۴ راهکار برای برون رفت از شکست عاطفی
پارسینه: چند سالی است که استرس شدید دارم و شکست عاطفیام خیلی مرا اذیت میکند؛ سر هر کاری میروم طاقت نمیآورم. فکر و خیال امانم را بریده، چند سالی میشود که طبق دستور پزشک داروهای افسردگی مصرف میکنم اما فایدهای ندارد. چه کنم؟
در این موضوع چند مشکل مطرح شده: استرس شدید، رنج ناشی از شکست عاطفی، قادر نبودن به حفظ شغل، فکر و خیال (نشخوار ذهنی) و مصرف داروهای افسردگی.
استرس (فشار روانی) پاسخ جسمی - روانی ما به تغییرات غیرقابل کنترل، غیرقابل پیش بینی و دشوار بیرونی است. مثلا مرگ نزدیکان، طلاق، شکست مالی و تحصیلی، تغییر محل زندگی و... همگی رویدادهایی استرسزا هستند. شکست عاطفی هم رویدادی استرسزاست. بخصوص هنگامی که رابطه منجر شده به شکست عاطفی، یک رابطه مخفیانه و یا غیر رسمی باشد شدت استرس پس از آن بیشتر میشود، چراکه طرفین درگیر رابطه از حمایتهای اجتماعی و دریافت همدلی و همدردی دیگران محروم هستند و ناچارند فشار روانی را درعین انتظارات عادی اطرافیان تحمل کنند. معمولا چنین افرادی با مشکلاتی همچون اختلال در خواب و غذا، پریشانی در عملکردهای ذهنی، مرور خاطرات گذشته، بدبینی به جنس مخالف، دورههای افسردگی و دلتنگی وگاه احساس خشم روبهرو میشوند. این افراد بهتر است این نکات را رعایت کنند:
۱- حمایت خانوادگی- اجتماعی: برای شاد زیستن، قرار داشتن در یک شبکه روابط دوستانه در تمام طول زندگی، ضروری است. این امر هنگام سپری کردن شکست عاطفی اهمیتی مضاعف مییابد. شما نیاز دارید ماجرای شکست عاطفیتان را برای کسانی که به آنها اعتماد دارید بازگو کنید. احساس اینکه «کسی هست که بداند من چه مشکلی دارم» در بسیاری از لحظات سخت احساس ارزشمندی است. اگر شما احساس میکنید کسی را ندارید که مشکل را برای وی بازگو کنید، از کمک مشاور حضوری یا مشاوره تلفنی استفاده کنید. فراموش نکنید که بخش زیادی از فشار روانی از راه صحبت کردن و گفتوگو تخلیه میشود.
۲- اشتغال یا تحصیل: مسئولیتها و تکالیف اجتماعی ما برای سیستم روانی مانند لنگر عمل میکند و در بسیاری از موارد باعث ایجاد ثبات میشود. متاسفانه شما گفتهاید که نمیتوانید شغل خودتان را حفظ کنید، که این امر خود چرخه ناقصی را ایجاد میکند، یعنی: چون فشار روانی دارم نمیتوانم شغلم را حفظ کنم؛ چون نمیتوانم شغلم را حفظ کنم فشار روانی دارم و...
۳- سلامت جسمانی: افرادی که در شرایط پرفشار روانی هستند رفتارهای بهداشتی و منجر به حفظ سلامت را ترک میکنند و گاه به رفتارهای تهدید کننده سلامت همچون مصرف سیگار، پرخوری و... رو میآورند. رفتارهای حافظ سلامت همچون رعایت بهداشت شخصی، ورزش، پیاده روی و... دو اثر درازمدت و کوتاه مدت دارند؛ اثر دراز مدت آنکه طبیعتا حفظ سلامت است اما اثر کوتاه مدت این رفتارها که تقریبا در زمان انجام ایجاد میشود افزایش احساس اعتماد به نفس، شادمانی و نشاط است.
۴- پرهیز از روابط جدید و دیگر راههای افراطی: متاسفانه در برخی موارد شکست عاطفی، افراد با انگیزه فرار از احساس تنهایی، دلتنگی و طرد شدگی، به روابط جدید رو میآورند. این فرارها معمولا بدون توجه به شریک رابطه انجام میگیرد که این مسئله باعث میشود روابط جدید عمر طولانی نداشته باشد و به شکستهای عاطفی بعدی منجر شود. اما در خصوص مصرف داروهای افسردگی باید گفت مصرف این داروها همچون دیگر داروهای روانی، درمانی قطعی محسوب نمیشود؛ یعنی معمولا به عنوان درمان اورژانسی و یا کنترل مشکلات مزمن استفاده میشود تا روان درمانی. ولی مشاوره میتواند، شما را به مرور به سیر طبیعی زندگی برگرداند. پس نباید به مصرف این داروها اکتفا و از دریافت دیگر انواع کمکهای تخصصی احساس بینیازی کرد.
منبع: جام جم سرا
ارسال نظر