"سردار انصراف" عنوانی در مجلس نگرفت
پارسینه: انصراف تاریخی محمدرضا عارف اگرچه زمینه ساز تشکیل دولت اعتدال بود اما اکنون که به نمایندگی در مجلس قناعت کرده، در شبکههای اجتماعی به «سردار انصراف» معروف شده است.
محمدرضا عارف زیست سیاسی و علمی موازیای داشته و اگرچه گذر زمان کفه سیاسی زندگیاش را سنگینتر کرده اما تالیف ۳۸۰ مقاله علمی و انتخاب کتابش با عنوان «سیستمهای مخابراتی دیجیتال و آنالوگ» در سال ۶۹ به عنوان کتاب سال و در کنار اینها ریاست دانشگاه تهران باعث شده که نتوان به راحتی از سابقه علمی و دانشگاهی منتخب اول تهران در مجلس دهم گذشت. به ویژه اگر در کنار این تلاشهای علمی بدانیم که او یکی از نظریهپردازان جهانی در نظریه اطلاعات است و موفق به معرفی شبکه مخابراتی معروف Aref Network شده است.
این مرد ۶۵ ساله همزمان با پیروزی انقلاب در ایران نبوده و در قارهای دور درس میخوانده اما در کنار تحصیل به دنبال فعالیتهای انقلابی در سالهای ۵۴ تا ۵۹ در انجمن اسلامی دانشجویان امریکا و کانادا فعال بوده است. او از زمانی که به ایران بازگشت برای توسعه کشور تلاش کرد. ابتدا سرپرست شرکت مخابرات شد و سپس معاونتهای مختلف وزارت فرهنگ و آموزش عالی را تجربه کرد.
دوران اصلاحات پای عارف را به کابینه باز کرد، در سه سال اول یعنی بین سالهای ۷۶ تا ۷۹ وزیر پست و تلگراف و تلفن بود. سال آخر دولت اول سید محمد خاتمی را در سمت معاون رییسجمهور و رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور سپری کرد و در دولت دوم اصلاحات به بالاترین پست اجراییاش منصوب شد. او چهار سال معاون اول رئیس جمهور بود.
دست رد به سینه احمدینژاد
وقتی در سال ۸۴ احمدینژاد در تلاش بود دولتش را بچیند، "بفرمایی" هم به عارف زد، او میخواست عارف را در معاون اولی ابقا کند اما این سیاستمدار یزدی زیربار دولت مخالف با اصلاحات نرفت و دست رد به سینه احمدینژاد زد. پس از آن معمولا در خبرها غایب بود و از او تنها با عنوانهای عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام یاد میشد.
اولین انصراف ۹ سال پیش
ماجرای انصرافهای عارف با انتخابات سال ۹۲ شروع نمیشود. او در انتخابات دور هشتم مجلس در سال ۸۶ تایید صلاحیت شده بود اما در اعتراض به ردصلاحیتهای گسترده اصلاح طلبان از ادامه رقابت انصراف داد، در آن انتخابات از وی به عنوان نفر اول فهرست انتخاباتی ائتلاف اصلاح طلبان نام برده میشد.
انصراف تاریخی و آغاز بازگشت اصلاح طلبان به قدرت
در سال ۹۲، با کاندیداتوری او برای انتخابات ریاست جمهوری، دوباره نام محمدرضا عارف بر سر زبانها افتاد و انصراف تاریخیاش او را محبوب کرد. انصرافی که باعث شد دوران گذار از تندرویها آغاز شود و دولت اعتدال خط پایانی بر دولت مدعی "راستگویی" بکشد. همچنین این رویکرد برای اصلاح طلبان تبدیل به نقطه عطفی شد که آغاز بازگشت تدریجی آنها را به قدرت کلید میزد.
البته عارف شخصا چندان راضی به این انصراف نبود و ترجیح میداد بین و او حسن روحانی، کسی که از عرصه خارج میشود خودش نباشد اما نامه لیدر بزرگ اصلاحات، حجت را بر عارف تمام کرد. سایت اینترنتی عارف در نیمه شب بیست خرداد انصراف او را با موضع «تمکین از اجماع» با محوریت سیدمحمد خاتمی از کاندیداتوری ریاست جمهوری اعلام کرد. البته سخنگوی او تاکید کرد که عارف به نفع هیچ نامزدی کنار نرفته و ستادهای او به کار خود پایان دادند. اما چهار روز بعد زمانی که میخواست رای خود را به صندوق بیاندازد، اعلام کرد که به نفع حسن روحانی کنار کشیده است.
تصور عمومی این بود که حسن روحانی به شکرانه انصراف، محمدرضا عارف را به عنوان معاون اول معرفی کند اما رئیس دولت تنها ریاست دو وزارتخانه علوم، تحقیقات و فناوری و ارتباطات و فناوری اطلاعات را به محمدرضا عارف پیشنهاد کرد که عارف هیچکدام را نپذیرفت.
در راه کرسیهای پارلمان
محمدرضا عارف وقتی عطای پستهای دولتی را به لقایش بخشید، تصمیم گرفت این بار خودش را در معرض رای مردم قرار دهد تا آیندهاش در کرسیهای سبز پارلمان رقم بخورد. او در این راه تلاشهای زیادی کرد و موفق هم شد. او سر لیست تهران بود و توانست بیشترین رای در این دوره از انتخابات را هم به دست آورد اما این بیشترین رای نتوانست او را راهی هیات رئیسه کند.
عارف برای اینکه بر صندلی ریاست هم بنشیند تلاش زیادی کرد. به ویژه در دور دوم انتخابات برای اینکه لیست امید اکثریت شود به تعبیر محمدرضا باهنر او به همراه همسرش «روزی ۱۵۰۰ کیلومتر در ایران سفر میکرد» تا به نفع کاندیداهای مورد حمایت این لیست سخنرانی کند. نتیجه کار برای امیدیها روی کاغذ امیدوارکننده بود اما در مجلس نه، تعدادی از آنها پس از تشکیل مجلس خود را به لاریجانی نزدیکتر از عارف احساس کردند و وارد کمیسیون ولایت شدند.
نه رئیس مجلس و نه رئیس کمیسیون؛ تنها رئیس فراکسیون
این وضعیت، شرایط را برای پیروزی لاریجانی بر عارف مساعد کرد. عارف در انتخابات هیات رئیسه موقت تنها ۱۰۳ رای آورد اما رقیبش ۱۷۳ رای داشت. همین شد که عارف هفته بعد در انتخابات هیات رئیسه دائم دیگر کاندیدا نشد و لاریجانی رکورد آرای رئیس مجلس را با کسب ۲۳۷ رای از آن خود کرد.
بعد از آن در فضای رسانهای کشور عنوان شد که قرار است عارف رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شود. نمایندگانی همچون محمدرضا تابش و سهیلا جلودارزاده او را شایسته این کرسی میدانستند حتی خبرهای تایید نشدهای هم شنیده میشد که لاریجانی هم پیغام و پسغامی فرستاده تا مزه دهن او را بسنجد اما عارف هیچ تمایلی به این مرکز نشان نداد.
پس از آن تنها امید کسانی که با هزار امید، لیست تهران را ۳۰ نفره به پارلمان فرستاده بودند ریاست عارف بر کمیسیون آموزش بود. اما محمدرضا عارف حتی برای ریاست این کمیسیون هم کاندیدا نشد و در حالی که تعداد اعضای امیدی بر اصولگراها در این کمیسیون میچربید، عرصه را واگذار کرد تا باز هم مستقلها تعیین کننده باشند. این ترک عرصه چندان به مذاق طرفدارانش خوش نیامده و انتقادها به او را بویژه در فضای مجازی زیاد کرده است و برخی از او با عنوان «سردار انصراف» یاد کرده و جتی هشتکی هم با این عنوان برای او ساختهاند.
محمدرضا عارف در مجلس دهم تنها دو عنوان دارد؛ یکی رئیس موقت فراکسیون امید و دیگری رئیس مجمع نمایندگان استان تهران. اولی در بدترین شرایط هم محقق میشد و دومی بیشتر تشریفاتی است و در عمل تاثیرگذار نیست.
این مرد ۶۵ ساله همزمان با پیروزی انقلاب در ایران نبوده و در قارهای دور درس میخوانده اما در کنار تحصیل به دنبال فعالیتهای انقلابی در سالهای ۵۴ تا ۵۹ در انجمن اسلامی دانشجویان امریکا و کانادا فعال بوده است. او از زمانی که به ایران بازگشت برای توسعه کشور تلاش کرد. ابتدا سرپرست شرکت مخابرات شد و سپس معاونتهای مختلف وزارت فرهنگ و آموزش عالی را تجربه کرد.
دوران اصلاحات پای عارف را به کابینه باز کرد، در سه سال اول یعنی بین سالهای ۷۶ تا ۷۹ وزیر پست و تلگراف و تلفن بود. سال آخر دولت اول سید محمد خاتمی را در سمت معاون رییسجمهور و رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور سپری کرد و در دولت دوم اصلاحات به بالاترین پست اجراییاش منصوب شد. او چهار سال معاون اول رئیس جمهور بود.
دست رد به سینه احمدینژاد
وقتی در سال ۸۴ احمدینژاد در تلاش بود دولتش را بچیند، "بفرمایی" هم به عارف زد، او میخواست عارف را در معاون اولی ابقا کند اما این سیاستمدار یزدی زیربار دولت مخالف با اصلاحات نرفت و دست رد به سینه احمدینژاد زد. پس از آن معمولا در خبرها غایب بود و از او تنها با عنوانهای عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام یاد میشد.
اولین انصراف ۹ سال پیش
ماجرای انصرافهای عارف با انتخابات سال ۹۲ شروع نمیشود. او در انتخابات دور هشتم مجلس در سال ۸۶ تایید صلاحیت شده بود اما در اعتراض به ردصلاحیتهای گسترده اصلاح طلبان از ادامه رقابت انصراف داد، در آن انتخابات از وی به عنوان نفر اول فهرست انتخاباتی ائتلاف اصلاح طلبان نام برده میشد.
انصراف تاریخی و آغاز بازگشت اصلاح طلبان به قدرت
در سال ۹۲، با کاندیداتوری او برای انتخابات ریاست جمهوری، دوباره نام محمدرضا عارف بر سر زبانها افتاد و انصراف تاریخیاش او را محبوب کرد. انصرافی که باعث شد دوران گذار از تندرویها آغاز شود و دولت اعتدال خط پایانی بر دولت مدعی "راستگویی" بکشد. همچنین این رویکرد برای اصلاح طلبان تبدیل به نقطه عطفی شد که آغاز بازگشت تدریجی آنها را به قدرت کلید میزد.
البته عارف شخصا چندان راضی به این انصراف نبود و ترجیح میداد بین و او حسن روحانی، کسی که از عرصه خارج میشود خودش نباشد اما نامه لیدر بزرگ اصلاحات، حجت را بر عارف تمام کرد. سایت اینترنتی عارف در نیمه شب بیست خرداد انصراف او را با موضع «تمکین از اجماع» با محوریت سیدمحمد خاتمی از کاندیداتوری ریاست جمهوری اعلام کرد. البته سخنگوی او تاکید کرد که عارف به نفع هیچ نامزدی کنار نرفته و ستادهای او به کار خود پایان دادند. اما چهار روز بعد زمانی که میخواست رای خود را به صندوق بیاندازد، اعلام کرد که به نفع حسن روحانی کنار کشیده است.
تصور عمومی این بود که حسن روحانی به شکرانه انصراف، محمدرضا عارف را به عنوان معاون اول معرفی کند اما رئیس دولت تنها ریاست دو وزارتخانه علوم، تحقیقات و فناوری و ارتباطات و فناوری اطلاعات را به محمدرضا عارف پیشنهاد کرد که عارف هیچکدام را نپذیرفت.
در راه کرسیهای پارلمان
محمدرضا عارف وقتی عطای پستهای دولتی را به لقایش بخشید، تصمیم گرفت این بار خودش را در معرض رای مردم قرار دهد تا آیندهاش در کرسیهای سبز پارلمان رقم بخورد. او در این راه تلاشهای زیادی کرد و موفق هم شد. او سر لیست تهران بود و توانست بیشترین رای در این دوره از انتخابات را هم به دست آورد اما این بیشترین رای نتوانست او را راهی هیات رئیسه کند.
عارف برای اینکه بر صندلی ریاست هم بنشیند تلاش زیادی کرد. به ویژه در دور دوم انتخابات برای اینکه لیست امید اکثریت شود به تعبیر محمدرضا باهنر او به همراه همسرش «روزی ۱۵۰۰ کیلومتر در ایران سفر میکرد» تا به نفع کاندیداهای مورد حمایت این لیست سخنرانی کند. نتیجه کار برای امیدیها روی کاغذ امیدوارکننده بود اما در مجلس نه، تعدادی از آنها پس از تشکیل مجلس خود را به لاریجانی نزدیکتر از عارف احساس کردند و وارد کمیسیون ولایت شدند.
نه رئیس مجلس و نه رئیس کمیسیون؛ تنها رئیس فراکسیون
این وضعیت، شرایط را برای پیروزی لاریجانی بر عارف مساعد کرد. عارف در انتخابات هیات رئیسه موقت تنها ۱۰۳ رای آورد اما رقیبش ۱۷۳ رای داشت. همین شد که عارف هفته بعد در انتخابات هیات رئیسه دائم دیگر کاندیدا نشد و لاریجانی رکورد آرای رئیس مجلس را با کسب ۲۳۷ رای از آن خود کرد.
بعد از آن در فضای رسانهای کشور عنوان شد که قرار است عارف رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شود. نمایندگانی همچون محمدرضا تابش و سهیلا جلودارزاده او را شایسته این کرسی میدانستند حتی خبرهای تایید نشدهای هم شنیده میشد که لاریجانی هم پیغام و پسغامی فرستاده تا مزه دهن او را بسنجد اما عارف هیچ تمایلی به این مرکز نشان نداد.
پس از آن تنها امید کسانی که با هزار امید، لیست تهران را ۳۰ نفره به پارلمان فرستاده بودند ریاست عارف بر کمیسیون آموزش بود. اما محمدرضا عارف حتی برای ریاست این کمیسیون هم کاندیدا نشد و در حالی که تعداد اعضای امیدی بر اصولگراها در این کمیسیون میچربید، عرصه را واگذار کرد تا باز هم مستقلها تعیین کننده باشند. این ترک عرصه چندان به مذاق طرفدارانش خوش نیامده و انتقادها به او را بویژه در فضای مجازی زیاد کرده است و برخی از او با عنوان «سردار انصراف» یاد کرده و جتی هشتکی هم با این عنوان برای او ساختهاند.
محمدرضا عارف در مجلس دهم تنها دو عنوان دارد؛ یکی رئیس موقت فراکسیون امید و دیگری رئیس مجمع نمایندگان استان تهران. اولی در بدترین شرایط هم محقق میشد و دومی بیشتر تشریفاتی است و در عمل تاثیرگذار نیست.
منبع:
خبرآنلاین
فقط ریاست جمهوری 96 یا 1400
اگرعارف بنابرمشاوره های اشتباه به رقابت لاریجانی نمی رفت وضعیت اصلاح طلبان درکمیسیونها بهترازاین بود شکست عارف اعتمادبه نفس راازوی گرفت
کسانی که قادر نبودند اختلاف رای 70راپیش بینی کنند ایشان رامجبور به رقابت کردند