چرا خون اروپاییها از مردم خاورمیانه رنگینتر است؟
پارسینه: عملیات تروریستی سال گذشته در فرانسه که موجب شد برخی از هموطنانمان برای ابراز همدردی مقابل سفارت فرانسه شمع روشن کنند، هنوز هم بعد از هر حادثه خونباری در خاورمیانه یادآوری می شود و این سوال را پیش می کشد که مگر خون مردم فرانسه رنگین تر از خاورمیانه ای ها است؟
پارسینه - حامد کشاورز : مدت ها است که جهان از اخبار حملات تروریستی و کشتارهای جمعی در کشورهای مختلف پر شده است اما آنچه مشهود است این است که واکنش های خبرگزاری ها و مردم عادی به این خبرها تا حد زیادی جغرافیایی شده است.
این تبعیض در خبررسانی و واکنش به اخبار پس از هر رخداد خونباری آنقدر آشکار است که نیاز چندانی به بحث و جدل بر سر اصل آن نباشد. در حالی که رسانه های مختلف حمله ای انتحاری در آمریکا، فرانسه یا آلمان را به صورت زنده پوشش می دهند و اخبار آن را جزء به جزء تا چند روز بعد منتشر می کند، در مورد عراق، سوریه یا افغانستان ممکن است خبر کشته شدن ۳۰ نفر حتی پوشش هم داده نشود.
انفجار تروریستی در کابل با بیش از 260 کشته و زخمی
این مسئله نه تنها در مورد خبرگزاری ها صادق است، بلکه در میان مردم هم چنین شده است. برای نمونه، آمارهای «پارسینه» نشان می دهد خبر انفجار روز گذشته در آنسباخ آلمان که ۱ کشته و ۱۲ زخمی بر جای گذاشت، بسیار بیشتر از خبر بمب گذاری خونین در کابل با بیش از ۲۶۰ کشته و زخمی و یا انفجارهای کاظمین و دیاله در عراق که هرکدام بیش از ۵۰ کشته و زخمی داشته اند، دیده شده است.
این بی توجهی در دیگر شکل های واکنش هم نمود داشته و انتقادهایی را برانگیخته است. عملیات تروریستی سال گذشته در فرانسه که موجب شد برخی از هموطنانمان برای ابراز همدردی مقابل سفارت فرانسه شمع روشن کنند، هنوز هم بعد از هر حادثه خونباری در خاورمیانه یادآوری می شود و این سوال را پیش می کشد که مگر خون مردم فرانسه رنگین تر از خاورمیانه ای ها است؟ سوالی که حتی حسن روحانی را هم با چالش مواجه کرد، زمانی که حادثه تروریستی در پاریس را بلافاصله محکوم کرد و به مردم فرانسه تسلیت گفت، اما حادثه مشابه در لبنان که بیش از ۴۰ کشته به همراه داشت را با دو روز تاخیر و آن هم زیر فشار انتقادها تسلیت گفت.
تیراندازی در مونیخ آلمان با بیش از 30 کشته و زخمی
چرا واکنش ها به حوادث تقریبا مشابه به جغرافیای آن بستگی دارد؟
بخشی از پاسخ به خاستگاه رسانه های بین المللی برمی گردد. تقریبا تمام رسانه هایی که پوششی جهانی دارند و به عنوان منبعی برای رسانه های محلی عمل می کنند، غربی هستند. تقریبا هرکسی که خبرهای روز را مرور می کند با نام هایی همچون رویترز، اسوشییتدپرس، بی.بی.سی، سی.ان.ان و خبرگزاری فرانسه آشنا است، اما کمتر کسی می داند خبرگزاری های شینهوا، تاس، ان.اچ.کی یا الجزیره متعلق به کدام کشورند.
طبیعی است که حوادث رخ داده در کشورهای غربی هم برای رسانه های آنها و هم برای مخاطبانشان اهمیت و اولویت بیشتری دارد و امکانات پوشش حادثه ای در دالاس هم بسیار بیشتر از خبررسانی در مورد دیاله عراق است.
اما بخش دیگر را باید در سمت مخاطب جستجو کرد. نقل قولی معروف و ضرب المثل گونه در تعریف خبر وجود دارد که «سگی انسان را گاز گرفت خبر نیست، اما انسانی سگ را گاز گرفت خبر است». آنچه در این تعریف نهفته است تازه و غیرمنتظره بودن اتفاقی است که می تواند خبر باشد. زمانی که کشته شدن انسان ها در سوریه و عراق بر اثر جنگ و تروریسم به روزمره ترین اتفاق تبدیل شده است، نمی توان انتظار داشت توجه مخاطبان را جلب کند.
انفجار تروریستی در کابل با بیش از 260 کشته و زخمی
شاید بهره گرفتن از قانونی اقتصادی در این زمینه راهگشا باشد. از اولین اصول علم اقتصاد این است که عرضه و تقاضا ارزش را تعیین می کنند. افزایش عرضه موجب کاهش قیمت و افزایش تقاضا موجب افزایش قیمت می شود. جایی که مرگ به طور گسترده عرضه می شود، نباید انتظار داشت کشته شدن انسان ها به اندازه مناطقی که شهروندانش از امنیتی حداکثری بهره مند بوده اند، ارزش خبری داشته باشد.
خون مردم همه جای جهان یک رنگ است، اما واقعیت تلخ این است که ما آن را به رنگ هایی متفاوت می بینیم؛ اگر ببینیم!
تا حالا فکر کردید مردم خاور میانه برای کدام ارمان بزرگ خودشان را لت پار می کنن؟ اقا نکنند .کسی مجبورشان نکرده. بشینند و سر شان را بندازن پایین و زندگی شان رابکنن. این کاره سختیه؟
خاستگاه البته
وقتی رسانه های جمعی کشور وصدا وسیما 24ساعته اخبار خاور میانه را منعکس میکنند چه نیازی ست که دیگر شمع هم برایشان روشن شود؟؟؟
چون آنها در جهان اول هستند!!!!
چون مردم خاورمیانه عقب افتاده اند