گوناگون

فرزند کشی؛ ته خط امید به زندگی

فرزند کشی؛ ته خط امید به زندگی

پارسینه: آمار خودکشی زنگ خطری است که باید آن را بسیار جدی گرفت، فرزندکشی را باید جدی گرفت همه این‌ها نشان می‌دهد جامعه ما و آدم‌هایش سالم نیستند.

پارسینه/الهام رشیدی: برخی از حیوانات مانند گربه وقتی خیلی گرسنه می‌شوند، بچه‌های کوچک خود را می‌خورند! آنها از شدت گرسنگی فراموش می‌کنند که مادر هستند و بچه‌های خود را که هنوز بسیار کوچک هستند به جای غذا می‌خورند.

ما آدم‌ها این را می‌بینیم حالمان بد می‌شود اما این رفتار را به حساب حیوان بودن گربه و بقیه جانواران دیگری که چنین کاری می‌کنند،‌می‌گذاریم.می‌گوییم آنها شعور ندارند و طبق غریزه خود این کار را انجام می‌دهند،‌گرسنه می‌شوند و برایشان فرق نمی‌کند که برای سیر کردن شکم فرزندخوری کنند یا چیز دیگری بخورند.

اما این روزها خبرهای بدی از آدمیزادها می‌رسد؛ اشرف مخلوقات؛ جانداری که خداوند از روح خود در او دمیده تا او قدرت خداوندگار را در آفرینش نشان دهد.این مخلوق این روزها نشان می‌دهد که می‌تواند مانند برخی از حیوانات فقط تابع غریزه وحشی خود باشد.

فرزندکشی چند وقتی است که زیاد شده است.از ابتدای سال تا اکنون که یک ماه هم نمی‌گذرد و مورد وحشتناک فرزندکشی منتشر شده است.پدری فرزندان معلول خود را کشت و پدری دیگر فرزندان دوقلوی خود را زنده به گرو کرد.تحقیقات پلیس نشان داد که این پدر از نظر روانی مشکلی نداشته و بر اثر اختلاف با همسرش فرزندان خود را کشته است!

حالا معلوم نیست طبق چه تحقیقاتی مشخص شده که این مردان از نظر روانی مشکلی نداشته‌اند! مگر می‌شود یک آدم سالم با روانی متعادل فرزندان خود را بکشد چون با همسرش اختلاف دارد.اصلا همین اختلاف که منجر به چنین اتفاقی شده نشان می‌دهد که مرد تعادل روانی نداشته است.اختلاف را می‌توان حل کرد، اصلا می‌شود از همسر جدا شد و کار را با طلاق فیصله داد اما فرزندکشی را با هیچ منطقی نمی‌توان پذیرفت.

فقط می‌توان گفت مرد مجنون بوده است و نگران بود که از مردان مجنون چند تای دیگر وجود دارند که می‌توانند به دلیل مشکلات کوچک و بزرگ همسر و فرزندان خود را بکشند و روح جمعی جامعه را آزرده کنند.

امید به زندگی و آینده روز به روز کمتر می‌شود.روان‌شناسان می‌گویند برای داشتن جامعه‌ای سالم باید مردم آن شاد باشند و شادی ارتباطی به سطح درآمد و نوع زندگی اقتصادی ندارد.

اما واقعیت این است که مردم کشور ما مردم ناشادی هستند.چهره‌ مردم گرفته و افسرده است.این روزها اگر کسی بخندد اطرافیان تعجب می‌کنند که چقدر دلش خوش است! مردم نگران هستند، نگران آینده وامنیتی که وجود ندارد.امنیت اقتصادی، امنیت شغلی، امنیت خانوادگی، امنیت تحصیلی و...

همین نداشتن امنیت است که مردم را مضطرب و نگران می‌کند،‌نگرانی روح و روان را مخدوش می‌کند و آدم را افسرده می‌کند.آدم افسرده هم می‌تواند دست به هر کار غیر منطقی از جمله فرزندکشی بزند.

مردم ایران زیادی درگیر سیاست و اقتصاد شده‌اند.حالا دیگر همه مردم پیگیر این هستند که چه بر سر اقتصاد می‌آید، دستمزد آنها و درآمد روزانه و ماهانه آنها چقدر خواهد بود،‌گرانی آیا خواهد گذاشت آنها مدیریت مخارج زندگی را به دست بگیرند؟

واقعیت این است که مردم دیگر نمی‌توانند زندگی روزانه خود را مدیریت کنند چون نمی‌دانند گرانی افسار گسیخته و اقتصاد بیمار با آنها چگونه رفتار خواهد کرد.

بیکاری بیداد می‌کند و افراد بیکار خیلی زود به آدم‌هایی بیمار تبدیل می‌شوند و آدم بیمار هم به خودش و هم به اطرافیان آسیب می‌زند.

مردم کشور ما بیش از حد نیاز به سیاست آلوده شده‌اند.حالا دیگر بیشتر مردم چشم به مذاکرات دوخته‌اند تا ببینند چه می‌شود و تحریم‌ها چگونه با زیاد و کم شدن افسار زندگی آنها را به دست می‌گیرد.

امید به زندگی کم شده است چون وضعیت اقتصادی کشور اصلا مطمئن نیست و اقتصاد متزلزل مردم را کلافه و سرخورده می‌کند.آمار خودکشی زنگ خطری است که باید آن را بسیار جدی گرفت، فرزندکشی را باید جدی گرفت همه این‌ها نشان می‌دهد جامعه ما و آدم‌هایش سالم نیستند.

امید را باید به زندگی مردم وارد کرد.امید را نمی‌توان با حرف به جریان زندگی مردم وارد کرد.امید ذره ذره باید در قلب و ذهن مردم رسوخ کند مردم باید اتفاقات خوب را در زندگی خود لمس کنند تا بتوانند امیدوار زندگی کنند.

حرف از امید زدن بدون این‌که کار عملی برای آن انجام بدهی مثل به وجود آوردن سراب است.سراب اگر زیاد شود، آدمی را کور و خسته می‌کند.

گرانی‌، بیکاری، نداشتن تضمین برای آینده و صدها مورد دیگر روان مردم ما را بیمار کرده است.این روان بیمار به پزشکی حاذق نیاز دارد که به مردم بقبولاند که همه چیز به تدریج درست خواهد شد.اما سال 93 را مردم با شوک آغاز کردند، مسئله یارانه‌ها و این‌که دولت پول ندارد به همه مردم کمک هزینه زندگی بدهد، گرانی آب، برق، گاز و گرانی‌ها مواد خوراکی و دیگر مایحتاج زندگی مردم را مضطرب کرده است، گرانی بنزین هم در راه است که موج هولناکی از گرانی‌ها را به همراه خواهد داشت.

ما با این حدیث بزرگ شده‌ایم که فقر از در که بیاید، ایمان از در دیگر بیرون می‌رود.برای نجات جامعه و مردم نگران و افسرده باید ایمان را در آنها تقویت کرد اما ایمان با اقتصاد بیمار که با اما و اگر رو به روست قوی نخواهد شد.

ارسال نظر

  • ناشناس

    اين همه اسمون ريسمون بافتي به همين برسي!!!!!!!!!

  • رحیم

    این مقاله را به مسئولین رده بالای کشور بدهید تا بفهمند بر سر مردم چه بلایی رو آوردند.پارسال از عصبانیت شیشه آب رو به زمین کوبیدم وتاندون دستم پاره شد وچهار روز در بیمارستان بستری شدم. وخودم هم نفهمیدم کی این کار رو انجام دادم.ایران ثروتمند به کشوری فقیر تبدیل گشته که همه برای دو عدد مرغ وتخم مرغ از سر کول همدیگر بالا رفتند.ومسئولین با دزدی های میلیاردی در اروپا برای خانواده های خودشان رفاه وامنیت درست کنند ،نمیدانم این از صبر خداست یا بی عرضگی مردم

  • ايراني

    ما الان ديگر تقريبا مطمئن شده ايم كه آقاي رو حاني حرفهايي را كه ميزند عمل نميكند نميدانم چرا فكر ميكنند كه با اين ركود تورمي و ركود اقتصادي كه اولين بار خودشان اين واژه هارا به مردم نشان دادند ،ميشود هدفمندي يارانه هارا اجرا كرد وضعيت اقتصاد ما از زمان جنگ هم بدتر است .ما همه را به خدا واگذار ميكنيم البته قيامتي هم هست ، كه اين آقاياني كه ما چندين ساله به آنها اعتماد كرديم بايد جوابگو باشند .به خدا مردم ديگه طاقت ندارن به خدا مردم ديگه بريدند تا كي فقط بايد حرفهاي دروغ از مسئولين بشنوند ، به خدا من به آقاي روحاني راي دادم وبراشم تبليغ كردم ولي الان ديگه نا اميد شدم .البته ناگفته نماند كه 60درصد نا اميدي در جامعه به خاطر رفتارهاي تندروهاست...............

  • ناشناس

    خوشم امد از اقاي ايراني راهنماي راست را زد ولي سمت چپ پيچيد.

  • ايراني

    ما الان ديگر تقريبا مطمئن شده ايم كه آقاي رو حاني حرفهايي را كه ميزند عمل نميكند نميدانم چرا فكر ميكنند كه با اين ركود تورمي و ركود اقتصادي كه اولين بار خودشان اين واژه هارا به مردم نشان دادند ،ميشود هدفمندي يارانه هارا اجرا كرد وضعيت اقتصاد ما از زمان جنگ هم بدتر است .ما همه را به خدا واگذار ميكنيم البته قيامتي هم هست ، كه اين آقاياني كه ما چندين ساله به آنها اعتماد كرديم بايد جوابگو باشند .به خدا مردم ديگه طاقت ندارن به خدا مردم ديگه بريدند تا كي فقط بايد حرفهاي دروغ از مسئولين بشنوند ، به خدا من به آقاي روحاني راي دادم وبراشم تبليغ كردم ولي الان ديگه نا اميد شدم .البته ناگفته نماند كه 60درصد نا اميدي در جامعه به خاطر رفتارهاي تندروهاست چه در مجلس....................

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار