گوناگون

جنگل‌هاي ايران تا سال ۲۰۶۰ نابود مي‌شوند

پارسینه: گوش مسئولان اما مطابق معمول بدهکار هشدار کارشناسان نیست و تقصیر را به گردن شرایط اقلیمی، کمبود باران، ازدیاد بادهای گرم، کمبود رطوبت جنگل‌ها و دست آخر به گردن یکدیگر می اندازند.

قانون: آتشی که به جان جنگل‌های ایران افتاده، خاموش شدنی نیست. شنیده‌ها و دیده‌ها حکایت از این دارند که حریق تقریبا به تمام جنگل‌های کشور سرایت کرده و از منابع سبز پاریز کرمان گرفته تا جنگل‌های گلستان، ابر، استهبان فارس، پارک لتیان تهران و بسیاری از جنگل‌های دیگر که می‌شد در فضای زنده و سبزشان نفس کشید، جز زمینی سوخته و سیاه چیزی بر جای نگذاشته. حالا تنها بوی دود است که در فضای سوخته این جنگل‌ها به مشام می‌رسد و معلوم نیست که فردا نوبت کدام شهر و کدام جنگل باشد. کارشناسان معتقدند که حال و روز جنگل‌های ایران اگر به همین شکل ادامه پیدا کند، تا 50 سال آینده فضای سبزی در کشور باقی نمی ماند. گوش مسئولان اما مطابق معمول بدهکار هشدار کارشناسان نیست و تقصیر را به گردن شرایط اقلیمی، کمبود باران، ازدیاد بادهای گرم، کمبود رطوبت جنگل‌ها و دست آخر به گردن یکدیگر می اندازند.

اسماعیل کهرم، فعال محیط زیست اما در گفت و گو با «قانون» می گوید که نابودی جنگل‌های ایران تا 50 سال آینده، مطابق با برآوردهای هشدار گونه ناسا از وضعیت ایران است و حقیقت دارد، به این معنا که با تداوم این شرایط، طی سال‌های 2050 تا 2060 اثری از جنگل هایی که امروز می شناسیم در کشور باقی نخواهد ماند. با اسماعیل کهرم، فعال محیط زیست در خصوص آتش‌سوزی‌های بی‌سابقه اخیر جنگل‌های ایران گفت و‌گو کرده ایم.

برای آتش سوزی در جنگل‌های ایران، این روزها نمی توان نقطه پایانی متصور شد. تا کنون به چند هکتار از اراضی کشور آسیب رسیده است؟
نمی توان آمار دقیقی از آسیب حاصل از این آتش سوزی‌ها ارائه داد، اما تنها در یکی از این موارد در گلستان، 400هکتار جنگل سوخت و از بین رفت. مدیر کل سازمان حفاظت محیط زیست استان گلستان هم آمد و انگار نه انگار که اتفاقی افتاده گفت که 400 هکتار سوختگی بیشتر نبوده و موردی پیش نیامده. یعنی مسئولان برای فضای سبز کشور به اندازه پشه‌ای که مرده باشد ارزش قائل نیستند. پس در این شرایط مشخص است که آماری ارائه نخواهد شد، چون اعلام آمار، مویدي بر کم کاری دولت و فقدان تجهیزاتی است که باید باشد و نیست.

کارشناسان اعلام کرده اند با تداوم این روند تا 50 سال آینده جنگلی در ایران باقی نمی ماند. این موضوع حقیقت دارد؟
ناسا در کنفرانسی در آلمان که من هم در آن حضور داشتم در مورد وضعیت جنگل‌های ایران اعلام کرد که سالانه 1.5 تا 2 درصد از جنگل‌های ایران نابود می شود. تصور کنید با این میزان از آسیب، چه قدر طول می کشد تا ایران کاملا با فقدان فضای سبز مواجه شود؟ دقیقا 50 سال. این پیش‌بینی حقیقت دارد. یعنی سال‌های 2050 تا 2060 سال‌های نابودی کامل جنگل‌های ایران خواهد بود.

با توجه به سابقه ای که ایران طی این سال‌ها در افزایش بی‌سابقه جنگل سوزی داشته و پیش بینی‌های نگران‌کننده ای مانند نابودی جنگل‌ها در 50 سال آینده، چرا همچنان وسایل و تجهیزات اطفای حریق، پاسخگوی نیاز نیست و آموزش‌ها نیز در این زمینه کفایت نمی‌کند؟ چنانچه خودتان سابق بر این گفته‌اید که در آتش‌سوزی رینه، مسئولان با شاخه درخت بید حریق را اطفا می کردند.

بودجه ای به تکمیل تجهیزات اطفاي حریق جنگل‌ها اختصاص نمی دهند، اما این بهانه خوبی نیست. زمانی که روسیه از ما درخواست پلنگ کرد، سازمان حفاظت از محیط زیست می توانست در ازای آن تقاضای هواپیمای آب پاش در زمان جنگل سوزی‌ها را داشته باشد، نه اینکه در اقدامی نمایشی، از روسیه ببر بخواهد. متاسفانه ما از موقعیت‌ها استفاده نمی کنیم و ترجیح می دهیم به جای اقدامات بنیادی، دست به کارهای نمایشی و مردم فریبانه بزنیم.

طرح جامع پیشگیری و اطفای حریق جنگل‌ها که سال 1390 تدوین شد به کجا رسید؟
در مورد جنگل‌ها تا کنون نه فقط این طرح که هیچ طرح و برنامه ای به نتیجه نرسیده. وزیر و مدیر و رئیس تا بوده‌اند کاری از پیش نبرده‌اند و وقتی هم که رفته‌اند طرح کاملا فراموش شده. زمانی من به خاتمی گفتم که جان شما و جان جنگل‌ها، حالا این را به دولت جدید می‌گویم که جنگل که از بین برود، خاک و آب و هوا و لطافت هوا نیز از بین می‌رود. ما طی روزهای گذشته رتبه نخست تا دوم فرسایش خاک در جهان را داشته‌ایم. فکر می کنید چرا؟ چون جنگل از بین می بریم و تبدیل به مرتع و زمین کشاورزی می کنیم. پاکستان با 140میلیون جمعیت موفق شد جنگل‌هایش را در عرض 50 سال از 5 میلیون به 11میلیون هکتار برساند. ما اما تا توانستیم از دست دادیم.

تفاوت ایران با پاکستانی که حتی قادر به داشتن سیستم بهداشت نیست، اما اراضی و جنگل‌هایش را حفظ می‌کند چیست؟
در وجود دام و برداشت ناپایدار. میزان برداشت ما از جنگل‌ها 2برابر میزان پایدار است. ایران 6.2 میلیون متر مکعب برداشت دارد در حالی که میزان پایدار، 3.2 میلیون متر مکعب است. برداشت چوب و زغال در کشور ما غوغا می کند. چه ظلمی بالا تر از این؟ پاکت‌های زغال موجود در مغازه‌ها را اگر روی هم جمع کنیم، میلیون‌ها متر مکعب چوب خواهد بود. اما پاکستان برداشت از جنگل‌های داخلی را متوقف کرد و آنچه احتياج داشت از خارج وارد کرد. اما ما منافع زودگذرمان را دیدیم و نوک بینی مان را نگاه کردیم نه بیش از آن را.

آیا مسئولان تصور می‌کنند که چند صباحی مدیریت می‌کنند و بعد می‌روند و باکی ندارند از اینکه مردم بمانند و مشکلات ناشی از بی تدبیری آن‌ها؟
خیر، مسئله اینجاست که ما نفت داریم و پاکستان نفت ندارد.منبع اصلی درآمد ما نفت است، مابقی منابع ارزش چندانی ندارد وبماند یا خیر مهم نیست. در این جا فقط بحث سوءمدیریت‌ها مطرح نیست.

آتش زدن جنگل‌های مریوان توسط دولت برای جلوگیری از تجمع اشرار نیز از همین تفکر نشات می گیرد که ما نفت داریم پس نیازی به منابع طبیعی نداریم!
این را باید از امنیتی‌ها بپرسید. وقتی تفکر اشخاص تفکر امنیتی باشد، پس بالاترین مسئله ای که ملزم به حفظ آن هستند را امنیت می دانند. این کاری است که آمریکا نیز در ویتنام کرد و افراد خرابکاری را که در جنگل‌ها پنهان شده بودند با این روش از بین برد.

اما مقایسه آتش سوزی جنگل‌ها در جنگ ویتنام با آتش سوزی در جنگل‌های مریوان، قابل تصور نیست، هر چه قدر هم که نگاه امنیتی وجود داشته باشد.
من از نگاه زیست محیطی می گویم که راه دیگری هم وجود داشت، اینکه برای دستگیری و متفرق کردن اشرار نیروهای امنیتی را به جنگل وارد کنند. اما مسئولان از نگاه امنیتی خود، به تصمیم دیگری رسیدند. به هر حال مقام امنیتی، نگاه زیست محیطی نخواهد داشت.

همین مسئولان معتقد هستند که آتش سوزی‌هاتوسط انسان کمتر اتفاق می افتد و تقصیر را به گردن باد و باران و شرایط اقلیمی می اندازند. ماده 45 تا 47 ثبت قانون حفاظت و بهره‌برداری از جنگل‌ها در خصوص مجازات آتش افروزی در جنگل‌ها نوشته شده و طبق آن مجازات زندان یک تا 10 ساله و جریمه نقدی برای آتش افروز وجود دارد اما دولت معتقد است که تاکنون کسی برای آتش افروزی عمدی دستگیر نشده.
عدم دستگیری‌ها دلیل بر بی نقص بودن و درست کار کردن سیستم جنگلبانی نیست، اتفاقا دلیل بر ضعف است. ما که می دانیم آتش سوزی‌های عمدی اتفاق می افتد، اما جنگلبان به اندازه کافی نداریم.

می گویند که برای هر 5 هکتار جنگل در دنیا، یک جنگلبان وجود دارد، اما در ایران برای هر 70 هکتار یک جنگلبان.
همین طور است. حدود 7.8 درصد اراضی کشور ما تحت کنترل سازمان حفاظت از محیط زیست است. یعنی 13 میلیون هکتار که برای کنترل آن به 11میلیون جنگلبان نیاز است. معلوم است که ایران چنین بودجه‌ای ندارد. در سوییس در برخی نقاط حتی شروع به آتش زدن و جرقه زدن هم مجازات زندان دارد اما ما کم‌کاری می کنیم چون محیط بان و شکاربان و جنگلبان نداریم. چون بودجه نداریم، به این دلیل که حفظ محیط زیست و جنگل و منابع طبیعی، اولویت دولت ما نبوده.

آیا به دولت جدید در زمینه حفظ جنگل‌ها و منابع طبیعی امیدوار هستید؟
من به دولت آینده امیدوارم چون ناامیدی روش شیطان است. اما در مقایسه با دولت قبلی ، 100درصد دکتر روحانی بهتر عمل خواهد کرد. چون دولت نهم و دهم طوری عمل کرده که هر عملی در مقایسه با آن پیشرفت است. اما جدا باید به آقای روحانی بگوییم که چه قدر در این زمینه غفلت شده و بخواهیم که برای محیط طبیعی و جنگل‌ها و محیط زیست دل بسوزانند.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار