تخیل اجتماعی را به کودکان یاد دهید
پارسینه: دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با اشاره به اینکه کودکان و نوجوانان از طریق تخیل اجتماعی میتوانند رابطۀ خود را با جهان درک کنند، گفت: این امر باعث میشود که فرد موقعیت خود را در جامعۀ جهانی بشناسد و در عین حال با کمک تخیل اجتماعی کموبیش الگوها و قواعد پیشبینیپذیر، رفتار اجتماعی و زندگی را فرا بگیرد.
«نعمتالله فاضلی» در مقاله خود تحت عنوان «ضرورت توجه به آموزش علوم اجتماعی در آموزش و پرورش» با اشاره به اینکه باید تلاش کرد تا قدرت تخیل اجتماعی را در کودکان و نوجوانان ایجاد و تقویت کرد، گفت: در دنیای امروز به کمک رسانهها و فرآیندهای جهانیشدن، دیگر هر شهروند نه تنها در جامعۀ خود، بلکه در کلیت جهان زندگی میکند.
وی افزود: ما از طریق آموزشهای اجتماعی باید تخیل کودکان و نوجوانان را به گونهای پرورش دهیم که بتوانند رابطۀ جامعۀ خود را با جهان درک کنند، موقعیت خود را در جامعۀ جهانی بشناسند و در عین حال باید تخیل اجتماعی را به دست آورند تا از طریق آن بتوانند الگوها و قواعد پیشبینیپذیر، رفتار اجتماعی و زندگی را در جامعه بیاموزند.
دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه کودکان و نوجوانان به هر حال از طرق گوناگون مانند رسانهها، معاشرت مناسبات اجتماعی، تجربههای گوناگون اجتماعی و مطالعه کتب میآموزد که چگونه جامعه را تحلیل کند، بیان کرد: تخیل اجتماعی کودک و نوجوان نه تنها شامل تصورات آنها از جامعه و یا پیشبینیهای آنها از آیندۀ زندگی اجتماعی، بلکه شامل «شیوههای تحلیل زندکی اجتماعی» نیز میشود.
وی در ادامه مقاله خود با تأکید بر اینکه باید نوجوانان و جوانان را آماده کرد تا بتوانند با واقعیتهای اجتماعی ناشی از تعامل و همنشینی سنت و تجدد آنگونه که در تجربۀ ایرانی آشکار شده است، آشنا شوند، تصریح کرد: در عین حال محتوای آموزشهای اجتماعی باید به گونهای باشد که نوعی «امید اجتماعی» را برای زیستن در دنیای امروز تولید کند.
فاضلی با بیان این پرسش که چرا گمان میکنیم که کودکان و نوجوانان در یک فرآیند «شکنجه آموزشی» میتوانند آموزشهای اجتماعی را بیاموزند؟ خاطرنشان کرد: خواندن یک نثر دانشگاهی برای دانشآموز دورۀ راهنمایی و یا ابتدایی دقیقاً نوعی اعمال خشونت نمادین است که بیسروصدا با نام علم و یا مدرسه بر روی دانشآموزان اعمال میشود.
وی در ادامه با ذکر اینکه باید یک تجدیدنظر کلی در زمینه نثر کتب درسی در حوزۀ تعلیمات اجتماعی و تمامی دانشهای انسانی و اجتماعی داشته باشیم، اظهار کرد: این کار نهتنها آموزش را سادهتر و شیرینتر میکند، بلکه عملکردها و کارکردهای متن درسی را گسترش میدهد.
دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در بخش پایانی نوشتار خود با اعلام اینکه معنای ضمنی «مینیمالزیم» این است که واژهها دیگر نمیتوانند مانند گذشته شیرین باشند، عنوان کرد: حجم واژگان را باید کم کرد تا مزاحم ذهنها نشوند و جلوی دست و پا را نگیرند و در مقابل، دنیای تصویر که روز به روز در حال بزرگتر شدن است را جدی گرفت.
وی با اشاره به اینکه هر روز بر تعداد تلویزیونها و شبکههای ماهوارهای و غیرماهوارهای افزوده میشود، یادآور شد: دوربینهای عکاسی از طریق موبایلها و تلفنهای همراه مانند ساعت مچی و کمربند بخشی از تجهیزات انفرادی ما شدهاند.
فاضلی در پایان با ذکر این که همه ما در حال تولید تصویریم، معتقد است: در دنیای بصری شدۀ امروز ضرورت دارد آموزشهای اجتماعی که با تصاویر اجتماعی زندگی ما سروکار دارند و هدف آن شکل دادن به «تخیل اجتماعی» ماست، بصریتر شود.
وی افزود: ما از طریق آموزشهای اجتماعی باید تخیل کودکان و نوجوانان را به گونهای پرورش دهیم که بتوانند رابطۀ جامعۀ خود را با جهان درک کنند، موقعیت خود را در جامعۀ جهانی بشناسند و در عین حال باید تخیل اجتماعی را به دست آورند تا از طریق آن بتوانند الگوها و قواعد پیشبینیپذیر، رفتار اجتماعی و زندگی را در جامعه بیاموزند.
دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه کودکان و نوجوانان به هر حال از طرق گوناگون مانند رسانهها، معاشرت مناسبات اجتماعی، تجربههای گوناگون اجتماعی و مطالعه کتب میآموزد که چگونه جامعه را تحلیل کند، بیان کرد: تخیل اجتماعی کودک و نوجوان نه تنها شامل تصورات آنها از جامعه و یا پیشبینیهای آنها از آیندۀ زندگی اجتماعی، بلکه شامل «شیوههای تحلیل زندکی اجتماعی» نیز میشود.
وی در ادامه مقاله خود با تأکید بر اینکه باید نوجوانان و جوانان را آماده کرد تا بتوانند با واقعیتهای اجتماعی ناشی از تعامل و همنشینی سنت و تجدد آنگونه که در تجربۀ ایرانی آشکار شده است، آشنا شوند، تصریح کرد: در عین حال محتوای آموزشهای اجتماعی باید به گونهای باشد که نوعی «امید اجتماعی» را برای زیستن در دنیای امروز تولید کند.
فاضلی با بیان این پرسش که چرا گمان میکنیم که کودکان و نوجوانان در یک فرآیند «شکنجه آموزشی» میتوانند آموزشهای اجتماعی را بیاموزند؟ خاطرنشان کرد: خواندن یک نثر دانشگاهی برای دانشآموز دورۀ راهنمایی و یا ابتدایی دقیقاً نوعی اعمال خشونت نمادین است که بیسروصدا با نام علم و یا مدرسه بر روی دانشآموزان اعمال میشود.
وی در ادامه با ذکر اینکه باید یک تجدیدنظر کلی در زمینه نثر کتب درسی در حوزۀ تعلیمات اجتماعی و تمامی دانشهای انسانی و اجتماعی داشته باشیم، اظهار کرد: این کار نهتنها آموزش را سادهتر و شیرینتر میکند، بلکه عملکردها و کارکردهای متن درسی را گسترش میدهد.
دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در بخش پایانی نوشتار خود با اعلام اینکه معنای ضمنی «مینیمالزیم» این است که واژهها دیگر نمیتوانند مانند گذشته شیرین باشند، عنوان کرد: حجم واژگان را باید کم کرد تا مزاحم ذهنها نشوند و جلوی دست و پا را نگیرند و در مقابل، دنیای تصویر که روز به روز در حال بزرگتر شدن است را جدی گرفت.
وی با اشاره به اینکه هر روز بر تعداد تلویزیونها و شبکههای ماهوارهای و غیرماهوارهای افزوده میشود، یادآور شد: دوربینهای عکاسی از طریق موبایلها و تلفنهای همراه مانند ساعت مچی و کمربند بخشی از تجهیزات انفرادی ما شدهاند.
فاضلی در پایان با ذکر این که همه ما در حال تولید تصویریم، معتقد است: در دنیای بصری شدۀ امروز ضرورت دارد آموزشهای اجتماعی که با تصاویر اجتماعی زندگی ما سروکار دارند و هدف آن شکل دادن به «تخیل اجتماعی» ماست، بصریتر شود.
منبع:
خبرگزاری ایسنا
ارسال نظر