ماجرای خواندنی فامیل ما و بازار سیاه !
پارسینه: برخی مندرس و کهنهپوشند و خانه سادهای هم دارند، دایم آه و نالهشان بلند است، به زمین و زمان بد و بیراه میگویند اما حسابهایشان پر است و کارشان خراب کردن بازار سکه و ارز است...
برخی مندرس و کهنهپوشند و خانه سادهای هم دارند، دایم آه و نالهشان بلند است، به زمین و زمان بد و بیراه میگویند اما حسابهایشان پر است و کارشان خراب کردن بازار سکه و ارز است...
برخی از مردم هستند که همیشه از گرانی و تورم مینالند و دایم سفرهی دلشان پیش خلق خدا باز است و مرتب ناله میکنند که فلان چیز گران شده است و قیمت بهمان چیز سر به فلک کشیده است و همین روزها است مردم از گرسنگی همدیگر را بجوند و بخورند! این افراد آن قدر بر نداری و مشکلات مالیشان تاکید میکنند که آدم فکر میکند آه هم در بساط ندارند و همین روزهاست که اعضای خانوادهشان به جان هم بیفتند و هم دیگر را بجوند و بخورند!
اما همین مردم که از صبح تا شب سیاستهای اقتصادی دولت و نظام را زیر سوال میبرند پای ثابت خرید و فروش ارز و سکه در بازار هستند! یعنی وقتی طلا و ارز ارزان میشود به جان بازار میافتند و میخرند. نمیدانم از کجا میآورند،ولی میخرند. طوری میخرند که یک سنت هم در بازار باقی نمیگذارند. یکی از همین افراد که فامیل ما هم هست یک بار تمام داراییاش را طلا خریده بود، طوری که پیاده برگشته بود خانه و حتا پول اتوبوس هم توی جیبش باقی نمانده بود.
اینها را گفتم تا بدانید به ظاهر آدمها توجه نکنید. برخی مندرس و کهنهپوشند و خانه سادهای هم دارند، دایم آه و نالهشان بلند است، به زمین و زمان بد و بیراه میگویند اما حسابهایشان پر است و کارشان خراب کردن بازار سکه و ارز است. مثلا همین فامیل ما، دایم در حال خرید دلار و سکه است. ارزان میشود میخرد و میگوید دوباره بالا میکشد! گران میشود میخرد و میگوید گرانتر میشود! بیست سال است که در حال خرید ارز و سکه است، دایم میخرد،کی میفروشد؟ نمیدانم!. یک بار در بازار تهران با 6000 دلار دستگیرش کردند، توی کلانتری پرسیده بودند چرا این همه دلار خریدهای؟ گفته بود برای مصرف شخصی! باقی بقایتان!.
منبع:
خبرگزاری ایسنا
ارسال نظر