امکان مذاکره با آمریکا برای حل بحران سوریه
پارسینه: در حال حاضر افرادی مسلح در حال جنگیدن با رژیم سوریه هستند. اینکه این افراد واقعا نماینده اکثریت مردم هستند جای تردید دارد. شاید این تعداد حدود ۱۰۰ یا ۲۰۰ هزار نفر باشند. هیچکدام از کشورهایی که نسبت به تحولات منطقه سوریه دخالت دارند این تعداد را قبول ندارند.
ساختمانهای قدیمیبا خیابانهای سنگفرش که با دیدن آن ها بیشتر احساس می کنیم در طهران هستیم تا تهران، بله اینجا ایران است وزارت امور خارجه جمهوری اسلامیو مرکزی که روابط دیپلماسی ایران را پیگیری میکند. این دم و دستگاه کشور نیازمند سخنگویی با خصوصیات تمار عیار یک دیپلمات، خوش چهره، خوش فکر وخوش برخورد است که مواضع این وزارتخانه یا به عبارتی مواضع دستگاه دیپلماسی کشور را بیان کند. در حال حاضر این کرسی در دست کسی نیست به غیر از رامین مهمانپرست که تمامیخصوصیات درج شده را در اختیار دارد. مهمانپرست در پاسخگویی به سوالات یک خبرنگار ویژگیهای یک دیپلمات را حفظ کرده و تمام سعی را دارد تا بهانهای به دست اصحاب رسانه ندهد. اولین سوال را با محوریت سوریه از وی پرسیدم که:
ما شاهد آن بودیم که مواضع ایران و روسیه در قبال سوریه در برخی مباحث متفاوت است، به ویژه دردیدگاهی که این دوکشور حامیاسد به مخالفان دولت سوریه دارند. این اختلاف نظر از کجا ناشی میشود؟
همانطور که میدانید در سیاست خارجی نمیتوان انتظار داشت کشورهای مختلف دقیقا مواضع یکسانی داشته باشند که اگر اینطور بود اصولا اختلافی در هیچ کجا وجود نداشت که این هم با معنای منافع و امنیت ملی کشورها و دیدگاههای مختلف برای رسیدن به راهحل مطابقت ندارد. طبیعی است که ما فکر میکنیم برای مشکلاتی که در منطقه بسیار حساس خاورمیانه به وجود میآید به رایزنی و همفکری و تبادل نظر با کشورهای مختلف موثر در کشور نیاز داریم. در مورد سوریه دو رویکرد وجود دارد یکی اینکه باید درگیریها متوقف شود و راهحل گفتوگوهای سیاسی انتخاب شود، گروهها تشویق شوند که مطالبات خود را به صورت مسالمتآمیز و از یک رویه دموکراتیک دنبال کنند و اینکه همه هم از حقوق مردم حمایت کنند و به رای مردم احترام بگذارند. کشور ما و روسیه و چین حامیاین دیدگاه هستند که باید مردم سوریه برای کشورشان خودشان تصمیم بگیرند. رویکرد دیگری وجود دارد که اعتقاد دارد باید درگیریها افزایش پیدا کند و سلاحهای بیشتری به مخالفان رسیده شود و زمینه برای مداخلات نظامیکشورهای غربی فراهم شود، به جای مردم سوریه سعی میکنند راجع به آینده سوریه تصمیم بگیرند و شرط بگذارند
که مثلا چه کسی بیاید و چه کسی برود. کشورهایی از این رویکرد حمایت میکنند که معمولا در مقابل جنایات رژیم صهیونیستی در قبال مردم فلسطین یا نقض حقوق مردم در سایر کشورها سکوت میکنند. این تردید ایجاد میشود که آیا این کشورها به دنبال حقوق مردم سوریه هستند یا اهداف خاصی را دنبال میکنند.
مواضعی که ایران نسبت به سوریه دارد تا چه حد پیش میرود؟ اگر به جایی برسد که رژیم اسد حتی بخواهد دست به اقدامات ضد بشری و سرکوبهای شدید بزند باز هم ایران از ایشان حمایت خواهد کرد؟
بحث حمایت از فرد خاصی در میان نیست. بحث حمایت از حقوق مردم سوریه مطرح است. مردم سوریه باید در شرایط مناسب خودشان تصمیمگیرنده باشند که چه کسی بر کشورشان حکومت کند. وقتی مردم مشارکت میکنند و رای میدهند همه باید به این نظرها احترام بگذارند. اینکه مقصر در اتفاقات سوریه چه کسی است زمانی مشخص خواهد شد که مردم بتوانند نظراتشان را ارائه دهند. در حال حاضر افرادی مسلح در حال جنگیدن با رژیم سوریه هستند. اینکه این افراد واقعا نماینده اکثریت مردم هستند جای تردید دارد. شاید این تعداد حدود 100 یا 200 هزار نفر باشند. هیچکدام از کشورهایی که نسبت به تحولات منطقه سوریه دخالت دارند این تعداد را قبول ندارند.
پس چرا این درگیریها تا این حد طول کشیده است؟
چون این درگیریها، مسلحانه و با حمایت کشورهای خارجی است. مردم سوریه جمعیتی حدود 23 میلیون نفری هستند. آیا میتوانیم بگوییم اگر یک میلیون نفر مسلحانه با دولت مخالفت کنند پس باید همه به حرف این تعداد گوش کنند. اگر واقعا احساس میکنند که اکثریت مردم سوریه از این افراد حمایت میکنند بهترین کار این است که امکان انتخابات را فراهم کنند. در این صورت مردم هم آسیب کمتری میبینند. چرا وقتی پیشنهاد توقف درگیریها و برگزاری انتخابات داده میشود مخالفت میکنند؟ اگر ما اجازه بدهیم این حادثه که در سوریه در حال وقوع است تبدیل به یک رویه شود مثلا در کشورهای دیگر گروهی را مسلح کنند و ترغیب به درگیری با نظام حاکمه شود و اعتقاد بر این باشد که چون مسلح هستند و میتوانند امنیت کشور را مختل کنند پس باید به نظر این گروه احترام گذاشته شود، این یک رویه خطرناک برای همه کشورها خواهد بود که یک رویکرد ضددموکراتیک است و نشاندهنده این است که کسانی که اطمینان دارند اکثریت مردم کشور از آنها حمایت نمیکنند دست به چنین شیوههایی میزنند درصورتیکه مطالبات مسالمتآمیز میتواند در فضایی آرام دنبال شود و آرای اکثریت مردم تعیینکننده خواهد
بود. بنابراین دیدگاه ما نسبت به تحولات سوریه با توجه به وضعیت ویژهای که رژیم صهیونیستی بعد از تحولات بیداری اسلامیدر منطقه پیدا کرد باید با حساسیت بیشتری باشد
کمکهای ایران به سوریه فقط دیپلماتیک است یا از جنبه نظامیهم کمک میکند؟
در اصل بحث کمکهای نظامییا موضوعات مختلفی که مطرح میشود برای دور کردن ذهن افراد از واقعیات منطقه است. در حال حاضر کشورهایی در سوریه دخالت میکنند که به دست گروههای مسلح سلاح میرسانند و رسما جلساتی تحت عنوان اجلاس دوستان سوریه برگزار میکنند اما در واقع برای تقویت فعالیتهای تروریستی در داخل سوریه اقدام میکنند. کشورهای غربی رسما اعلام میکنند که سلاح در اختیار گروههای مسلح داده میشود تا دولت ساقط شود چون دولت را به مشروعیت نمیشناسند. در شرایطی که دولت سوریه با رای مردم انتخاب شده و رئیسجمهور این کشور در دفاع از کشور در مقابله با یک سری افراد مسلح میجنگد که افراد خارجی در بین آنها کم نیستند و گروهی هم تهدید میکنند که امنیت سوریه را از بین خواهند برد. بنابراین کاری که سوریه انجام میدهد در دفاع از تمامیت ارضی کشورش است و تعداد زیادی از مردم داوطلبانه برای کشورشان میجنگند چون وضعیت بیثبات در داخل میتواند منجر به جریانات خطرناکی شود. بنابراین مردم در کنار ارتش از سرزمینشان دفاع میکنند. باید این مسئله را در ذهنتان تجسم کنید که اگر هر کشور دیگری با چنین پدیدهای روبهرو شود آیا باید در برابر
خواست مخالفین مسلح تسلیم شود یا همچنان دفاع کند؟ من این بحث را در بعضی از کشورها مطرح کردهام که اعتقاد دارند باید از گروههای مخالف مسلح حمایت کرد و باید به هر قیمتی دولت سوریه را ساقط کرد. آیا اگر این رویه برای خودشان هم پیش بیاید همین اعتقاد را دارند که باید از گروههای مسلح دفاع کرد؟ در کل ما از دخالت نظامیکشورهای خارجی در منطقه جلوگیری میکنیم.
در مورد آزادی 48 گروگان ایرانی هم صحبت بفرمایید. آیااین زمزمههایی که به گوش میرسید مبنی بر اینکه تنها قطریها بودند که در این قضیه به ما کمک کردند صحت دارد؟
ما معتقدیم اگر واقعا گروهی مخالف دولت باشد و مطالباتی داشته باشد باید از راه مشروع این مطالبات را دنبال کند و کارهایی مثل گروگانگیری نشان میدهد که این گروه مشروعیت ندارد. وقتی گروگانگیری انجام شد و این افراد تهدید به مرگ میشدند طبیعی بود ما تلاشی همهجانبه را از طریق دولت و کشورهای منطقه که با این گروهها مرتبط بودند انجام دهیم. ما با ترکیه و قطر به صورت ویژه تماسهای مستمر داشتیم، از طرف دیگر هم با دولت سوریه. نتیجه این پیگیریهای چندماهه این بود که یک گروه غیردولتی در ترکیه که قبلا هم سابقه فعالیتهای انساندوستانه داشتند داوطلب کمک در این قضیه شدند. از دولت قطر هم خواسته بودیم از نفوذشان استفاده کنند و با دولت سوریه هم برای حفاظت از جان این افراد و پیدا کردن مکان گروگانها و همکاری برای برگشت این افراد به کشور تماس داشتیم. نتیجه این شد که شاید پیشنهادی که آقای بشار اسد داشتند برای طرح سه مادهای خودشان در حل بحران سوریه که در این پیشنهاد سه مادهای یکی از موضوعات آزادی زندانیانی بود که دست به خون مردم سوریه آلوده نکرده بودند. دولت سوریه با اجرای بخشی از طرح آقای اسد بیشترین همکاری را برای آزادی این
افراد داشتند و گروه ترکیهای هم که فعالیتی غیردولتی داشت قابل توجه بود. در واقع نقش اصلی را گروه ترکیهای انجام دادند و دولت قطر هم از نفوذ و ارتباطی که با این گروهها داشت استفاده کرد تا دست به کار نسنجیدهای نزنند و بهخصوص زمانی که این افراد تهدید به مرگ شده بودند نهایتا قطریها رسما درخواست کردند گروههای رباینده دست به اقدام خشن نزنند و از جان زائران حفاظت کنند ما هم از نقش دولت سوریه و قطر و ترکیه تشکر کردیم. چون این کار یک همکاری همهجانبه برای اقدامیانساندوستانه بود.
حال که از ترکیه صحبت به میان آمد به این بحث برسیم که در حال حاضر مواضع ایران نسبت به اقدامات اخیر ترکها به چه صورت است؟
ما مواضعمان را به صورت شفاف اعلام کردهایم و مورد پنهانی وجود ندارد. یک اصل وجود دارد که مورد توافق و حمایت ایران و ترکیه است مبنی بر اینکه روابط بسیار نزدیک و روبه توسعه را با هم دنبال میکنیم و روابط اقتصادیمان به حد قابل توجهی میرسد. بحث سوریه مهمترین اختلاف ماست که دیدگاه ما این است که باید درگیریها متوقف شود و مردم در انتخابات نظر خود را بدهند اما ترکیه تا به حال خواهان افزایش درگیریهاست. ما در ملاقاتمان دیدگاههایمان را بیان کردهایم و خود من در چند کنفرانس و مصاحبه نسبت به موشکهای پاتریوت، سپر دفاع موشکی و... نظراتمان را بیان کردهایم و همیشه عنوان کردهایم که وقتی مقامات نظامیما از این حرکت ابراز نگرانی میکنند به این معنی است که از دید نظامیتحولات منطقه را بررسی میکنند و معتقدند وقتی دشمنان نظام ما دائما تکرار میکنند، گزینه نظامیهمچنان روی میز است پس هر اقدامیدر منطقه را با تحلیل شرایط نظامیبررسی میکنند. مقامات نظامیما اعتقاد دارند به هر صورت تحرکات در منطقه ممکن است توسط کشورهای حامیرژیم صهیونیستی مورد سوءاستفاده قرار بگیرند البته مقامات ترکیه اعلام کردهاند اجازه نمیدهند
اقدامیعلیه ایران صورت بگیرد اما نگرانی ما از این است که برخی از این تجهیزات در اختیار کشورهای غربی عضو ناتو است نه مقامات ترکیه و ممکن است این کشورها به نظرات ترکیه توجهی نکنند..
چرا احمدینژاد در نیویورک پیشنهاد مذاکره مستقیم باآمریکا را بیان کرد؟
ممکن است بحثی در مورد موضوعات منطقهای مانند عراق یا افغانستان باشد. اگر شرایطی ایجاد شود که حضور ما بتواند در حل بحران در منطقه کمککننده باشد مشکلی نداریم وممکن است در بحث سوریه همچنین درخواستی باشد که به نفع حل مسئله سوریه باشد و شرایط ایجاد شود که حضور ما بتواند تعیین کننده باشد و ما برای حل مسائل منطقه همه جوره تلاش کردیم. اما بحث روابط آمریکا با ایران است که شرایطی که طرف مقابل تا به حال داشته فرقی با رفتار گذشتهشان نداشته است. کشوری که دایما تهدید نظامیمیکند، تحریمها را افزایش میدهد، یکجانبه قطعنامه را دنبال میکند و... خب همان رفتارهای گذشته را تکرار میکند. مذاکره اگر برای حل بحرانهای منطقهای یا کمک کردن به ایجاد ثبات در کشورهای خاصی باشد که در حال حاضر دچار بحران هستند ما مشکلی با این موضوع نداریم.
پس ایران برای مذاکره باآمریکا بر سر شخص ثالث استقبال میکند؟
سیاست خارجی ما این است که باید برای حل بحران منطقهای فعال باشیم. اگر بحرانی در جایی وجود دارد باید برای رفع آن کمک کنیم. ثبات و امنیت در منطقه ما حیاتی است. پس برای حل بحرانهای منطقه همیشه پیشگام بوده و خواهیم بود.
داستان 1+5 با ایران به کجا رسید؟ اختلاف نظر برای بازدید از پارچین مشکلساز نخواهد شد؟
کشورهایی که در 1+5 هستند باید رویکرد خود را عوض کنند. تا زمانی که احساس میکنند فشار روی ملت ما میتواند برای عقبنشینی از حقوقمان تاثیر بگذارد اشتباه میکنند. متاسفانه کشورهای غربی عضو 1+5 فکر میکنند اگر فشارها ادامه و تشدید پیدا کند در نهایت از حقوق ملتمان کوتاه خواهیم آمد. و به همین دلیل تا زمانی که این ذهنیت را داشته باشند بحث هستهای تبدیل به موضوعی سیاسی میشود و حتی اگر مذاکرات هم به نتیجه برسد دست از فشارها برنمیدارند چون فکر میکنند فشارها باید ادامه پیدا کند که ما تسلیم خواستههای آنها شویم.
شما جزو افراد نزدیک به آقای صالحی محسوب میشوید، آیا ایشان قصد کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری را دارد؟
ایشان به دنبال این موضوع نبودند. در شایعات نام ایشان مطرح میشود اما خودشان نظری ندارند.
و سوالی از آمریکای لاتین ، با توجه به بیماری چاوز، به نظر شما ممکن است بعد از ایشان روند همکاری بین دو کشور به همان صورت گذشته باشد؟
سیاست ما این است که با کشورهای آمریکای لاتین از فرصتهای زیادی که بین ما وجود دارد برای توسعه روابط استفاده کنیم. اقتصاد ما میتواند مکمل یکدیگر باشد و اصولا منافع ملی همه کشورها حکم میکند برای همکاری با کشورهایی که فرصتها و ظرفیتهای خوبی دارد همه نیروهایمان را به کار بگیریم. ما روابط خوبی با کشورهای آمریکای لاتین از جمله ونزوئلا داریم. اینکه در این کشور دولت توسط اکثریت مردم انتخاب میشود و میخواهد خود را از زیر فشارهای تحمیلی آمریکاییها دور کند، خواست ملتشان است. آقای چاوز هم منتخب ملت است و ایشان مورد تایید مردم هستند. ضمن اینکه ممکن است افراد و احزاب مختلفی روی کار بیایند روابط ما با کشورها براساس تعریف منافع مشترک بین دو کشور است. طبیعی است هر فردی روی کار باشد و ببیند این روابط به نفع کشورش است همان روابط را دنبال میکند.
بین 500 هزار نفری که قرار است استخدام شودوزرات امور خارجه هم کسی را استخدام خواهد کرد؟
ما از سال گذشته درخواست استخدام افرادی را داشتیم چون در سالهای گذشته ورودی به وزارت خارجه محدود شد و تعداد زیادی بازنشسته داشتیم. با موافقت دولت مجوز استخدام 1000 تا 1200 نفر را از طریق آزمون و فراخوان گرفتیم. در اردیبهشت امسال اعلام کردیم تعدادی را در رشتههای مختلف با شرط سنی نیاز داریم. به دنبال این بودیم که اگر تعداد قابل توجهی در مرحله اول آزمون قبول شدند در مراحل دوم و سوم از طریق مصاحبات علمی بتوانیم نیاز خود را برطرف کنیم. متاسفانه 20هزار و 500 نفر ثبتنام کرده و همه هم شرایط را داشتند که از این تعداد در مرحله اول 200 نفر قبول شدند. به نظر ما بهترینها باید در وزارت خارجه استخدام شوند و به همین دلیل مجددا آزمونی را برگزار خواهیم کرد.
چه نمرهای به دستگاه دیپلماسی دولت نهم و دهم میدهید؟
نمره را باید مردم بدهند. ما حداکثر تلاشمان را کردهایم و در شرایطی که واقعا درگیر جنگی تمام عیار با دشمنان نظام به صورت مستقیم و غیرمستقیم هستیم و در هیچ زمینهای کوتاهی و تعلل نداشتهایم. در سیاست خارجی دولت نهم و دهم مجددا به اصول اصل انقلاب برگشتیم. خاطرهای داشتیم از اینکه اگر در مقابل سیاستها و خواست کشورهای سلطهطلب غربی کوتاه بیابیم به این معنی نیست که حقوق ما را به رسمیت میشناسند بلکه باعث جلو آمدن چندبرابر این کشورها خواهد شد. از این تجربه یاد گرفتیم باید مقتدر و قوی باشیم تا حقوقمان به رسمیت شناخته شود. امیدواریم نهایتا مقاومت ملت ما منجر به این شود که تلاشهای سیاست خارجه به نتیجه برسد و بتوانیم به جایگاهی که در شأن ملتمان است برسیم.
منبع: قانون
ارسال نظر