مرگ از نگاه حضرت فاطمه(س) چگونه است؟
پارسینه: فاطمه زهرا (س) مرگ و مراحل آن را توشه کمال خویش قرار میدهد و در نیایشی زیبا از خداوند تقاضا میکند که خیر و نیکی مرگ و آنچه همراه آن است را روزی او قرار دهد.
در بسیاری از ادیان و مکاتب غیر توحیدی، مرگ، پایان حیات انسان تلقی میشود، از این رو، برای آنکه انسان مادی زندگی را بی معنا نبیند، ناگزیر از عرضه لذتهای مادی و جسمی برخویش و پرداختن به لهو و لعب خواهد بود، چنانکه برای تحمل دنیای فانی نیز غفلت از مرگ را دستاویز قرار میدهد.
در معارف فاطمی، مرگ اندیشی و آخرت گرایی به نحو چشمگیری مشاهده میشود. حضرت، مرگ و مراحل آن را توشه کمال خویش قرار میدهد و در نیایشی زیبا از خداوند تقاضا میکند که خیر و نیکی مرگ و آنچه همراه آن و پس از آن است را روزی او قرار دهد.
نخست از خداوند میخواهد تا آمادگی برای پذیرش مرگ را به او عنایت کرده و آن را بهترین هدف و سرانجامی قرار دهد که در انتظارش به سر میبرد و در آستانه مرگ و پیش از خروج روح از بدن ـ که انسان مالک سود و زیان خویش نیست ـ نسیمی از رحمت، بهرهای از رضوان و مژدهای از کرامت خود را روزیاش کند.
او چنین رحمت و مژدهای را مایه نشاط و آرامش روح و تن، روشنی چشم، درخشندگی رخسار و آرامش قلب میداند چیزی که نه تنها اعضای پیکر آدمی، یکدیگر را به آن مژده میدهند بلکه سایر آفریدگان به خاطر آن بر آدمی رشک میبرند.
فاطمه (س) خواهان مژدهای است که با آن سختیهای مرگ برای وی آسان شده و شدت اندوهش کاهش یابد. آن حضرت همچنین برای پس از مرگ، خود را نیازمند برخورداری از آثار ایمان و عمل صالح در پرتو نور و رحمت الهی میداند، چنانکه هنگام رستاخیز و حسابرسی، نیازمند رحمت پروردگار است، به طوریکه با چنگ زدن به آن در بالاترین مرتبه بهشت در کنار رسول اعظم (ص)، پیامبران، صدیقین، شهیدان و صالحان که خداوند آنان را از نعمت ویژه خویش بهره مند ساخته، قرار گیرد.
بدین گونه در انسان شناسی حضرت فاطمه (س) پدیده مرگ که انسان همواره از آن اندیشناک است، و نیز جهان آخرت که نامعلوم بودن وضع انسان در آن، وحشت زاست، به زندگی معنا بخشیده و چگونگی دنیای انسان را در سایه خویش رقم میزند و پیوستگی دنیا و آخرت را فراهم میآورد به گونهای که اندیشناکی از یکی، راه و روش دیگری را تعیین میکند.
به نظر ایشان، زندگی دنیایی باید مایه افزونی نیکی و عمل صالح و مرگ، زمینه ساز آسودگی از شر و بدی باشد و این خواسته همیشگی آن حضرت از خداوند بود. (ابن طاووس، فلاح السائل)
در معارف فاطمی، مرگ اندیشی و آخرت گرایی به نحو چشمگیری مشاهده میشود. حضرت، مرگ و مراحل آن را توشه کمال خویش قرار میدهد و در نیایشی زیبا از خداوند تقاضا میکند که خیر و نیکی مرگ و آنچه همراه آن و پس از آن است را روزی او قرار دهد.
نخست از خداوند میخواهد تا آمادگی برای پذیرش مرگ را به او عنایت کرده و آن را بهترین هدف و سرانجامی قرار دهد که در انتظارش به سر میبرد و در آستانه مرگ و پیش از خروج روح از بدن ـ که انسان مالک سود و زیان خویش نیست ـ نسیمی از رحمت، بهرهای از رضوان و مژدهای از کرامت خود را روزیاش کند.
او چنین رحمت و مژدهای را مایه نشاط و آرامش روح و تن، روشنی چشم، درخشندگی رخسار و آرامش قلب میداند چیزی که نه تنها اعضای پیکر آدمی، یکدیگر را به آن مژده میدهند بلکه سایر آفریدگان به خاطر آن بر آدمی رشک میبرند.
فاطمه (س) خواهان مژدهای است که با آن سختیهای مرگ برای وی آسان شده و شدت اندوهش کاهش یابد. آن حضرت همچنین برای پس از مرگ، خود را نیازمند برخورداری از آثار ایمان و عمل صالح در پرتو نور و رحمت الهی میداند، چنانکه هنگام رستاخیز و حسابرسی، نیازمند رحمت پروردگار است، به طوریکه با چنگ زدن به آن در بالاترین مرتبه بهشت در کنار رسول اعظم (ص)، پیامبران، صدیقین، شهیدان و صالحان که خداوند آنان را از نعمت ویژه خویش بهره مند ساخته، قرار گیرد.
بدین گونه در انسان شناسی حضرت فاطمه (س) پدیده مرگ که انسان همواره از آن اندیشناک است، و نیز جهان آخرت که نامعلوم بودن وضع انسان در آن، وحشت زاست، به زندگی معنا بخشیده و چگونگی دنیای انسان را در سایه خویش رقم میزند و پیوستگی دنیا و آخرت را فراهم میآورد به گونهای که اندیشناکی از یکی، راه و روش دیگری را تعیین میکند.
به نظر ایشان، زندگی دنیایی باید مایه افزونی نیکی و عمل صالح و مرگ، زمینه ساز آسودگی از شر و بدی باشد و این خواسته همیشگی آن حضرت از خداوند بود. (ابن طاووس، فلاح السائل)
منبع:
خبرگزاری فارس
ارسال نظر