ساکن تهران هم که نباشی؛ باز گذرت به خیابان ولیعصر افتاده. کافی است یکی دو روزی مهمان پایتخت شوی و کمی در شهر گشت و گذار کنی تا با بلندترین خیابان خاورمیانه مواجه شوی. خیابانی که تکهای بزرگ از هویت تهران به حساب میآید.
اما این خیابان، هویت خود را از چنارهای سالخورده و بلندش وامدار است. چنارهایی که شاید بعضیهایشان کمی کمر بهسوی آنطرف خیابان خم کرده باشند، اما زیبا و چشمنوازند و چنان خوب سایه میافکنند که پیادهروهای آنجا برای خیلی از پایتختنشینان، تفرجگاهی است که اندکی در آن قدم بزنند و بیتوجه به انبوه خودروهای در هم تنیده، تاریخ شهر را از دیوار خانههای سالخورده و تنه چنارهای کهنش تماشا کنند.
اما چنارها دشمنانی سرسخت دارند. این منظره تلخ، بارها تکرار شده که صبحی از خواب برمیخیزی و به خیابان ولیعصر که میرسی، میبینی یکی دو تا از چنارهایت را سر بریدهاند. شهرداری این روزها به قطع درختها سرعت بخشیده و شهروندان تهرانی، چندین صبح را با تماشای جای تلخِ خالی چنارها آغاز کردهاند. میگویند تنه چنارها پوک شده و راهی جز قطع کردنشان باقی نیست، اما چنارهایی که به سختی هشتاد سال از عمرشان میگذرد و هنوز یک پنجم عمر طبیعیشان را هم سپری نکردهاند، چرا باید چنین فرسوده و پوک شده باشند؟ کارشناسها پاسخ دادهاند که پای درختها بتون شده و ریشهها از تنفس بازماندهاند و درخت میمیرد اگر اطراف تنهاش را پر از بتون کنیم.
میگویند نیمی از چنارهای خیابان ولیعصر بیمار و فرسوده شدهاند و اگر همین روال پیش برود، تا ده سال بعد، درختهای باقیمانده را میشود شمرد. درختهایی که هرچقدر هم مزاحممان باشند در فعالیتهای عمرانی و ساختمانسازی، نباید فراموشمان شود که خیابان ولیعصر، شناسنامه خود را از همین چنارهای مزاحم وامدار است.
منبع:
خبرگزاری مهر
امروز صبح اول وقت جمعه از صدای اره برقی کارگران شهردای که مشغول قطع درختان حاشیه خیابان ولیعصر بودند از خواب پریدم . منزل ما در حاشیه این خیابان در پارک ساعی میباشد .
صدای اره برقی که بلند میشود ما تنمان میلرزد .
چرا شهرداری و شورای شهر نباید میگذاشتند که وضعیت اینگونه شود ؟