سرمقاله سياست روز: آمدن هاشمی رفسنجانی جدي است؟
«آمدن آقاي هاشمي جدي است؟»عنوان سرمقاله روزنامه سياست روز به قلم محمد صفري است كه در آن ميخوانيد؛منظور آقاي هاشمي رفسنجاني چه كساني هستند؟هنگامي كه ايشان عنوان ميكند؛« اگرچه افراطيون و باندبازان نتوانستند دلسوزان كشور اعم از مديران كارآمد و علماي دلسوز و نيز دانشگاهيان فرهيخته را نابود كنند، اما آنان را متفرق و خانهنشين كردند.»چه مفهومي دارد؟
آقاي هاشمي رفسنجاني شرايطي را درك كرده است كه اكنون هم با ورود به صحنه سياسي كشور البته پر رنگ تر از پيش،قصد دارد تا نقش خود را ايفا كند.
رئيس جمهور ۸ سال دوران سازندگي آيا احساس كرده است كه پس از دوران رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد، دوباره خود را در محك انتخابات رياست جمهوري قرار دهد؟ تصور ميكند كه در صورت كانديدا شدن انتخاب خواهد شد؟
گرچه هنوز ايشان نظر قطعي خود را درباره آمدن يا نيامدن اعلام نكرده است، اما زمزمههايي به گوش ميرسد كه آقاي هاشمي رفسنجاني به نظر ميرسد شرايط را به گونهاي ديده است كه اكنون وقت آمدن است.اما آيا واقعاً ميتوان تا چه حد اين اتفاق را جدي تلقي كرد؟
زمان زيادي به انتخابات رياست جمهوري دوره يازدهم باقي نمانده است ۸ ماه در يك چشم بر هم زدن سپري ميشود همانگونه كه اين ۷ ماه سال ۹۱ سپري شد و بيش از ۷ سال از دوران رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد گذشت.
اكنون اين زمزمهها، واكنشهايي را در پي داشته است.برخي محافل و شخصيتهاي سياسي موافقند و ميگويند رئيس جمهور دوران سازندگي ميتواند با ايفاي نقش خود تاثير گذار باشد و مشكلات را حل كند و گروهي ديگر ضمن مخالفت با ورود ايشان به عرصه انتخابات سياستهاي آقاي هاشمي را دواي درد كشور نميدانند چون اعتقاد دارند اين سياستها ۸ سال در كشور اجرا شده است.
گروه اول كه موافق آمدن آقاي هاشمي هستند علاوه بر اين كه ايشان را فردي براي روزهاي سخت و بحراني ميپندارند،همانهايي هستند كه به گفته رئيس مجمع تشخيص مصلحت متفرق و خانه نشين شدهاند و اگر آقاي هاشمي بازگردد آنها نيز بازخواهند گشت.
هر چند ايشان به روشني نگفته است كه اين افراد چه كساني هستند، اما اگر در ميان آنها افرادي چون مير حسين و كروبي باشد اين سياست مانعي خواهد بود بر سر راه آقاي هاشمي رفسنجاني،قطعاً ايشان ميداند كه بازگشت اينگونه افراد شدني نيست.
اما ميتوان پذيرفت كه برخي از افرادي كه عنوانهاي آنها، نام برده شده است،در جمع خانه نشينان وجود دارند كه قابليت بازگشت به عرصههاي مورد نظر ديده ميشود. اما آنها كه با حضور آقاي هاشمي رفسنجاني مخالفند گرايشهاي ايشان را بيشتر به سوي اصلاح طلبان ميدانند كه تا اندازه زيادي درست هم هست.
مواضع غير شفاف ايشان در زمينه فتنه ۸۸ ميتوانست قدري از نگرانيها را بكاهد.اما مواضعي كه ايشان در زمينه وقايع فتنه ۸۸ اتخاذ كرد باعث شد تا موضع تندي عليه آقاي هاشمي اتخاذ شود.البته توقع از ايشان جداي از پيش بينيهايي كه كرده بود،به اين سو سوق پيدا ميكرد كه درقبال آن فتنه موضع گيري كند و اقدامات انجام شده از سوي اصلاح طلبان تند رو را محكوم كند، اما اينگونه نشد.
نگراني بخشي از مخالفان حضور آقاي هاشمي رفسنجاني يك بعد ديگر هم دارد و آن كنار گذاشته شدن آنها از سوي وي هنگامي كه رياست جمهوري را در دست خواهد گرفت.در واقع خانه نشيني از اين سو اتفاق بيفتد.كه البته بعيد هم نيست.هر چند ايشان در باره طرح وحدت ملي كه مطرح كرده گفته است؛ «وحدت ملي به معناي ادغام نيروها و سهمخواهيهاي گروهي نیست بلكه زمينه ساز حضور همه وفاداران به انقلاب و قانون اساسي است.»
از سوي ديگر بيم آن ميرود كه با حضور آقاي هاشمي رفسنجاني فضاي سياسي كشور تنشهايي را هم به خود ببيند.كه البته آقاي هاشمي اگر چنين احساسي كند، خود براي ورود به عرصه انتخابات رياست جمهوري تجديد نظر خواهد كرد. برخي تحليلگران معتقدند كه رئيس جمهور آينده بايد چهرهاي فرا جناحي باشد و وابستگي شديد و مستقيم به احزاب هم نداشته باشد.به اين امر اعتقاد داشته باشد كه گرايشهاي سياسي به هر طرف باعث خواهد شد تا ديدگاهها و نظرات خاصي در كشور اعمال شود.پس نيازمند كانديدايي هستيم كه ايدئولوژي او برگرفته از اصل انقلاب و نظام باشد و به ويژه با ديدگاههاي رهبري نظام نيز هماهنگي لازم را داشته باشد.
جمعي در اردوگاه اصولگرايان از طرفداران آقاي هاشمي هستند جمعي در اردوگاه اصلاح طلبان هستند كه حامي او ميباشند.اين حمايت و طرفداري دليل حمايت از كانديداتوري او در انتخابات رياست جمهوري آينده نميتواند تلقي شود چون هنوز به طور روشن از سوي اين دو گروه چنين سياستي اعلام نشده است.
اما اگر اصولگرايان سنتي ببينند كه كانديدايي در خور توجه نخواهند داشت و يا سياست چند كانديدايي در اردوگاه آنان پياده شود طالب آقاي هاشمي خواهند شد و ايضاً اصلاح طلبان ميانه رو و منطقي كه از فتنه گران ۸۸ اعلام برائت كردند.
با همه اين تفاسير اقبال عمومي مردم از همه مواردي كه ياد شد مهمتر است.مردم راي دهنده هستند و حرف آخر را ميزنند اين كه كانديدايي مورد حمايت فلان گروه و حزب است يا مورد توجه چه كشوري است زياد محلي از اعراب ندارد.گرچه انديشكده بنياد شوراي امنيت آمريكا اعلام كرده است كه واشنگتن و غرب از رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني در انتخابات ۹۲ استقبال ميكند اما اين حمايتها و طرفداريها ملاك انتخاب مردمي نيست.
خيلي خوب