ترقی: عسگر اولادی از موتلفه جداشدنی نیست
پارسینه: آقای عسگراولادی الان هم علاوه بر این پاسخ نامه اصلاح طلبان، نامه های دیگری هم به اصلاح طلبان نوشته اند که غیر علنی است و البته هنوز پاسخی از سوی آنها دریافت نشده است. تلاش بر این است که از طریق این رسانه نامه ای فضای کشور به یک فضای تعامل منطقی تبدیل شود و استدلال ها در معرض قضاوت افکار عمومی گذاشته شود تا به جای منازعات بی نتیجه و تخریب و حذف همدیگر از طریق منطقی افکار عمومی را آشنا کنیم با این مواضع.
مواضع اخیر آقای عسگراولادی بازتاب های مختلفی در جامعه و در بین طیف های سیاسی داشته است. آیا در جلسات حزبی خودتان این مواضع مطرح شده است؟
خود ایشان توضیح داده اند که اینها مواضع شخصی شان است و هیچ ارتباطی با حزب موتلفه ندارد.
شما شنبه شب جلسه ای داشتید؟
طبق روال معمول جلسه شورای مرکزی بود که البته من نبودم ولی آقای عسگراولادی مجدد مطرح کردند که اگر این نوع موضع گیری ها برای حزب هزینه و مشکلی دارد من آمادگی دارم کناره گیری کنم. ولی شورای مرکزی نپذیرفته و فعلا مسکوت گذاشته شده است.
بازتاب های این مواضع آقای عسگراولادی در خود حزب چگونه بوده است؟ بیشتر انتقادی بوده یا موافق بودند؟
بازتاب ها به طور طبیعی مثل داخل جامعه متفاوت است. بعضی ها تایید می کنند بعضی ها رد می کنند و برخی ها هم منتظرند که آثار و تبعاتش یک مقدار شفاف تر بشود و ایشان هم بتوانند همه حرف هایشان را بزنند. نظرات متفاوت است و نظر واحدی وجود ندارد.
نظر تایید کننده ای که بخواهد به صورت علنی اعلام شود وجود نداشته است هر چند نظر مخالفی هم که بخواهد صریحا اعلام شود از سوی اعضای حزب بیان نشده است.
طبیعی است. وقتی نظر ایشان شخصی و فراحزبی و یک اجتهاد سیاسی از طرف ایشان است، محدود کردنش در قالب حزبی درست نیست. ایشان نمی خواهند نظرشان محدود به قالب های حزبی شود. می خواهند به عنوان یک نظر فراحزبی در جامعه مطرح شود. بر همین اساس طبیعتا موتلفه هم نه باید رد کند و نه باید تایید کند. باید بگذارد به عنوان یک نظر فرا حزبی در جامعه طرح شود.
آقای عسگراولادی از قبل هم سابقه نامه نگاری با طیف های دیگر سیاسی را داشته اند و اخیرا هم پاسخ نامه 7 اصلاح طلب را داده اند. اینها اقدامات شخصی آقای عسگراولادی بوده است. چرا خود موتلفه بانی این قبیل اقدامات نمی شود؟
البته حزب باب این دیالوگ را چند بار باز کرده است. اما همانطور که شاهد هستید در خصوص مذاکره و نامه نگاری با حزب مشارکت آنها عقب نشینی کردند و باب را بستند. درباره نهضت آزادی هم آنها راه را بستند و ادامه ندادند . در نامه نگاری با روزنامه ایران هم همین شیوه را دنبال می کنند. یعنی نامه دوم را می نویسند ولی ادامه نمی دهند. ما همیشه آمادگی کامل و کافی را به لحاظ فکری و منطقی برای این تعاملات با احزاب مختلف داشته ایم ولی متاسفانه طرف های مقابل تا پایان کار نیامدند و در نیمه راه عقب نشینی کردند. آقای عسگراولادی الان هم علاوه بر این پاسخ نامه اصلاح طلبان، نامه های دیگری هم به اصلاح طلبان نوشته اند که غیر علنی است و البته هنوز پاسخی از سوی آنها دریافت نشده است. تلاش بر این است که از طریق این رسانه نامه ای فضای کشور به یک فضای تعامل منطقی تبدیل شود و استدلال ها در معرض قضاوت افکار عمومی گذاشته شود تا به جای منازعات بی نتیجه و تخریب و حذف همدیگر از طریق منطقی افکار عمومی را آشنا کنیم با این مواضع.
این مواضع آقای عسگراولادی تاثیری در مناسبات سیاسی حزب موتلفه اسلامی با سایر گروه ها و احزاب سیاسی اصول گرا نداشته است؟
نمی شود انتظار داشت که هیچ تاثیری نداشته باشد ولی طبیعتا آنها به خاطر اعتمادی که به آقای عسگراولادی دارند و می دانند اگر ایشان مطلبی را می گویند از روی پایبندی به نظام است،ممکن است دچار شک و ابهام و تردیدی در رابطه با موضوعات بشوند ولی تحمل می کنند تا ببینند نتیجه این اقدام چه خواهد شد.
خوب نتیجه چه می شود آقای ترقی؟
به نظر ما تا الان نتایج مثبتی داشته است. اولا یک فرصتی داده به عنوان آخرین فرصت به عوامل فتنه تا به دامن ملت برگردند. اگر از این فرصت استفاده نکنند فکر نمی کنم هیچ توجیهی داشته باشند یا اشکالی به مجموعه نظام وارد باشد بلکه مقصر خودشان هستند که راهشان را از ملت و نظام جدا کردند. نکته دوم این است که در پرتو این تعاملات نقطه نظراتی که درباره جریان انحرافی بوده است، کاملا مطرح شده در روزنامه ایران و پاسخ مستقیم به آنها داده شده است. یک پاسخ مناسبی هم به عوامل واگرا در خارج از کشور و اپوزیسیون خارج از کشور داده شده است. مجموعا به نظر می رسد نقش آقای عسگراولادی برای میانجی گری برای رفع منازعات سیاسی در کشور بسیار پررنگتر شده است. مجموعه اینها نکات مثبتی است که باید از آن بهره برداری کرد.
من جمع بندی خودم را از بیانات شما بگویم و وقتتان را نگیرم. نظرات آقای عسگراولادی کاملا شخصی است و در خود موتلفه هم بازتاب مختلفی داشته است. بعضی موافق و برخی مخالف هستند. با این حال آقای عسگراولادی کماکان عضو شورای مرکزی موتلفه است و نظر شورای مرکزی بر کناره گیری آقای عسگراولادی نیست.
اصولا آقای عسگراولادی جداشدنی نیست. یعنی سرنوشت و فکر و زندگی ایشان گرده خورده است با موتلفه.
ولی مواضع موتلفه درباره فتنه همان مواضع قبلی است که اعلام شده و مخالف با نظرات آقای عسگراولادی است.
البته مخالف نیست. آنچه تفاوت دارد در واقع در بعضی جملات و کلماتی است که باز هم نمی شود گفت در محتوا خیلی متفاوت باشد. چون حزب هم معتقد است که سران اصلی فتنه آمریکا و انگلیس هستند همانطور که رهبر معظم انقلاب گفتند. اینها بازی خوردگان آنها هستند. منتها اینها سران فتنه در داخل هستند. اگر توبه کنند می توانند باز گردند به داخل ملت ولی بازگشتشان به عرصه رقابت انتخاباتی امکان پذیر نیست یا در اختیار شورای نگهبان است. بنابر این نظر موتلفه با مواضع آقای عسگراولادی خیلی متفاوت و مخالف نیست ولی صریح تر از آقای عسگر اولادی ما موضع گرفتیم.
ارسال نظر