهتر از یک مجلس عوامگرا و پوپولیست است، از اتهامزنیها و کارهایی که مردم را از رأی دادن منزجر میکند، دور میشوند و این باعث میشود که مردم حداقل از بین این دو جریان سیاسی نمایندگانشان را انتخاب کنند و اینگونه بهتر از این است که مردم دست به انتخاب فردی بزنند که نه اصولگراست و نه اصلاحطلب.
هشدار ایمانی تنها بخشی از بسترهای رشد عوام گرایی در جامعه یعنی سرخوردگی سیاسی مردم را مورد توجه قرار داده است. امروز بسترهای رشد عوام گرایی در جامعه مهیاتر از همیشه است.
شرایط سیاسی و اقتصادی کشور و افزایش بی اعتمادی و یاس عمومی در جامعه، مدتها است زنگ خطر مشارکت پایین مردم در انتخابات را به صدا درآورده است. آرای خاکستری که در نوبههای اخیر به موجب اعتماد مردم به رئیس دولت اصلاحات، به سبد رأی این جریان ریخته شد، ممکن است این بار به سبد موج سواران عوام گرا ریخته شود.
حدود ۹ ماه دیگر یعنی در اسفندماه ۹۸ انتخابات مجلس برگزار میشود و گروهها و جریانات سیاسی هنوز برنامه و استراتژی روشنی برای شرکت در انتخابات معرفی نکردهاند.
افزون بر آن اصلاح طلبان و اصولگرایان هنوز نتوانستهاند در مورد عملکرد سیاسی سالهای گذشته خود به افکار عمومی پاسخ روشن و قانع کنندهای بدهند و از ریزش سرمایههای اجتماعی خود جلوگیری کنند.
در برابر، جریانهای رقیب، یکدیگر را به اخلال در عملکرد نظام سیاسی متهم میکنند و مسؤولیت وضعیت موجود کشور را بر گردن یکدیگر میاندازند؛ روندی که به بی اعتمادی عمومی دامن میزند.
از سوی دیگر تنگناهای گوناگون ناشی از مشکلات ساختاری، چالشهای اقتصادی و تحریمها که معیشت مردم را به شدت در مضیقه قرار داده، به احتمال زیاد بر تصمیم آنان و نتایج انتخابات تأثیر خواهد گذاشت.
در چنین شرایطی که گروهی از لزوم «اقتدارگرایی» برای ساماندهی امور کشور سخن میرانند، عدهای در مورد آنچه «فتنه ۹۸» و سو استفاده از «فتنه سازی» مینامند هشدار میدهند و طیفی از ناتوانی پاسخگویی جریانهای سیاسی اصلی به مطالبات روز جامعه سخن میگویند و مردم را از وضعیت نامعلوم آینده میترسانند، زمینههای رشد عوام گرایی بیش از همیشه مهیا است.
عوام گرایی مبتنی بر ادعای حل مشکلات اقتصادی، اما هرگز به نتایج مورد انتظار مردم منتهی نشده است. پوپولیستها به جای آنکه راهبرد مشخص اقتصادی و سیاسی ارائه دهند، بر موج نارضایتیهای عمومی سوار شده و با طرح شعارهای عوامفریبانه، آرای سلبی را به سوی خود جذب میکنند.
اشارات مربوط به تجربه اخیر پوپولیسم در آمریکا و ادعای بهبود شرایط اقتصادی این کشور در نتیجه روی کار آمدن «دونالد ترامپ» هم مزید بر علت شده تا عدهای با قیاسی مع الفارق، از بازگشت عوام گرایی در کشور حمایت کنند.
مسؤولیت جریانهای سیاسی در مقابله با پوپولیسم
آگاه سازی مردم نسبت به پیامدهای گاه جبران ناپذیر راهیابی پوپولیستها به لایههای بالای حاکمیت کشور را شاید بتوان مهمترین عنصر بازدارنده در اقبال عمومی به این جریان دانست.
این وظیفه رسانهها و شخصیتهای سیاسی تأثیرگذار است که با سند و مدرک به مردم بگویند که تلاش پوپولیستها برای تحقق شعارهای انتخاباتی در جایگاه حاکمیتی جز پیش فروش سرمایههای اقتصادی و سیاسی آینده کشور برای مقاصد کوتاه مدت حاصلی ندارد؛ مسألهای که در سالهای گذشته رخ داد و دولتهای بعدی را با مشکلات جدی مواجه کرد. پرداخت یارانه نقدی، ساخت مسکن مهر با ایرادات زیرساختی، شتاب در فعالیتهای صلح آمیز هستهای با شکل و شمایلی تهدیدساز و بدون توجه به حساسیتهای جهانی و … همه از سیاستهایی بود که هزینههای بی شماری را به کشورمان (حتی در سالهای بعد از ریاست جمهوری احمدی نژاد) تحمیل کرد.
تنگناهای گوناگون ناشی از مشکلات ساختاری، چالشهای اقتصادی و تحریمها که معیشت مردم را به شدت در مضیقه قرار داده، به احتمال زیاد بر تصمیم آنان و نتایج انتخابات تأثیر خواهد گذاشت.
در وهله دوم این وظیفه جریانهای سیاسی و چهرههای حزبی است که مطابق با مسائل کشور و انتظارات روز جامعه، استراتژی و برنامههای مشخص و راهگشا ارائه دهند و بر تفکر موجود این روزهای بدنه اجتماعی مبنی بر استیصال تشکلهای سیاسی در برابر چالشهای کشور به ویژه در حوزه اقتصادی خط بطلان بکشند.
تمرکز بر ارائه راه حلهای عملیاتی برای مشکلات کشور به جای صف بندی سیاسی و دعواهای جناحی در برابر یکدیگر، به افزایش شاخص اعتماد و امیدواری عمومی در جامعه میانجامد. مقابله با یاس و سرخوردگی، ریشه توجه به پوپولیسم را میخشکاند.
از همین رو است که برخی ناظران از «گفت و گوی ملی» و تعامل سازنده میان جریانهای سیاسی به عنوان یکی از مهمترین اولویتهای کشور نام میبرند. به عبارتی باید به این جمع بندی رسید که در ایران امروز بازی برد- باخت منتفی است، یا همه نیروهای سیاسی میبازند یا با گفتگو و انتخابات آزاد، سود میبرند.
در چنین شرایطی حاکمیت باید برای مسائل ساختاری، چون نظارت استصوابی که امکان بهره گیری جریانهای سیاسی از تمام ظرفیتهایشان را محدود میکند و به طرح ناگزیر گزینههایی، چون مشارکت مشروط یا تحریم انتخابات میانجامد و به ناامیدی عمومی دامن میزند هم فکری کند.
از سوی دیگر همراهی و همکاری جریانهای سیاسی با دولت و مجلس برآمده از رأی مردم با محوریت حل مشکلات جامعه، مجالی برای رشد پوپولیسم و جذب مردم به این رویکرد نخواهد گذاشت.
منبع:
خبرگزاری ایرنا
ارسال نظر