طلاق، تهران نشینی و فردیت مدرن
پارسینه: وقتی با «بله گفتن» عروس خانم بر سر سفره عقد، شادی و سرور نزدیکان را فرا میگیرد، هیچ کس به ذهنش خطور نمیکند که شیرینی این ازدواج، روزی به تلخی طلاق منجر خواهد شد.
در خبرها میخوانیم که آمارها حاکی از افزایش رشد طلاق در تهران است. به طوری که عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی بیان داشت که در کلانشهر تهران از هر ۱۰۰ ازدواج، بیش از ۲۰ مورد منتهی به طلاق میشود. رئیس مرکز مطالعات و پژوهشهای راهبردی وزارت ورزش و جوانان نیز با نگرانکننده خواندن نرخ طلاق در تهران، خاطرنشان کرد که اگر تمهیدات لازم توسط خانوادهها و مسئولان انجام نگیرد، این روند افزایشی بالا میرود.
***
وقتی با «بله گفتن» عروس خانم بر سر سفره عقد، شادی و سرور نزدیکان را فرا میگیرد، هیچ کس به ذهنش خطور نمیکند که شیرینی این ازدواج، روزی به تلخی طلاق منجر خواهد شد.
چرا طلاق؟
طلاق و رشد نرخ آن در جامعه ایران، یک بحث آسیبشناسی جدی است که بنیان خانواده را به شدت تهدید میکند. کشمکشهای زندگی زناشویی، گاه آنقدر ادامه مییابد که هیچ شور و انگیزهای نمیتواند مانع از گسستن این پیوند شود. چرایی و چگونگی طلاق وآثار و پیامدهای عمیقی که در جامعه دارد، در پژوهشهای مختلف بارها و بارها مورد مطالعه قرار گرفته است. در یک جمعبندی کلی تمام این عوامل تأثیرگذار به ساختار اقتصادی، شامل فقر، بیکاری، نداشتن مسکن، تورم و...، عوامل فرهنگی مانند فرهنگ متعارض زوجین در سطح تحصیلات، اعتقادات مذهبی، شغل و...،عوامل اجتماعی بمانند روابط ناسالم اجتماعی، اعتیاد، دخالتهای خانوادگی وبزهکاری همسر دستهبندی شدهاند، از سویی برخی ویژگیهای شخصیتی و زیستی همچون سوءرفتارهای جسمی و روانی، بیعلاقگی، وضعیت ظاهری، بیماری و... نیز به عنوان عوامل موثر بر طلاق شناسایی شدهاند.
تهران نشینی و طلاق
اما واقعیت اینست که زندگی مدرن، تحلیل علل طلاق را به امری پیچیده تبدیل کرده است و افزایش آمار طلاق در شهرهای بزرگ، نگرانیهای بسیاری برانگیخته است، به طوری که طلاق بیشتر یک چالش زندگی شهری است، تا روستایی. در سالهای اخیر به موازات تغییر در ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ساختار فیزیکی و عاطفی خانواده هم در ابعاد گوناگون شاهد تحولات بسیاری بوده است و شاید بتوان گفت که به دلایل مختلف، شهر تهران بیش از دیگر شهرها، شاهد دگرگونیهای قابل ملاحظه در نهاد و الگوی خانواده بوده است. از نظر جامعهشناسان توسعه شهرنشینی از عواملی است که در افزایش میزان طلاق دخالت مستقیم دارد، اما شاید آنچه که در تحلیل این پدیده، کمتر مورد توجه قرار گرفته، پیامدهای اخلاقی شهرنشینی مدرن است، که آسیبها و بحرانهای آشکار و پنهان بسیاری برای خانواده در پی خواهد داشت. به عنوان مثال، در حالیکه روابط فرهنگهای سنتیتر بر اساس انسجام، همبستگی و دگرخواهی است، فردگرایی خودخواهانه، خانواده جزیرهای، وابستگی به فناوریهای جدید و تکنولوژیهای ارتباطی و... که از ویژگیهای زندگی مدرن است، روابط انسانی درون خانواده را تحتالشعاع قرار میدهد و علایق، نیازها، اهداف و لذات فردی اهمیت مییابند و ارزشها و هنجارها، مبنای جمعخواهی و خانوادهگرایی را از دست میدهند. حرکت برای رسیدن به امیال و خواستههای فردی گسستی در پیوندهای عاطفی زوجین ایجاد کرده و با فاصله زیاد اعضای خانواده از یکدیگر، میزان رضایت از زندگی زناشویی کاهش مییابد. به ویژه آنکه در شهرهای بزرگی چون تهران، سستی روابط خویشاوندی و سیستم حمایتی و نظارتی بزرگترها، بروز پدیده طلاق حقوقی یا عاطفی را سرعت میبخشد.
اخلاق محوری در خانواده، راه حلی برای پیشگیری از طلاق
در حل معضل طلاق، راهکارهای فردی و اجتماعی خرد و کلان بسیاری مورد توجه قرار گرفته است. ارائه آموزشهای کاربردی به زوجین و مشاوره پیش از ازدواج، ارتقای مهارتهای زندگی، توجه به ابعاد روانی و شخصیتی پیش ازدواج، فرهنگسازی در حوزه ارائه الگوی خانواده سالم، تخصیص بودجه به نهادهای مسئول، تأمین اشتغال سرپرستان خانواده، مبارزه با بیکاری، پیشگیری از مهاجرتهای بیرویه روستائیان به شهرها، مبارزه با قاچاق مواد مخدر و پیشگیری از اعتیاد جوانان، تآکید بر حجاب، عفاف و حفظ سلامت روانی خانوادهها، مقابله با هجمههای فرهنگی و رسانه ای در حوزه خانواده، اعمال قوانین حقوقی، رعایت اصول ارزشهای اسلامی و مذهبی و...، برخی از راهکارهای ارائه شده در خصوص پیشگیری از طلاق است. اما به نظر میرسد، به موازات اجرای طرحهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی که در پیشگیری از روند صعودی طلاق درکشور وجود دارد، تأکید بر اخلاق محوری و راهبردهایی که بتواند هویت خانوادهگرایی ایرانی و ارزشهای آن را در مقابل فردگرایی مدرن تقویت کند، ناسازگاریهای زناشویی را تقلیل و روابط همسران را تعمیق و تحکیم میبخشد. نهادینه شدن روابط مبتنی بر اخلاق بین زوجین با ایجاد تعهد متقابل، افزایش مسئولیت پذیری و تقسیم وظایف، پرهیز از تجملگرایی، ایجاد آرامش و امنیت، درک نیازها و مشکلات متقابل، دوری از رفتارهای پرخاشگرایانه و زورگویی، سازگاری و حمایت روانی و عاطفی از یکدیگر، کنترل بحرانهای شخصیتی و... میزان رضایت از زندگی زناشویی را افزایش و بسیاری از مشکلات منجر به طلاق را کاهش خواهد داد. در راستای این هدف، رسانهها، آموزش و پرورش و نهادهای اجتماعی و مذهبی در جامعهپذیر کردن فرهنگ اخلاق گرایی در خانواده، نقش مهمی خواهند داشت.
منبع: ایران دخت
ارسال نظر