بخشش مردی که زنش را آتش زد
پارسینه: تازهدامادی که همسرش را با بنزین آتش زده بود، در حالی توانست رضایت اولیایدم را جلب کند که پیش از این تفاضل دیه را بخشیده بود تا او را اعدام کنند.
شرق: تازهداماد که سعید نام دارد، متهم است 10سال قبل هنگام دعوا با همسر جوانش او را با بنزین به آتش کشید. پیرحیاتی، نماینده دادستان تهران صبح دیروز در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده در جایگاه حاضر شد و در توضیح کیفرخواست گفت: متهم حاضر دوماه بعد از ازدواجش سارا همسرش را در پی درگیری به قتل رساند. سارا که سوخته بود، توسط همسایهها به بیمارستان منتقل شد اما چندساعت بعد بهدلیل شدت سوختگی، جان خود را از دست داد. عروس 18ساله نتوانست توضیحی در مورد نحوه حادثه بدهد اما همسایهها، شوهر او را در خانه دیده بودند. با توجه به مدارک موجود در پرونده و درخواست اولیایدم، قضات رسیدگیکننده در همین شعبه متهم را به قصاص محکوم کردند و رای صادره نیز تایید شد اما بعد از 10سال اولیایدم تصمیم گرفتند رضایت بدهند. با توجه به اینکه جنبه خصوصی جرم منتفی است بهعنوان نماینده دادستان درخواست صدور حکم قانونی بهلحاظ جنبه عمومی جرم دارم.
سپس قاضی عزیزمحمدی، رییس دادگاه از متهم خواست در جایگاه حاضر شود. او اتهام قتل را یکبار دیگر قبول کرد و گفت هرچند همسر جوانش به دست او کشته شده اما قصدی در این کار نداشته است. او گفت: سارا دخترعموی من بود و با اینکه خجالت میکشم از احساسات درونیام حرف بزنم اما چارهای ندارم و باید در دفاع از خودم بگویم که او را بسیار دوست داشتم همانقدر که مجنون لیلی را دوست داشت. سارا زن بهانهجویی بود، با این حال با او با مهربانی رفتار میکردم و هردفعه بعد از دعوا آشتی میکردم. تا اینکه روز حادثه با هم جروبحث کردیم. مساله خاصی نبود و اصلا فکر نمیکردم کار به اینجا بکشد اما او بلند شد و به سمت آشپزخانه رفت و گفت دیگر نمیتواند این وضعیت را ادامه دهد و مایع ظرفشویی میخورد تا بمیرد. دستش را گرفتم و بهزور به اتاق آوردم تا با هم صحبت کنیم اما بازهم به سمت آشپزخانه رفت. میدانستم نمیخواهد خودش را بکشد و کسی با خوردن مایع ظرفشویی نمیمیرد. او برای اینکه من را عصبانی کند، این کارها را انجام میداد. برای اینکه به او بگویم از خودکشیکردنش نمیترسم، وقتی به آشپزخانه رفت، پیت بنزین را برداشتم و به سمتش رفتم.
متهم ادامه داد: پیت بنزین حین پرتکردن ناگهان آتش گرفت. اگر شعله اجاقگاز روشن نبود، این اتفاق نمیافتاد. یکدفعه آشپزخانه منفجر و درها هم بسته شد.
در این هنگام قاضی پرسید: شدت سوختگی بهحدی بود که پیت پلاستیکی بر اثر آتشسوزی روی بدن همسرت آب شده و سوخته بود. در بیمارستان بهزور پیت را جدا کردند. این نشان میدهد تو پیت را بهزور دست او دادی. همچنین همسایهها گفتهاند وقتی صدای انفجار را شنیدند و دود آتش را دیدند، به سمت خانه تو آمدند، هرچه فریاد زدند در را باز کنی، این کار را نکردی و خواستی که همسرت کشته شود. خودت هم تلاش نکردی او را نجات بدهی و همسایهها با شکستن در وارد خانه شدند و آتش را مهار کردند. چرا همسرت را از میان شعلههای آتش نجات ندادی و چرا او را طوری سوزاندی که پلاستیک پیت به بدنش بچسبد و آنقدر زجر بکشد.
متهم گفت: من عاشق سارا بودم و نمیخواستم او آنقدر عذاب بکشد. جلو رفتم تا کمکش کنم. بههمیندلیل هم دستهایم سوخت و هنوز هم آثار آن باقی است. وقتی بازداشتم کردند و متهم به قتل شدم آنقدر ناراحت بودم که میخواستم خودم را بکشم. حتی وقتی حکم قصاص صادر شد اعتراضی به آن نکردم و قبول کردم. من مرده متحرک هستم. وقتی گفتند بهخاطر تفاضل دیه زن و مرد نمیتوانند مرا اعدام کنند، نامهای برای اجرای احکام نوشتم و اعلام کردم تفاضل دیه نمیخواهم و خواستهام این است که اعدام شوم و عمویم آرامش پیدا کند. خانوادهام در این خصوص چیزی نمیدانستند. وقتی متوجه شدند، خیلی ناراحت شدند اما من کاری را کردم که دلم میگفت درست است. حالا هم عمو و زنعمویم رضایت دادهاند. دلیلی ندارد که بخواهم دروغ بگویم. زمانی که با سارا ازدواج کردم، فقط 19سالم بود و حالا 29ساله هستم و بهترین سالهای عمرم را در زندان بودهام. من تاوان سختی پرداختم و روحم را همانجا کنار سارا جا گذاشتم.
بعد از پایان گفتههای متهم، با توجه به اینکه سعید بهلحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه میشد و وکیل نداشت، آخرین دفاعیات خود را نیز مطرح کرد و هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
ارسال نظر