چرا افراطیون می خواهند تحریم ها باقی بماند؟
پارسینه: تحریم ها به شهادت کارشناسان اقتصادی و افکار عمومی که هر روز با گرانی های متعدد سر و کار دارد، مشکلات زیادی را برای اقتصاد کشور ایجاد کرده است.
حرا: تحریم ها به شهادت کارشناسان اقتصادی و افکار عمومی که هر روز با گرانی های متعدد سر و کار دارد، مشکلات زیادی را برای اقتصاد کشور ایجاد کرده است.
با پیروزی حسن روحانی در انتخابات و روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، امیدها برای حل مسالمت امیز مساله هسته ای ایران بیشتر شد و مکالمه تلفنی حسن روحانی و باراک اوباما نیز این امیدها را بیشتر کرد تا شاید با کلید عقلانیت و تدبیر دولت روحانی، قفل تحریم ها گشوده شود اما در این میان عده ای با افراطی گری ها و حمایت از شعار های کلیشه ای مانند "مرگ بر آمریکا" همچنان بر طبل تحریم ها می کوبند تا مردم کشور روی آسایش را نبینند.
در این میان سهم خواهی ها از مذاکرات ایران با 5+1 نیز اوضاع را پیچیده تر کرده است. هنوز از یادها نرفته است که بهارستان نشین ها خواستار این شده بودند که یک نماینده به مذاکرات بفرستند تا در روند مداکرات تاثیر گذار باشند و به زعم خودشان نگذارند دولت روحانی کوتاه بیاید!
بعد از آن نوبت به شهرداری تهران رسید تا پایش به مذاکرات ایران با 1+5 باز شود!
ماجرا اما از این قرار است که چند روزی است، مردم تهران بیلبوردهایی را در سطح شهر میبینند که در آن، دو نفر به نمایندگی از دو کشور ایران و آمریکا، پشت میز مذاکره نشستهاند، در حالی که وجود پرچمهای این دو کشور در پشت صندلیشان، مشخصا نماد دولتی بودن و رسمیت این مذاکرات است؛ دیپلمات ایرانی در برابر دیپلمات آمریکایی.
قسمت جالب این بیلبوردها اما اینجاست که دیپلمات ایرانی که از قضا محاسنی شبیه وزیر امور خارجه کشورمان دارد، در برابر فردی نشسته که در نیمتنه بالایی، هیات یک دیپلمات و در نیمتنه پایینی ملبس به لباس ارتش ایالات متحده است!
طرفه این که دیپلمات-سرباز آمریکایی داستان در برخی از صحنهها، یک قبضه اسلحه وینچستر آمریکایی را در دست گرفته و از زیر میز به سمت نماینده هیات ایرانی نشانه رفته است؛ نمادی از مذاکره زیر سایه تهدید و ارعاب. در بیلبوردی دیگر در کنار طرف ایرانی یک کیف است و ریش مذاکرهکننده کشورمان به اصطلاح پروفسوری نشان داده شده و در سوی دیگر طرف آمریکایی که در کنار آن یک سگ نشسته است.
این بیلبوردها روی پلهای عابر پیاده و بیلبورد اصلی در تقاطع همت - ستاری نصب شده بود که پس از مدت کوتاهی برداشته شد و در چند محل دیگر هم این بیلبوردها حذف شد اما در بسیاری نقاط دیگر در معرض دید عموم قرار داشت و دارد.
با دیدن این بیلبوردها که عبارت «صداقت آمریکایی» در روی آن به چشم میخورد، تصور میشود که از سوی وزارت خارجه سفارش داده شده است اما با کمی دقت مشخص میشود که شهرداری تهران متصدی تهیه و نصب آنها بوده است تا به این ترتیب شهردار تهران هم دستی بر آتش مذاکرات داشته باشد!
نکته اما اینجاست که تنها چیزی که این بیلبوردها در ذهن تداعی می کنند، عدم موفقیت در مذاکرات اخیر است که امید ها را برای رفع تحریم ها زنده می کرد ان هم در شرایطی که هم هیات ایرانی و هم هیات اروپایی از رضایت بخش بودن این دور از مذاکرات سخن گفتند!
از سوی دیگر، این بیلبوردها که بنا بر گزارش خبر گزاری ها بازتاب گسترده و منفی در رسانه های خارجی داشته است، در حالی در سطح شهر نصب شده است که در جریان مذاکرات اخیر هیاتهای مذاکرهکننده ایرانی و آمریکایی نیز با یکدیگر جداگانه دیدار و گفتوگو کردند و این گفتوگوها در حالی انجام شد که پیش از آن، رئیسجمهور کشورمان در جریان اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، ضمن اعلام آمادگی ایران برای گفتوگو از موضع برابر با دولت آمریکا، به منظور حل مشکلات و سوءتفاهمهای موجود بر سر پرونده هستهای ایران خبر داد و در جریان آخرین روز اقامت خود در نیویورک نیز، در تماس کوتاه تلفنی با باراک اوباما، بر رفع تحریمهای اقتصادی غرب علیه ایران و حل و فصل پرونده هستهای ایران با حفظ حقوق مسلم هستهای کشورمان تاکید کرد.
هر چند گفته می شود این بیلبوردها از سطح شهر جمع شده اند و مجلس نیز قرار است به ماجرای آن ورود کند اما سوال اصلی اینجاست که چرا عده ای در شرایطی که همه چیز بر پایه های عقل و منطق پیش می رود و امید ها برای بهبود اوضاع بیشتر شده و در شرایطی که مردم در وضعیت بد اقتصادی به سر می برند، با این اقدامات هیزم در آتش می ریزند تا آتش تحریم ها را شعله ور تر کنند؟
این عده چه نفعی از ادامه دار شدن تحریم ها و شعار مرگ بر امریکا می برند؟ این ها سوالاتی است که با گذشت زمان از جواب آنها رونمایی خواهد شد هرچند که افکار عمومی این روزها به اندازه کافی آگاه است و انتخابات 24 خرداد به خوبی این مساله را نمایان کرد.
با پیروزی حسن روحانی در انتخابات و روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، امیدها برای حل مسالمت امیز مساله هسته ای ایران بیشتر شد و مکالمه تلفنی حسن روحانی و باراک اوباما نیز این امیدها را بیشتر کرد تا شاید با کلید عقلانیت و تدبیر دولت روحانی، قفل تحریم ها گشوده شود اما در این میان عده ای با افراطی گری ها و حمایت از شعار های کلیشه ای مانند "مرگ بر آمریکا" همچنان بر طبل تحریم ها می کوبند تا مردم کشور روی آسایش را نبینند.
در این میان سهم خواهی ها از مذاکرات ایران با 5+1 نیز اوضاع را پیچیده تر کرده است. هنوز از یادها نرفته است که بهارستان نشین ها خواستار این شده بودند که یک نماینده به مذاکرات بفرستند تا در روند مداکرات تاثیر گذار باشند و به زعم خودشان نگذارند دولت روحانی کوتاه بیاید!
بعد از آن نوبت به شهرداری تهران رسید تا پایش به مذاکرات ایران با 1+5 باز شود!
ماجرا اما از این قرار است که چند روزی است، مردم تهران بیلبوردهایی را در سطح شهر میبینند که در آن، دو نفر به نمایندگی از دو کشور ایران و آمریکا، پشت میز مذاکره نشستهاند، در حالی که وجود پرچمهای این دو کشور در پشت صندلیشان، مشخصا نماد دولتی بودن و رسمیت این مذاکرات است؛ دیپلمات ایرانی در برابر دیپلمات آمریکایی.
طرفه این که دیپلمات-سرباز آمریکایی داستان در برخی از صحنهها، یک قبضه اسلحه وینچستر آمریکایی را در دست گرفته و از زیر میز به سمت نماینده هیات ایرانی نشانه رفته است؛ نمادی از مذاکره زیر سایه تهدید و ارعاب. در بیلبوردی دیگر در کنار طرف ایرانی یک کیف است و ریش مذاکرهکننده کشورمان به اصطلاح پروفسوری نشان داده شده و در سوی دیگر طرف آمریکایی که در کنار آن یک سگ نشسته است.
این بیلبوردها روی پلهای عابر پیاده و بیلبورد اصلی در تقاطع همت - ستاری نصب شده بود که پس از مدت کوتاهی برداشته شد و در چند محل دیگر هم این بیلبوردها حذف شد اما در بسیاری نقاط دیگر در معرض دید عموم قرار داشت و دارد.
با دیدن این بیلبوردها که عبارت «صداقت آمریکایی» در روی آن به چشم میخورد، تصور میشود که از سوی وزارت خارجه سفارش داده شده است اما با کمی دقت مشخص میشود که شهرداری تهران متصدی تهیه و نصب آنها بوده است تا به این ترتیب شهردار تهران هم دستی بر آتش مذاکرات داشته باشد!
نکته اما اینجاست که تنها چیزی که این بیلبوردها در ذهن تداعی می کنند، عدم موفقیت در مذاکرات اخیر است که امید ها را برای رفع تحریم ها زنده می کرد ان هم در شرایطی که هم هیات ایرانی و هم هیات اروپایی از رضایت بخش بودن این دور از مذاکرات سخن گفتند!
از سوی دیگر، این بیلبوردها که بنا بر گزارش خبر گزاری ها بازتاب گسترده و منفی در رسانه های خارجی داشته است، در حالی در سطح شهر نصب شده است که در جریان مذاکرات اخیر هیاتهای مذاکرهکننده ایرانی و آمریکایی نیز با یکدیگر جداگانه دیدار و گفتوگو کردند و این گفتوگوها در حالی انجام شد که پیش از آن، رئیسجمهور کشورمان در جریان اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، ضمن اعلام آمادگی ایران برای گفتوگو از موضع برابر با دولت آمریکا، به منظور حل مشکلات و سوءتفاهمهای موجود بر سر پرونده هستهای ایران خبر داد و در جریان آخرین روز اقامت خود در نیویورک نیز، در تماس کوتاه تلفنی با باراک اوباما، بر رفع تحریمهای اقتصادی غرب علیه ایران و حل و فصل پرونده هستهای ایران با حفظ حقوق مسلم هستهای کشورمان تاکید کرد.
هر چند گفته می شود این بیلبوردها از سطح شهر جمع شده اند و مجلس نیز قرار است به ماجرای آن ورود کند اما سوال اصلی اینجاست که چرا عده ای در شرایطی که همه چیز بر پایه های عقل و منطق پیش می رود و امید ها برای بهبود اوضاع بیشتر شده و در شرایطی که مردم در وضعیت بد اقتصادی به سر می برند، با این اقدامات هیزم در آتش می ریزند تا آتش تحریم ها را شعله ور تر کنند؟
این عده چه نفعی از ادامه دار شدن تحریم ها و شعار مرگ بر امریکا می برند؟ این ها سوالاتی است که با گذشت زمان از جواب آنها رونمایی خواهد شد هرچند که افکار عمومی این روزها به اندازه کافی آگاه است و انتخابات 24 خرداد به خوبی این مساله را نمایان کرد.
حرا: تحریم ها به شهادت کارشناسان اقتصادی و افکار عمومی که هر روز با گرانی های متعدد سر و کار دارد، مشکلات زیادی را برای اقتصاد کشور ایجاد کرده است.
با پیروزی حسن روحانی در انتخابات و روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، امیدها برای حل مسالمت امیز مساله هسته ای ایران بیشتر شد و مکالمه تلفنی حسن روحانی و باراک اوباما نیز این امیدها را بیشتر کرد تا شاید با کلید عقلانیت و تدبیر دولت روحانی، قفل تحریم ها گشوده شود اما در این میان عده ای با افراطی گری ها و حمایت از شعار های کلیشه ای مانند "مرگ بر آمریکا" همچنان بر طبل تحریم ها می کوبند تا مردم کشور روی آسایش را نبینند.
در این میان سهم خواهی ها از مذاکرات ایران با 5+1 نیز اوضاع را پیچیده تر کرده است. هنوز از یادها نرفته است که بهارستان نشین ها خواستار این شده بودند که یک نماینده به مذاکرات بفرستند تا در روند مداکرات تاثیر گذار باشند و به زعم خودشان نگذارند دولت روحانی کوتاه بیاید!
بعد از آن نوبت به شهرداری تهران رسید تا پایش به مذاکرات ایران با 1+5 باز شود!
ماجرا اما از این قرار است که چند روزی است، مردم تهران بیلبوردهایی را در سطح شهر میبینند که در آن، دو نفر به نمایندگی از دو کشور ایران و آمریکا، پشت میز مذاکره نشستهاند، در حالی که وجود پرچمهای این دو کشور در پشت صندلیشان، مشخصا نماد دولتی بودن و رسمیت این مذاکرات است؛ دیپلمات ایرانی در برابر دیپلمات آمریکایی.
قسمت جالب این بیلبوردها اما اینجاست که دیپلمات ایرانی که از قضا محاسنی شبیه وزیر امور خارجه کشورمان دارد، در برابر فردی نشسته که در نیمتنه بالایی، هیات یک دیپلمات و در نیمتنه پایینی ملبس به لباس ارتش ایالات متحده است!
طرفه این که دیپلمات-سرباز آمریکایی داستان در برخی از صحنهها، یک قبضه اسلحه وینچستر آمریکایی را در دست گرفته و از زیر میز به سمت نماینده هیات ایرانی نشانه رفته است؛ نمادی از مذاکره زیر سایه تهدید و ارعاب. در بیلبوردی دیگر در کنار طرف ایرانی یک کیف است و ریش مذاکرهکننده کشورمان به اصطلاح پروفسوری نشان داده شده و در سوی دیگر طرف آمریکایی که در کنار آن یک سگ نشسته است.
این بیلبوردها روی پلهای عابر پیاده و بیلبورد اصلی در تقاطع همت - ستاری نصب شده بود که پس از مدت کوتاهی برداشته شد و در چند محل دیگر هم این بیلبوردها حذف شد اما در بسیاری نقاط دیگر در معرض دید عموم قرار داشت و دارد.
با دیدن این بیلبوردها که عبارت «صداقت آمریکایی» در روی آن به چشم میخورد، تصور میشود که از سوی وزارت خارجه سفارش داده شده است اما با کمی دقت مشخص میشود که شهرداری تهران متصدی تهیه و نصب آنها بوده است تا به این ترتیب شهردار تهران هم دستی بر آتش مذاکرات داشته باشد!
نکته اما اینجاست که تنها چیزی که این بیلبوردها در ذهن تداعی می کنند، عدم موفقیت در مذاکرات اخیر است که امید ها را برای رفع تحریم ها زنده می کرد ان هم در شرایطی که هم هیات ایرانی و هم هیات اروپایی از رضایت بخش بودن این دور از مذاکرات سخن گفتند!
از سوی دیگر، این بیلبوردها که بنا بر گزارش خبر گزاری ها بازتاب گسترده و منفی در رسانه های خارجی داشته است، در حالی در سطح شهر نصب شده است که در جریان مذاکرات اخیر هیاتهای مذاکرهکننده ایرانی و آمریکایی نیز با یکدیگر جداگانه دیدار و گفتوگو کردند و این گفتوگوها در حالی انجام شد که پیش از آن، رئیسجمهور کشورمان در جریان اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، ضمن اعلام آمادگی ایران برای گفتوگو از موضع برابر با دولت آمریکا، به منظور حل مشکلات و سوءتفاهمهای موجود بر سر پرونده هستهای ایران خبر داد و در جریان آخرین روز اقامت خود در نیویورک نیز، در تماس کوتاه تلفنی با باراک اوباما، بر رفع تحریمهای اقتصادی غرب علیه ایران و حل و فصل پرونده هستهای ایران با حفظ حقوق مسلم هستهای کشورمان تاکید کرد.
هر چند گفته می شود این بیلبوردها از سطح شهر جمع شده اند و مجلس نیز قرار است به ماجرای آن ورود کند اما سوال اصلی اینجاست که چرا عده ای در شرایطی که همه چیز بر پایه های عقل و منطق پیش می رود و امید ها برای بهبود اوضاع بیشتر شده و در شرایطی که مردم در وضعیت بد اقتصادی به سر می برند، با این اقدامات هیزم در آتش می ریزند تا آتش تحریم ها را شعله ور تر کنند؟
این عده چه نفعی از ادامه دار شدن تحریم ها و شعار مرگ بر امریکا می برند؟ این ها سوالاتی است که با گذشت زمان از جواب آنها رونمایی خواهد شد هرچند که افکار عمومی این روزها به اندازه کافی آگاه است و انتخابات 24 خرداد به خوبی این مساله را نمایان کرد.
با پیروزی حسن روحانی در انتخابات و روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، امیدها برای حل مسالمت امیز مساله هسته ای ایران بیشتر شد و مکالمه تلفنی حسن روحانی و باراک اوباما نیز این امیدها را بیشتر کرد تا شاید با کلید عقلانیت و تدبیر دولت روحانی، قفل تحریم ها گشوده شود اما در این میان عده ای با افراطی گری ها و حمایت از شعار های کلیشه ای مانند "مرگ بر آمریکا" همچنان بر طبل تحریم ها می کوبند تا مردم کشور روی آسایش را نبینند.
در این میان سهم خواهی ها از مذاکرات ایران با 5+1 نیز اوضاع را پیچیده تر کرده است. هنوز از یادها نرفته است که بهارستان نشین ها خواستار این شده بودند که یک نماینده به مذاکرات بفرستند تا در روند مداکرات تاثیر گذار باشند و به زعم خودشان نگذارند دولت روحانی کوتاه بیاید!
بعد از آن نوبت به شهرداری تهران رسید تا پایش به مذاکرات ایران با 1+5 باز شود!
ماجرا اما از این قرار است که چند روزی است، مردم تهران بیلبوردهایی را در سطح شهر میبینند که در آن، دو نفر به نمایندگی از دو کشور ایران و آمریکا، پشت میز مذاکره نشستهاند، در حالی که وجود پرچمهای این دو کشور در پشت صندلیشان، مشخصا نماد دولتی بودن و رسمیت این مذاکرات است؛ دیپلمات ایرانی در برابر دیپلمات آمریکایی.
طرفه این که دیپلمات-سرباز آمریکایی داستان در برخی از صحنهها، یک قبضه اسلحه وینچستر آمریکایی را در دست گرفته و از زیر میز به سمت نماینده هیات ایرانی نشانه رفته است؛ نمادی از مذاکره زیر سایه تهدید و ارعاب. در بیلبوردی دیگر در کنار طرف ایرانی یک کیف است و ریش مذاکرهکننده کشورمان به اصطلاح پروفسوری نشان داده شده و در سوی دیگر طرف آمریکایی که در کنار آن یک سگ نشسته است.
این بیلبوردها روی پلهای عابر پیاده و بیلبورد اصلی در تقاطع همت - ستاری نصب شده بود که پس از مدت کوتاهی برداشته شد و در چند محل دیگر هم این بیلبوردها حذف شد اما در بسیاری نقاط دیگر در معرض دید عموم قرار داشت و دارد.
با دیدن این بیلبوردها که عبارت «صداقت آمریکایی» در روی آن به چشم میخورد، تصور میشود که از سوی وزارت خارجه سفارش داده شده است اما با کمی دقت مشخص میشود که شهرداری تهران متصدی تهیه و نصب آنها بوده است تا به این ترتیب شهردار تهران هم دستی بر آتش مذاکرات داشته باشد!
نکته اما اینجاست که تنها چیزی که این بیلبوردها در ذهن تداعی می کنند، عدم موفقیت در مذاکرات اخیر است که امید ها را برای رفع تحریم ها زنده می کرد ان هم در شرایطی که هم هیات ایرانی و هم هیات اروپایی از رضایت بخش بودن این دور از مذاکرات سخن گفتند!
از سوی دیگر، این بیلبوردها که بنا بر گزارش خبر گزاری ها بازتاب گسترده و منفی در رسانه های خارجی داشته است، در حالی در سطح شهر نصب شده است که در جریان مذاکرات اخیر هیاتهای مذاکرهکننده ایرانی و آمریکایی نیز با یکدیگر جداگانه دیدار و گفتوگو کردند و این گفتوگوها در حالی انجام شد که پیش از آن، رئیسجمهور کشورمان در جریان اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، ضمن اعلام آمادگی ایران برای گفتوگو از موضع برابر با دولت آمریکا، به منظور حل مشکلات و سوءتفاهمهای موجود بر سر پرونده هستهای ایران خبر داد و در جریان آخرین روز اقامت خود در نیویورک نیز، در تماس کوتاه تلفنی با باراک اوباما، بر رفع تحریمهای اقتصادی غرب علیه ایران و حل و فصل پرونده هستهای ایران با حفظ حقوق مسلم هستهای کشورمان تاکید کرد.
هر چند گفته می شود این بیلبوردها از سطح شهر جمع شده اند و مجلس نیز قرار است به ماجرای آن ورود کند اما سوال اصلی اینجاست که چرا عده ای در شرایطی که همه چیز بر پایه های عقل و منطق پیش می رود و امید ها برای بهبود اوضاع بیشتر شده و در شرایطی که مردم در وضعیت بد اقتصادی به سر می برند، با این اقدامات هیزم در آتش می ریزند تا آتش تحریم ها را شعله ور تر کنند؟
این عده چه نفعی از ادامه دار شدن تحریم ها و شعار مرگ بر امریکا می برند؟ این ها سوالاتی است که با گذشت زمان از جواب آنها رونمایی خواهد شد هرچند که افکار عمومی این روزها به اندازه کافی آگاه است و انتخابات 24 خرداد به خوبی این مساله را نمایان کرد.
زیرامنافعشون درخطره
درآمد برخیها در تحریم است.
همینه که هست!
میخوای بخور، نمیخوای بخور.
منافع منافع مادي فقط و فقط... رانت خواران دلالان و بازاريان سودجو كه منافعي داشته اند و الان بخطر افتاده است از تمام ابزار ها براي توقف مذاكرات استفاده خواهند كرد عده اي منافع داشتند دلار يك شبه از هزار به سه هزار تومان افزايش و زندگي مردم سياه شده است مگر ان رانت خوار خبر دارد كه زندگي كار گر و كار مند و اغلب طبقات اجتماعي چطور سياه شده و والدين از فرزندان خود شرمنده شده اند گراني و گراني براي او چه تاثيري دارد اين مردم هست كه تاوان رفتار هاي تند عده اي افراطي را پرداخته است موضوع منافع عده اي است كه از ... بعنوان ابزار استفاده مي كنند اميد وارم دولت محترم بر اساس رهنمود هاي مقام معظم رهبري با قوت در مذاكرات شركت و به اهداف عاليه برسد انشائلله و در ان صورت هست كه معلوم خواهد شد درد اين افراد ايا منافع مادي بود يا چيز ديگر
با توجه به متن مشعشع ترجمه انگلیسی، که مرغ بریان را خندان می کند، حتمااز اعضای تیم ریاست جمهور پیشین در این داستان نقش داشته اند. "کفایت" حضرات ما رو کشته.