تهران در باتلاق سیاه!
پارسینه: تنها راهی که به فکر مسئولان میرسد، تعطیلی یکی دو روزه مدارس و ادارات است. وقتی تعارف، رودربایستی یا مسائل دیگر مسئولان را از بیان واقعیت و راحتطلبی مردم، اجازه درمان واقعی این سرطان را نمیدهد، بهترین راه این است که با این مرگ تدریجی کنار بیاییم.
شاید معضل آلودگی از آن دست مشکلاتی است که باید برایش نماز خواند و امیدی به راهحلهای مسئولانی نداشت که هرکدام در هنگام آمار دادن خود را محق میدانند و در موقع خطر دیگری را مقصر.
علیرغم اینکه کمیته اضطراری آلودگی هوا روز گذشته اعلام کرد به علت شدت آلودگی هوا، روزهای سهشنبه و چهارشنبه مدارس ابتدایی تهران تعطیل است اما گویا این تصمیم تأثیری در کاهش تردد خودروها نداشت.
برخی از خیابانهای تهران امروز با ترافیک حتی در قسمتهایی سنگینتر از روزهای گذشته روبهرو بودند. در محدوده انتهای خیابان دماوند و ورودی میدان امامحسین، ترافیک سنگینی ایجاد شده بود که این ترافیک تا خیابان نامجو ادامه داشت.
این در حالی بود که ترافیکی که هر روز پشت چراغ راهنمایی میدان فردوسی ایجاد میشد، بیشتر از روزهای قبل بود و تا نزدیکی ابتدای پل روشندلان کشیده شده بود.
کمیته اضطرار آلودگی هوا تهران در حالی تصمیم به تعطیلی مدارس ابتدایی تهران گرفته است که به نظر میرسد این تصمیم فقط برای خانهنشین کردن کودکان بوده و تأثیر چندانی در کاهش تردد خودروها و آلودگی هوا نداشته است.
جلوگیری از تردد خودروهای دودزا، کامیونها، میکسرها و همچنین ممنوعیت فروش روزانه آرم طرح ترافیک از تصمیمهای معمول و قابل پیشبینی کمیته اضطرار آلودگی هوا در کنار تعطیلی کامل یا نیمبند تهران هستند که بسیاری از این تصمیمها را مدتهاست که دانشآموزان هم میتوانند پیشبینی کنند.
مسئولان، تصمیمگیری درباره مقابله با آلودگی هوا، در حالی این آرامبخشها را برای ریه دردناک و سرطانی تهران و سایر کلانشهرهای کشور تجویز میکنند که خود میدانند مشکل و راهحل اصلی جای دیگری است اما گویا نمیخواهند یا عذری خواسته و ناخواسته دارند که مقصر و علت اصلی این وضع را معرفی نمیکنند.
خودروهای آلاینده با مجوز قانونی پلیس و استاندارد در حال تردد هستند، بنزینهای بیکیفیت داخل جایگاهها مصرف میشود، کارخانههایی که فعالیتشان مستقیم و غیرمستقیم با آلودگی هوا ارتباط دارد جلوی چشم مسئولان کار میکنند و زمین و هوا را آلوده، دهها یا صدها کارخانه تولید موتورسیکلت که معلوم نیست با کدام استاندارد روانه بازار شدهاند، بر حجم و قیمت تولیداتشان افزودهاند و مردم هم که اگر فرغون هیزمسوز را هم به جای ماشین آخرین مدل به آنها قالب کنند، بازهم خریدار هستند و روی آسفالتهای آلاینده ویراژ میدهند و صدایشان در نمیآید.
حملونقل عمومی و خصوصی هم بیشتر به معرکهای برای دعوای مسئولان تبدیل شده و کسی نمیگوید چرا با وجود ادعای خودشان مبنی بر اینکه بزرگترین ناوگان تاکسیرانی جهان را داریم بازهم وضعمان این است؛ چرا رئیس پلیس راهور تهران باید از حدود 120 هزار خودرو و تاکسی آلاینده در تهران بنالد اما کسی توانایی برطرف کردن این معضل را نداشته باشد.
شاید معضل آلودگی از آن دست مشکلاتی است که باید برایش نماز خواند و امیدی به راهحلهای مسئولانی نداشت که هرکدام در هنگام آمار دادن خود را محق میدانند و در موقع خطر دیگری را مقصر. یک روز با میزان آلودگی کمتر تمام مراکز اداری آموزشی شهر را تعطیل و روز دیگر با آلودگی بیشتر فقط به تعطیلی مدارس ابتدایی اکتفا میکنند.
آری؛ صدا از کسی در نمیآید و روزبهروز تهران در این باتلاق سیاه فرو میرود و تنها راهی که به فکر مسئولان میرسد، تعطیلی یکی دو روزه مدارس و ادارات است. وقتی تعارف، رودربایستی یا مسائل دیگر مسئولان را از بیان واقعیت و راحتطلبی مردم، اجازه درمان واقعی این سرطان را نمیدهد، بهترین راه این است که با این مرگ تدریجی کنار بیاییم.
با وجود تعطیلی دانشآموزان مقطع ابتدایی تهران که گویا مسئولان اینبار آنها را مقصر آلودگی یافتهاند، امروز اعلام شده که احتمالا میزان آلودگی هوا افزایش مییابد.
ارسال نظر