گوناگون

"میت روی زمین نمی‌ماند فقط عجله نکنید! "

پارسینه: ماجرا از آنجا شروع شد که ما خبری کوتاه را درباره آموزش پزشکان برای صدور جواز دفن علمی و دقیق در جام جم آنلاین منتشر کردیم ؛‌خبری که بازخوردش عجیب بود چون هزاران نفر از آن خبر بازدید کردند در حالی که ما گمان می‌کردیم با توجه به مخاطبان خاصش، شمار بازدیدکنندگانش کم باشد.


همین استقبال باعث شد پی ماجرا را بگیریم و برسیم به دکتر امیرحسین مهدوی ، معاون پزشکی و آزمایشگاهی سازمان پزشکی قانونی کشور که وقتی از او می پرسیم چرا مساله جواز دفن تا این حد برای مخاطبان رسانه ها مهم است پاسخ می دهد « چون مردم گرفتارند. وقتی عزیزشان را از دست می دهند دستپاچه می شوند و نمی دانند چه کار کنند و درست ترین تصمیم چیست.»

گفتگوی ما با این متخصص درباره علت برگزاری دوره های تخصصی ویژه پزشکان برای صدور جواز دفن علمی است و او از مواردی می گوید که صدور جواز دفن با تشخیص نادرست باعث پایمال شدن حق مردم می شود.

همه پزشکان می توانند جواز دفن صادر کنند؟

بله هر پزشک عمومی که پروانه مطب داشته باشد، در صورت تمایل می تواند از وزارت بهداشت فرم های صدور جواز دفن بگیرد. این جواز قابل کنترل است تا از آن سوء استفاده نشود و پزشک دیگری نمی تواند با فرم های جواز دفن همکارش، جواز دفن صادر کند.

اگر پزشکی، جواز دفن و مهرش را در اختیار افراد دیگری بگذارد چه اتفاقی می افتد؟

این یک تخلف انتظامی قابل پیگیری است.

در چه صورت پزشک مجاز نیست، جواز دفن صادر کند ؟

فوت ها علت طبیعی و علت غیر طبیعی دارند. وقتی علت فوت غیر طبیعی یا مشکوک باشد پزشک به هیچ وجه نباید جواز دفن صادر کند اما اگر علت فوتی طبیعی باشد یعنی پزشک معالج از علت فوت، آگاه و به طبیعی بودنش اطمینان داشته باشد می تواند با استفاده از اوراق جواز دفنی که در اختیار دارد، اجازه دفن او را بدهد و با استناد به همین اوراق است که مسئولان آرامستان ها می توانند افرادی را که علت فوت شان طبیعی است ، بدون پیچیدگی های قانونی، دفن کنند.

با این روش خانواده متوفی به دردسر نمی افتند، هزینه های اضافی نمی پردازند و مراجع قضایی و انتظامی و پزشکی قانونی هم درگیر پرونده ای غیرضروری نمی شوند.

اگر علت فوت غیر عادی یا مشکوک باشد، بستگان متوفی، چگونه باید جواز دفن بگیرند؟

در این حالت خانواده متوفی باید به کلانتری بروند و اعلام کنند که فرد، فوت کرده است و دستور قضایی بگیرند تا جسد به پزشکی قانونی منتقل کند.

کجای روندی که تعریف کردید اشکال داشته که به تازگی پزشکی قانونی با وزرات بهداشت تفاهم نامه ای امضا کرده است تا پزشکان دوره های آموزشی ویژه ای برای صدور جواز دفن علمی بگذرانند؟ منظورم این است که مسلما اگر مشکلات و تخلفاتی در این حوزه وجود نداشت پزشکی قانونی به فکر برگزاری دوره های آموزشی نمی افتاد.

هدف ما از برگزاری این دوره ها، مشخص شدن علت دقیق مرگ است. ورود ما به این مورد خاص از جنبه پیشگیرانه بوده و هدفمان رعایت موازین علمی و قانونی است. البته اشتباه هایی هم در این باره رخ می دهند که یکی از اهداف ما اصلاح آنهاست تا در وقت و هزینه ها صرفه جویی کنیم و حقی هم پایمال نشود.

در باره این اشتباه بیشتر توضیح می دهید؟

قاعده های اشتباه که هنوز اصلاح نشده کم نیستند برای مثال معلوم نیست بر چه اساسی، برخی کارکنان بیمارستان ها، هر بیمار فوتی در بیمارستان را که کمتر از 24 ساعت از پذیرش او نگذشته باشد به پزشکی قانونی می فرستند در حالی که این روال، اصلا درست نیست.

شاید قانونی بیمارستان ها را ملزم به این رفتار کرده است؟

خیر ! در واقع این رفتار، برداشتی اشتباه از یک دستور یا مصوبه یا بخشنامه است و در روال درست که اگر فردی به بیمارستان منتقل شود و حتی نیم ساعت بعد فوت کند و علت فوتش طبیعی باشد جواز دفنش صادر شود. هدف ما هم از برگزاری این دوره ها، آموختن همین مسائل به پزشکان است.

مشکل مهم تر که ما را مکلف کرده این دوره ها را برگزار کنیم این است که برخی پزشکان سهوا دچار خطاهایی می شوند یعنی در برخی موارد که فوت علتی طبیعی ندارد، جواز دفن صادر می کنند.

در این باره مثال می زنید؟

فرض کنید کسی تصادف کرده و در بیمارستان به علت شکستگی پایش بستری می شود. این فرد پس از مدت کوتاهی از بیمارستان مرخص می شود اما دو هفته پس از بازگشت به خانه، دچار آمبولی ریه می شود و فوت می کند.

در این نمونه اگر فقط علت مرگ آمبولی ریه تشخیص داده شود مرگ طبیعی است و اگر پزشکی که برای صدور جواز دفن می آید از سابقه بیمار بی خبر باشد بلافاصله علت مرگ را عادی تشخیص می دهد و جواز دفن صادر می کند اما در این مثال تصادف در مرگ نقش داشته است و پزشک وظیفه داشته جسد را برای بررسی و تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی بفرستد.

با این حساب پیدا کردن علت دقیق فوت و تمیز دادن این که مرگ واقعا طبیعی است یا غیر طبیعی به نفع بستگان متوفی است چون اگر فوت غیر عادی باشد آنها می توانند مدعی حق و حقوق شان شوند مثلا دیه بگیرند. اما آیا تشخیص علت دقیق فوت برای پزشکی قانونی و وزارت بهداشت هم هم نفعی دارد ؟

بله هدف نهایی ما این است که بتوانیم به وزارت بهداشت و درمان در راه اندازی بانک اطلاعات صحیح فوت ایرانیان کمک کنیم.

این بانک چه فایده ای دارد؟

ما در این بانک اطلاعات واقعی درباره فوت افراد را به دست می آوریم و آنوقت متولیان سلامت در کشور می توانند بهتر و آسان تر در حوزه پیشگیری سیاستگزاری کنند برای نمونه فرض کنیم در آمارهایی که با استفاده از این بانک به دست می آورند، می فهمند که شمار مبتلایان به سرطان در منطقه ای از کشور بالا رفته است.

بنابر این تصمیم می گیرند برنامه های پیشگیرانه ای را در آن منطقه اجرا کنند برای مثال الگوی تغذیه ای صحیح تری را به مردم بیاموزند.

این نوع بانک ها در کشورهای دیگر هم استفاده می شود؟

بله همه کشورهای توسعه یافته برای سیاستگزاری های کلان در حوزه سلامت از اطلاعات آماری این نوع بانک ها هم بهره می برند.

ما تا کنون چنین بانکی در کشورمان نداشته ایم ؟

ایران این بانک را دارد اما مسئولان معتقدند اطلاعاتی که هم اکنون وارد این بانک می شود هنوز دقیق نیست یعنی همانطور که پیش تر اشاره کردم به علت واقعی فوت ها نمی پردازد و بنابر این استناد به آمارش هم چندان درست نیست و برنامه ریزی بر اساس آن به خطا می رود و به همین علت این تفاهم نامه، کمک می کند تا علت فوت صحیح و علمی اعلام شود تا بتوان از آن در حوزه های دیگر بهره برد.

معمولا چه نوع علت فوت هایی به اشتباه طبیعی تشخیص داده می شود در حالی که غیر طبیعی است ؟

این اتفاق معمولا در مواردی رخ می دهد که فوت به علت تصادف یا نزاع باشد چرا که ممکن است مدت زیادی از حادثه بگذرد و فرد ناگهان فوت کند و پزشک به اشتباه بیفتد و علت مرگ را طبیعی تشخیص دهد.

برای مثال ممکن است فرد تصادف کند بعد از چند هفته فوت می کند در این شرایط خانواده اش با پزشک درمانگاه محل تماس می گیرند تا جواز دفن صادر کند و او هم گمان می کند فوت طبیعی است و جواز دفن صادر می کند .

وقتی جسد دفن شد، خانواده تصمیم می گیرند از راننده خاطی که باعث مرگ عزیزشان شده شکایت کنند. آنوقت قاضی پرونده از آنها گواهی پزشکی قانونی می خواهد اما خانواده ، جسد را به پزشکی قانونی منتقل نکرده است تا علت فوت دقیقا مشخص شده باشد.

در این صورت آنها باید با نامه قاضی به پزشکی قانونی بروند تا علت فوت مشخص شود اما می دانید چقدر مشکل و پیچیده است که ما بتوانیم علت مرگ فردی را که قبلا دفن شده مشخص کنیم ؟ احتمال خطا در این نوع موارد بالا می رود.

در این نوع پرونده ها مجبورید نبش قبر کنید ؟

خیر ما این کار را نمی کنیم . پرونده بیمارستانی فرد را در کمیسیون های مان بررسی می کنیم و عوارض احتمالی را پس از تصادف بر اساس مستندات پزشکی بررسی می کنیم و با علت فوت صادر شده بوسیله پزشک انطباق می دهیم تا سهم تصادف در فوت مشخص شود اما به هر حال گاهی که مدارک به اندازه کافی وجود نداشته باشند نمی توانیم دقیقا سهم تصادف را مشخص کنیم.

در این نوع پرونده ها با پزشک چگونه برخورد می شود؟

تصادف یک مساله شبه عمد است و پزشک در صورت تشخیص نادرست تذکر می شنود اما در مواردی که مساله قتل مطرح باشد مثلا در منازعات ، امکان دارد قاضی شک کند که نکند بحث تبانی مطرح باشد. در این موارد، پزشک به علت اشتباهی غیر عمد، دچار درگیری های قانونی می شود تا وقتی که ثابت شود تبانی در کار نبوده است.

در خوشبینانه ترین حالت احتمال دارد قاضی اعلام کند که پزشک مانع دادرسی پرونده شده است و در این شرایط ممکن است پزشک صادر کننده جواز دفن برای فوتی که علتش غیر طبیعی بوده، تحت تعقیب کیفری قرار بگیرد. علاوه بر این سازمان نظام پزشکی هم می تواند در این موارد به عنوان تخلف انضباطی مداخله کند.

شما مثال هایی را درباره اشتباه های رایج در صدور جواز دفن مطرح کردید و من می خواهم به یکی دیگر از انواع تخلف ها اشاره کنم که از دید برخی مسئولان پنهان مانده است. شواهدی وجود دارد که ثابت می کند برخی پزشکان متخلف، مهر و جواز دفنی را که در اختیار دارند به برخی آمبولانس های خصوصی می سپرند. شما تا چه حد این موضوع را تایید می کنید؟

همانطور که گفتم اگر چنین اتفاقی بیفتد تخلف است و قابل پیگرد قانونی است.

من با برخی آمبولانس های خصوصی متخلف تماس گرفتم آنها در ازای پول حتی می توانند تاریخ فوت و علتش را تغییر بدهند. به نظر شما این کار باب سوء استفاده را باز نمی کند ؟

این دقیقا مصداق قانون شکنی است. من درباره این اتفاقات اطلاعاتی ندارم اما اگر در این زمینه خلافی اتفاق می افتد رسیدگی کنند. این ها تخلفاتی هستند که تا وقتی درباره شان به دادگاه شکایت نشود، پزشک قانونی هم نمی تواند در آنها مداخله کند.

وقتی دو طرف، یعنی خانواده متوفی و پزشک و آمبولانس خصوصی راضی اند، چه کسی می خواهد شکایت کند ؟

گفته شما درست است اما نکته این است که نقش سازمان های مختلف در نظارت بر فعالیت های پزشکان چقدر است؟ ما سه سازمان مسئول در این زمینه داریم اول پزشکی قانونی که فقط در صورت دادگاهی شدن موضوع اجازه دارد مداخله کند و بعد وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی که پیش از دادگاهی شدن موضوع هم می توانند با افزایش نظارت ، مانع وقوع تخلف شوند یا متخلف ها را پیدا کنند و با آنها برخورد کنند.

مریم یوشی زاده-/جام جم آنلاین

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار