گوناگون

گروگانگیرها یک ساعت تلفنی حرف می زدند!

گروگانگیرها یک ساعت تلفنی حرف می زدند!

پارسینه: اما گوش گروگانگیران بدهکار نبود و فقط و فقط حرف از پول میلیونی می زدند و در نهایت مقداری هم برای ما تخفیف قائل شدند.

به گزارش پارسینه به نقل از صبح توس، هر چندگاهی به خانواده رضا سمیعی فرد، مرد گروگان گرفته شده در افغانستان در تماس بودیم، همسر و دوست رضا می گفتند فعلا خبری نیست، هر روز زنگ می زنند و تهدید می کنند، از ۷۰۰ میلیون تومان رسوندیم به ۶۰۰ میلیون تومان.

هر وقت زنگ می زنند التماس می کنم، به خدا اگر تمام دار و ندارم را هم بفروشم بازهم تهیه این مقدار پول کار آسانی نیست، تو روخدا بلایی به سر همسرم نیارید، هرطور باشه جور می کنم، لااقل تخفیفی بدید تا یک خاکی به سرمان کنیم..

اما گوش گروگانگیران بدهکار نبود و فقط و فقط حرف از پول میلیونی می زدند و در نهایت مقداری هم برای ما تخفیف قائل شدند.

کار روزانمان این شده بود، یک پا استانداری، یک پا اداره آگاهی، یک پا نمایندگی وزارت خارجه و … و همه و همه ما را دلگرمی می دادند که پیگیریم و گاهی هم برایشان سخت بود که هر روز در دفترشان باشیم و برای راننده ای بی گناه و بیچاره پیگیری انجام بدیم.

چند روزی از گروگانگیران خبری نبود، از پلیس هرات خبر رسید که چند روزی جسدی را در خارج از این شهر پیدا کرده اند، خانواده شفاهی جسد را شناسایی می کنند و به نتیجه می رسند که بله همان رضای خودمان است…
جزئیات به قتل رساندن این جوان اینگونه بوده است که رضا را با دو گلوله کشته اند. یک تیر را از پشت سر به او شلیک کرده اند و دیگری که تیر خالص بوده، به سرش شلیک شده و از چشم راســتش بیرون آمده و دست او هم قطع شده است.

پلیس ایران به خانواده رضا سمیعی فرد گفته که ۱۸روزی از مرگ این راننده میگذرد.

تأثیر شــکنجه ها و ســختیهای این یکماهه، چهره جوان رضا را حسابی تکیده کرده است. او از نهادهای مختلف درگیر در این پرونده گلایه میکند که اقدامی مثبت برای نجات جــان رضا انجام نداده اند؛ "فقط گفتند، پیگیری میکنیم" اما کاری نکردند.

رضا یک راننده ساده بود، شاید اگر او وکیل و وزیر بود، ماجرا را جدیتر تلقی می کردند. باور کنید آدم ربایان گاهی یک ساعت با ما تلفنی صحبت می کردند و آن قدر تماسهایشان ناشیانه بود که به آسانی امکان ردگیریشان وجود داشت، اما متأسفانه کسی صدای ما را نشــنید و همسر و دختر هفت ساله رضا به داغ او نشستند.

مسعود ضرابی، همکار رضا که مدام با صبح توس در ارتباط بود با تأیید خبر فوت او و گلایه شدید از عدم پیگیری مسئولان، می گوید: هر روز به ما وعده می دادند که پیگیری می کنیم، در حالی که راه های فراوانی برای پیگیری وجود داشت.

دردناک تر از همه این است که تازه پلیس بین الملل به ما تماس گرفته که از همکارتان چه خبر؟! در حالی که ۱۰ روز از کشته شدن رضا می گذرد.

ارسال نظر

  • ناشناس

    خدا کسانی را که میتوانستند و کاری نکردن لعنت کند

  • ناشناس

    سلام درد ما این است که مردم استان ما مهم نیستند تا کسی به آنها توجه کند

  • ناشناس

    آنچه البته به جایی نرسد فریاد است

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار