کوبا بعد از فرمانده فیدل
پارسینه: رهبر انقلاب کوبا باور داشت برای دستیابی به بهترینها باید بیامان تلاش کرد و میگفت: «انقلاب ادامه دارد، اگر مردم آن را بخواهند». شاید این همان رمزی بود که وی را در کنار همه انتقادها و ایرادها محبوب میکرد.
روزی که کشتی کوچک «گرانما» - بعدها نشریهای به همین نام در کوبا منتشر شد- از خلیج مکزیک به سمت ساحل سیراماسترا میرفت، خوشبینترین مخالف باتیستا هم فکر نمیکرد ۸۲ چریک بتوانند انقلابی را در آمریکای لاتین پایهگذاری کنند که نماد مقابله با بزرگترین استعمار جهان لقب بگیرد. فرمانده این گروه چریکی جوانی ۲۷ ساله بود که آن روزها رویای پایان دادن به جنایتهای فولجنسیو باتیستا را در سر میپروراند؛ فیدل کاسترو: مردی که هیچگاه افتخار مبارزههایش فراموش نشد و رهبران جهان هم از ایستادن در یک قاب یادگاری با مردی که تاریخ یک انقلاب را به دوش میکشد، غفلت نمیکردند؛ مردی با لباس سبز نظامی و ریشی کمپشت و بلند که ۶۰ سال نه برای سرنگونیاش که برای کشتنش تلاش کردند. روزی سم در غذایش میریختند، روزی زهری عجیب در کفشش میریختند، روز دیگر سیگار برگ او را به سمی آغشته میکردند و زمانی هم با خودکاری مسموم میخواستند کار او را یکسره کنند. تلاشی دیگر هم مادهای که بود که باعث میشد کاسترو بیماری پوستی بگیرد. تخریب روانی هم در کنار ترور فیزیکی در دستور کار بود؛ هنوز هستند کسانی که میگویند کاسترو کسی بود که چهگوارا را لو داده است. افراد دیگری هم مدعی شدهاند که گابریل گارسیا مارکز، رابط مخفی کاسترو و کلینتون بوده است.
کاسترو هنوز مخالفان زیادی دارد؛ مخالفانی که از مرگش شادمانی کردند و اعتقاد داشتند مردی رهبر کشورشان بود که آنها را از رویای آمریکاییشان (تبدیل یک کارگاه در انباری به بزرگترین شرکت دنیا) دور کرده است. اما کسی از آنها نگفت کشوری که شش دهه در تحریم بوده چگونه در نرخ بیکاری (۱/۷) و نرخ تورم (۱/۵) و حضور زنان در جامعه (۴۸٪ نمایندگان مجلس کوبا زن هستند) و مبارزه با بیسوادی از آمریکا و بریتانیا و برزیل پیشی گرفت و با ۹۹/۸ باسواد، کشور دوم جهان شد. مخالفانی که شادی کردند نپرسیدند چگونه آمار مرگ و میر در بریتانیا ۹/۳۳ در هر هزار نفر بود و در آمریکا ۸/۳۹ اما در کوبای زیر بار تحریم، این رقم، هشت در هزار است. مجله «لانسیت پس» از آماری که سازمان ملل در مورد وضعیت بهداشت و پزشکی و میزان دسترسی به آب سالم (حدود شش درصد) در کوبا منتشر کرد، در گزارشی نوشته بود: «اگر دستاورد بهداشتی کوبا در طیف گستردهای رواج یابد، جهان دگرگون میشود».
کاسترو در پایبندی به اینترناسیونالیسم هم کوتاه نیامد و بر او خرده گرفتند که کوبا را با کمکهای چاوز سر پا نگاه داشته است. کمکهای ونزوئلا به کوبا در قبال قرارداد مشترکی بود که در پی آن کوبا کادر پزشکی ونزوئلا را تامین میکرد. کاسترو ایراد فراوان داشت اما نه آنچنان که آمریکا القا میکرد. زمانی در جنگ سرد با شوروی اینگونه جا افتاد که تمام مردم روسیه جاسوس هستند. دهههاست نظام سیاسی روسیه تغییر کرده و دهها کشور از آن مستقل شد و وسعت روسیه روز به روز کوچکتر شد اما هنوز هم سینمای هالیوود جنگ سرد خود علیه روسیه را پایان نداده است؛ همچنان که که علیه کوبا پایان نداده است و سینمای آمریکا سالهاست تصویری از کوبا القا میکند که مردمش در فقر و گرسنگی به سر میبرند و نشان میدهد که اینها حاصل تقابل کوبا با آمریکاست. جالب آنجاست که سازمان ملل در آخرین آمار خود آورده است که «کارگران هیچ کشوری مانند کوبا امنیت شغلی ندارند چون قویترین اتحادیههای کارگری در کوباست.»
تنها چند کشور معدود در دنیاست که زنان در دوران بارداری حقوق کامل میگیرند، کوبا یکی از همان کشورهاست. کاسترو البته تبصرهای دیگر هم به این قانون افزود و دولت سه ماه پس از زایمان هم حقوق زنان را پرداخت میکرد. مراقبت بهداشتی در کوبا حق شهروندی است؛ از جزییترین بیماری تا درمان سرطان رایگان است، همچنان که تحصیل تا هر مرحلهای رایگان است. طرح معلم سرخانه دولتی نخستین بار برای خانوادههایی که فرزندشان مشکل رفتن به مدرسه داشتند، در کوبا اجرا شد.
کوبا اما بهشت آمریکای لاتین نبود و هنوز هم نیست و فیدل کاسترو هم چنین ادعایی نداشت. او باور داشت برای دستیابی به بهترینها باید بیامان تلاش کرد و میگفت: «انقلاب ادامه دارد، اگر مردم آن را بخواهند». شاید این همان رمزی بود که کاسترو را در کنار همه انتقادها و ایرادها محبوب میکرد؛ تلاش بیوقفه او برای رسیدن به آرمانهایش. اگر چریک سالخورده مردم را در کنار خود نداشت، بعید بود کوبا با این حجم تحریم، نزدیک به ۶۰ سال دوام بیاورد و در بهداشت و آموزش و سلامت جایگاه مناسبی داشته باشد.
چند ماه مانده به پایان زندگیاش وقتی در هفتمین کنگره حزب کمونیست کوبا رائول کاسترو برگزیده میشد، جایی ایستاده بود که به آرمانهایش باور داشت و میگفت «به زودی من ۹۰ ساله خواهم شد. سرنوشت من هم مثل بقیه خواهد بود. زمان مرگ برای همه ما فرا خواهد رسید اما آرمانهای انقلابی کوبا به جهان ثابت خواهند کرد که اگر با جدیت و شایستگی پیگیری شوند، میتوانند منافع فرهنگی و مادی را که بشریت به آن نیاز دارد به ارمغان بیاورند؛ ما باید برای دستیابی به آنها بدون هیچ توقفی به مبارزه ادامه دهیم.»
ارسال نظر