دیدنیهایی که بهتر است نبینیم!
پارسینه: براستی خداوند برای چه در قرآن به «غض بصر» تأکید کرده است؟ علت بعضی چیزها را فقط با زیستن میتواند فهمید.
«قل للمؤمنین یغضوا من أبصارهم...» مدتها بود به این فکر میکردم که خدا برای چه در قرآن به «غض بصر» تأکید کرده است ... برای آدمی.
بازهم قید میکنم آدمی (اعم از زن و مرد) دلایل فقهی و علمی و روان شناختی زیادی برایش ذکر کردهاند ولی به نظرم کلاً یک امر هیجان انگیز است تجربهاش فارغ از هر دلیل دینی، چیزی است که ناخودآگاه تو را به وحدت میرساند ...
مدتی است حس میکنی جهان درونیات دچار کثرت کشندهای شده است؛ کثرتی که مثل خوره به جانت افتاده و ذره ذره تو را تحلیل میبرد؛ به دنبال علت ماجرا میگردی با همان ذره بین همیشگی.
دلایل متفاوتی است که یکی از آنها به نظرم تصاویری است که ما روزانه وارد ذهنمان میکنیم از طریق چشم ... بعد تصمیمت را میگذاری بر ندیدن ... ندیدن تصاویر اضافه، چه مغازههای لوکس باشد چه آدمهای جور وا جور و آن وقت بعد از مدتی انگار اگر بخواهی هم نمیتوانی ببینی بعضی چیزها را ...
انگار خدا هم به کمک میآید، کلاً آدم به وحدت میرسد؛ انگار باب برکت باز میشود بر آدم... باب فهم؛ آرام میشوی...
انگار کم کم به وحدت وجودی میتوان رسید با همین یک عمل ساده و این چیزی است که آدمی فقط و فقط با یک تمرین یک هفتهای خودش تجربهاش کند تا علتش را به علم حضوری فهم کند، علت بعضی چیزها را فقط با زیستن میشود فهمید.
و بخصوص وقتی بعد از یک مدت عهد بستگی یک دفعه بزند زیر قولش، یک دفعه چشمش بیهوده بچرخد (یعنی حتی به غرض و مرز و منظور خاصی، یعنی الکی و همینطوری) آن وقت میفهمد چقدر ذهن را متکثر میکند همین دیدنهای اضافی ...!
شاید یکی از دلایل کثرت وجودی ما همین باشد ... همین که ذهنمان پر شده از اطلاعات بیفایده، مسائلی که نه به ما ربطی دارند و نه برای حلشان از دست ما کاری بر میآید و نه شنیدنش میتواند حاصلی داشته باشد برایمان؛ چقدر الکی و دست و دلبازیم در ورودیهای ذهنمان...
ارسال نظر