گوناگون

ایران، عربستان و بازار نفت

پارسینه: نفت تقریبا نیمی از قیمت ۱۱۵ دلاری خود در ماه ژوئن را از دست داده است و این روند که به طور عام بدلیل کاهش تقاضا و افزایش عرضه است نسبت به دفعات پیش دارای ویژگی‌‌های خاص خود است.

دکتر امیر مدنی در سرمقاله مردم سالاری نوشت:

نفت تقریبا نیمی از قیمت 115 دلاری خود در ماه ژوئن را از دست داده است.

این روند که به طور عام به دلیل کاهش تقاضا و افزایش عرضه است نسبت به دفعات پیش دارای ویژگی‌‌های خاص خود است. روند کاهش قیمت نفت با اعمال تخفیف بر قیمت از سوی عربستان بزرگترین صادر کننده نفت با صدور 10 میلیون بشکه در روز و پس از ناتوانی اوپک در نشست 27 نوامبر در کاهش تولید دارای شتاب بیشتری شد.

تصمیم اوپک در کاهش ندادن سقف تولید پس از آن گرفته شد که نخستین تولید کننده نفت جهان، روسیه (به همراه مکزیک و دیگران) که عضو اوپک نیستند از کاهش تولید خودداری کردند.

برخی‌ دلایل اقتصادی کاهش تقاضا را، گذشته از تغییر ادواری مقاصد سرمایه و فشار سرمایه مالی بر اقتصاد واقعی برای کنترل بازار و سرمایه صنعتی می‌توان چنین برشمرد: بحران اقتصادی اروپا، کند شدن رشد اقتصاد چین، بحران مزمن اقتصاد ژاپن و عرضه رو به فزونی نفت شیل (محصول شکاف صخره ای‌ ) آمریکا و نفت تار -سند کانادا (محصول قیر استخراجی از شن‌ها).

اوپک یا کشور‌های صادر کننده نفت هم اکنون روزانه 30 میلیون بشکه نفت به بازار عرضه می کنند که حدود 30 تا 40 درصد نفت عرضه شده به بازار جهانی‌ است (90 تا 100 میلیون بشکه در روز کل نفت عرضه شده در جهان است). با آنکه تولید اوپک 30-40 درصد است 60 درصد تجارت بازار جهانی‌ نفت در انحصار اوپک است.

از این رو تصمیمات اوپک تاثیری مهم بر روند قیمت‌ها دارد. از این 30 میلیون بشکه تولیدی روزانه نزدیک به 10 میلیون بشکه صادرات روزانه عربستان سعودی است. با مشاهده این ارقام و نسبت‌ها وزن عربستان سعودی (و شیوخ متحد ) در اوپک و بازار جهانی‌ مشخص می شود.

ریزش قیمت‌ها که می تواند ادامه یافته و تا بشکه‌ای‌ 20 دلار پائین آمده و نوسانی 20 تا 50 دلاری داشته باشد کشور‌های عضو اوپک چون ایران و ونزوئلا، نیجریه،... و بیرون از اوپک چون روسیه را می تواند دچار مشکلات جدی درآمد‌ها کند. کشورهایی که درآمد‌های نفتی‌ نقشی‌ تعیین کننده در بودجه سالانه آنها دارد و ادامه وضع کنونی می تواند باعث نا آرامی‌های اجتماعی در آنها شود.

از این روی برخی‌ از کارشناسان و سیاستمداران از توطئه‌های برنامه ریزی شده سخن می‌گویند.

باور برخی‌ از کارشناسان بر این است که عربستان سعودی با هماهنگی برخی محافل در آمریکا با آمریکا بر آن است تا به مجازات اقتصاد روسیه بپردازد تا سیاست خود را در اوکراین تغییر دهد, یا ایران را وادار سازد که سیاست منطقه‌ای‌ خود را تغییر دهد.

احتمالا عربستان بر آن است تا پس از دستیابی به برخی‌ از مقاصد ژئوپلیتیک به تقویت قیمت‌ها با کاهش تولید روی بیاورد یا اینکه با سرازیر کردن هرچه بیشتر نفت به بازار، قیمت‌ها را به چنان کاهشی دچار سازد که تولیدات استخراج‌های غیر معمول (شیل آمریکا و تار- سند کانادایی و ...) مقرون به صرفه نباشد و خود با حفظ سهم خود و اوپک در بازار جهانی‌ مبتنی‌ بر قیمت‌های رقابتی‌ (همچون سال‌های 1985 تا 2004) داور نهایی تعیین قیمت‌ها باقی‌ بماند (همچون سال‌های 1974 تا 1985) تا از این طریق بتواند قدرت سیاسی مبتنی بر تعادلات خانوادگی - قبیلگی خود را در درون جامعه بر پا نگاه دارد و در سطح منطقه بازیگری ژئوپلیتیک باشد. نفت اگرچه دارای بعد اقتصادی - تجاری - صنعتی بسیار مهمی‌ است اما بعد اقتصادی آن عمیقا سیاسی و ژئوپلیتیک است.

روشن است که مساله عربستان تنها کنترل بازار و تجارت نفت نیست. عربستان که هر بشکه نفت را با هزینه تقریبی 2 دلار استخراج می‌کند قادر است بسیاری از تولیدات نامتعارف و دیگر را از گردونه رقابت خارج کند و با جاری ساختن نفت ارزان حتی پژوهش در زمینه انرژی‌های آلترناتیو و نو را نیز متوقف سازد و به اقتصاد روسیه فشار‌های سنگین وارد کند و همچون سال 1977 آن طور که انریو کوپر (Andrew Scott Cooper) در فارین پالیسی می‌نویسد -18 دسامبر 2014- ایران را دچار مشکلات چند گانه سازد.

اما در کنار این اهداف هدف اساسی‌ عربستان از کاربست این سیاست حفظ قدرت سیاسی مبتنی‌ بر تعادلات خانوادگی است و این امری است که اگر از دید تاکتیکی در کوتاه مدت می تواند نتایجی‌ داشته باشد در دراز مدت و از دید استراتژیکی بی‌ نتیجه است.

از دید درونی آل سعود با هزینه‌های سنگین از پی‌ خرید موافقت و خاموش سازی نارضایتی‌ بر می‌آید و از دید بیرونی با صرف دلار‌های نفتی‌ بر آن می شود تا از طریق گروه‌های سلفی -جهادی- تکفیری در معادلات ژئوپلیتیک نقش و حضور داشته باشد. اما چنان که تجربه نشان می دهد گروه هایی چون القاعده و داعش که از رحم سلفیگری تکفیری وهابی زاده می شوند از کنترل خارج شده به زهدان زایشی خود حمله ور می شوند.

قدرت در عربستان هنوز ضرورت اصلاحات دموکراتیک را برای بقا در نمی یابد و سعی‌ می‌کند تا با به کارگیری نفت و دلارهای نفتی‌ و افراطیگری ایدئولوژیک بقای خود را تامین کند. این در حالیست که ایران فراسوی آرایش سیاسی این یا آن لحظه‌ تاریخی‌ به دلیل داشتن جامعه مدنی قدرتمند و مبارزات استوار این جامعه در کنار ریشه داری دوستداران منطقه ای‌، علیرغم سختی‌های عبوری قادر به گذر از شرایط سخت است.

علی‌رغم این وضعیت ایران و عربستان می توانند با به رسمیت شناختن تفاوت‌ها در چارچوب اوپک برای ثبات بازارها همکاری کرده از پیچیده تر شدن اوضاع پیشگیری کنند.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار