کانال مالی اروپا به مثابه نفت در مقابل غذ!؟
پارسینه: ماجرای غم انگیز کانال مالی اروپا موسوم به اینستکس برای ایران ؛ دقیقاً نسخه تجربه شده و البته موفق آمریکا و شرکایش در عراق است و هیچ تفاوت ماهوی با آن ندارد؛ فقط شکل اجرای آن متفاوت است.
"سیاست نفت در مقابل غذا"، عنوان برنامه تحریمی شورای امنیت سازمان ملل در عراق بود. این سیاست شکننده از آوریل سال ۱۹۹۵ تا نوامبر ۲۰۰۳ و همزمان با اشغال نظامی عراق توسط آمریکا و متحدین آن در این کشور اجرا شد. بر اساس این کانال مالی و تجاری که بین عراق و سازمان ملل متحد منعقد شد، کشور عراق هیچگونه ارادهای در میزان صدور نفت و حتی انتخاب مشتریان خود را نداشت. مضاف بر این در مابه ازای صدور نفت، نه پولی دریافت میکرد و نه حق انتخاب تنوع کالا و سایر مایحتاج خود را داشت، فقط نفت در مقابل غذا و دارو بود ولاغیر!
به دلیل این محدودیتها، عراق حتی در تنظیم و اختصاص بودجه سالانه به نهادهای سیاسی، امنیتی و دفاعی خود کاملا پیاده و بی اختیار بود!
در ادامه این روند بود که اولین و قدرتمندترین ارتش منطقه خاورمیانه و گارد ریاست جمهوری مثال زدنی صدام ِ. عراق، بدون کمترین مقاومت تسلیم آمریکا شد.
دلیلش در یک جمله کوتاه خیلی روشن و پر واضح است که ارتش عراق خلع سلاح شده بود و قدرت موشکی و توان نظامی خود را در سایه سیاست غذا در مقابل نفت از دست داده بود۰
واما ماجرای غم انگیز کانال مالی اروپا موسوم به اینستکس برای ایران؛ دقیقاً نسخه تجربه شده و البته موفق آمریکا و شرکایش در عراق است و هیچ تفاوت ماهوی با آن ندارد؛ فقط شکل اجرای آن متفاوت است. در پشت پرده اینستکس این موارد میتواند از پنهانهای آن باشد؟! مانند آنچه که در برجام مخفی ماند و، اما سر انجام ِ. آن به سقطش منتهی شد:
۱. دستگاه دیپلماسی کشور، برای بار دوم بعد از قائله وجنجال هیچ برجام بر طبل بشارت و گشایشهای اقتصادی، همچنان مینوازد و با تشویق سه کشور اروپایی در مسیر حرکت سنگلاخی و نه چندان روشن این کانال بی محابا در حال دمیدن است؛ البته با شرط اجبار و تحمیل پیوستن بی، چون وچرای ایران به معاهده fatf.
۲. ایران در کانال مالی اروپا مانند عراق از قِبل ِ. فروش محدود نفت، نه پولی دریافت میکند، نه مشتریان خود را انتخاب میکند، و نه حق انتخاب سایر کالا و مایحتاج خود به جز مواد غذایی و دارویی را دارد، و نه بر میزان صدور نفت خود مختار و مجاز است.
۳. قرائن و سیگنالهای طرفین نشان میدهد که دستگاه دیپلماسی کشور ضرورت دارد فضا را برای گفتگو به منظور تحلیل و توقف توان نظامی از جمله قدرت موشکی هموار
کند. کمبود کالا و گرانیهای بعضاً هدف دار و از هم گسیخته، نشان از ماجراهای پشت این پرده هاست۰،
۴. در صورت تحقق این کانال و پیوستن ایران به fatf، ایران همچون عراق در تنظیم بودجه سالانه خود نیز، نظیر اختصاص بودجه دفاعی و ارتقاء توان نظامی خود زمین گیر خواهد شد.
۵. امکان دور زدن تحریمها از ایران با این تهعدات در آینده سلب میشود.
۶. بهانههای اروپا دراین مسیر حتی با انجام همه تعهدات ایران، روز به روز بیشتر و افزونتر خواهد شد و در صورت کوچکترین مقاومت، این بار توان سه کشو اروپایی صاحب حق وتو در شورای امنیت به همراه آمریکا و با پشتوانه های حقوقی و مشروعیتهای بین المللی، تجمیع پیدا
میکند. قصد آنها در این پروسه این است که ایران را در ذیل منشور هفتم سازمان ملل، یعنی اصل استفاده از زور قرار بدهند و ایران خلع سلاح شده را به سرنوشت عراق دچار کنند.
۷. این تنها کمترین خیانت سهو وعمد ذوق زده گان و شیفتگان به قولهای غربی هاست
۸. دست آخر این که اگر لقمه غذا در مجاورت نفت قرار گیرد سر انجام آن حتماً و قطعاً منجر به استفراغ خواهد شد! به مانند مصیبت جانکاه و بزرگی که در عراق رخ داد.
** حسین حاجی
کارشناس ارشد سیاست بین الملل
به دلیل این محدودیتها، عراق حتی در تنظیم و اختصاص بودجه سالانه به نهادهای سیاسی، امنیتی و دفاعی خود کاملا پیاده و بی اختیار بود!
در ادامه این روند بود که اولین و قدرتمندترین ارتش منطقه خاورمیانه و گارد ریاست جمهوری مثال زدنی صدام ِ. عراق، بدون کمترین مقاومت تسلیم آمریکا شد.
دلیلش در یک جمله کوتاه خیلی روشن و پر واضح است که ارتش عراق خلع سلاح شده بود و قدرت موشکی و توان نظامی خود را در سایه سیاست غذا در مقابل نفت از دست داده بود۰
واما ماجرای غم انگیز کانال مالی اروپا موسوم به اینستکس برای ایران؛ دقیقاً نسخه تجربه شده و البته موفق آمریکا و شرکایش در عراق است و هیچ تفاوت ماهوی با آن ندارد؛ فقط شکل اجرای آن متفاوت است. در پشت پرده اینستکس این موارد میتواند از پنهانهای آن باشد؟! مانند آنچه که در برجام مخفی ماند و، اما سر انجام ِ. آن به سقطش منتهی شد:
۱. دستگاه دیپلماسی کشور، برای بار دوم بعد از قائله وجنجال هیچ برجام بر طبل بشارت و گشایشهای اقتصادی، همچنان مینوازد و با تشویق سه کشور اروپایی در مسیر حرکت سنگلاخی و نه چندان روشن این کانال بی محابا در حال دمیدن است؛ البته با شرط اجبار و تحمیل پیوستن بی، چون وچرای ایران به معاهده fatf.
۲. ایران در کانال مالی اروپا مانند عراق از قِبل ِ. فروش محدود نفت، نه پولی دریافت میکند، نه مشتریان خود را انتخاب میکند، و نه حق انتخاب سایر کالا و مایحتاج خود به جز مواد غذایی و دارویی را دارد، و نه بر میزان صدور نفت خود مختار و مجاز است.
۳. قرائن و سیگنالهای طرفین نشان میدهد که دستگاه دیپلماسی کشور ضرورت دارد فضا را برای گفتگو به منظور تحلیل و توقف توان نظامی از جمله قدرت موشکی هموار
کند. کمبود کالا و گرانیهای بعضاً هدف دار و از هم گسیخته، نشان از ماجراهای پشت این پرده هاست۰،
۴. در صورت تحقق این کانال و پیوستن ایران به fatf، ایران همچون عراق در تنظیم بودجه سالانه خود نیز، نظیر اختصاص بودجه دفاعی و ارتقاء توان نظامی خود زمین گیر خواهد شد.
۵. امکان دور زدن تحریمها از ایران با این تهعدات در آینده سلب میشود.
۶. بهانههای اروپا دراین مسیر حتی با انجام همه تعهدات ایران، روز به روز بیشتر و افزونتر خواهد شد و در صورت کوچکترین مقاومت، این بار توان سه کشو اروپایی صاحب حق وتو در شورای امنیت به همراه آمریکا و با پشتوانه های حقوقی و مشروعیتهای بین المللی، تجمیع پیدا
میکند. قصد آنها در این پروسه این است که ایران را در ذیل منشور هفتم سازمان ملل، یعنی اصل استفاده از زور قرار بدهند و ایران خلع سلاح شده را به سرنوشت عراق دچار کنند.
۷. این تنها کمترین خیانت سهو وعمد ذوق زده گان و شیفتگان به قولهای غربی هاست
۸. دست آخر این که اگر لقمه غذا در مجاورت نفت قرار گیرد سر انجام آن حتماً و قطعاً منجر به استفراغ خواهد شد! به مانند مصیبت جانکاه و بزرگی که در عراق رخ داد.
** حسین حاجی
کارشناس ارشد سیاست بین الملل
ارسال نظر