تهدید «تحدید نسل»
پارسینه: مسأله افزایش جمعیت یک مسألهاى حیاتى و راهبردى براى هر جامعهاى است که داراى آیندهنگرى و چشمانداز در فتح قلهها است، بهطورىکه در جامعه اروپا بهعلت فقدان جهانبینى معرفتى، بنیان خانوادهها متلاشى شده است.
در بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگزاران نظام، ایشان بار دیگر بر لزوم افزایش زاد و ولد و بالارفتن رشد جمعیت تأکید کردند. آیا با ادامه روند کنونى نرخ رشد جمعیت، ما دچار تهدید خواهیم شد؟
مقوله افزایش جمعیت و تغییر هرم جمعیت از مباحثى بوده که همواره جوامع دور و نزدیک انسانى بدان پرداختهاند، زیرا که جمعیت بهخصوص جمعیت جوان، تداومبخش و استمرارگر تمدنها بوده و هستند.
و امروزه نیز به انحاى مختلف، بحث جمعیت و البته بهشکلى ظریفتر، بحث ترکیب جمعیت از انگارههاى امنیت ملى یک کشور تعریف مىگردد و چهبسا بهعنوان سلاحى گاه براى تهدید و گاه براى ارعاب روانى در جنگ نرم بهره جسته مىشود. یکى از بدترین نوع بهرهکشى از این نوع سلاح نرم را در مسأله فلسطین شاهد هستیم که امروزه نرخ موالید بالاى اندک فلسطینیان ساکن سرزمینهاى اشغالى، بزرگترین تهدیدى است که مشروعیت نداشتن اسراییل غاصب را تهدید مىکند که نسلکشى و بهخصوص قتل و کشتار وحشیانه مادران و فرزاندن کوچک، پاسخى وحشیانه به افزایش جمعیت مسلمانان فلسطینى است.
هرچند بهرهجویى از آفندهاى غیرانسانى چون آلودهکردن منابع آبى فلسطینیان به مواد کاهنده نرخ موالید و افزاینده سقط جنین یک روى دیگر وحشىگرى این رژیم نژادپرست در کنترل جمعیت مسلمانان است و این در صورتى است که اسراییل غاصب تنها کشورى است که از برنامههاى کنترل جمعیت سازمان بهداشت جهانى مستثنى است و هماکنون بالاترین نرخ رشد جمعیت را دارد، بهطورىکه در آموزههاى فراماسونى صهیونیست، ازدواج و تولید مثل جایگاه ویژهاى دارد.
کشور ایران بهعنوان امالقراى مسلمین از این توطئهها مصون نمانده است و شاهدیم چطور سالهاى سال در دوران طاغوت، دستگاههاى دنیا با چنان ذوقزدگى و در قالب پیامهایى چون بهداشت و سلامت، جمعیت ایران را به پایینترین سطح خود تنزل دادند.
پس از انقلاب شکوهمند انقلاب اسلامى، با تدبیر حضرت امام و با درک زیرکانه از شرایط، این توطئهها نقش بر آب شدند و ایران یک نرخ بىسابقه رشد 2/3 % را تجربه کرد اما پس از پایان جنگ و متاسفانه رفته رفته ناتوى فرهنگى بر فرهنگ مقاومت چربید، استحالهاى فرهنگى شروع شد و باز پارامترهاى سبک زندگى غربى خودى نشان داده و خودنمایى کردند و در سبک زندگى ایرانیان فرصت عرض اندام پیدا نمود بهطورىکه سیاست تک فرزندى با سرمایهگذارى کلان دولتها و با حجم تبلیغات فریبنده گسترده، خواه ناخواه فرهنگ غالب خانواده ایرانى گشت، بطورىکه در سالهاى 72 کمترین شیب نزولى رشد جمعیت را ایران تصاحب مىنماید و این نرخ در 1390 به 3/1% درصد تنزل پیدا مىکند بهطورىکه نرخ رشد جمعیت ایران در سال2005 به پایینترین سطح خود در خاورمیانه مىرسد یعنى کمتر از 2فرزند براى هر خانوار یعنى حداقل فرزندى که یک جامعه مىتواند داشته باشد و این نوع سیاستگذارى که معلول کمکارىها و ناتوانىهاى دولتها در برنامهریزیها و ایجاد اشتغال بود که در نهایت دولتها با پاککردن صورت مسأله با کاهش جمعیت به حل این مشکل اقدام مىنمودند که تا بهحال هیچیک از دولتها نتوانستند
مشکل بیکارى را که یک مشکل مدیریتى است حل نمایند.
سال گذشته رهبرى معظم در خراسان شمالى با تیزبینى و هوشیارى خاص و در اقدامى عملیاتى به این مبحث وارد شده و سیاستهاى اتخاذشده بعد از نیمه دوم دهه70 را اشتباه دانستند و این اشتباه آنقدر جدى بود که رهبرى نیز حتى خود را در اقدامى متواضعانه مقصر دانسته و از خدا طلب عفو مىنماید که بیانگر اوج احساس خطر معظم له نسبت به این امر است و هر چند ایشان همواره در تذکر و رهنمودهاى خود به مردم و مسؤولین ظرفیت جمعیتى ایران را 200-150میلیون نفر برآورد کردهاند که کاملا منطبق بر مطالعات علمى و برآوردهاى دقیق از منابع ایران زمین است بهطورىکه خیلى از متخصیصن امر کشاورزى و اکولوژى از منظر امنیت غذایى معتقدند اگر سرمایهگذارىهاى صحیح و توجههاى مناسب به کشاورزى تنها استانى مثل خوزستان گردد، بهدلیل داشتن منابع عظیم زمینى و زیرزمینى، این استان بهتنهایى مىتواند مثلا در بخش علوفه دام، تمامى علوفه مورد نیاز خاورمیانه را تأمین و ارزآورى بهاندازه تمام چاههاى نفت خوزستان داشته باشد.
مسأله افزایش جمعیت یک مسألهاى حیاتى و راهبردى براى هر جامعهاى است که داراى آیندهنگرى و چشمانداز در فتح قلهها است، بهطورىکه در جامعه اروپا بهعلت فقدان جهانبینى معرفتى، بنیان خانوادهها متلاشى شده و ازدواج و ادامهى بقا با تفکرات مادى حاکمه در جامعه صنعتى اروپا در تضاد شدید است بههمیندلیل نرخ رشد منفى را در این کشورهاى مرفه و ثروتمند تجربه مىکنیم و با ترفندهاى مختلف غیر اخلاقى و با تمنا از روشهاى مذموم از جمله تلقیح مصنوعى، شبیهسازى انسان و حتى رحمهاى اجارهاى زنان فقیر، بهدنبال ادامه حیات خود هستند.
کشور ایران که امروز یکى از کشورهاى جوان در دنیا مطرح است، برآورد مىشود درسال 2030 به کشورى با هرم سنى معکوس و با ترکیب جمعیتى پیر مبدل گردد. بدون شک منابع انسانى جوان، موتور متحرک و پیشبرنده هر جامعهاى هستند و چرخهاى پیشرفت و توسعه با نیروى خلاق و جوان به حرکت در مىآید و جامعهى مصرفزده، وابسته و بىخاصیت که جرأت هیچگونه نوآورى و شجاعت ابتکار ندارد و تن به هر ذلت و خوارى مىدهد، از مختصات جامعهاى ایستا، سکون و پیر و فرتوت مىباشد که از دیدگاه امنیت ملى و پایدار در استراتژىهاى هر مملکتى، جمعیت جوان نکتهاى غیر قابل اغماض مىباشد.
از نگاه دیگر، شیعه بهعنوان یک مکتب جهانى و رهایىبخش و اسکتبارستیز براى اثربخشى در جامعه ظلمانى، نیازمند آن است که همواره عقبه جمعیتى بالا و بانشاط و شجاع را داشته باشد. این مکتب جهانشمول هر چند گستره و بعد معنوى آن بهواسطه مبناى فطرى که دارد دیر یا زود سیطره عالم را فرا خواهد گرفت و خواه ناخواه این تفکر ناب، بندهاى درهم تنیده استکبار را مضمحل خواهد ساخت ولى نباید غفلت کرد که این دشمنان مکتب سرخ شهادت و سبز مهدویت از هیچ سنگاندازى و از هیچ ابزارى در تحقیرساختن و محدودساختن آن ابا ندارند و نخواهند داشت بهگونهاىکه حتى مایلند قشر مسلمان غیر شیعه خنثى جمعیتى افزونتر از شیعه علوى داشته باشد که نیازمند آن هستیم ضمن حفظ وحدت، نسبت به این اقدامات خبیثانه که نشأتگرفته از آبشخور صهیونیست است با نگاهى جامع بنگریم.
در اثناى این ترفند تغییر جمعیت ترکیبى مسلمان غیر شیعه ایران هدف اصلى آماج حملات بوده و تلاشهاى بىشمارى شده که با حمایتهاى مالى و معنوى در قالبهاى گوناگون قومى و قبیلهاى، زبانى و لهجهاى و حتى امنیتى، جمعیت غیر شیعه را افزایش دهند که در این بین سهم نحله ضاله وهابیت، این نطفه حرامزاده انگلیسى - عربى بیش از بیش بوده است.
متاسفانه در خواب غلفت خودمان، ترکیب جمعیت در استانهاى استراتژیک کشور بهصورت خزنده و پنهان در حال تغییر است. بهطورىکه در استانهاى آذربایجان غربى، سیستان و بلوچستان و خوزستان و برخى استانهاى دیگر رفته رفته شیعه به یک اقلیت محدود و بىتاثیر تبدیل گردیده است و باز متأسفانه بهعلت غفلت مسؤولین امنیتى، شاهدیم در استانى بسیار استراتژیک مثل خوزستان که مهد و دروازه ورود شیعه به ایران بوده، وهابیت از فقر حاشیههاى اهواز و سایر شهرهاى خوزستان سوءاستفاده کرده و با سیاست تطمیع، فریب و اغوا و تهییج احساسات متعصبانه نسبت به زبان و قومیت، پایگاهى اجتماعى با عقاید خاص وهابیت براى خود دستوپا کرده است که داشتن جمعیت بالاى افراد خانوادههاى حاشیهنشین به ایننان این فرصت را داده که بهشکلى نرم و حسابشده، فرهنگ و مذهب مدنظر خود را غالب نمایند و حتى شاهدیم هماکنون وهابیت با این لشگر حاشیهنشین، داراى وزن مخصوص در انتخابات محلى و استانى گردیده است.
امروزه بهنظر نیاز مبرم است تا کار از کار نگذشته با بازگشت به خویشتن خویش و بازتعریف ارزشهاى معنوى خود و تمسک به ارزشهاى دینى و ملى خودمان و رهنمودهاى قران کریم، بنیان خانواده را محترم و مقدس شمرده و بدان احترام بگذاریم و سرمایههاى معنوى از جمله ازدواج، مهر ومودت و سکینه بهعنوان سنت موکده پیامبر و احیاى واژگان از جمله فرزند موهبت الهى، فرزند صالح گلى از گلهاى بهشت و ایجاد راهکارهاى آسان دستیابى به ازدواج دایمى بهعنوان تنها ابزار بقاى نسل، مسأله افزایش جمعیت و تکثر اولاد را جدى بگیریم. بلاشک با حاکمشدن نگاه معرفتى بر روابط اجتماعىمان، ازدواجها به امرى آسان و تسهیلشده مبدل گردیده و بدعتهاى مذموم که بهعنوان تهدیدهاى جدى زندگى مشترک بیان مىگردند از جمله مهریههاى سنگین و تجملات غیر لازم و پیششرطهاى غیرمنطقى که سعادتآور نیستند، برچیده خواهد شد و شاهد تقویت بنیان خانواده و کاهش پدیده طلاق و تبعات طلاق از جمله افزایش بزهکارى در جامعه خواهیم بود. باید به قانون طبیعت که همانا بقاى نسل است احترام بگذاریم و یادمان باشد کارى نکنیم که به قانون طبیعت بر بخورد.
با ادامه نرخ رشد کنونى جمعیت که حدود 6/1 است، هرم سنى کشور به سوى افزایش جمعیت میانسال پیش مىرود که تهدیدى براى اقتدار ملى ایران است و ما با خطر سونامى پیرى جمعیت مواجه هستیم که اگر تدبیرى اندیشیده نشود در چاله جمعیتى قرار مىگیریم.
مطابق گزارشهاى سازمانهاى بینالملل در صورتىکه کاهش رشد جمعیت کشور با نرخ فعلى ادامه یابد، در 80 سال آینده، ایران جمعیتى حدود 31میلیون نفر خواهد داشت که نیمى از آنرا افراد بسیار پیر تشکیل مىدهند. بنابراین با توجه به کمبود نیروى انسانى کافى، عملاً کشور دچار تحدیدهاى بزرگ امنیتى و اقتصادى خواهد شد.
کمبود نیروى جوان که از ویژگىهایى همچون، نشاط، انرژى فراوان، ابتکار، خلاقیت و استعداد بهرهمند هستند، باعث این خواهد شد که در آیندهاى نه چندان دور، کشور دچار بحران عدم نیروى جوان شده و در روند پیشرفت کشور تزلزل ایجاد شود.
رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار کارگزاران و جمعى از مسؤولان نظام اسلامى که در این هفته برگزار شد، نکاتى را درباره سیاستهاى کلى افزایش جمعیت مطرح کردند و توصیههایى را درباره طرح اخیر مجلس براى تصویب طرحهاى مشوق افزایش جمعیت داشتند. ایشان در بخشى از سخنانشان تأکید کردند: مسأله تحدید نسل براى کشور ما خطر است؛ من به شما عرض بکنم. محدودکردن نسل، براى کشور ما یک خطر بزرگى است. ما در منطقه خطر، مبالغ زیادى پیش رفتیم، باید برگردیم؛ مىتوانستیم جلوى اینکار را بگیریم، نگرفتیم. آنچه متخصصین و کارشناسان، با نگاههاى علمى، با دقت علمى بررسى کردهاند، ما را به این نتیجه مىرساند که با این روند کنونى، کشور در آینده دچار مشکل فراوان خواهد شد؛ کشور دچار پیرى عمومى خواهد شد.
این تحدید نسل، چیز بدى است. البته شنیدم در مجلس طرحى در حال بررسى است؛ منتهى آنطورکه براى ما نقل کردند، آن طرح جواب نمىدهد؛ این مقدارىکه در این طرح دیده شده، جوابگو نیست. مسؤولین و علاقهمندان و آشنایان با مقتضیات اینکار در مجلس، باید توجه کنند و درست انجام دهند.
کلیدواژهى بسیار مهمى که رهبرى عزیز در بیاناتشان از آن استفاده کردند، کلید واژهى «تحدید نسل» بود، تفکرى که نسل جامعه و مردم ما را تحدید کرده و آنرا به خطر مىاندازد. تحدیدى که موجب شده ما در آیندهاى نه چندان دور شاهد کشورى باشیم که دچار کمبود نیروى جوان است و این یعنى سدى برابر پیشرفتهاى بعدى کشور ما. نمىتوان انکار کرد که در طول دهه گذشته بهدلایل متعددى، ازجمله بحرانهاى اقتصادى و بىثباتى و عدماطمینان در چشماندازها در این زمینه، شاهد بالارفتن شدید سن ازدواج و کاهش شدید نرخ بارورى بودهایم. هر چند این روندها، روندهایى جهانى نیز هستند اما در ایران شتاب بیش از حد استاندارد خود بوده است.
یکى از عوامل این پدیده شوم در کشور بیکارى و کمبود شغل براى جوانان است. وقتىکه کارى براى جوان نباشد، ازدواجى هم وجود نخواهد داشت و وقتى سن ازدواج بالا برود و بعد از ازدواج توانایى اقتصادى بهجهت ادارهى بیش از یک فرزند نباشد، پدیدهى تکفرزندى بهوجود خواهد آمد. با وجود اینکه تنها 4 میلیون فرصت شغلى در سالهاى 89 و 90 توسط دولت دهم در کشور ایجاد شده، اما همچنان شاهد این هستیم که بیش از این آمارها به اشتغالزایى نیازمندیم.
همچنین توجه به مسألهى آموزش و فرهنگسازى در بین مردم جامعه یکى از راههاى مبارزه با این تفکر غلط و شعارزدگى غربى مىباشد. امرى که در حال حاضر در کشور ما در حال رواج است، مدتها پیش در غرب و بهوسیلهى سران غربى بهجهت سوءاستفاده از افراد جامعه اجرا شد تا شاهد این باشیم که بنیان خانواده در غرب از هم پاشیده و مفهموم خانواده در کشورهاى غربى ناآشنا و غریب بشود. شاید بتوان گفت این سبک زندگى که در حال حاضر گریبانگیر خانوادههاى ایرانى در موضوع زاد و ولد شده است، نوعى تفکر غربى و سبک زندگى غربى مىباشد که رفته رفته بهوسیلهى غرب در کشور ما فرهنگسازى و جا افتاده است.
شاید وقت آن رسیده که تعارف را کنار بگذاریم و بهدنبال برنامهریزى دقیقى براى ثبات جمعیت در کشور ایران اسلامى باشیم.
در غرب و کشورهاى غربى از 50 سال قبل، مشوقهاى جمعیتى در نظر گرفته شده است اما بهدلیل تغییر هرم سنى و تغییرات فرهنگى و نگاه لذتگرا به انسان، این مشوقها نتوانسته است کارایى لازم را داشته باشد و اگر هماکنون براى پیرى جمعیت کشور تدبیرى اندیشیده نشود، کار، تولید و توسعه اقتصادى کشور با بحران مواجه مىشود.
هدف کشورهاى غربى از تبلیغ سیاست کنترل جمعیت در ایران و کشورهای اسلامی
در سالهاى اخیر بحث کنترل جمعیت با تبلیغ گسترده این سیاست در رسانههاى غربى، اهمیت ویژهاى یافته است. بهنظر مىرسد مقصد این تبلیغات، بیشتر کشورهاى جهان سومى (بهخصوص کشورهاى اسلامى) هستند.
برخى تحلیلگران بر این باورند که آمریکا به بهانهى پروژه نظم نوین جهانى، همواره پیگیر کاهش جمعیت ملل مختلف در خارج از مرزهاى خود بوده است، البته در داخل آمریکا نیز این برنامه بر روى اقلیتهاى نژادى همچون سرخپوستان و سیاهپوستان اجرا شده است. گزارشهایى وجود دارد که نشان مىدهد برخى از زنان سرخپوست در اثر برنامههاى واکسیناسیون عقیم شدهاند.
آمریکا و متحدانش ادعا مىکنند که عامل اصلى معضلات و مشکلات امروز جهان، افزایش جمعیّت در جهان سوم است و با اشکال مختلف سعى بر کنترل جمعیت این کشورها دارند، از تبلیغات کاهش زاد و ولد و سقط جنین تا عملیاتهاى بىپرده و برنامهریزىشده از طریق کشتارهاى بزرگ به بهانههاى مختلف، شیوعدادن عوامل بیمارىزا و عقیمسازى از طریق برنامههاى واکسیناسیون.
طبق تعریف سازمان بهداشت جهانى اگر در کشورى میزان گروه سنى بالاى 65 سال بین 4 تا 7 درصد باشد، آن کشور رو به سالمندى، اگر بین 14 تا20 درصد باشد، آن کشور سالمند تلقى مىشود و اگر بیش از 20 درصد باشد، آن کشور سالخورده است. هماکنون بیش از 5 میلیون نفر از 77 میلیون نفر جمعیت کشورمان سالمند هستند که حدود 3/7 درصد جمعیت را تشکیل مىدهند.
ادامه روند کنونى و با توجه به عدم وجود نیروى انسانى کافى، عملا کشور دستخوش تهدیدهاى بزرگ امنیتى و اقتصادى خواهد شد. هماکنون ایران یکى از 10 کشورى است که جمعیت آن بهسرعت بهسمت کهنسالى پیش مىرود و متاسفانه هنوز هم تبلیغ کاهش زادآورى حتى در رسانههاى رسمى و دولتى ادامه دارد.
این خطر براى ایران بهقدرى جدى است که برژینسکى یکى از سیاستگذاران کهنهکار آمریکایى در مصاحبهاى با روزنامه وال استریت ژورنال مىگوید: از فکرکردن به حمله پیشدستانه علیه تاسیسات هستهاى ایران اجتناب کنید و گفتگوها با تهران را حفظ کنید، بالاتر از همه، بازى طولانىمدتى را انجام دهید، چون زمان و آمارهاى جمعیتى و تغییر نسل در ایران به نفع رژیم کنونى نیست.
از سوى دیگر هفتهنامه انگلیسى اکونومیست در گزارشى با مطالعه وضعیت زاد و ولد و میل به ازدواج در کشورهاى مختلف جهان پیشبینى کرد که با تداوم روند کنونى و تغییر ترکیب جمعیتى و در صورت عدم اصلاح الگوى بارورى در 83 کشور جهان از جمله ایران، در آینده تعداد کافى دختر براى جایگزینى مادران امروز وجود نخواهد داشت. اکونومیست براى بررسى این موضوع، مورد هنگ کنگ را مثال زده و با تخمینهاى آمارى نتیجه گرفته که تا 25 نسل دیگر از جمعیت 3 میلیون و هفتصد و پنجاه هزار نفرى این منطقه تنها 1 زن باقى خواهد ماند.
چندى پیش در همین زمینه رییس مرکز مطالعات جمعیتى آسیا و اقیانوسیه اعلام کرد: اگر روند کاهش نرخ رشد جمعیت بههمینصورت ادامه داشته باشد، رشد جمعیت به صفر مىرسد چرا که وقتى بارورى به زیر 1/2 درصد برسد، قطعا بعد از دو نسل با کاهش نرخ رشد جمعیت مواجه هستیم، در چنین وضعیتى رسیدن به رشد نرخ جمعیت صفر را نیز تجربه مىکنیم. از اینرو لازم است با تجدید نظر درسیاستهاى جمعیتى کشور و تنظیم قوانین براى افزایش موالید در خانوادهها، این چالش را مهار کنیم تا به بحرانى جبرانناپذیر در آینده تبدیل نشود.
آیا واقعا ما دچار وضع نگرانکنندهاى از نظر جمعیت هستیم؟
در مقایسه با بسیارى از کشورهاى جهان، نرخ فرزندآورى در ایران بسیار نگرانکننده است. زنان ایرانى با دارا بودن 87/1 فرزند در مکان 144ام جدول جهانى فرزندآورى قرار مىگیرند. در حالىکه اسرائیل در رتبه 75، آفریقاى جنوبى 97، برزیل 106، ترکیه 110، فرانسه 118، آمریکا 122 و انگلیس رتبه 137 را در این جدول به خود اختصاص داده و در مکانهاى بالاتر از ایران قرار گرفتهاند.
کاملا آشکار است که اسرائیل و کشورهاى اروپایى سیاستهاى جدى تشویق به زاد و ولد را اجرا مىکنند و در این میان با توجه به آمارهاى منتشر شده صهیونیستها از دیگران پیشى گرفتهاند.
در حالىکه سیاست تبلیغ کاهش جمعیت از سوى دنیاى غرب شروع و پیگیرى شده، امروز این رتبه ایران است که در جدول آمارى فرزندآورى بیش از 20 پله از آمریکا عقب بوده و این رتبه براى اسرائیل دو برابر ایران است. بدینمعنىکه تعداد فرزندان در یک خانواده ایرانى، کمتر از تعداد فرزندان در یک خانواده صهیونیست اسرائیلى یا یک خانواده آمریکایى است.
در حالىکه در دهه هفتاد شمسى برنامهریزان ایران بهشدت دنبال کاهش نرخ رشد جمعیت بودند و رسانههاى مختلف سعى در ربودن گوى سبقت تبلیغ کافىبودن «دو بچه» براى خانوادههاى ایرانى را داشتند؛ رئیس جمهور وقت آمریکا بوش پدر با برنامههاى تنظیم خانواده در آمریکا مخالفت کرد و افزایش جمعیت را تأیید نمود که نتیجه این دو سیاست، اختلاف بیش از 20 پلهاى ایران و آمریکا و عقببودن بیش از 70 پلهاى ایران از اسرائیل در جدول جهانى زادآورى است.
یکى از موارد مطرحشده توسط ولادیمیر پوتین در فعالیتهاى تبلیغاتى انتخابات اخیر ریاست جمهورى روسیه (که به پیروزى او منجر شد) موضوع کاهش جمعیت روسیه و تلاش براى دگرگونکردن سیر نزولى آن بود. کارشناسان جمعیتى روسیه اعلام کردهاند که در صورت ادامه روند کاهشى کنونى، جمعیت این کشور که در حال حاضر بالغ بر 143 میلیون نفر مىباشد؛ در سال 2050 میلادى با نزدیک به 40 میلیون کاهش به 107 میلیون نفر خواهد رسید.
پوتین قبل از انتخابات در دیدارى با دانشگاهیان روسیه قول داد که در صورت در اختیار گرفتن مقام ریاست جمهورى، برنامههاى اجتماعى جدیدى را براى جلوگیرى از وقوع چنین فاجعهاى به اجرا درآورد بهطورىکه در صورت اجراى آنها، جمعیت روسیه در طى 40 سال آینده نه تنها کاهش نیافته بلکه به 154 میلیون نفر نیز افزایش خواهد یافت.
این موضوع نشان مىدهد که امروزه اهمیت استراتژیک موضوع «جمعیت» و کاهش یا افزایش آن بیش از پیش و بهطور اورژانسى مد نظر سیاستمداران کشورهاى تاثیرگذار قرار داشته و جایگاه بسیار مهمى در عرصه برنامهریزىهاى کلان داخلى و بینالمللى داشته و توان تأثیرگذارى بر مسیر انتخاباتهاى مهم کشورهایى همچون روسیه را نیز پیدا کرده است.
از سوى دیگر، محافظهکاران و نومحافظهکاران دستگاه سیاسى آمریکا که پروژه نظم نوین جهانى را طراحى کرده و در حال اجراى آن هستند، بهعنوان بخش مهمى از این پروژه در خارج از مرزهاى آمریکا همواره پیگیر کاهش جمعیت ملل مختلف بودهاند. بر اساس ایدههاى نظم نوین جهانى، کنترل جمعیت جهان دو گروه فعالیت عمده را مىطلبد.
نخست: تبلیغ کاهش زاد و ولد و سقط جنین و محدودکردن اندازه جوامع انسانى و کنترل فعالیتهاى افراد در این جمعیتها و دوم: کاهشدادن برنامهریزىشده کل جمعیت جهان به خصوص جهان سوم از طریق کشتارهاى بزرگ به بهانههاى مختلف، ایجاد تخاصمهاى جهتدهىشده منطقهاى، شیوعدادن عوامل بیمارىزاى جدید و عقیمسازى از طریق برنامههاى گسترده واکسیناسیون.
با نگاه کوتاهى به تاریخ جهان در دهههاى اخیر، اجراى این برنامهها به اشکال مختلف قابل ردگیرى است. کاهشدادن برنامهریزىشده کل جمعیت جهان از طریق کشتار خاموش مردم کشورهاى فقیر روى مىدهد. آمریکا و همپیمانانش همواره تلاش دارند وانمود کنند که عامل اصلى معضلات و مشکلات امروز جهان، افزایش جمعیّت در جهان سوم است. از همینرو تبلیغ کاهش زاد و ولد از موارد عیان و آشکارى است که همگان روزانه با آن برخورد مىکنند.
این تبلیغ منحصر به ایران نبوده و در تمامى کشورهاى جهان سوم (بهخصوص کشورهاى اسلامى) با قدرت در حال اجراست. جنگافروزى در مناطق مختلف جهان بهخصوص در خاورمیانه و در نتیجه کشتهشدن صدها هزار نفرى مردم این مناطق نیز صدر اخبار رسانهاى سالهاى اخیر بوده است.
بیمارىهاى ناشناخته و صعب العلاج و عوامل بیمارىزایى که سابقهاى در تاریخ علم پزشکى نداشتهاند، در دهههاى اخیر بهوفور توجه رسانهها و مجامع علمى را بهخود جلب کردهاند.
برنامه عقیمسازى بخشى از جمعیت آفریقا توسط برنامههاى واکسیناسیون سازمان بهداشت جهانى از معروفترین قسمتهاى برنامه کنترل جمعیت جهان محسوب مىشود. واکسنهاى دوگانه کزاز و دیفترى ساختهشده در کمپانىهاى داروسازى آمریکایى، زنان و مردان زیادى در کشورهاى فقیر را در قالب برنامههاى بهظاهر انساندوستانه واکسیناسیون براى همیشه عقیم کرده است. این اتفاقات گاهى آنچنان بىپرده روى مىدهد که حتى برخى از رسانههاى خدمتگزار دنیاى استکبار نیز ناگزیر به آن اشاره مىکنند. بهدنبال استفاده پنهانى گسترده از واکسنهاى ضد بارورى در سال 1995 شبکه خبرىBBC طى برنامه مستندى با عنوان «آزمایشگاه انسانى» به این موضوع پرداخت و فاش کرد که در فیلیپین واکسنهاى ضد کزاز آلودهاى استفاده شده که زنان این کشور را عقیم کرده است.
همچنین در یک رویکرد کاملا ظالمانه، برنامهریزان نظم نوین جهانى تا جایىکه مىتوانند از بهکارگیرى یافتههاى علمى نجاتبخشى که مىتوانند به افزایش جمعیت کمک کنند جلوگیرى مىکنند. براى مثال در سال 1970 آکادمى ملى علوم آمریکا اعلام کرد «در کمتر از دو دهه آینده ماده DDT از مرگ 500 میلیون انسان در اثر بیمارى مالاریا جلوگیرى خواهد کرد». این خبر به مذاق مدافعان کنترل جمعیت جهان خوش نیامد و بلافاصله پس از یک عملیات رسانهاى وسیع استفاده از این ماده را غیر قانونى اعلام کردند. تا سال 1970 تمامى منابع علمى معتبر بر کارایى و همچنین بىخطربودن DDT براى انسان و جانوران اذعان داشتند.
در واقع این ماده سالمترین نوع از مواد شناختهشده براى مبارزه با مالاریا و بسیار ارزان هم بود. در نتیجه جهان سوم بهراحتى مىتوانست به آن دست پیدا کرده و بیمارىهاى حاصل از حشرات ناقل را کنترل کند. این اتفاق براى برنامههاى کنترل جمعیت جهان بههیچوجه خوشایند نبود و به بهانه خطرناکبودن این ماده براى محیط زیست، استفاده از آنرا ممنوع اعلام کردند و داستانهایى ساختند که مثلاً مىگفت DDT باعث نازکشدن پوسته تخم پرندگان و در نتیجه بر هم خوردن تعادل طبیعت مىشود و یا از طریق نفوذ در خون انسان موجب تهدید سلامتى او مىشود.
گزارشهایى وجود دارد که بر ساختگىبودن همه این ادعاها اشاره دارند. هدف تنها جلوگیرى از کمک به مردم کشورهاى فقیر بوده است. مردمى که بهزعم بنیانگذاران نظم نوین جهانى در برنامههاى آینده جهان جایى ندارند و باید به روشهاى مختلف از روى زمین محو شوند.
در اواخر دهه 50 و اوایل دهه 60 میلادى ایجاد هراس از افزایش جمعیت جهان در رسانههاى دنیاى غرب بهخصوص آمریکا شروع شد. مثلاً در آن زمان گفته مىشد که در اوایل دهه 70 مردم هند بهخاطر افزایش جمعیت و در نتیجه شدت گرسنگى و نبود بهداشت دچار فاجعه بزرگى خواهد شد که تا مرز نابودى هندوستان پیش خواهد رفت. اکنون بیش از چهل سال از موعد تعیینشده از طرف رسانههاى زیر نظر نظم نوین جهانى مىگذرد و ملت و سرزمین هند همچنان با اقتصادى رو به جلو پابرجاست و هیچ بحران غذایى و یا جمعیتى نیز براى این کشور پیش نیامد. حتى چنین نسخهاى براى خود آمریکا نیز پیچیده شده بود که بیشتر متوجه اقلیتهاى نژادى ساکن این کشور مىشد.
پائول ارلیش از طرفداران سرسخت کنترل جمعیت جهان طى دهه 60 میلادى در مقالات متعددى مردم آمریکاى شمالى را از افزایش جمعیت ترسانده و پیشگویى کرده بود که در اواسط دهه 80 میلادى بهدلیل افزایش جمعیت، قحطى دهشتناکى آمریکاى شمالى را فرا مىگیرد. این در حالیست که نه تنها قحطى غذایى رخ نداده بلکه هماکنون در سراسر آمریکا و کانادا افراد بسیارى با مشکل اضافه وزن حاصل از پرخورى نیز دست به گریبان هستند! و کتابهاى آموزشى در مورد کاهش وزن و نیز کلینیکهاى کنترل وزن و عادات غذایى رونق ویژهاى در این کشورها دارند!
تصاویر مرتبط
تهدید «تحدید نسل»
برگزیده سایت
ارتش مصر
اولتیماتوم ارتش مصر به اخوان المسلمین
کارگران
تعیین تکلیف افزیش حق مسکن و خواروبار کارگران در آخرین جلسه شورای عالی کار
پهلوانی
ورود ماهانه ۲.۹ فروند هواپیما به ناوگان هوایی/ ایرادات ایران ۱۴۰ برطرف شد
پوستر قدس
ارزیابى مهمترین دستاوردهاى نامگذارى روز جهانى قدس توسط امام خمینى(ره)
تونس
تظاهرات تونس به خشونت کشیده شد
برگزیده سرویس
طریقت
برگزاری دورههای کوتاه مدت طب سنتی برای پزشکان عمومی
هلال احمر
برپایی ۱۵ هزار سفره مهربانی/زلزله زدگان جنوب کشور به یخچال نیازمندند
بختیاری وزیر دادگستری
ایرادات شورای نگهبان از لایحه حمایت از خانواده و کودکان برطرف شده است
امیر حسین قاضی زاده سخنگوی جبهه پایداری و نماینده مشهد در مجلس
مدیران صندوقهای بیمهای از ترس بیکار شدن زیر بار ادغام نمیروند
کمیسیون های تخصصی مجلس
کمیسیون های اجتماعی مجلس این هفته به چه موضوعاتی می پردازند؟
منبع:
تسنیم
ارسال نظر