گوناگون

پسری که مادرش را به خاطر طلا کشت

پارسینه: پسر جواني كه متهم است با همدستي دوستش مادر او را براي سرقت طلاهايش به قتل رسانده، جزئيات حادثه را شرح داد.

روزنامه جوان: پسر جواني كه متهم است با همدستي دوستش مادر او را براي سرقت طلاهايش به قتل رسانده، جزئيات حادثه را شرح داد.

كانون خانواده يكي از خاستگاه‌هاي اصلي تحقيق درباره چرايي بروز جرم از سوي مجرمان است، چراكه بسياري از دانشمندان علوم اجتماعي بر اين باورند كه ريشه بسياري از ناملايمات‌ و ناهنجاري‌هاي اجتماعي ريشه در تربيت‌هاي خانوادگي بزهكاران دارد.

پرخاشگري والدين، آلوده بودن عضوي از خانواده به مواد مخدر، بيكاري، عدم توجه پدر به اعضاي خانواده، بدسرپرستي يا بي‌سرپرستي خانواده، ضعف اعتقادهاي ديني در خانواده و... باعث مي‌شود اعضاي اين خانواده استعداد بيشتري براي بروز جرم داشته باشند. پرونده‌اي كه روز گذشته در دادگاه كيفري استان تهران رسيدگي شد هم مصداق اين موضوع است.

به گزارش خبرنگار ما، عطار، نماينده دادستان تهران در شرح كيفرخواست پرونده گفت: ناصر متهم است سال گذشته وارد خانه فرزانه شده و او را با همدستي پسرش كه مازيار نام دارد به با ضربات چاقو به قتل رسانده و مقداري از طلاهايش را هم سرقت كرده است.

بررسي اوراق پرونده نشان مي‌دهد مازيار با خانواده‌اش اختلاف داشته به خاطر همين اين نقشه را طراحي و با كمك ناصر اجرا كرده است. زماني كه مأموران پليس در محل حادثه حاضر شدند، مازيار هم زخمي شده بود. او ادعا كرد سارق نقابداري وارد خانه شده است و بعد از سرقت طلاهاي مادرش او را زخمي كرده و گريخته است.

گزارش پزشكي قانوني اما نشان داد جراحت وارد شده به مازيار عمدي بوده و خودش آن را ايجاد كرده است. بنابراين مازيار از سوي پليس بازداشت شد و او در بازجويي‌ها اعتراف كرد با همدستي ناصر مرتكب قتل شده است. نماينده دادستان تهران ادامه داد: اتهام ناصر مباشرت در قتل و سرقت و اتهام مازيار هم معاونت در قتل است و درخواست مي‌كنم تا مجازات شوند. سپس فرزندان مقتول به عنوان ولي دم در جايگاه قرار گرفتند و گفتند خواسته‌شان قصاص است و از برادرشان هم شكايت دارند.

بعد از آن ناصر در جايگاه حاضر شد و گفت اتهام خودش را قبول دارد. او در توضيح ماجرا گفت: چند سال بود كه با مازيار دوست بودم. او هميشه از پدر و مادرش دلگير بود و مي‌گفت آنها مانع پيشرفت او شده‌اند. مادرش را دوست نداشت و مي‌گفت با او اختلاف دارد اما از خواهرانش راضي بود. مازيار مي‌گفت پدر و مادرش باعث اعتياد او شده‌اند. مدتي كه از رابطه‌مان گذشت با هم در يك شركت كار پيدا كرديم و همكار شديم. بعد از آن بود كه رابطه نزديك‌تري پيدا كرديم تا اينكه پيشنهاد داد از خانه‌شان سرقت كنيم.

او گفت مادرش مقدار زيادي طلا دارد كه اگر آن را سرقت كنيم، وضع مالي‌مان بهتر مي‌شود. يك شب به خانه‌ام آمد و گفت ساعت ۶ فردا پدرش به سركار مي‌رود و او و مادرش در خانه تنها هستند. او گفت به من يك تك‌زنگ مي‌زند و من به خانه‌شان مي‌روم. بعد هم دست و پاي مازيار را مي‌بندم تا آن را سرقت جلوه دهيم. او جاي همه چيز را به من گفته بود و نشاني‌هايش را داده بود. به خاطر همين روز حادثه وقتي نقاب زدم و وارد خانه شدم در باز بود. مازيار دست و پاي خودش را بسته بود.

مادرش داشت اتاق را جارو مي‌كرد و متوجه حضور من نشد. وقتي با من مواجه شد، جيغ كشيد. با دسته چاقو چند ضربه به سرش زدم و بعد پتويي روي او انداختم. گفت براي چه وارد خانه‌اش شده‌ام. گفتم طلاهايش را مي‌خواهم. بعد هم قيچي آوردم و پنج النگو و انگشترش را درآوردم. از من خواست نصف طلاهايش را بردارم و من هم قبول كردم.

بعد به سمت آشپزخانه رفتم و پول‌هايي راكه گفته بود برداشتم. قبل از اينكه از خانه بيرون بروم ناگهان صندلي و رختخواب‌هايي كه جلوي در گذاشته بودم تا زن ميانسال بيرون نيايد روي او ريخت و گفت آخ سرم. ديگر صدايي از او بلند نشد. قبل از رفتن مشتي زير چشم مازيار زدم تا پليس را گمراه كرده باشم.

متهم ادامه داد: هيچ كدام از ما قصد قتل نداشتيم و نقشه سرقت كشيده بوديم. حالا از اتفاقي كه افتاده پشيمان هستم و از خانواده‌اش پوزش مي‌خواهم.

از آنجا كه مازيار در جلسه دادگاه حاضر نشده بود، قاضي جلسه دادگاه را تجديد كرد.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار