آیا می توان زبان را در خواب فراگرفت؟
پارسینه: خواب همچنین میتواند در توانایی ما در یادگیری مهارتهای حرکتی ـ هر نوع حرکتی گرفته از دوچرخهسواری تا سریعتر تایپ کردن ـ تاثیر داشته باشد.
در دنیای رقابتی امروز مردم دست به هر کاری میزنند تا زندگی موفقی داشته باشند. کشمکش برای به دست آوردن شغل، کاری بس ظالمانه شده و مصرف داروهایی که بتواند هوش را افزایش دهد به اوج خود رسیده است، اما جالب اینجاست که مردم موثرترین روش برای بهبود عملکرد شناختی را به دست فراموشی سپردهاند.
در واقع چیزی که باعث میشود خستگی از تن بیرون رود و احساس خوبی داشته باشد و قدرت یادگیریاش به اوج برسد و باهوشتر شود، خواب است. خواب نهتنها برای حفظ هوشیاری و تمرکز ضروری است بلکه بتازگی محققان دریافتهاند که تاثیر بسیاری روی توانایی ما در یادگیری ـ از دوچرخهسواری گرفته تا آموختن زبان ـ دارد و میتوان برای بهبود حافظه از خواب کمک گرفت.
عقیده ارتباط خواب و حافظه موضوع جدیدی نیست. سال 1924 دو روانشناس آمریکایی با کمک دانشجویان به بررسی خواب و حافظه فرد پرداختند. قرار شد داوطلبان به یادگیری هجاهای نامفهوم بپردازند و محققان سپس یک، دو، چهار و هشت ساعت بعد حافظه دانشجویان را آزمایش کردند و معلوم شد که آنها بیشتر هجاها را زمانی که بین جلسات یادگیری و آزمایش بعدی خواب کافی داشتند بهتر به یاد میآورند. به عبارت دیگر خواب کافی تا حدی حافظهشان را تقویت کرده بود. اما محققان امروز وقتی به شناختن مراحل مختلف خواب ـ که با عمق متفاوت خواب و الگوهای متفاوت فعالیت الکتریکی در مغزمان مشخص میشوند ـ پرداختند به چگونگی اثر خواب روی حافظه پی بردند و آنچه مشخص شد این بود که مراحل مختلف خواب انواع متفاوت حافظه را تقویت میکند.
اوایل امسال محققان دانشگاه کالیفرنیا با الهام از تحقیق دو روانشناس آمریکایی در صد سال قبل از شرکتکنندگان خواستند کلماتی بیمعنی و نامفهوم بیاموزند. شرکتکنندگان از جوانان حدود بیست و یک ساله و گروهی که متوسط سنشان 75 سال بود، تشکیل شده بودند. از داوطلبان خواسته شد یک جفت کلمه را که یکی با معنی مثل «پرنده» و دیگری نامفهوم مانند «جوبو» بود حفظ کنند. معلوم شد که هر دو گروه شرکتکننده میتوانند این جفت کلمات را در مرحله خواب موج آهسته ـ SWS ـ بهتر به یاد آورند. در این مرحله از خواب پالسهای فعالیت مغزی آهسته صورت میگیرد.
بخش دیگر تحقیق برای شرکتکنندگان کمی دردناک بود و محققان میخواستند ثابت کنند خواب به ما کمک میکند تا حوادثی که احساساتمان را برانگیخته است به خاطر آوریم. در دانشگاه بامبرگ آلمان به گروهی از دانشجویان داوطلب مطلبی درخصوص جزئیات قتل یک کودک دادند تا مطالعه کنند. داوطلبانی که توانستند در نیمه دوم شب مطلب را بخوابند و مرحله خواب REM ـ حرکت سریع چشمـ داشتند خیلی بهتر از داوطلبانی که اوایل شب این مرحله از خواب را تجربه کردند یا آنها که اصلا خوابشان نبرده بود توانستند جزئیات متنی را که خوانده بودند به یاد آورند.
خواب همچنین میتواند در توانایی ما در یادگیری مهارتهای حرکتی ـ هر نوع حرکتی گرفته از دوچرخهسواری تا سریعتر تایپ کردن ـ تاثیر داشته باشد.
دکتر متیو واکر، عصبشناس و پزشک مدرسه پزشکی هاروارد نحوه کار با یک سری صفحه کلید رایانهای پیچیده را به داوطلبان آموزش داد و 12 ساعت بعد آنها را آزمایش کرد. افرادی که بین دو جلسه آموزشی نخوابیده بودند فقط 2 درصد عملکردشان بهتر شد، اما بقیه که به اندازه کافی خوابیده بودند 20 درصد سریعتر و بدون خطا کارشان را انجام دادند. این نوع حافظه به نظر میرسد در مرحله خواب حرکت غیرسریع چشم ( NREM ) که خواب سبکتر است تشکیل میشود.
اما خواب چگونه چنین تاثیری دارد؟ یک پاسخ به بازپخش حافظه مربوط است. در واقع وقتی در طول روز چیزی میآموزیم الگوهای سلولهای عصبی یا همان نرونها فعال میشوند و وقتی به خواب میرویم دوباره تکرار میشوند. درست مانند این است که مغز به تمرین آموختههایش میپردازد.
در مرحله خواب موج آهسته، همزمان میلیونها نرون در قشر تازه مخ ـ بخش بیرونی مغز ـ تحریک میشود. معلوم شده است که این پالسهای آهسته فعالیت الکتریکی تعیین میکنند که چه وقت نرونهای دیگر میتوانند فعال شوند و به این وسیله اطمینان حاصل میشود که در سراسر تمام ساختارهای مربوط به مغز بازپخش حافظه صورت میگیرد. بنابراین برای این که شما بتوانید ملاقات با دوستتان را به یاد آورید باید قشرهای مخی بصری و شنیداری باهم بازپخش شوند تا بتوانید همزمان چهره و صدای دوستتان را به یاد آورید. فرض بر این است که این باز پخشهای هماهنگ، حافظه را قوی میکند درست مانند وقتی که در بیداری میخواهید موضوعی را ذهنی تمرین کنید. عصبشناسان میگویند که نرونهای متصل به هم با هم فعال میشوند و فعالیت عصبی همزمان ارتباطهای بین نرونها را قوت بخشیده و اساس فیزیکی حافظه را تشکیل میدهند.
قدرت رویا
تا به حال به این موضوع توجه کردهاید که رویاهایتان دربرگیرنده خاطراتتان است؟ برخی از دانشمندان معتقدند احتمال دارد رویاها علامت بازپخش خاطرات باشند و وقتی در خواب هستیم تکرار میشوند و برای تقویت حافظه ضروریاند. آنها فرض را بر این گذاشتند که فقط برخی از اجزا یک خاطره بازپخش شده وارد ضمیر خودآگاهمان میشود و همچون رویا بروز میکند.
شواهد موجود، ارتباط بین رویاها و حافظه را تائید میکند. برخی از مردم تمایل دارند مهارتهای جدیدشان را وقتی دربارهشان خواب میبینند بهبود بخشند. محققان با آزمایشی روی دانشآموزان زیر دیپلم دریافتهاند آن دسته از دانشآموزان که خواب یک بازی رایانهای مخصوص را دیده بودند، توانستند آن را در بیداری زودتر از کسانی که خواب آن بازی را ندیده بودند، بیاموزند.
خاطراتی که در رویا تجربه میکنیم معمولا پارهپاره ـ یک چهره، یک مکان یا یک تصویر ـ است و خیلی کم پیش میآید کل سناریوی موضوعی را که در بیداری تجربه کردهایم را ببینیم زیرا فقط بخش کوچکی از خاطراتمان که بازپخش میشوند به آگاهی و درک میرسند. البته ویژگیهای فیزیولوژی خواب جلوی به هم متصل شدن پارههای یک رویا را میگیرد. بیشتر خاطرات منسجممان در مرحله حرکت غیرسریع چشم در اوایل شب رخ میدهد. خاطراتی که روشن و واضح است در مرحله حرکت سریع چشم بازپخش میشود و البته تکه تکه است. البته برای این مساله نیز دلیلی منطقی وجود دارد؛ نوعی استروئید به نام کورتیزول در طول شب بتدریج تولید میشود و وقتی در مرحله خواب REM مقدار آن بالا میرود، در ارتباط با قشر تازه مخ اختلال ایجاد کرده و خاطرات را تکتک ذخیره میکند و هیپوکامپوس کمک میکند این خاطرات جدا به هم بپیوندد و کل خاطراتمان را تشکیل دهند و درست به همین دلیل است که رویاهای صبح هنگاممان غالبا عجیب و غریباند.
focus / مترجم: نادیا زکالوند
ارسال نظر