ضرغامی بچهها را دوست نداشت!
پارسینه: تلویزیون ضرغامی خالی از هر برنامهای برای کودکان و نوجوانان است...
پارسینه/امیر علی رامه: عزتالله ضرغامی که حدود ده سال است بر کرسی ریاست یکی از مهمترین سازمانهای کشور تکیه زده و صدا و سیمای کشور را اداره میکند یکی از مهمترین افتخاراتش این است که در چند دو ، سه سال گذشته شبکههای تلویزیونی را افزایش داده و آنها را از پنج شبکه مثلا به 22 شبکه رسانده و البته به همه اینها باید شبکههای استانی را هم اضافه کرد و مسلما یکی از افتخارات مهم دیگرش راهاندازی شبکههای برون مرزی است که تعداد آنها هم زیاد است.
افتتاح این همه شبکه به این معناست که ضرغامی به کمیت بیشتر از کیفیت اعتقاد دارد و اصلا به این ضربالمثل فکر نمیکند که یک ده آباد بهتر از صد تا شهر خراب است.ضرغامی برای بقای سیاسی و رسانهای خود به بیلان کار نیاز دارد و این آمار بیلانکاری او را پر و پیمان میکند.برای او مهم نیست که همه این شبکهها که شاید تعداد آنها از صد تا هم بیشتر باشد چیز دندانگیری برای مردم ندارند و در دو سال گذشته پر شدهاند از برنامههای تکراری که در طول شبانه روز به نوبت از شبکههای مختلف پخش میشود.ضرغامی این کمفروشی را به حساب این میگذارد که بودجه نداریم برنامه جدید تولید کنیم اما آگاهان و کارشناسان رسانهای و مسئولان مالی مملکت میدانند که این بهانهای بیش نیست.
اما به همه این بهانهها کمفروشی که ضرغامی و مدیرانش به گروه سنی کودک و نوجوان کردند بیشتر از بقیه گروههای سنی است.تلویزیون ضرغامی خالی از هر برنامهای برای کودکان و نوجوانان است.تا چند سال پیش شبکههای یک و دو برای بچهها برنامههای ویژهای داشتند که در طول روز آنها را سرگرم میکرد. چند مجری خوب و توانا هم بودند که با حرفهای دلنشین خود به کودکان راه و رسم زندگی را یاد میدادند و بچهها آنقدر خانم رضایی و خانم خامنه را دوست داشتند که محال بود حرفهای آنها را آویزه گوش نکنند.
اما چند سال ضرغامی تصمیم گرفت خانه رسانهای کودکان را خراب کند و به خیال خود طرحی نو در اندازد.در این برنامهریزی جدید شبکه دو شبکه مختص کودکان نامگذاری شد و قرار شد همه برنامههای کودک و نوجوان از این شبکه پخش شود و شبکه یک برنامههای این گروه سنی را از کنداکتور خود حذف کند.برنامهسازان کودک به شبکه دو نقل مکان کردند اما این خانه جدید به آنها وفا نکرد و خیلی زود همه عقبنشینی کردند و آنتن شبکه دو به دست خالهها و عموهای لوس و بی مزهای افتاد که با چند عروسک بی هویت تلاش بیهودهای را آغاز کردند تا دوست و همراه بچهها شوند.اما بچهها هم که بسیار باهوشتر از عمو عزت( عزتالله ضرغامی) هستند ترجیح دادند که کنترل تلویزیون و ماهواره را از مادر و پدرها بگیرند و کانال تلویزیون را روی برنامههای کودک ماهواره تنظیم کنندکه برنامههای بسیار دیدنی و جذابی دارد و دیگر لازم نیست آنها لوس بازیهای خاله شادونه و عمو مهربون و خاله رویا و بقیه خالهها و عموها را تحمل کنند.
افتخار دیگر ضرغامی راهاندازی شبکه پویا است، شبکهای که فقط کارتون پخش میکند.کارتونهای ایرانی و خارجی .اما بچهها و والدین کودکان خیلی زود متوجه شدند که کارتونهای ایرانی که به شیوههای آماتور و دم دستی تولید شدهاند و پیامهای اخلاقی و مذهبی را چنان بیواسطه و بدون داستان به گوش بچهها فرو میکنند که آنها را از هر چه کارتون هست فراری میدهند.مادران که هنوز با نوستالژی دهه شصت زندگی میکنند شبکه پویا را گاهی برای تماشا انتخاب میکنند تا کارتونهایی مانند مهاجران، بل و سباستین، بچههای آلپ، 15 پسر، پرفسور بالتازار و ... را تماشا کنند و به یاد گذشته آه بکشند اما واقعیت این است که این کارتونها برای بچههای امروزی جذابیتی ندارند چون آنها با امکانات دنیای امروز زندگی میکنند و خاطرات دهه شصت برای آنها مثل رازهای صندوقچه مادربزرگ است که فقط از دور جذاب است اما وقتی در این صندوقچه باز میشود درون آن چیزی نیست جز بوی نفتالین که زیاد هم خوشایند نیست.
برای ضرغامی که حالا چند روزی بیشتر از ریاستش بر سازمان صدا و سیما باقی نمانده بچهها شهروند درچه سه و چهار هستند چون حتی به مدیران شبکههای تلویزیونی این نکته را یادآوری نکرد که برای این گروه سنی فیلم و کودک تولید کنند تا بچهها مجبور نباشند برای تماشای تلویزیون ایران همپای بزرگترها سریالهای خانوادگی و پلیسی را تماشا کنند و با انواع جرم و جنایت و فحش و ناسزا و اراذل و اوباش آشنا شوند.
تلویزیونی که ضرغامی برای مدیر بعد از خود به یادگار گذاشت خالی از هر گونه جذابیت برای بچههاست و معلوم نیست مدیر بعدی چگونه و با چه راهکاری خواهد توانست بچهها را با جمع مخاطبان تلویزیون برگرداند.
افتتاح این همه شبکه به این معناست که ضرغامی به کمیت بیشتر از کیفیت اعتقاد دارد و اصلا به این ضربالمثل فکر نمیکند که یک ده آباد بهتر از صد تا شهر خراب است.ضرغامی برای بقای سیاسی و رسانهای خود به بیلان کار نیاز دارد و این آمار بیلانکاری او را پر و پیمان میکند.برای او مهم نیست که همه این شبکهها که شاید تعداد آنها از صد تا هم بیشتر باشد چیز دندانگیری برای مردم ندارند و در دو سال گذشته پر شدهاند از برنامههای تکراری که در طول شبانه روز به نوبت از شبکههای مختلف پخش میشود.ضرغامی این کمفروشی را به حساب این میگذارد که بودجه نداریم برنامه جدید تولید کنیم اما آگاهان و کارشناسان رسانهای و مسئولان مالی مملکت میدانند که این بهانهای بیش نیست.
اما به همه این بهانهها کمفروشی که ضرغامی و مدیرانش به گروه سنی کودک و نوجوان کردند بیشتر از بقیه گروههای سنی است.تلویزیون ضرغامی خالی از هر برنامهای برای کودکان و نوجوانان است.تا چند سال پیش شبکههای یک و دو برای بچهها برنامههای ویژهای داشتند که در طول روز آنها را سرگرم میکرد. چند مجری خوب و توانا هم بودند که با حرفهای دلنشین خود به کودکان راه و رسم زندگی را یاد میدادند و بچهها آنقدر خانم رضایی و خانم خامنه را دوست داشتند که محال بود حرفهای آنها را آویزه گوش نکنند.
اما چند سال ضرغامی تصمیم گرفت خانه رسانهای کودکان را خراب کند و به خیال خود طرحی نو در اندازد.در این برنامهریزی جدید شبکه دو شبکه مختص کودکان نامگذاری شد و قرار شد همه برنامههای کودک و نوجوان از این شبکه پخش شود و شبکه یک برنامههای این گروه سنی را از کنداکتور خود حذف کند.برنامهسازان کودک به شبکه دو نقل مکان کردند اما این خانه جدید به آنها وفا نکرد و خیلی زود همه عقبنشینی کردند و آنتن شبکه دو به دست خالهها و عموهای لوس و بی مزهای افتاد که با چند عروسک بی هویت تلاش بیهودهای را آغاز کردند تا دوست و همراه بچهها شوند.اما بچهها هم که بسیار باهوشتر از عمو عزت( عزتالله ضرغامی) هستند ترجیح دادند که کنترل تلویزیون و ماهواره را از مادر و پدرها بگیرند و کانال تلویزیون را روی برنامههای کودک ماهواره تنظیم کنندکه برنامههای بسیار دیدنی و جذابی دارد و دیگر لازم نیست آنها لوس بازیهای خاله شادونه و عمو مهربون و خاله رویا و بقیه خالهها و عموها را تحمل کنند.
افتخار دیگر ضرغامی راهاندازی شبکه پویا است، شبکهای که فقط کارتون پخش میکند.کارتونهای ایرانی و خارجی .اما بچهها و والدین کودکان خیلی زود متوجه شدند که کارتونهای ایرانی که به شیوههای آماتور و دم دستی تولید شدهاند و پیامهای اخلاقی و مذهبی را چنان بیواسطه و بدون داستان به گوش بچهها فرو میکنند که آنها را از هر چه کارتون هست فراری میدهند.مادران که هنوز با نوستالژی دهه شصت زندگی میکنند شبکه پویا را گاهی برای تماشا انتخاب میکنند تا کارتونهایی مانند مهاجران، بل و سباستین، بچههای آلپ، 15 پسر، پرفسور بالتازار و ... را تماشا کنند و به یاد گذشته آه بکشند اما واقعیت این است که این کارتونها برای بچههای امروزی جذابیتی ندارند چون آنها با امکانات دنیای امروز زندگی میکنند و خاطرات دهه شصت برای آنها مثل رازهای صندوقچه مادربزرگ است که فقط از دور جذاب است اما وقتی در این صندوقچه باز میشود درون آن چیزی نیست جز بوی نفتالین که زیاد هم خوشایند نیست.
برای ضرغامی که حالا چند روزی بیشتر از ریاستش بر سازمان صدا و سیما باقی نمانده بچهها شهروند درچه سه و چهار هستند چون حتی به مدیران شبکههای تلویزیونی این نکته را یادآوری نکرد که برای این گروه سنی فیلم و کودک تولید کنند تا بچهها مجبور نباشند برای تماشای تلویزیون ایران همپای بزرگترها سریالهای خانوادگی و پلیسی را تماشا کنند و با انواع جرم و جنایت و فحش و ناسزا و اراذل و اوباش آشنا شوند.
تلویزیونی که ضرغامی برای مدیر بعد از خود به یادگار گذاشت خالی از هر گونه جذابیت برای بچههاست و معلوم نیست مدیر بعدی چگونه و با چه راهکاری خواهد توانست بچهها را با جمع مخاطبان تلویزیون برگرداند.
با سلام اتفاقا ضرغامی کارش بیسته کاری کرده که ما الان خیلی کم تلوزیون نگاه میکنیم من هر وقت خابم نمیاد تلوزیون روشن میکنم و دراز میکشم پنج دقیقه بعد خوابم جدا امتحان کنید
واقعیت مدیران غیر متخصص همین است.
ضرغامي صداقت را هم دوست نداشت
خیلی بی انصافید شرط یک نقد عادلانه و با انصاف گفتن محاسن ومعایب در کنار هم است نه اینطور سیاهنمایی !
اقای ضرغامی دوست داریم