صفار: در جنبش سبز، نماز شب خوان هم داریم
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي دولت نهم گفت: بعد از انقلاب كبير فرانسه تنها انقلابي كه به مفهوم واقعي صورت گرفت، انقلاب اسلامي بود.
به گزارش ايسنا، محمد حسين صفارهرندي در جمع دانشجويان دانشگاه فردوسي مشهد با بيان اين كه انقلاب اسلامي حرف جديدي بود، تصريح كرد: انقلاب بعد از 31 سال هنوز با نشاط است و بر روي جغرافياي جهاني تاثير ميگذارد.
وي به دوران قبل از پيروزي انقلاب اشاره و خاطرنشان كرد: در جامعه ايراني اسلامي بخشي از مردم بيتفاوت به قضيههاي سياسي بودند. بخشي هم كه بيتفاوت به جريانات سياسي نبودند، به گروههاي مختلف تقسيم ميشدند. بعضي از اين گروهها تمركز اصليشان به حركات زير زميني بود و زير زميني شدن فعاليتها موجب انحراف ميشد اما اين مطلق نبود. سرانجام فاصله داشتن با جامعه، انسان را دچار توهم ميكند مثل چريكهاي فدائيان خلق، شاخهاي از جبهه ملي، سازمان مجاهدين خلق، عدهاي ديگري هم براي اين كه از اين آسيبها در امان بمانند، اصلا وارد سياست نميشدند مثل انجمن حجتيه.
وي با اشاره به اين كه امام(ره) اصلا عقيدهاي به مبارزه از نوع چريكهاي فدائيان خلق و سازمان مجاهدين خلق نداشت، اظهار داشت: سال 1356 عملا دفتر اين سازمانها بسته و بخش عمدهاي از اعضا به زندان افتاده و عدهاي ديگر از كشور خارج شدند. در زندان به دليل دور بودن، وقتي انقلاب به راه افتاد كساني كه در زندان آن قدر با مردم فاصله داشتند نميخواستند حركت مردم را به رسميت بشناسند.
وي به بيانات امام خميني(ره) اشاره كرد و گفت: امام خميني(ره) ميفرمايند كسي كه ميخواهد مبارزه كند نميتواند از جامعه دور باشد. يكي از آسيبهاي اول، شكلگيري حضور كساني بود كه در واقع كيلومترها از مردم عقب اما در ظاهر خودشان را جلودار ميدانستند.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي دولت نهم گفت: امام خميني(ره) انديشه حكومت ديني و اسلامي را در سال 48 در درس خارج در نجف اشرف مطرح كرده بودند. در رهبري كمبودي نداشتيم؛ رهبري و سيستم رهبري به لحاظ نوع هدايت عمومي و رابطه با مردم خيلي خوب عمل كرده و توانسته دوره پر تنش اصلي را كه يك سال و يك ماه بيشتر نبود، بدون دردسر و به هم ريختگي به پايان برساند.
وي ادامه داد: البته تمام ماجرا همين نبود. بايد يك جرياني وجود ميداشت كه براي هدايت كلي انقلاب برنامهسازي كند و ما در اين بخش مشكل داشتيم. بخش قابل توجهي از مشكلات و آسيبهايي كه ما داشتيم عدم وجود تكنسينهاي انقلابي بود كه هم بهرهاي از معارف رهبري برده باشند و هم وظيفه خود را در محيط اجرايي بدانند.
وي تاكيد كرد: ما سابقه خوبي از تحزب در كشور نداشتهايم. سابقه خيانت حزب توده، احزاب راست و چپ كه همه اهدافشان خلاصه ميشد در دستيابي از هر طريقي به قدرت و به مردم بياعتنايي كردن و به همين دلايل مردم ما سابقه خوبي از حزب ندارند.
صفارهرندي با بيان اين كه بازرگان و دولت او تراز انقلاب نبودند، گفت: دولت بازرگان به دليل عدم تناسب با خواستههاي ملت انقلاب كرده كمتر از يك سال دوام نياورد و بعد از آن شوراي انقلاب مديريت كشور را به دست گرفت.
وي با اشاره به اين كه بنيصدر مشروعيت خود را از مجاورت با امام خميني(ره) به دست آورد و رييسجمهور شد، گفت: بنيصدر خيلي زود تضادهايش با مردم و انقلاب روشن و آنجا مرگ سريعش اتفاق افتاد. يكي ديگر از آسيبهايي كه از همان اول متوجه ما بود، نداشتن سازمان متناسب با انقلاب بود.
وي با طرح اين موضوع كه قويترين و مباركترين كادرسازيها در جنگ اتفاق افتاد، خاطرنشان كرد: تجربه موفق در كادرسازي ما در جبهه و بر حسب ضرورت اتفاق افتاد و ما توانستيم يك تجربه مبارك در كشورداري به دست آوريم. در جنگ تحميلي علاوه بر توليد كادرسازي توانستيم به علم و فنآوري دست پيدا كنيم. دهه 60 براي ما حاوي اين چنين بركاتي بود در چنين موقعيتي يك نسل از بادمجان دور قاب چينها ميگفتند اگر قرار است رشد كنيم بايد از قديميها استفاده كنيم. در حوزه اقتصادي اوايل افرادي با ديد انقلابي وارد شده و براي كار كردن زمان نميشناختند و يك نگاه تكليفگرا داشتند. از اواسط دهه 60 به تدريج عدهاي گفتند شما سواد نداريد و بايد برويد درس بخوانيد كه اين افراد ترك پست كرده و براي ادامه تحصيل به خارج رفتند. درصد قابل توجهي از آرمانها عوض شده بود و آسيبهاي جدي از اين ناحيه به ما وارد شده بود. در سال آخر دولت مهندس موسوي نزديك به 50 درصد بودجه كشور از بانك مركزي استقراض شد بود؛ در واقع مملكت را دولت اداره نميكرد بلكه امام و مردم اداره ميكردند.
وي ادامه داد: بعد از جنگ بايد كشور بازسازي ميشد اما اين بازسازي نبايد به هر قيمت و قرباني كردن همه كادرهايمان ميبود.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي دولت نهم با اشاره به اين كه وقتي فرزندهاي مردم در جبهه به شهادت ميرسيدند، عدهاي براي ادامه تحصيل به خارج از كشور رفته و وقتي در دهه 70 بازگشتند، طلبكار بودند كه البته اين مطلق نيست، خاطرنشان كرد: اين افراد تحصيل كرده موقعي از خارج بازگشتند گفتند شما چه گلي به سر مردم زديد، حالا بايستيد كنار، ما ميخواهيم كار بكنيم.
وي به بخش فرهنگي آن زمان اشاره و خاطرنشان كرد: در بخش فرهنگي روزنامه تراز همشهري بود كه ديدگاه فرهنگي دعوت از خارجهنشين كه بعضي از همان ضدانقلابها هم بودند مطرح شد؛ يكي از افراد شاپور بختيار بود كه به دعوت مهاجراني به ايران آمد.
وي درباره تغييرخواهي ملت ايران خاطرنشان كرد: در تغييرخواهي ملت ايران بخت با آقاي خاتمي يار بود و توانست در اين بستر تغييرخواهي جلوه كند. علت اصلي عدم پيروزي آقاي ناطق نوري مصاحبه وي كه گفته بود من ميخواهم مسير آقاي هاشمي را دنبال بكنم؛ البته آنجا فقط خاتمي نبود بلكه جمع او اطراف و احزابي مانند مشاركت بودند كه شب انتخابات به وجود آمدند.
صفارهرندي به جنبش سبز اشاره كرد و گفت: ما در جنبش سبز از وفادارترين افراد به جمهوري اسلامي تا كساني كه با جمهوري اسلامي خداحافظي كردهاند، داريم. ما در يك طرف جنبش سبز بهايي ضد اسلام، سلطنتطلب، منافق، همجنسباز و رقاصههاي فراري و در طرف ديگر جنبش سبز نماز شب خوان و وفادار به امام خميني(ره) نيز داريم و اين 14-13 ميليون به همين دليل حساب خود را جدا كردند. آنها ميگفتند احمدينژاد را قبول نداريم و اين را هم نميتوانيم بپذيريم كه همتراز سلطنتطلب و غيره قرار گيريم.
وي با بيان اين كه ايراد و آسيب مركزي از مديريت اصلاحات بود، خاطرنشان كرد: جبهه اصلاحات جبهه بي سري بود. به آقاي خاتمي ميگفتند شما راس اصلاحات نيستيد بلكه رييس دولت اصلاحات هستيد.
وي با بيان اين كه شاهد عقيم ماندن آرزوهاي مردم با انتخابات خاتمي بوديم، ابراز عقيده كرد: آقاي خاتمي را توهم برداشته بود كه راي به او راي به جمهوري اسلامي قبل نيست بلكه راي به جمهوري اسلامي جديدي بود.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي دولت نهم گفت: شريفترين جريانات سياسي آنهايي هستند كه رسما ميگويند ما ماركسيست و غيره هستيم و درست برعكس آنها كساني هستند كه ماركسيست هستند و جلوه اسلامي گرفتنه و تابلوي انجمن اسلامي را بلند ميكنند.
وي با اشاره به اين كه مشروعيت موسوي از آن نظام است، تاكيد كرد: از سيادت ايشان فراوان و از خانوادههاي شهدا، چهرههاي روحاني و شخصيتهاي برجسته زياد استفاده كردند و با اين كار ميخواهند بگويند مشروعيت مال نظام است اما شعاري كه در اين جريان شكل گرفت جمهوري ايراني بود و اين دروغ خطرناكي است.
وي به دوران احمدينژاد اشاره و خاطرنشان كرد: از خيلي جهات يك دوره اعتلا و شكوفايي بود. آن گمشدهاي كه مردم در بخشهاي ضعيف جامعه دنبال ميكردند، توانستند حلاوت خدمت را به مردم بچشانند. معلوم شد پروژههايي را كه به 20 سال ساخت آن طول كشيده بود، ميتوان 2 ساله تكميل كرد، اما در آسيبشناسي اين مقطع بايد گفت چرا بايد همين رييسجمهور معروف شود به اين كه با دانشگاهيان رفيق نبوده و نگاه كارشناسانه را رد ميكند كه البته بخشي از آنها دروغ است.
صفارهرندي به جريان مرحوم كردان اشاره و خاطرنشان كرد: در جريان كردان اشتباه شد اما ميشد خسارت را قبول كرد. صحبت آقاي احمدينژاد اين بود كه "نميخواهم كسي مظلوم بشود" ولي در آن جا يك ملت مظلوم واقع شد. در جامعه روستايي و شهرهاي كوچك حلاوت شيرين خدمترساني به مردم چشانده شده است و در تهران و كلانشهرها شهرداريها آن قدر كار ميكنند كه كار دولت به چشم نميآيد.
وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي به مهمترين آسيبي كه در اين دوره عليرغم آن همه خدمت به مردم صورت گرفت اشاره و خاطرنشان كرد: فاصله گرفتن با قشري از نخبگان كه دست در دست رييسجمهور داشتند، نه آن نخبگان مريض اما رييسجمهور سزاوار اين نبود كه اين جريانات در مقابل وي بايستند.
وي با اشاره به اينكه در اين دوره خيلي از مشكلات اساسي سامان داده شد، تاكيد كرد: مودبترين دولت به آداب اسلامي دولت آقاي احمدينژاد است.
به گزارش ايسنا در ابتداي اين جلسه مجري برنامه گفت: از آقايان محتشميپور، مجيد انصاري، تابش، مرعشي، عماد افروغ، اميدوار رضايي، خباز، كواكبيان و فلاحتپيشه براي مناظره دعوت به عمل آمد كه دوستان قبول نكردند.
ارسال نظر