گوناگون

امید به زندگی ایرانیان چقدر است؟

پارسینه: "امید به زندگی" از جمله شاخص‌های مهم بهداشتی و بیانگر سطح سلامت و زندگی در جوامع مختلف است؛ شاید مهم‌ترین سوال در هفته سلامت این باشد که وضعیت این شاخص تاثیرگذار بهداشتی در ایران بویژه بعد از طرح تحول نظام سلامت، چگونه است؟

هفت روز اول اردیبهشت ماه هر سال در کشورمان رنگ و بوی سلامتی به خود می‌گیرد تا بتواند بلکه توجه‌ها را به موضوع سلامت، بویژه پیشگیری و بهداشت جلب کند.

یکی از موضوعات مهمی که سطح سلامت و بهداشت هر جامعه را تعیین می کند، شاخص های بهداشتی آن اعم از میزان امید به زندگی، میزان مرگ و میر مادران و نوزادان، میزان شیوع بیماری‌های واگیر و... است. حالا ایران به عنوان کشوری در حال توسعه، اخیرا و به ویژه بعد از آغاز طرح تحول نظام سلامت، توانسته قدم های اساسی در زمینه ارتقاء شاخص‌های بهداشتی کشور بردارد؛ به طوریکه شاید با صراحت بتوان گفت اکنون وضعیت سلامت ایرانیان با چند دهه اخیر و بویژه با شرایط پیش از انقلاب اسلامی قابل مقایسه نیست.

نگاهی به شاخص‌های بهداشتی پیش و پس از انقلاب اسلامی در ایران حاکی از آن است که در سال‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی سالانه ۱۰ الی ۱۱ هزار نوزاد به دلیل کزاز نوزادی در کشور فوت می‌کردند و از جمعیت ۳۰ میلیونی ایران، سالانه ۳۵ هزار کودک زیر پنج سال از بین می‌رفتند.

همچنین در ایران سال‌های پیش از انقلاب اسلامی شاهد فوت سالانه ۱۰۲ کودک زیر یکسال در هر ۱۰۰۰ کودک بودیم که به گفته مسولان بهداشتی کشور آماری وحشتناک است. در آن زمان از هر ۱۰ کودک ایرانی که متولد می‌شد، یک کودک زیر یکسال فوت می‌کرد. طبق گفته کارشناسان، وضعیت ایران در زمینه مرگ‌ومیر کودکان کمتر از یکسال و امید به زندگی حتی در بین کشورهای کمتر توسعه‌یافته نیز نامناسب بود.

کاهش مرگ‌ومیر کوکان زیر ۵ سال بعد از انقلاب

بر اساس آمار رسمی وزارت بهداشت در سال‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، بروز بیماری‌های واگیر یکی از مسائل اصلی کشور بود و قسمت عمده مرگ‌ومیرها در کشور ناشی از بیماری‌های واگیر و بیماری‌های ناشی از زایمان، حاملگی و ... بوده است. در آن زمان میزان مرگ‌ومیر نوزادان زیر پنج سال‌ کشور ۱۷۴ در هر ۱۰۰۰ نفر بود؛ یعنی از هر پنج کودک ایرانی یک نفرشان تا پنج سالگی فوت می‌کرد.

هرچند که ادامه چنین شرایطی در حوزه سلامت کشور می‌توانست عوارض وحشتناکی را برای مردم بر جای بگذارد، اما با پیروزی انقلاب، شاهد تحولات بزرگی در سلامت مردم و ارتقای شاخص‌های بهداشتی بودیم. به عنوان مثال اکنون خوشبختانه میزان مرگ‌ومیر کودکان زیر پنج سال به ۱۵.۶ کاهش یافته است.

چالش سلامت آب آشامیدنی ایرانیان

بر اساس آمار و اطلاعاتی که درباره شاخص‌های بهداشتی و درمانی قبل از انقلاب ارائه شده و این اطلاعات طبق داده‌هایی است که مسولان آن زمان جمع‌آوری کرده‌اند، در سال ۵۵ فقط ۵۱ درصد مردم ایران به آب بهداشتی سالم دسترسی داشتند. این درحالیست که در همان زمان این رقم برای کشور ترکیه، الجزایر و ‌لیبی به ترتیب ۶۸، ۷۷ و ۸۷ درصد بوده و در کشورهای توسعه‌یافته نیز این میزان نزدیک به ۱۰۰ درصد بوده است.

وضعیت امید به زندگی در ایران

‌یکی از شاخص‌های مهمی که همواره وضعیت سلامت و سطح زندگی مردم و توسعه انسانی را در کشورهای مختلف مشخص می‌کند، میزان امید به زندگی مردم آن جامعه است. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، میزان امید به زندگی به طور متوسط ۵۷ سال بوده است. این درحالیست که این شاخص در همان زمان در بسیاری از کشورها مانند آمریکا و انگلیس ۷۲ سال، در ژاپن ۷۴ سال، در اتحاد جماهیرشوروی ۶۸ سال و در کوبا ۷۰ سال بوده است. بنابراین بر اساس این آمار، شاخص امید به زندگی ایران در آن زمان وضعیت چندان مناسبی نداشته است.

امروزه اما در کشورمان میزان امید به زندگی ارتقاء قابل توجهی یافته است؛ به طوریکه به گفته وزارت بهداشتی ها امید به زندگی در زنان به طور متوسط ۷۹.۳ سال و در یک بررسی دیگر ۸۰.۴ سال و برای مردان هم در یک بررسی ۷۴.۲ و در بررسی دیگر ۷۶.۳ است که در مقایسه با سال ۵۷ افزایش مناسبی داشته است.

مشکل تعداد و نحوه توزیع نیروی انسانی بهداشتی

همچنین در سال ۵۵ میزان نیروهای شاغل در سیستم بهداشتی و درمانی کشور ۱.۴ نفر به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت، آن هم اعم از پزشک، پیراپزشک، پرستار، داروساز و... بود. در حالیکه در همان سال در کشورهای پیشرفته صنعتی به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت ۱۰ نفر شاغل بهداشتی وجود داشت و در کشورهای کمتر توسعه‌یافته نیز به ازای هر ۱۰۰۰ نفر دو نفر نیروی بهداشتی و درمانی خدمت رسانی می‌کردند.

طبق گفته مسوولان وزارت بهداشت در آن زمان در زمینه توزیع نیروی انسانی هم کشور با مشکلات زیادی مواجه بود. به عنوان مثال در آن زمان حدود ۱۰ هزار و ۳۰۰ نفر پزشک عمومی داشتیم که ۳۳ درصد آنها در تهران و ۲۱ درصدشان در پنج شهر بزرگ مانند تبریز، اصفهان، مشهد، شیراز و... شاغل بودند و سهم سایر مناطق کشور فقط ۴۶ درصد بود.

بنابر اعلام مسوولان وزارت بهداشت، همچنین در آن سال‌ها ۵ هزار و ۸۹۰ پزشک متخصص داشتیم که ۶۹ درصد آنها در تهران، ‌۱۸ درصد در پنج شهر بزرگ و ۱۳ درصدشان هم در سایر نقاط کشور اعم از شهر و روستاها پراکنده بودند. این نحوه توزیع نیروی انسانی در حالی بود که در آن زمان ۵۰ تا ۶۰ درصد ایرانیان روستانشین بودند.

وضعیت سلامت دهان و دندان

پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در کشور ۲۳۶۷ دندان‌پزشک وجود داشت که ۵۰ درصد آنها در شهر تهران، ۱۶ درصد در پنج شهر بزرگ کشور و ۳۴ درصدشان در سایر شهرها بودند.

کمبودهایی که هنوز هم ادامه دارند

همچنین در سال تحصیلی ۵۶-۵۷ از ۱۴ دانشکده کشور، مجموعا ۶۶۷ نفر فارغ‌التحصیل شدند و این در مقایسه با نیاز و کمبودی که وجود داشت بسیار کم بود. در عین حال از آنجایی که کشور با کمبود پزشک مواجه بود، شرح آمدن پزشکان هندی، پاکستانی و... را هم پیش از انقلاب به وفور شنیده‌ایم که به نوعی راهکاری برای جبران کمبود پزشک بود. در حال حاضر اما وضعیت نیروی پزشکی در کشور تغییر کرده و هرچند هنوز هم نظام سلامت کشور کمبود نیروی پزشک و پرستار را به معنای واقعی حس می‌کند و اکنون به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت در کشور ۱.۵ پزشک وجود دارد، اما در مقایسه با وضعیت پیش از انقلاب شرایط بسیار بهتری را تجربه می‌کنیم؛ به طوریکه دیگر نیازی به حضور پزشکان خارجی در کشور نیست.

از سوی دیگر کمبود تخت بیمارستانی هم از جمله مسائلی است که از پیش از انقلاب تا امروز ادامه دارد. بر اساس آمار رسمی سال ۵۵، با توجه به جمعیت ایران در آن سال، ۱.۵ تخت به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت داشتیم که این تعداد تا سال ۹۱ تقریبا به همین صورت بوده است. البته بعد از طرح تحول نظام سلامت با اقداماتی که در حوزه افزایش تخت‌های بیمارستانی انجام شد، ‌ شاخص تخت‌های بیمارستانی در حال حاضر به ۱.۷ به ازای ۱۰۰۰ نفر جمعیت افزایش یافته است.

طبق اعلام چند باره مسوولان وزارت بهداشت، هنوز هم از نظر میزان تخت بیمارستانی، وضعیت نامناسبی در مقایسه با کشورهای دیگر داریم؛ به طوریکه یکی از نقاط ضعف ما در سیستم بهداشت و درمان کشور، کمبود تخت بیمارستانی است و بنا گفته مسوولان ارشد نظام سلامت کشور، باید با استفاده از ظرفیت بخش خصوصی و یا سرمایه گذرای خارجی بتوانیم این نقطه ضعف را قوت بخشیم. ایرانیان چقدر است؟

حق حیات، سلامت و کیفیت زندگی

"امید به زندگی" از جمله شاخص‌های مهم بهداشتی و بیانگر سطح سلامت و زندگی در جوامع مختلف است؛ شاید مهم‌ترین سوال در هفته سلامت این باشد که وضعیت این شاخص تاثیرگذار بهداشتی در ایران بویژه بعد از طرح تحول نظام سلامت، چگونه است؟

به گزارش ایسنا، هفت روز اول اردیبهشت ماه هر سال در کشورمان رنگ و بوی سلامتی به خود می‌گیرد تا بتواند بلکه توجه‌ها را به موضوع سلامت، بویژه پیشگیری و بهداشت جلب کند.

یکی از موضوعات مهمی که سطح سلامت و بهداشت هر جامعه را تعیین می کند، شاخص های بهداشتی آن اعم از میزان امید به زندگی، میزان مرگ و میر مادران و نوزادان، میزان شیوع بیماری‌های واگیر و... است. حالا ایران به عنوان کشوری در حال توسعه، اخیرا و به ویژه بعد از آغاز طرح تحول نظام سلامت، توانسته قدم های اساسی در زمینه ارتقاء شاخص‌های بهداشتی کشور بردارد؛ به طوریکه شاید با صراحت بتوان گفت اکنون وضعیت سلامت ایرانیان با چند دهه اخیر و بویژه با شرایط پیش از انقلاب اسلامی قابل مقایسه نیست.

نگاهی به شاخص‌های بهداشتی پیش و پس از انقلاب اسلامی در ایران حاکی از آن است که در سال‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی سالانه ۱۰ الی ۱۱ هزار نوزاد به دلیل کزاز نوزادی در کشور فوت می‌کردند و از جمعیت ۳۰ میلیونی ایران، سالانه ۳۵ هزار کودک زیر پنج سال از بین می‌رفتند.

همچنین در ایران سال‌های پیش از انقلاب اسلامی شاهد فوت سالانه ۱۰۲ کودک زیر یکسال در هر ۱۰۰۰ کودک بودیم که به گفته مسولان بهداشتی کشور آماری وحشتناک است. در آن زمان از هر ۱۰ کودک ایرانی که متولد می‌شد، یک کودک زیر یکسال فوت می‌کرد. طبق گفته کارشناسان، وضعیت ایران در زمینه مرگ‌ومیر کودکان کمتر از یکسال و امید به زندگی حتی در بین کشورهای کمتر توسعه‌یافته نیز نامناسب بود.

کاهش مرگ‌ومیر کوکان زیر ۵ سال بعد از انقلاب

بر اساس آمار رسمی وزارت بهداشت در سال‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، بروز بیماری‌های واگیر یکی از مسائل اصلی کشور بود و قسمت عمده مرگ‌ومیرها در کشور ناشی از بیماری‌های واگیر و بیماری‌های ناشی از زایمان، حاملگی و ... بوده است. در آن زمان میزان مرگ‌ومیر نوزادان زیر پنج سال‌ کشور ۱۷۴ در هر ۱۰۰۰ نفر بود؛ یعنی از هر پنج کودک ایرانی یک نفرشان تا پنج سالگی فوت می‌کرد.

هرچند که ادامه چنین شرایطی در حوزه سلامت کشور می‌توانست عوارض وحشتناکی را برای مردم بر جای بگذارد، اما با پیروزی انقلاب، شاهد تحولات بزرگی در سلامت مردم و ارتقای شاخص‌های بهداشتی بودیم. به عنوان مثال اکنون خوشبختانه میزان مرگ‌ومیر کودکان زیر پنج سال به ۱۵.۶ کاهش یافته است.

چالش سلامت آب آشامیدنی ایرانیان

بر اساس آمار و اطلاعاتی که درباره شاخص‌های بهداشتی و درمانی قبل از انقلاب ارائه شده و این اطلاعات طبق داده‌هایی است که مسولان آن زمان جمع‌آوری کرده‌اند، در سال ۵۵ فقط ۵۱ درصد مردم ایران به آب بهداشتی سالم دسترسی داشتند. این درحالیست که در همان زمان این رقم برای کشور ترکیه، الجزایر و ‌لیبی به ترتیب ۶۸، ۷۷ و ۸۷ درصد بوده و در کشورهای توسعه‌یافته نیز این میزان نزدیک به ۱۰۰ درصد بوده است.

وضعیت امید به زندگی در ایران

‌یکی از شاخص‌های مهمی که همواره وضعیت سلامت و سطح زندگی مردم و توسعه انسانی را در کشورهای مختلف مشخص می‌کند، میزان امید به زندگی مردم آن جامعه است. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، میزان امید به زندگی به طور متوسط ۵۷ سال بوده است. این درحالیست که این شاخص در همان زمان در بسیاری از کشورها مانند آمریکا و انگلیس ۷۲ سال، در ژاپن ۷۴ سال، در اتحاد جماهیرشوروی ۶۸ سال و در کوبا ۷۰ سال بوده است. بنابراین بر اساس این آمار، شاخص امید به زندگی ایران در آن زمان وضعیت چندان مناسبی نداشته است.

امروزه اما در کشورمان میزان امید به زندگی ارتقاء قابل توجهی یافته است؛ به طوریکه به گفته وزارت بهداشتی ها امید به زندگی در زنان به طور متوسط ۷۹.۳ سال و در یک بررسی دیگر ۸۰.۴ سال و برای مردان هم در یک بررسی ۷۴.۲ و در بررسی دیگر ۷۶.۳ است که در مقایسه با سال ۵۷ افزایش مناسبی داشته است.

مشکل تعداد و نحوه توزیع نیروی انسانی بهداشتی

همچنین در سال ۵۵ میزان نیروهای شاغل در سیستم بهداشتی و درمانی کشور ۱.۴ نفر به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت، آن هم اعم از پزشک، پیراپزشک، پرستار، داروساز و... بود. در حالیکه در همان سال در کشورهای پیشرفته صنعتی به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت ۱۰ نفر شاغل بهداشتی وجود داشت و در کشورهای کمتر توسعه‌یافته نیز به ازای هر ۱۰۰۰ نفر دو نفر نیروی بهداشتی و درمانی خدمت رسانی می‌کردند.

طبق گفته مسوولان وزارت بهداشت در آن زمان در زمینه توزیع نیروی انسانی هم کشور با مشکلات زیادی مواجه بود. به عنوان مثال در آن زمان حدود ۱۰ هزار و ۳۰۰ نفر پزشک عمومی داشتیم که ۳۳ درصد آنها در تهران و ۲۱ درصدشان در پنج شهر بزرگ مانند تبریز، اصفهان، مشهد، شیراز و... شاغل بودند و سهم سایر مناطق کشور فقط ۴۶ درصد بود.

بنابر اعلام مسوولان وزارت بهداشت، همچنین در آن سال‌ها ۵ هزار و ۸۹۰ پزشک متخصص داشتیم که ۶۹ درصد آنها در تهران، ‌۱۸ درصد در پنج شهر بزرگ و ۱۳ درصدشان هم در سایر نقاط کشور اعم از شهر و روستاها پراکنده بودند. این نحوه توزیع نیروی انسانی در حالی بود که در آن زمان ۵۰ تا ۶۰ درصد ایرانیان روستانشین بودند.

وضعیت سلامت دهان و دندان

پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در کشور ۲۳۶۷ دندان‌پزشک وجود داشت که ۵۰ درصد آنها در شهر تهران، ۱۶ درصد در پنج شهر بزرگ کشور و ۳۴ درصدشان در سایر شهرها بودند.

کمبودهایی که هنوز هم ادامه دارند

همچنین در سال تحصیلی ۵۶-۵۷ از ۱۴ دانشکده کشور، مجموعا ۶۶۷ نفر فارغ‌التحصیل شدند و این در مقایسه با نیاز و کمبودی که وجود داشت بسیار کم بود. در عین حال از آنجایی که کشور با کمبود پزشک مواجه بود، شرح آمدن پزشکان هندی، پاکستانی و... را هم پیش از انقلاب به وفور شنیده‌ایم که به نوعی راهکاری برای جبران کمبود پزشک بود. در حال حاضر اما وضعیت نیروی پزشکی در کشور تغییر کرده و هرچند هنوز هم نظام سلامت کشور کمبود نیروی پزشک و پرستار را به معنای واقعی حس می‌کند و اکنون به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت در کشور ۱.۵ پزشک وجود دارد، اما در مقایسه با وضعیت پیش از انقلاب شرایط بسیار بهتری را تجربه می‌کنیم؛ به طوریکه دیگر نیازی به حضور پزشکان خارجی در کشور نیست.

از سوی دیگر کمبود تخت بیمارستانی هم از جمله مسائلی است که از پیش از انقلاب تا امروز ادامه دارد. بر اساس آمار رسمی سال ۵۵، با توجه به جمعیت ایران در آن سال، ۱.۵ تخت به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت داشتیم که این تعداد تا سال ۹۱ تقریبا به همین صورت بوده است. البته بعد از طرح تحول نظام سلامت با اقداماتی که در حوزه افزایش تخت‌های بیمارستانی انجام شد، ‌ شاخص تخت‌های بیمارستانی در حال حاضر به ۱.۷ به ازای ۱۰۰۰ نفر جمعیت افزایش یافته است.

طبق اعلام چند باره مسوولان وزارت بهداشت، هنوز هم از نظر میزان تخت بیمارستانی، وضعیت نامناسبی در مقایسه با کشورهای دیگر داریم؛ به طوریکه یکی از نقاط ضعف ما در سیستم بهداشت و درمان کشور، کمبود تخت بیمارستانی است و بنا گفته مسوولان ارشد نظام سلامت کشور، باید با استفاده از ظرفیت بخش خصوصی و یا سرمایه گذرای خارجی بتوانیم این نقطه ضعف را قوت بخشیم.
منبع: خبرگزاری ایسنا

ارسال نظر

  • محسن

    امید به زندگی اصلا وجود نداره

  • ناشناس

    همه اینا آمار و ارقام الکی هستند، مردم ما بدبخت هستند

  • سبحان شاهمرادی اصولگرا

    الحمدالله متوسط رو به بالا میباشد و نسبت به خیلی از کشورهای دنیا حتی چند کشور اروپایی هم بهتر است شکرخدا

  • سامان میرزائی

    رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران از افزایش سن امید به زندگی در کشور خبر داد و گفت: با توجه به بالا رفتن برخی از شاخصهای رفاهی و بهداشتی، میانگین سن امید به زندگی از 72 سال به 75 سال رسیده است.

    سید حسن موسوی در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: براساس آخرین آمارها میانگین سن امید به زندگی 75 سال برآورد شده است این درحالی است که سن امید به زندگی در میان زنان دو تا سه سال بیش از مردان است.

    وی با اشاره به اینکه سطح رفاه خانواده ها در امید به زندگی آنان تاثیر گذار است، افزود: پیشرفت علوم پزشکی در سلامت جسم، افزایش سطح دسترسی مردم به خدمات بهداشتی، افزایش آگاهی مردم، تغییر سبک زندگی و .. از جمله دلایل افزایش سن امید به زندگی در ایران است.

    رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه سن امید به زندگی در کشورهای اروپایی و آمریکایی بیشتر است، گفت: سن امید به زندگی در سوئد 85 سال و در ژاپن 82 سال است اما این میزان در کشورهای آفریقایی حدود 50 سال عنوان شده است.

    موسوی با اشاره به اینکه زندگی سالم شاخص دیگری است که علاوه بر سن امید به زندگی در دنیا مطرح شده است، تاکید کرد: سن زندگی سالم تعداد سالهایی است که افراد بالای 60 سال بتوانند بدون مشکل زندگی کنند.

    وی افزود: با توجه به اینکه دوران سالمندی از 60 سال شروع می شود به همین دلیل برای افزایش سن امید به زندگی باید مدیریت و برنامه ریزی درستی برای زندگی این قشر از افراد جامعه در نظر گرفته شود بطوریکه یکی از مهمترین این امکانات فراهم کردن امکانات بهداشتی و معیشتی برای سالمندان است.

  • سامان میرزائی

    کمه افتضاح

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار